به گزارش گروه اروپا و آمریکای ایرنا، «موا اریکسون کراترک» از گروه مطالعات فرهنگ و رسانه، دانشگاه «اومئو» سوئد و «تام دیوون» از گروه خبرنگاری و ارتباطات، دانشگاه «عبری اورشلیم» رژیم صهیونیستی طی مقالهای با عنوان «ظهور اینفلوئنسرهای جنگ» به نقش افراد تاثیرگذار در شبکههای اجتماعی در شرایط جنگی میپردازند. قصد داریم این مقاله ۳۰ صفحهای را که به صورت مصداقی به جنگ اوکراین و فعالیت افراد تاثیرگذار در شبکههای اجتماعی طرفدار این کشور پرداخته است را طی چند بخش به صورت کامل منتشر کنیم.
جنگ در عصر تیکتاک روایت تازهای یافته است؛ جایی که اینفلوئنسرها با طنز، لایو استریم و ترندها، سیاستـسرگرمی میسازند. الگوریتمها تعیین میکنند کدام روایت وایرال شود و کدام خاموش. اینفلوئنسرهای جنگ، میان شهادت رسانهای و سرگرمی، واقعیت میدان نبرد را به تجربهای مشارکتی برای مخاطبان جهانی بدل میکنند.
بخشاول، دوم، سوم و چهارم این گزارش پیشتر منتشر شده؛ در ادامه بخشپنجم و پایانی این گزارش آمده است:
۳. سیاست و سرگرمی و زبان جنگ
قالبهای تولید محتوا در تیکتاک همچون زبان عامیانه عمل میکنند که ساختار ارتباطات سیاسی را در این پلتفرم شکل میدهند. همانطور که «ویجی» و «گکر» اشاره کردهاند، تولیدات تیکتاک، تقابلهای طنزآمیز و سایر قابلیتهای پلتفرم، شکلدهنده نوعی مشارکت سیاسی مبتنی بر بازی و سرگرمی هستند. تیکتاک گفتمان و مشارکت سیاسی را از طریق ترکیب عناصر احساسی و نمایشی بازآفرینی میکند؛ حتی در زمینههایی که به سختی قابل شوخی است مانند درگیریهای نژادی یا جنگی. در این چارچوب، ویژگیهای سرگرمی محور تیکتاک نقش کلیدی در ایجاد پیوندهای سیاسی در جنگ اوکراین ایفا کردهاند و به شکلی متمایز از سیاستسرگرمی تبدیل شدهاند.
سرگرمی سیاسی بر نمایشمحور بودن متکی است تا مخاطب را درگیر ارتباطات سیاسی کند و به راحتی با قابلیتهای پلتفرم سازگار میشود. «زامورا مدینا» استفاده احزاب سیاسی اسپانیا از تیکتاک را بررسی کردهاند و نشان میدهند که استراتژیهای مبتنی بر سرگرمی همچون بیان احساسی، طنز و نگاه انتقادی کنایهآمیز بهطور فزایندهای مورد استفاده قرار میگیرند.
در همین راستا، یک شهروند روس تولیدکننده محتوا در ابتدای جنگ به لندن مهاجرت کرد تا علیه حکومت روسیه اعتراض کند. او در پروفایل خود به واژه «پرده آهنین» نماد تقسیم اروپا پس از جنگ جهانی دوم اشاره میکند و با قرار دادن ایموجی ماتروشکا (عروسک روسی) کنار نام کاربریاش، نمادهای روسی را بهطور ظریفی به سخره میگیرد و انتقادی طنزآمیز از هویت سیاسیاش ارائه میدهد. در یکی از ویدیوها، ضمن نمایش گذرنامههای خود، با لحنی طنز میگوید که از نشان دادن ویزاهایش معذور است زیرا این کار «هویتش را فاش میکند» جملهای که به ظرافت وضعیت نامطمئن پناهندگان سیاسی را نشان میدهد. او اغلب از قالبهایی استفاده میکند که شبیه به سبک گوینده اخبار تلویزیونی هستند و بهصورت روزانه، زندگی در روسیه پشت «پرده آهنین» را به مخاطب گزارش میدهد. او با تلفیق فرهنگ عامه و طنز، نقد سیاسی خود را شکل میدهد؛ برای مثال، چراغهای ماشین پلیس را «چراغهای دیسکویی» مینامد و نیروهای امنیتی سیاهپوش را به «مندالوریها» (شخصیتهایی زرهپوش در دنیای جنگ ستارگان) تشبیه میکند.
