جوان آنلاین: آموزشوپرورش در آستانه تجربه تحولی قرار گرفته که تلاش میکند با فاصله گرفتن از شیوههای یکسان و متمرکز گذشته، مدرسه را به محیطی زنده، خلاق و متناسب با نیازهای واقعی دانشآموزان تبدیل کند. از مهرماه امسال و همزمان با شروع سال تحصیلی، در هشت مدرسه ابتدایی، برنامهای آزمایشی آغاز میشود که بنا دارد تعریف گذشته از برنامه درسی را تغییر دهد. در این مدل تازه، مدارس فقط مجری دستورات از بالا نخواهند بود، بلکه اینبار خودِ معلمان و مدیران، بسته به شرایط محیطی، فرهنگی و تربیتی مدرسه، بخشی از برنامه آموزشی را طراحی میکنند. یعنی آموزش از یک قالب ثابت خارج میشود و با رنگوبوی مدرسه، دانشآموزان و جامعه محلی درمیآمیزد. یادگیری هم دیگر محدود به کتاب درسی نیست. ابزارهای نوین، محتوای دیجیتال، فعالیتهای گروهی و تجربهمحور جای خود را در کلاس باز میکنند تا آموزش برای نسل امروز، واقعیتر، ملموستر و معنادارتر باشد. بدون شک اگر این مسیر با دقت، پایداری و نگاه بلندمدت دنبال شود، شاید بتوان گفت که نظام آموزشی کشور، گامی واقعی به سوی بازطراحی بنیادین برداشتهاست.
سهشنبه هفته گذشته، علی لطیفی، رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، در گفتوگویی تلویزیونی از جزئیات برنامهای گفت که هدفش نه صرفاً اصلاح محتوا، بلکه بازآفرینی نقش مدرسه در آموزش و تربیت است. به گفته او، آنچه با عنوان «طرحواره تحول در برنامه درسی» آغاز شده، یک پروژه سهمحوره است که سعی دارد از دل ساختار سنتی آموزش، بستری نو برای یادگیری و تربیت معنادار دانشآموزان فراهم کند.
برنامهای برای بازآفرینی مدرسه
لطیفی با اشاره به اولین محور این طرح گفت: «برای نخستینبار، طراحی و اجرای برنامه درسی مدرسهای را در دستور کار داریم. مدلی که به مدارس اجازه میدهد متناسب با نیازها و ویژگیهای محیطی خود، برنامههای آموزشی و تربیتی را با خلاقیت معلمان و در چارچوبی منسجم تدوین و اجرا کنند». او تأکید کرد که این تغییر، مدرسه را از یک نهاد صرفاً مجری به نهادی مولد و فعال در تولید دانش تربیتی تبدیل خواهد کرد.
دومین رکن این تحول، عبور از کتاب بهعنوان تنها ابزار یادگیری است. لطیفی در این رابطه توضیح داد: «کتاب درسی دیگر تنها منبع یادگیری نخواهد بود. بستههای یادگیری جایگزین آن میشوند، مجموعهای از منابع متنوع مثل انیمیشنها، بازیهای آموزشی و ابزارهای تعاملی که متناسب با نیازهای امروز دانشآموزان طراحی شدهاند». او این رویکرد را پاسخی به تغییرات نسلی و تحول در شیوههای یادگیری دانست.
اما شاید مهمترین تفاوت این طرح با پروژههای پیشین آموزشی در سومین محور آن نهفته باشد: «ایجاد یک نظام پشتیبانی و پایش مستمر». لطیفی در اینباره گفت: «برنامههای جدید صرفاً از بالا به مدارس تحمیل نمیشود، بلکه با کمک فناوری، فرایند اجرا به شکل پیوسته پایش میشود، بازخورد جمعآوری و اصلاحات لازم در مسیر اعمال میشود». به گفته او، این نظام نظارتی پویا، تضمین میکند که تغییرات در برنامه درسی نه در حد شعار، بلکه در عمل و بهصورت تدریجی و واقعی اجرایی شوند.
عبور از نسخه واحد
با ورود به مرحله اجرا، تمرکز از ساختارهای بالا به سطح مدرسه منتقل میشود، جایی که باید نه بر اساس نسخههای آماده، بلکه بر پایه شناخت واقعی از دانشآموزان، برنامهریزی شود؛ موضوعی که مهدی باقریان، مدیر کل دفتر برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی دوره ابتدایی و متوسطه سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی دقیقاً بر آن تأکید دارد. او با اشاره به اجرای آزمایشی برنامه درسی مدرسهای اظهار داشت تحول واقعی در آموزش تنها زمانی ممکن است که مدارس بتوانند برنامههایی متناسب با نیازهای متنوع و واقعی دانشآموزان طراحی کنند. از نظر او، رویکرد سنتی مبتنی بر نسخه واحد و سرفصلهای مرکزی، دیگر پاسخگوی شرایط امروز آموزش نیست.
