شناسهٔ خبر: 74909651 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

یک شاهنامه‌پژوه:

راز آب بی‌پایان در شاهنامه، الهام‌بخش تولید آب آشامیدنی

تهران- ایرنا- یک تاریخ‌دان و شاهنامه‌پژوه گفت: شاهنامه این کتاب بزرگ تاریخی و ادبی نشان می‌دهد که در گذشته، شگردی برای تولید آب وجود داشته که بعدها در مسیر نابودی تمدن‌های باستانی از میان رفته است، اما فردوسی نوید می‌دهد که این راز در طبیعت نهفته است و با دانش پیشرفته می‌توان دوباره بدان دست یافت.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، محمد رسولی، تاریخ‌دان و شاهنامه‌پژوه، با توجه به بحران آب و شرایط اقلیمی کنونی در ایران، به خبرنگار ایرنا گفت: سوال این است که آیا انسان توان تولید آب آشامیدنی را خواهد داشت؟ شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی به ما می‌گوید که چنین کاری شدنی است. در این کتاب بزرگ تاریخی و ادبی، نشانه‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد در گذشته، فرمول و شگردی برای تولید آب وجود داشته، اما با نابودی تمدن‌ها این راز از میان رفته است. فردوسی با خرد خود نوید می‌دهد که این راز در طبیعت نهفته است و بشر می‌تواند با دانش پیشرفته دوباره به آن دست یابد.

وی با اشاره به نمونه‌هایی از شاهنامه افزود: در این اثر سترگ ابیاتی آمده که نشان می‌دهد ظرفی وجود داشته که هرچه از آن آب نوشیده می‌شد، باز هم پر بود و پایان نمی‌یافت: وز آن پس، بفرمود کآن جام زرد/ بیارند، پر کرده از آب سرد، همی خورد ز آن جام زر هر کس آب/ ز شبگیر تا بود هنگام خواب، بخوردند آب از پی خرمی/ ز خوردن نیامد بدو در کمی، این ابیات شگفت‌آور نشان می‌دهد که در گذشته ظرفی یا وسیله‌ای برای تولید آب وجود داشته و این روایت می‌تواند الهام‌بخش فناوری‌های نوین امروز باشد.

رسولی در پاسخ به این سوال که علم امروز نیز می‌تواند چنین امکانی را فراهم کند، اظهار داشت: علم امروز هم نشان داده که می‌توان از هوا آب استخراج کرد. نمونه روشن آن یخ‌زدگی در فریزر یخچال است که بدون افزودن آب، از رطوبت هوا، یخ تشکیل می‌شود. بنابراین همان‌طور که فردوسی می‌فرماید، می‌توان دستگاهی طراحی کرد که از هوای محیط، آب تولید کند و تا زمانی که هوا هست، آب نیز خواهد بود.

راز آب بی‌پایان در شاهنامه، الهام‌بخش تولید آب آشامیدنی

وی با اشاره به تحریفات تاریخی در شاهنامه نیز گفت: در بخش روایت تاریخ ایران پس از لهراسپ، حدود هزار بیت دچار آشفتگی است. این موضوع به دوران ساسانی بازمی‌گردد؛ جایی که برخی افراد ذی‌نفوذ برای پیوند زدن حکومت خود به زمان زرتشت، بخش‌هایی از تاریخ پیشین را حذف یا دگرگون کردند. به همین دلیل بسیاری از کارهای کوروش بزرگ به نام اسکندر ثبت شد. بنابراین هر جا در داستان‌های علمی نام اسکندر آمده، لزوماً به شخص او بازنمی‌گردد.

این شاهنامه‌پژوه درباره توضیحات فردوسی در این خصوص گفت: او در ابیاتی می‌گوید«سخن‌های باریک مرد خرد/ چو دل تیره باشد، کجا بگذرد؟، تو را گفتم این خوب گفتار من/ روان و دل و رای هشیار من، تو را گفتم از دانش آسمان/ زدایم دلت گر شود بدگمان»، این نشان می‌دهد که فردوسی آگاهانه از پیچیدگی‌های تاریخی سخن گفته و به ما هشدار داده است.

رسولی، شاهنامه را در مواجهه با بحران‌هایی مثل کمبود آب، گنجینه‌ای از دانش‌های بشری خواند و گفت: شاهنامه تنها یک اثر ادبی نیست؛ بلکه گنجینه‌ای تاریخی، فلسفی و علمی است. حتی در موضوع حیاتی بحران آب می‌تواند چراغ راه بشر باشد. شاهنامه یادآوری می‌کند که با نوآوری و تکیه بر طبیعت می‌توان راه‌حل‌هایی یافت که نه تنها بحران امروز را حل کند، بلکه آینده‌ای روشن برای نسل‌های بعدی به همراه داشته باشد.