این ترکیب از طنز، ارجاع فرهنگی و لحظات سیاسی باعث شده محتوای او بازخورد گستردهای حتی در قسمت نظرات دریافت کند. او با سرگرمکننده کردن لحظات سیاسی، خود را بهعنوان صدایی تأثیرگذار تثبیت کرده که مسائل محلی مهم را بهشیوهای قابلدسترسی بازتاب میدهد. هرچند قالبهای رسانهای سنتی بر ساختار محتوای او تأثیرگذار بودهاند، اما سبک او در گزارشگری غیررسمی در شبکههای اجتماعی با فعالیتهای روزنامهنگاران شهروند همخوانی دارد. اما این فعالیت فراتر میرود؛ چراکه از استراتژیهای اینفلوئنسری مانند مدیریت دیدهشدن، تعامل با مخاطب، و بهینهسازی الگوریتمی استفاده میکند.
او با آمیختن گزارشگری با زیباییشناسی خاص پلتفرم، ترندها و قالبهای سرگرمکننده، روایت جنگ را بازآرایی میکند. این تلفیق، روایت جنگ را دموکراتیکتر میسازد، بهگونهای که برای مخاطب دیجیتال قابل درک، همدلانه و قابلدسترسی است و در عین حال، سازنده را در جایگاه یک کنشگر خلاق قرار میدهد که با محتوای خلاقانه و سرگرمکننده، هم مشارکتبرانگیز است و هم بسیجکننده.
زبان تولید محتوا و تولید سیاسی بر مبنای سرگرمی در تیکتاک، نهتنها بازنمایی جنگ را بازتعریف میکند، بلکه ابزاری برای برانگیختن مخالفتهای سیاسی نیز فراهم میآورد. یکی از تولید کنندگان محتوا با استفاده خلاقانه از قابلیتهایی چون پخش زنده، مخاطبان را درگیر کرده و برای اهداف سیاسی خود مخاطب جذب میکند. این فعال شبکه اجتماعی از زمان شروع جنگ بهشدت محبوب شده، بیش از ۶۱۰ هزار دنبالکننده و هفت میلیون و ۵۰۰ هزار لایک به دست آورده است. او بهسرعت به یک اینفلوئنسر لایواستریم تبدیل شده و پخشهای زندهاش هزاران بیننده را جذب میکند که مشتاق دانستن شرایط او و بهروزرسانیهای جنگی هستند. او با استفاده از سبکی شوخطبع و درگیرکننده، از فاش کردن مکان دقیق خود خودداری میکند و با جملاتی مانند «من خوبم، ولی تمرکزتان باید روی نیروها باشد، نه من» مخاطب را جذب میکند. او روایتهای جدی از درون اوکراین را با لحن سبکتری ترکیب میکند و اغلب از ظاهر نیروهای روسیه انتقاد کرده و آنها را مسخره میکند.
اما استفاده از قابلیت پخش زنده، بهویژه زمانی که برای جمعآوری کمک مالی برای ارتش اوکراین استفاده شود، مسائل اخلاقی ایجاد میکند. طبق قوانین تیکتاک (۲۰۲۴)، جمعآوری کمک مالی شخصی در این پلتفرم ممنوع است، مگر آنکه سازنده به مؤسسات خیریه تأییدشده متصل باشد. با این حال، بسیاری از فعالان اجتماعی در لایوهای خود، مخاطبان را تشویق میکنند تا با ارسال هدایای مجازی مانند گل رز یا جعبه شکلات که هرکدام ارزش مالی خاصی دارند کمک مالی کنند. این عمل، بهنوعی بازیسازی جنگ محسوب میشود که مصداقی از سرگرمی سیاسی مبتنی بر رقابت دیجیتال است.
