شناسهٔ خبر: 74928425 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: میزان | لینک خبر

درس تاریخی برای آمریکا؛ خشونت سیاسی داخلی بازتاب عادی‌سازی جنایت در عرصه خارجی

آمریکا به‌عنوان کشوری که در مسیر زوال به پیش می‌رود، تلاش دارد شکست‌های خود ازجمله ارتکاب جنایت‌های آشکار و هولناک در خارج از کشور و فروپاشی اقتصادی در داخل را به‌عنوان جنگی علیه تروریست‌های داخلی توجیه کند.

صاحب‌خبر -
خبرگزاری میزان -

ترور چارلی کرک، فعال راست‌گرای آمریکایی، موجی از اظهارنظر‌ها را در مورد خطر‌های فزاینده خشونت سیاسی در آمریکا برانگیخته است، بحثی که خود منجر به خشونت سیاسی بیشتر خواهد شد.

به گزارش میدل‌ایست‌آی، دولت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا به روشنی اعلام کرده است که می‌خواهد از قتل کرک به‌عنوان سلاح استفاده کند تا با برخی از رویکرد‌ها و موضع‌گیری‌های سیاسی مقابله کند.

دولت ترامپ که علاقه‌ای به واقعیت ندارد، آماده است که شکل‌های دیگری از خشونت سیاسی را علیه منتقدان، مخالفان نسل‌کشی رژیم صهیونیستی در غزه، مسلمانان، مهاجران غیرسفیدپوست و پناهجویان تشدید کند.

جی دی ونس، معاون و استیون میلر، دستیار ارشد ترامپ به‌تازگی سوگند یاد کردند که انتقام ترور کرک را می‌گیرند؛ ونس مدعی شد که دولت برای برچیدن نهاد‌هایی که خشونت و تروریسم را در کشور ترویج می‌دهند، تلاش خواهد کرد؛ میلر هم ادعا کرد که از هر منبعی در وزارت دادگستری، امنیت داخلی و در سراسر دولت برای شناسایی، مختل کردن، برچیدن و نابودی این شبکه‌ها استفاده می‌شود.

ایلان ماسک، شخصیت شناخته‌شده فناوری هم هشدار داد: چه خشونت را انتخاب کنید و چه نکنید، خشونت به سراغتان خواهد آمد.

اهداف اولیه این «جنگ»، همانطور که استیو بنن، دستیار سابق ترامپ، آن را نامگذاری کرده است، از پیش انتخاب شده‌اند؛ کسانی که از تقدیس کرک و ملی‌گرایی سفیدپوست مسیحی و تعصب او نسبت به زنان و اقلیت‌ها امتناع می‌کنند، تحت تعقیب و مجازات قرار می‌گیرند.

اقدام‌های شدید بیشتری به‌وضوح در راه است؛ جهت حرکت با یک پیشنهاد قانونی جدید برای سلب گذرنامه شهروندان آمریکایی به دلیل سخنان سیاسی که مورد پسند دولت نیست، برجسته شده است.

پم بوندی، دادستان کل ترامپ به‌تازگی، قول داد که در مورد آنچه «سخنان نفرت‌پراکن» خواند، استثنا قائل شود.

جیمی کیمل، مجری تلویزیونی آمریکا، به دلیل اشاره به محدود شدن آزادی بیان درپی قتل کرک که ظاهرا به دنبال فشار زیاد از سوی منصوب ترامپ به‌عنوان رئیس کمیسیون ارتباطات فدرال بود، اخراج شد و خود ترامپ هشدار داد که شبکه‌ها ممکن است به دلیل پوشش منفی سخنانش مجازات شوند.

جناح راست آمریکا یا همان MAGA مرگ کرک را به‌عنوان شلیک یک تپانچه آغازین می‌بیند: این امر به تشدید سریع خشونت سیاسی بیشتر از سوی راست نوظهور آمریکایی که ترامپ چهره نمادین آن است، مشروعیت می‌بخشد.

این امر زمینه را برای راست افراطی فراهم می‌کند تا سرکوب قانونی و اجتماعی مخالفان خود را - سرکوبی که از ابتدا می‌خواست - برای خود توجیه کند.

قتل کرک بهانه‌ای برای این رویکرد است تا به خود بگوید خشونت سیاسی خود چیزی بیش از «دفاع از خود» نیست؛ این یک فرمول امتحان شده و آزمایش شده است؛ رژیم صهیونیستی در ۲ سال گذشته با ادعای اینکه قتل‌عام و ناقص کردن صد‌ها هزار غیرنظامی فلسطینی در غزه «دفاع از خود» است، این استراتژی را به‌کار گرفته است.

