محمدرضا فارسیان، حقوقدان و مدرس دانشگاه در یادداشتی برای خبرگزاری میزان ضمن توصیف عفو معیاری بهعنوان الگویی نوین از عدالت اسلامی در جنگ ارادهها، تصریح کرد که این پیام واضح و نوین نظام حقوقی و قضایی جمهوری اسلامی ایران به جهان است.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
درآمدی بر مفهوم عفو معیاری
رئیس قوه قضاییه اخیرا در نشست شورای عالی قضایی ضمن تشکر از رهبر معظم انقلاب به خاطر قبول ایده «عفو معیاری»، این مفهوم را که یکی از رویکردهای بنیادین حقوقی و اجتماعی جمهوری اسلامی بهشمار میرود، تشریح کرد؛ این نگاه به نهاد عفو و مسئله آزادی معیاری از منظر فقهی، با اصولی همچون «توبه» (بازگشت به مسیر درست) همخوانی داشته و در قرآن و احادیث نیز بر آن تاکید شده است.
برای مثال، آیه «فَمَنْ تَابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ» (مائده، ۳۹) نشاندهنده امکان بخشش مشروط به اصلاح است؛ این رویکرد، آزادی را نه مطلق، بلکه در چارچوب کرامت انسانی و اخلاقی تعریف میکند؛ در این رویکرد آزادی با مسئولیت همراه است: اصل «لا إکراه فی الدین» از یک سو نشاندهنده اختیار انسان در پذیرش دین است و از سوی دیگر، اصل مسئولیت اخلاقی و حقوقی را در پی دارد.
به همین دلیل، آزادی در اندیشه اسلامی با «بیبندوباری» یا «آزادی منفی» متفاوت است و پیوندی وثیق با فضیلت و کمال انسانی دارد.
باید دقت کرد که این ایده، در دل منازعهای گستردهتر معنا مییابد؛ منازعهای که از آن میتوان با تعبیر «جنگ ارادهها» نیز یاد کرد؛ در جهانی که آزادی، اغلب با رهاشدگی و فردگرایی افراطی یکسان انگاشته میشود، سخن گفتن از آزادی و عفو معیاری به معنای تاکید بر الگویی است که آزادی را در چارچوب کرامت انسانی و عقلانیت معنا میکند.
عفو و آزادی معیاری در برابر آزادی بیضابطه
در دنیای امروز، میدان اصلی عدالت کیفری از مجازاتهای سخت و صرفا تنبیهی به عرصههای اصلاحگرا، روانی و اجتماعی منتقل شده است؛ اگر بشر در قرن بیستم شاهد مجازاتهای سنگین و بدون فرصت بازگشت بود، امروز در قرن بیستویکم باید شاهد عرصهای جدید به نام «عدالت ترمیمی» باشد؛ جایی که جوامع نه با تمرکز بر انتقام، بلکه با اصلاح، بازپروری و مدیریت رفتار مجرمانه به سمت جامعهای سالمتر حرکت میکنند.
در این میدان، حاکمیتی پیروز است که بتواند اراده زندانیان را برای اصلاح مقاوم سازد و آنان را در مسیر انتخاب آگاهانه و عقلانی به حرکت درآورد؛ حاکمیت جمهوری اسلامی ایران با درک منطق این عدالت، الگویی متفاوت از غرب ارائه داده است؛ الگویی که نه بر مجازات بیپایان و نه بر آزادی بیقید، بلکه بر آزادی مشروط عقلانی و مبتنی بر کرامت انسانی استوار است.
این رویکرد نهتنها به تقویت هویت ملی و دینی ایرانیان انجامیده، بلکه الگویی تازه از حکمرانی عقلگرا و مبتنی بر شریعت را پیش روی جهانیان قرار داده است؛ جهان امروز میدان نبردی است میان دو تلقی از آزادی:
• آزادی مصرفی و لذتمحور غرب که محصول آن فردگرایی، بحران هویت و فرسایش بنیان خانواده است.