باقریان بر این نکته اشاره میکند که مدرسه باید به جای تمرکز صرف بر انتقال محتوا، به ابعاد مختلف وجودی دانشآموزان توجه کند؛ از ساحتهای اخلاقی، اجتماعی و زیستی گرفته تا مهارتهای زندگی و شایستگیهای فردی. به گفتهاو، تحقق این هدف نیازمند یک برنامه درسی جامع و منعطف است که مدرسه بتواند بر اساس شرایط خود آن را تدوین و اجرا کند. این مقام مسئول، فعالیتهای آموزشی و تربیتی مدرسه را به چند دسته اصلی تقسیم میکند؛ پودمانهای مهارتی، رویدادهای تربیتی، فعالیتهای سلامتمحور، برنامههای ورزشی و اقدامات متناسب با اقتضائات محیطی. این دستهبندی به گفته باقریان، نه صرفاً برای نظمدهی، بلکه برای آن است که مدارس بتوانند برنامهای هدفمند، ساختارمند و قابل ارزیابی برای دانشآموزان تدارک ببینند. او معتقد است: «مدرسه زمانی میتواند به رسالت واقعی خود برسد که صرفاً مصرفکننده محتوای آموزشی نباشد، بلکه بتواند بر اساس شناخت محیط، اولویتها و توانمندیهایش، برنامههایی عملیاتی برای تربیت همهجانبه دانشآموزان ارائه دهد.»
از نگاه باقریان، رویکرد نوین برنامهریزی درسی باید نهتنها به محتوای آموزشی، بلکه به چگونگی آموزش و نوع فعالیتها در زندگی روزمره مدرسه نیز توجه داشته باشد. او بر این باور است که اگر مدارس در چارچوبی مشخص، اما منعطف، اختیار طراحی و اجرای این فعالیتها را داشته باشند، میتوان به مدرسهای امیدوار بود که هم با محیطش هماهنگ است و هم با آینده دانشآموزان.
همراستا با واقعیت امروز کودکان
اگر برنامه درسی جدید قرار است ساختار آموزش را متحول کند، باید فلسفه مدرسه نیز با آن همراستا شود. از نگاه رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش، مدرسه دیگر نمیتواند با تعریفهای گذشته به حیات خود ادامه دهد، چراکه دانشآموزان امروز، ساکنان دنیای دیجیتالند و نیازمند آموزشهایی چندساحتی، منعطف و متناسب با زندگی فردا.
او این اقدام را یکی از کمسابقهترین و ارزشمندترین اصلاحات نظام آموزشی در دهههای اخیر توصیف میکند. به باور او، همین که این تحول نه با تصمیمات ناگهانی، بلکه به صورت آزمایشی و مرحلهای اجرا میشود، خود نشاندهنده تغییر رویکرد سیاستگذاران به سمت واقعبینی، مشارکتگرایی و اصلاح پایدار است.
حکیمزاده با تأکید بر اینکه «دانشآموزان امروز، بومیان عصر دیجیتالند»، معتقد است که دیگر نمیتوان با روشها و منابع سنتی به نیازهای آموزشی آنها پاسخ داد: «فناوریهای نوین، هوش مصنوعی و محتوای دیجیتال بخش جدانشدنی از زندگی کودکان ما هستند و مدرسه اگر با این واقعیت همراستا نشود، عقب میماند.»
از نگاه او، مدرسه باید فراتر از محل انتقال صرف مفاهیم علمی دیده شود، بلکه بهعنوان فضایی برای رشد اجتماعی، عاطفی، اخلاقی و مهارتی دانشآموزان تعریف شود. به همین دلیل، بستههای یادگیری جدید نیز بر پایه رویکردهای تلفیقی و چندساحتی طراحی شدهاند تا از آموزش تکبعدی عبور کنیم. حکیمزاده با بیان اینکه کتابهای درسی دیگر تنها منبع یادگیری نیستند، توضیح داد که در بسته جدید، فعالیتهای گروهی، ابزارهای دیجیتال، بستههای مهارتی و یادگیری مبتنی بر تجربه به اندازه کتاب اهمیت دارند. این تنوع، فرصت یادگیری را برای طیف گستردهای از دانشآموزان قابلدسترستر و معنادارتر میسازد. او خطاب به معلمان و مدیران مدارس، مسئولیت آنها را فراتر از نقشهای اجرایی معمول توصیف کرد: «شما معلم پژوهشگر، خلاق و یادگیرندهاید. مدیر مدرسه، تسهیلگر تغییر است، نه صرفاً ناظر بر اجرا. اعتماد به خلاقیت معلمان و نقش حمایتی مدیران، رمز موفقیت این طرح است.» به اعتقاد حکیمزاده، این تحول فوری و زودبازده نخواهد بود، اما اگر با پشتکار دنبال شود، میتواند در یک افق ۱۰ساله، آموزشوپرورش ایران را دچار دگرگونی عمیق و نسل آینده را برای زیستن مؤثر در دنیای پیچیده و فناوریمحور فردا آماده کند.
به گزارش «جوان»، اجرای آزمایشی برنامه درسی مدرسهای اگرچه در گام نخست محدود به چند مدرسه ابتدایی است، اما آنچه در پس این تجربه جریان دارد، تلاشی برای بازتعریف نقش مدرسه، معلم و یادگیری در قرن جدید است. بدون شک آینده آموزشوپرورش در گرو همین تجربههای کوچک، اما سازنده و بنیادین است.