محمدمهدی تندگویان با بیان اینکه امروز جوانانی در کشور حضور دارند که علاوه بر تخصص دانشگاهی، تجربههای کاری ارزشمندی نیز کسب کردهاند، اظهار کرد: متاسفانه هنگام واگذاری مسئولیتها این جوانان با موانع متعدد روبهرو میشوند و اجازه داده نمیشود که آن ها در جایگاههای مدیریتی قرار گیرند. بسیاری از مدیران فعلی در سوابق خود از مسئولیتهایی در سنین ۱۷، ۱۸ یا ۲۲ سالگی سخن میگویند، اما اکنون با وجود جوانان ۴۰ ساله و باتجربه، به بهانه ناپختگی از واگذاری مسئولیت به آن ها خودداری میشود.
معاون اسبق امور جوانان وزارت ورزش و جوانان با طرح این پرسش که «چگونه فردی در ۲۰ یا ۲۵ سالگی بخشدار یا استاندار بوده، اما امروز جوانان شایسته با تجربه و تحصیلات کافی از این فرصت محروم میشوند؟» گفت: بحث من جوانگرایی صرف نیست؛ بلکه اگر جوانی واقعاً شایسته باشد، باید جایگزین مدیری شود که توان و خلاقیت خود را از دست داده است.
رئیس هیئت مدیره شرکت سهامی نمایشگاه بینالمللی کشور در ادامه با اشاره به تجربه شخصی خود گفت: من سال ۱۴۰۰ معاونت امور جوانان را تحویل دادم و اکنون بیش از ۵۰ سال سن دارم، اگر دوباره به آن مسئولیت بازگردم، دیگر جسارت و خلاقیت دوران جوانی را ندارم؛ چرا که با افزایش سن، انسان محتاط میشود و درگیر مسائل شخصی و خانوادگی خواهد شد.
بسیاری از مدیران نسلهای اولیه حتی ارتباطی با رسانهها، فضای مجازی، علم و فناوری ندارند
وی با انتقاد از فاصله مدیران قدیمی با تحولات روز افزود: بسیاری از مدیران نسلهای اولیه حتی ارتباطی با رسانهها، فضای مجازی، علم و فناوری و موضوعاتی مانند هوش مصنوعی ندارند و برخی هنوز معنای ایمیل را نمیدانند. چگونه میتوان از چنین افرادی انتظار داشت مدیریت بهینهای داشته باشند و کشور را به سمت توسعه و پیشرفت هدایت کنند؟
تندگویان تأکید کرد: این مطالبه که از افراد جوان و شایسته استفاده کنید، سالهاست که از سوی جوانان مطرح میشود، اما هیچگاه به نتیجه نرسیده است. دولتها در روزهای انتخابات شعارهای خوبی درباره جوانان میدهند، اما در عمل و اجرا، این وعدهها تحقق پیدا نمیکند.
معاون اسبق امورجوانان وزارت ورزش و جوانان با اشاره به اشتباه رایج در انتصاب مشاوران امور جوانان توضیح داد: اینکه وزرا تنها مشاور جوان داشته باشند کاملاً غلط است. برعکس، باید جوانان در رأس امور اجرایی و در جایگاه معاونان وزرا قرار گیرند و مدیران قدیمی بهعنوان مشاور در کنار آن ها فعالیت کنند. کسانی که سالها مدیریت کرده و تجربه اندوختهاند باید این تجربیات را در اختیار مدیران جوان قرار دهند تا با انگیزه، خلاقیت، ارتباطات گسترده و آشنایی با فناوریهای روز، مسیر توسعه کشور را هموار کنند.
خانهموزه شهید تندگویان پس از گذشت دو دهه هنوز تعیینتکلیف نشده است
تندگویان در بخشی دیگر از سخنان خود به موضوع خانهموزه شهید تندگویان اشاره کرد و درباره آخرین وضعیت آن گفت: شهید تندگویان متولد شهر تهران است و در جنوب تهران به دنیا آمده است. پدر ایشان بازاری بود و خانهای که امروز موضوع بحث ماست، آنچنان بزرگ نبود. کل مساحت ملک تقریباً ۱۴۵ متر بیشتر نیست که در دو طبقه احداث شده است. این خانه قدیمی محل تولد شهید تندگویان بود و ایشان تقریباً تا زمان ازدواجشان، حتی وقتی من به دنیا آمدم، در همان منزل کنار پدر و مادرشان ساکن بودند.
وی ادامه داد: در دورهای که ساواک ایشان را دستگیر کرد و خاطراتی که من دارم، همه در همان خانه و همان محل اتفاق افتاده است. بعد از انقلاب هم ایشان عمر طولانی در سمت و جایگاه مدیریتی نداشتند. آبان ۵۹ اسیر شدند، یازده سال شکنجه را تحمل کردند و بعد هم پیکرشان بهعنوان شهید به کشور بازگشت.
فرزند شهید تندگویان: این خانه توسط پدربزرگ و مادربزرگم، یعنی پدر و مادر شهید که هر دو هم از دنیا رفتهاند و آرزویشان این بود که ببینند اینجا به یک بهرهبرداری مناسب برسد، اما متأسفانه محقق نشد، به وزارت نفت هدیه داده شد، در واقع آن زمان این خانه به وزارت نفت هبه شد. فکر میکنم حدود ۲۰ سال از این اتفاق گذشته است. زمانی که این خانه هدیه شد، اواخر دوره اول وزارت آقای زنگنه بود. با تغییر دولت و روی کار آمدن آقای احمدینژاد، عملاً در هشت سال دولت ایشان ما قربانی نگاههای سیاسی شدیم.
