شناسهٔ خبر: 74914162 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

گزارش گروسی و آینده پرونده هسته‌ای ایران؛ از تکرار بازی فشار تا ضرورت بازنگری در تعامل با آژانس

گزارش اخیر مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بار دیگر نشان داد این نهاد به‌ جای ایفای نقش فنی و بی‌طرفانه، در خدمت راهبرد فشار آمریکا و اروپا علیه ایران قرار گرفته است؛ تجربه‌ای که بیانگر لزوم بازنگری تهران در نحوه تعامل با آژانس و طرف‌های غربی است.

صاحب‌خبر -

حسین نعیم‌آبادی فعال سیاسی و اقتصادی در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری آنا نوشت: انتشار گزارش اخیر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، بار دیگر نشان داد که این نهاد به جای ایفای نقش بی‌طرفانه و فنی، عملاً به ابزاری در جهت فشار‌های سیاسی آمریکا و اسرائیل علیه ایران بدل شده است. همانگونه که پیش از این گزارش مغرضانه‌ی گروسی، بهانه‌ای برای اقدام نظامی علیه ایران فراهم آورد و حتی برخی منابع مدعی‌اند که بخشی از اطلاعات حساس مربوط به مراکز و دانشمندان هسته‌ای کشورمان توسط آژانس در اختیار واشنگتن و تل‌آویو قرار گرفته است.

این در حالی است که مأموریت ذاتی آژانس، حمایت از برنامه‌های صلح‌آمیز هسته‌ای و صیانت از حقوق کشور‌های عضو بر اساس معاهده NPT است. اما در جریان جنگ ۱۲ روزه، هنگامی که مراکز هسته‌ای ایران تحت حملات آشکار اسرائیل قرار گرفتند، گروسی نه تنها اقدام جدی برای محکومیت این تجاوزات انجام نداد، بلکه سکوت او به معنای چراغ سبزی برای ادامه این حملات تلقی شد.

با این حال، ایران نه تنها برخلاف برخی گمانه‌زنی‌ها از عضویت در NPT خارج نشد، بلکه پس از پایان جنگ در قاهره توافق‌نامه‌ای تازه با آژانس به امضا رساند. این گام، بار دیگر حسن نیت ایران در مسیر تعامل و شفافیت را به نمایش گذاشت. اما نتیجه چه بود؟ اروپا که در ماه‌های اخیر همواره بر اجرای «مکانیزم ماشه» و بازگشت تحریم‌های شورای امنیت (اسنپ‌بک) تأکید می‌کرد، اکنون با وجود حصول توافق اولیه با آژانس همچنان بر مواضع فشارآفرین خود پای می‌فشارد.

در همین چارچوب باید به یک نکته کلیدی نیز توجه داشت؛ آمریکا با هدف بی‌خاصیت کردن برجام و اعمال تحریم‌های ثانویه به منظور جلوگیری از برخورداری ایران از مواهب توافق، از برجام خارج شد. در مقابل، اروپا در این معاهده باقی ماند تا در پایان زمان‌بندی توافق، ابزار فعال‌سازی مکانیسم ماشه را در اختیار داشته باشد؛ نکته‌ای مهم که تیم مذاکره‌کننده در آن مقطع از آن غفلت کرد.

این روند آشکار می‌سازد که راهبرد غرب در قبال ایران، حتی با وجود همکاری‌های فنی و حقوقی تهران، تغییری نکرده و صرفاً به دنبال افزایش فشار‌ها و گرفتن امتیازات یک‌جانبه است. در واقع، تجربه اخیر نشان می‌دهد که توافق با آژانس یا مذاکره با طرف‌های غربی، بدون تضمین واقعی و الزام عملی آنها به تعهدات‌شان، نتیجه‌ای جز تداوم فشار و فرسایش زمان برای ایران نخواهد داشت.

در چنین شرایطی، بازنگری در نحوه تعامل با آژانس و طرف‌های اروپایی ضرورت می‌یابد. ایران باید ضمن حفظ شفافیت فنی، هزینه‌های سیاسی سوءاستفاده از آژانس را برای غرب افزایش دهد و بر حقوق مسلم خود در چارچوب NPT و اساسنامه آژانس پافشاری کند. تجربه اخیر به‌روشنی ثابت کرد که حسن نیت یک‌طرفه نه تنها مانع فشار‌ها نمی‌شود، بلکه می‌تواند به ابزار مشروعیت‌بخش برای سیاست‌های خصمانه غرب بدل شود.

انتهای پیام/