قتل کرک نه آغاز و نه پایان یک «فصل تاریک» از خشونت سیاسی داخلی است؛ این ادامه خشونتی است که در سیستم سیاسی آمریکا ریشه دوانده است.

این امر فقط به این دلیل برای صهیونیست‌ها منطقی است که سیاست و رسانه آن‌ها در دهه‌های گذشته خشونت سازمان‌یافته رژیم صهیونیستی شامل آپارتاید، پاکسازی قومی و محاصره ۱۷ ساله غزه را پاک کرده‌اند.

در حالی که صهیونیست‌ها این هفته پس از آن که سازمان ملل به‌طور واضح نتیجه گرفت که رژیم صهیونیستی در غزه مرتکب نسل‌کشی شده است، در حباب انکاری فرو رفتند، جنبش MAGA ترامپ نیز در آمریکا به آن مشغول بود تا شکل‌های مختلف خشونت پیش از ترور کرک را پاک کند.

این جنبش پیشتر نیز هیچ فرصتی را برای پاک کردن شورش راست‌گرایان در ژانویه ۲۰۲۱ در حمله به ساختمان کنگره آمریکا در پایان دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ از دست نداده است.

دولت دوم ترامپ که کمتر از یک سال در قدرت بوده است، به‌صورت لفظی و مادی در حال تضعیف پایه‌های ضمانت‌های قانونی با هدف هموار کردن راه برای سرکوب‌های شدیدتر است؛ این شامل بازداشت مخالفان داخلی که در مورد حقوق فلسطینی‌ها صحبت می‌کردند، انتقال مهاجران و پناهجویان با سرپیچی از احکام دادگاه به کشور‌های ثالث برای اخراجشان، پایان دادن به اعطای حق شهروندی به کودکان متولد آمریکا از مهاجران، کاهش شدید بودجه دانشگاه‌هایی که در آن‌ها اعتراض به نسل‌کشی در فلسطین برگزار شده است، ... همگی توسط مقام‌های اداره مهاجرت و گمرک مرزی ICE، است.

این اشکال ظلم ساختاری از نظر سیاسی بسیار خطرناک‌تر و خشونت‌آمیزتر از هر چیزی است که یک فرد مسلح می‌تواند با یک گلوله به آن دست یابد.

روایت‌های منتشرشده از ترور کرک، به‌عنوان روایت‌های ساختگی همگی نشان از بی‌کفایتی آشکار اف‌بی‌آی به شدت سیاسی‌شده تحت هدایت کَش پاتل دارد که قصد دارد دور خشونت‌آمیزتری از جنگ‌های فرهنگی را آغاز کند.

در چنین شرایطی، جای تعجب نیست که برخی از ناظران با نگاهی به موج ترور سران سیاسی آمریکا در دهه ۱۹۶۰ مانند رئیس‌جمهور جان. اف کندی، برادرش رابرت کندی و مارتین لوتر کینگ کمتر آماده باور روایت‌های رسمی تبلیغ شده هستند.

«گوشه‌های تاریک» اینترنت در آمریکا که بازی‌های ویدیویی مشغول ترویج فرهنگ غیرانسانی و تعاملات بی‌چهره و دوقطبی در رسانه‌های اجتماعی به‌ویژه برای افراد ناراضی و بی‌هدف که اغلب سلامت روان ضعیفی دارند، هستند بر این بحران می‌افزایند؛ داده‌ها نشان می‌دهند که خشونت با اسلحه پدیده‌ای منحصر‌به‌فرد در آمریکا است و در کشور‌های دیگری که فرهنگ بازی‌های ویدیویی مشابه یا حتی بهتری دارند، تکرار نمی‌شود.

واقعیت آشکار این است که خشونت مدت‌هاست در سیاست خارجی دو حزبی «شوک و وحشت» واشنگتن عادی‌سازی شده است؛ آمریکا فقط در چند سال گذشته، از بمباران یمن حمایت کرده است، با اشغال نظامی ۲ دهه‌ای افغانستان گرسنگی به‌ویژه گرسنگی کودکان را رقم زده است و بمب‌ها و پوشش دیپلماتیک نسل‌کشی و گرسنگی مهندسی‌شده رژیم صهیونیستی را در غزه فراهم کرده است.

تاثیر این خشونت بی‌رحمانه و کاملا مشهود که واشنگتن بر بخش‌های بزرگی از جهان تحمیل کرده است و پوشش رسانه‌ای که به‌راحتی آن را جشن می‌گیرد و تقدیس می‌کند، از دید عموم مردم این کشور پنهان نمی‌ماند.