قابلیت پخش زنده در تیکتاک با ابزارهایی برای جمعآوری کمک مالی طراحی شده که فرآیند پرداخت را آسان و ریسک را کم میکند، با این حال، موفقیت این شیوه باعث شده تا افراد سودجو با جعل هویت اوکراینی، بینندگان را فریب دهند و کمکهای مالی دریافت کنند.
استفاد از قابلیت پخش زنده به جنگ اوکراین محدود نشده است؛ در جنگ غزه (۲۰۲۳–۲۰۲۵) نیز نمونههایی از آن دیده میشود. یک فعال شبکه مجازی طرفدار فلسطین، فیلتری در تیکتاک با تم هندوانه طراحی کرده است که بهصورت بازیای کوچک کاربران را به انجام یک چالش ناوبری دعوت میکرد. این فرد، از نظر سیاسی پیشتر ناشناخته و غیرفعال بود، اما بهصورت ناگهانی وایرال شد و با استفاده از سیستم جمع آوری کمک رسمی تیکتاک، از فیلتر درآمدزایی کرد. با بهرهگیری از نقش واسطهگر پلتفرم که «با پیوند دادن فروشندگان و خریداران، تولیدکنندگان و مخاطبان، سود کسب میکند» این سازنده جنبه مالی قابلیت لایو (LIVE) را سیاسی کرد و درآمد افزایشیافته را به کمپین جمعآوری کمک برای غزه اختصاص داد.
روایتگری در شبکه های اجتماعی نشان میدهد که پلتفرمها چگونه به سازندگان قدرت میدهند تا بازنمایی درگیریهای جاری را بازآفرینی کنند. پژوهش ما یک چارچوب میانرشتهای برای درک پدیدهی اینفلوئنسرهای جنگ ارائه میدهد و سیر تحول از زیباییشناسی عکاسی جنگ تا بازنمایی خام و بیواسطه آن از طریق دوربینهای موبایل و روزنامهنگاری شهروندی را ترسیم میکند. رسانههای اجتماعی این تحول را تسریع کردهاند؛ آنها ماهیت مشارکتی گزارشگری از جنگ را تقویت میکنند و بینشهایی آنی فراهم میآورند. این پلتفرمها به کاربران اجازه میدهند قدرت، موضع و جایگاه سیاسی اتخاذ کنند و نظم سنتی دروازهبانی رسانههای رسمی را به چالش بکشند. در چنین فضایی، کاربران فعال سیاسی با استفاده از پلتفرمها به تفسیر و بازآفرینی روایتهای بحران میپردازند و بهعنوان اینفلوئنسرهای جنگ ظاهر میشوند.
میان دو نوع اینفلوئنسر جنگی تمایز قائل میشویم:
۱. اینفلوئنسرهای جنگ، سلبریتی
۲. اینفلوئنسرهای جنگ، کاربر
این دستهبندی، نگاهی دقیقتر به گونهشناسی سازندگان ارائه میدهد.
در حالی که اینفلوئنسرهای سلبریتی معمولاً چهرههایی شناختهشده هستند که با استفاده از شهرت خود در پلتفرمها از جناحی حمایت میکنند که پیوندهای تاریخی یا ایدئولوژیک با آن دارند، اینفلوئنسرهای «جنگ، کاربر» معمولاً در اثر وایرال شدن ناگهانی به شهرت میرسند. دسته دوم، از دل گمنامی و در زمینههایی غیر از جنگ شروع به فعالیت میکنند، اما با برجستهسازی مکانهایی که مملو از رنج، مرگ و تروما هستند، هم انسانها و هم الگوریتمها را جذب میکنند.