• آزادی معیاری جمهوری اسلامی که تلاش دارد آزادی را با کرامت، عدالت و حقیقت پیوند بزند.
در این میدان، جمهوری اسلامی ایران مدلی را ارائه میدهد که بهجای انفعال در برابر هجوم فرهنگی غرب، به مردم میدان میدهد تا در فرآیند ارادهورزی اجتماعی، حقیقت را در متن یک نظام عقلگرا و الهی کشف کنند.
آزادی در اندیشه مدرن غربی عمدتا بر بنیان «فردِ مستقل از هر غایت برتر» تعریف شده است؛ نتیجه آن، شکلگیری آزادیهایی است که گاه خود به اسارت انسان در برابر بازار، رسانه و قدرتهای سلطهگر منجر شده است.
در غرب، آزادی مشروط (parole) اغلب بر ارزیابی روانشناختی و حمایت اجتماعی تمرکز دارد، اما در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران، تلفیق نهاد عفو با ارزشهای دینی امکان ارائه الگویی جدید را در زیست اجتماعی و فردی مجرمین ایجاد کرده است؛ در این الگو، نهاد قضایی جمهوری اسلامی ایران در خط مقدم تمدنسازی اسلامی با تاکید بر عفو و آزادی معیاری الگویی جدید را ارئه میدهد؛ الگویی که آزادی را با معیار کرامت انسانی، عدالت اجتماعی و غایات الهی ارزیابی میکند؛ در این نگاه، آزادی حقیقی تنها زمانی معنا مییابد که انسان بهعنوان موجودی مسئول و مختار در برابر خداوند و جامعه در نظر گرفته شود.
پشتوانههای حقوقی آزادی و عفو معیاری
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصول متعددی از این مفهوم پشتیبانی کرده است:
• اصل نهم: آزادی در جمهوری اسلامی غیرقابل سلب است و هیچ فرد یا نهادی نمیتواند به نام آزادی، استقلال و وحدت ملی را مخدوش کند.
• اصل بیستوسوم و بیستوچهارم: آزادی عقیده و بیان تضمین شده است، مشروط بر آن که مخالف با مبانی اسلام و حقوق عمومی نباشد.
• اصل هشتم: امر به معروف و نهی از منکر بهعنوان سازوکار اجتماعی برای پاسداری از معیارهای آزادی مطرح میشود.
نتیجهگیری:
آزادی معیاری نه صرفا یک شعار سیاسی، بلکه الگویی دینی، حقوقی، فلسفی و اجتماعی برای بازتعریف آزادی در عصر حاضر است؛ این رویکرد به ما میآموزد که آزادی واقعی، رهاشدگی از قیدهای حیوانی و بازاری نیست، بلکه رهایی برای رسیدن به کرامت، عدالت و سعادت است.
در «جنگ ارادهها» که غرب آن را با ابزار رسانه و فرهنگ پیش میبرد، جمهوری اسلامی با تکیه بر آزادی و عفو معیاری میکوشد نشان دهد که آزادی در چارچوب کرامت، تنها آزادی اصیل محسوب میشود.
جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که در عدالت کیفری، صرفا مقاومتی تدافعی ندارد، بلکه دستِ بالا را دارد؛ این پیروزی در سایه ترکیب عقلانیت، ایمان و آزادی مشروط به دست آمده است؛ آزادی مشروط در جمهوری اسلامی به معنای «انتخاب آگاهانه در چارچوب کرامت انسانی» است؛ معنایی که در غرب فراموش شده است.
پیروزی ایران در عدالت کیفری یعنی اثبات این حقیقت که انسان میتواند آزاد باشد، بیآنکه اسیر چرخه جرم و انحطاط اخلاقی شود؛ این دستاورد نه فقط برای ایران، بلکه برای جهان اسلام و همه جوامعی که بهدنبال رهایی از سلطه فرهنگی غرب هستند، یک پیام روشن دارد: راه آینده، از میدان دادن به عقلانیت و کرامت انسانی میگذرد و جمهوری اسلامی ایران، با همه چالشها، امروز پرچمدار این مسیر است.
انتهای پیام/