تایلر رابینسون، مظنون به ترور کرک ایده‌ حک کردن پیام‌های نفرت‌انگیز را روی پوکه‌های گلوله‌اش از کجا آورده است؟ آیا ممکن است این به خاطر دیدن نیکی هیلی، فرماندار سابق جمهوری‌خواه و نامزد شکست‌خورده ریاست جمهوری آمریکا باشد که روی گلوله‌های توپخانه‌ای که قرار است در نسل‌کشی رژیم صهیونیستی در غزه استفاده شود، نوشته است: «تمامشان کنید»؟

چنین تجلیل فاسدی از خشونت جمعی توسط دستگاه سیاسی آمریکا، به سختی کسی را متعجب می‌کند؛ بازی‌های ویدیویی و رسانه‌های اجتماعی علت اصلی مشکل نیستند؛ آن‌ها سوختی هستند که به آتشی ریخته می‌شوند که از قبل در میان بخشی از جوانان پوچ‌گرا در سراسر آمریکا شعله‌ور شده بود.

آن پوچ‌گرایی (احساسی که جهان و ارزش‌های آن کاملا بی‌معنی و زندگی ما بی‌هدف است) را نمی‌توان صرفا با فرار به دنیای بازی‌های ویدیویی توضیح داد؛ چنین اعتیاد‌هایی جایی است که پوچ‌گرا به دنبال آرامش می‌گردد و از واقعیتی که بیش از حد به بار سنگین تبدیل شده است، فرار می‌کند.

جوشش جهان‌بینی پوچ‌گرایانه این مردان مسلح تنها، نقش منحصربه‌فردی است که آمریکا در شکل‌دهی به جهان در طول ۸۰ سال گذشته برای خود به‌عنوان مرکزی برای بازآفرینی استعمار غربی قائل شده است.

سیاست خارجی آمریکا که نمونه آن نسل‌کشی فعلی در غزه است، نه تنها مستلزم یک کارزار مداوم ارعاب نژادپرستانه و خشونت نسبت به کشور‌های جنوب جهان است، بلکه این خشونت را به‌عنوان یک ارزش اخلاقی و یک وظیفه که توسط راست‌گرایان و چهره‌هایی مانند چارلی کرک حمایت می‌شود، گرامی می‌دارد.

سیاست خارجی آمریکا نه تنها دارنده یک کارزار مداوم ارعاب و خشونت نژادپرستانه نسبت به کشور‌های جنوب جهان است، بلکه این خشونت را به‌عنوان یک ارزش اخلاقی ستایش می‌کند.

در همین حال، در داخل کشور، جناح راست MAGA از افراط‌گرایی‌ها تمجید می‌کند، در حالی که سوءاستفاده‌های استثمارگرانه از ضعیف‌ترین و به حاشیه رانده‌شده‌ترین افراد، تخریب سلامت کره زمین و تهدید‌های ناشی از آن برای آینده گونه بشر را نادیده می‌گیرد؛ هیچ‌کدام از این‌ها محیط سیاسی سالمی برای رشد نیست.

بسیار واضح است که بخش روبه‌رشدی از جوانان ناراضی در آمریکا، کمتر از همیشه آماده تحمل سیستمی از ارزش‌های دو حزبی هستند که مستلزم جنگ‌های دائمی و گرسنگی نسل‌کشانه در خارج از کشور، فقر و به حاشیه رانده شدن خودشان در داخل و آینده‌ای تاریک است که در آن یک سرمایه‌داری انتحاری، مبتنی بر رشد نامحدود در سیاره‌ای محدود، فاقد راه‌حل‌های سریع است.

اگر این‌ها تنها ارزش‌های موجود باشند، برخی مانند تیراندازان در مدرسه‌ها و قاتل کرک هیچ ارزشی را انتخاب نمی‌کنند؛ آن‌ها ترجیح می‌دهند با تمام قوا به میدان بروند.

آمریکای رو به زوال ناچار است که جنایت‌های هولناکش در خارج از کشور و فروپاشی اقتصادی در داخل را به‌عنوان جنگی علیه تروریست‌های داخلی توجیه کند.

امپراتوری ادعایی آمریکا، به‌سرعت در حال از دست دادن قدرت و مشروعیت خود است و به همین دلیل به قربانی‌های خود نیاز دارد؛ دهه‌هاست که این قربانی‌ها در میدان‌های خارجی عرضه شده‌اند، جایی که آمریکا تصمیم گرفته است خشونت خود را در جنگی ادعایی علیه تروریست‌ها صادر کند.

تروریسم واقعی توسط یک نهاد سیاسی دو حزبی آمریکا اعمال می‌شود که فقط به غنی‌سازی خود اهمیت می‌دهد و آماده است از هر خشونتی که برای محافظت از موقعیت و ثروت خود لازم است استفاده کند.

انتهای پیام/