سواد رسانهای آنها در زمینه درک اینکه چگونه در فیدهای جهانی دیده شوند، نشان میدهد که سازندگان عادی نیز میتوانند بهصورت راهبردی از دیدهشدن در پلتفرم برای بازآفرینی و گسترش اطلاعات بحران بهره ببرند. اینفلوئنسرهای «جنگ، کاربر» بهخاطر بازنماییهای برخط (آنلاین) خود بهطور فزایندهای مورد توجه قرار گرفتهاند و همین موضوع آنها را وادار میکند نقشهایی کارآفرینانه بر عهده گیرند. نقشهایی که مسئولیتهای عکاسان جنگ، روزنامهنگاران شهروند و اینفلوئنسرهای اجتماعی را با یکدیگر ترکیب میکند.
از آنجا که رسانههای سنتی بهطور کامل قادر به بازنمایی واقعیتهای آنها نیستند، مأموریتشان برای تقویت صدای مناطق جنگی ضروریتر میشود. رسانههای اجتماعی بازتابدهنده، شکلدهنده و گسترشدهنده اثرگذاری سیاسی اجتماعی آنها هستند. با وایرال شدن جنگ اوکراین در تیکتاک، این پدیده از سطح صداها و تصاویر فراتر میرود و به شکلی از شهادت رسانهای تبدیل میشود؛ جایی که پلتفرمها درگیریهای دوردست را به تجربههایی مشارکتی برای مخاطبان جهانی تبدیل میکنند.
تیکتاک به پلتفرمی حیاتی برای سازندگان اوکراینی تبدیل شده است تا تجربههای فوری، کوتاه و شخصی خود را به اشتراک بگذارند و از طریق فرهنگ مشارکتی و قابلیتهای پلتفرم مانند تقویت الگوریتمی، ویژگیهای تعاملی و ابزارهای خلاقانه تعامل جهانی ایجاد کنند.
ویژگیهای تعاملی تیکتاک نوعی جدید از شناختشناسی اجتماعی را پدید میآورند؛ جایی که فرایند تولید معنا و دانش از فعالیتی فردی به فرآیندی جمعی تبدیل میشود که توسط سازندگان، شبکهها و فرهنگهای پلتفرمی هدایت میگردد.
در این زمینه، زیباییشناسی جنگ توسط اینفلوئنسرها، یعنی تبدیل مناطق جنگی به محتوای قابلمصرف نهتنها بازتابی از واقعیت زیسته آنهاست، بلکه با مکانیزمهای دیدهشدن و موفقیت در پلتفرم هماهنگ است. با اینحال، تقویت الگوریتمی محتوای هیجانبرانگیز در تیکتاک نگرانیهای جدی درباره نحوه انتشار و درک روایتهای جنگی ایجاد میکند.
در حالی که تیکتاک به اینفلوئنسرهای جنگی اجازه میدهد شهادتهای شخصی را به روایتهایی جذاب تبدیل کنند، این پلتفرم همچنین میتواند موجب تسریع انتشار اطلاعات نادرست یا محتوای تبلیغاتی شود. این پویایی، آگاهی ژئوپلیتیکی و مشارکت مدنی مخاطبان جوان در سراسر جهان را شکل میدهد، چراکه تیکتاک جنگ را دستیافتنی و قابلارتباط میسازد.
اما همین دسترسی آسان میتواند باعث وایرال شدن محتوای حاوی تروما شود که اثرات عمیقی هم بر سازندگان و هم بر بینندگان برجای میگذارد. برای درک کامل تأثیرات این شیوهها، ضروری است نقش پلتفرم در شکلدهی به ادراک و نگرش عمومی درباره جنگ بهصورت انتقادی بررسی شود.
در نهایت، اینفلوئنسرهای جنگی اهمیت دارند و باید مورد توجه قرار گیرند؛ چراکه حضور آنها در جهانی که هر روز بیشتر با جنگ دائمی و پلتفرممحوری در مصرف رسانهای جوانان تعریف میشود، رو به گسترش است.