تریتا پارسی معاون اندیشکده آمریکایی کوئینسی در یادداشتی نوشت: تصمیم اتحادیه اروپا برای بستن آخرین مسیر دیپلماتیک و تثبیت مسیر به سمت تقابل با ایران، کمتر به فعالیتهای هستهای ایران مربوط است و بیشتر به عنوان یک ترفند راهبردی اتحادیه اروپا برای وادار کردن آمریکا به همسویی در موضوع اوکراین عمل میکند.
به گزارش انتخاب، یک پیشنهاد مصالحهجویانه روی میز بود، اما از آنجایی که روسیه برای اروپا مهمتر از ایران است و راضی کردن اسرائیل برای واشنگتن مهمتر از جلوگیری از تقابل با ایران است، به نظر میرسد که ماهیت مصالحه بیاهمیت شده است.
این موضوع یادآور مداخله موفق ترکیه و برزیل در سال ۲۰۱۱ است که منجر به موافقت تهران با خواستههای آمریکا شد. اما آنچه برزیل و آنکارا از آن بیخبر بودند این بود که اوباما پیشتر با روسیه به تفاهم رسیده بود — تفاهمی مبتنی بر موافقت مسکو با تحریمهای سازمان ملل — و به حامیان اسرائیل در کنگره اطمینان داده بود که ایران در نهایت، تحریم خواهد شد.
بنابراین، همزمان با اعلام پیروزی برزیل و ترکیه، اوباما جشن را خراب کرد و توافقی را که از لولا و اردوغان خواسته بود به دست آورند، رد کرد. مذاکرات با تهران صرفاً یک سراب بود؛ دادوستد واقعی میان بازیگران دیگر انجام میشد و مسئله هستهای تنها به عنوان مهره چانهزنی مورد استفاده قرار گرفت.
دیپلماسی برای جلوگیری از اسنپبک همان حس را ایجاد میکند. رقابت واقعی بر سر برنامه غنیسازی ایران نیست، بلکه میان آمریکا و اتحادیه اروپا درباره روسیه، اوکراین و رابطه ترانسآتلانتیک است. پرونده هستهای ایران صرفاً مهرهای در بازی سه کشور اروپایی به نظر میرسد.
∎