حذف زندگی نامه شهید تندگویان در زمان دولتهای نهم و دهم
معاون اسبق امور جوانان وزارت ورزش و جوانان با اشاره به اینکه متأسفانه دولتهایی به برخی شهدا انگار بهعنوان شهدای یک گروه یا جناح خاص نگاه میکردند و در دولت آقای احمدینژاد به شهید تندگویان توجهی نشد، تصریح کرد: در همان دولت اشتباهات زیادی رخ داد، حتی در کتاب های دبستان زندگینامه شهید تندگویان وجود داشت و در دوره دوم راهنمایی نیز در کتاب ادبیات فارسی بود، اما وزیر آموزش و پرورش وقت تصمیم به حذف آن گرفت. برای ما بسیار عجیب بود، البته باید از آقای روحانی و دولت ایشان تشکر کنم که در دورهای که من عضو شورای شهر بودم و این موضوع را پیگیری کردم، دوباره بازگشت و امروز آن درس در کتابها وجود دارد، اما در آن چند سال حذف شد.
تندگویان ادامه داد: در همان سالها خانه نیز به حال خود رها شد. در طول هشت سال هیچ اتفاقی نیفتاد و خانه به مخروبهای تبدیل شد. حتی گزارشهای محلی میآمد که معتادان وارد خانه شدهاند. اقلامی که در خانه بود و قرار بود روزی تبدیل به موزه شود، به غارت رفت و دزدیده شد که این موضوع بسیار تلخ بود. با تغییر دولت و روی کار آمرن دولت تدبیر و امید دوباره استارت کار خورد و آقای زنگنه بازگشت. ایشان هم به موضوع اشراف داشت و بحث شد که ملک، چون خیلی قدیمی است، نیاز به بهروزرسانی دارد، اما باید با حفظ وضعیت موجود و معماری سنتی مرمت شود. در همان زمان شهرداری هم طرح خانهموزهها را آغاز کرده بود و یکی یکی به بهرهبرداری میرساند. من خودم در دوره شورا چندین خانهموزه را افتتاح کردم.
سپردن کار به شهرداری
فرزند شهید تندگویان ادامه داد: پس از آن وزارت نفت اعلام کرد، چون این وزارتخاته یک مجموعه صنعتی است و تجربه کار هنری و موزهای ندارد، اگر شهرداری قبول کند این خانه طی صورتجلسهای بهطور موقت در اختیار شهرداری قرار گیرد تا بازسازی و مرمت انجام شود و پس از اتمام کار، به موزه تبدیل شود و برای بازدید عموم آماده باشد. بحث دیگری هم مطرح شد در همان زمان و این بود که، چون این خانه در محله مولوی و منطقه تختی قرار دارد، یعنی همان محل ولادت شهید تندگویان و محل بزرگشدن ایشان، پیشنهاد دادیم که فقط به فکر احداث یک خانهموزه نباشیم، اگر بتوانیم از پلاکهای همجوار استفاده کنیم، میتوانیم خدمات عامالمنفعه هم برای محله ایجاد کنیم؛ مثلاً یک درمانگاه، یک کتابخانه یا هر چیزی که نیاز منطقه است.
وی خاطرنشان کرد: در نتیجه شورای محله تشکیل شد و شهرداری منطقه موظف شد این موضوع را پیگیری کند. در همان زمان، پلاک مجاور شروع به نوسازی کرده بود، گفتیم اگر امکان دارد شهرداری وارد مذاکره شود، مالک آن پلاک سالها بدهی به شهرداری داشت و شهرداری با تهاتر این بدهیها ملک را تصاحب کرد، در ادامه سازمان نوسازی شهرداری بازسازی خانه شهید تندگویان را آغاز کرد.
تندگویان یادآور شد: بعد از اتمام بازسازی، اختلافات بین شهرداری و وزارت نفت آغاز شد که این روند تا امروز ادامه دارد و شاید ۱۰ تا ۱۲ سال طول کشیده است، اما متأسفانه هنوز به نتیجه نرسیدهایم. در دولت جدید هم از آقای عارف تشکر میکنم که خیلی سریع حرف من را در این رابطه پذیرفتند، ایشان دو بار برای این موضوع نامه زدند؛ هم به وزارت نفت و هم به شهرداری.
موضوع بر سر پول است/ خانه را به خودمان برگردانید
محمدمهدی تندگویان درباره موضوع مورد مناقشه و اختلافات میان شهرداری تهران و وزارت نفت بر سر خانه شهید محمدجواد تندگویان گفت: محل مورد مناقشه دقیقاً همان خانهای است که قرار بود به خانهموزه شهید تندگویان تبدیل شود. من فکر میکنم همه این بازیها سر پول است. یعنی سر مبلغی است که شهرداری مدعی است بابت بازسازی آنجا هزینه کرده و وزارت نفت بهموقع پرداخت نکرده است. از همان سال تاکنون شهرداری آنجا را نگهداری میکند، البته نگهداری خاصی نیست. الان آنجا فقط یک پلاک است که اتفاق خاصی در آن نیفتاده، در نهایت یک سرایدار یا نگهبان دارد. متأسفانه اتفاق بدی که افتاده این است که شهرداری اگر مثلاً یک یا دو میلیارد تومان برای بازسازی هزینه کرده، امروز با بهروزرسانی مبالغ، رقم سنگینی را برای وزارت نفت فاکتور کرده است، بدون اینکه مستندات هزینه مشخصی ارائه شود.
وی افزود: یک بار هم حتی در همین دولت جلسهای در بخش حقوقی وزارت نفت تشکیل شد که موضوع را بررسی کنند و قرار شد مبالغی که مورد تأیید است پرداخت شود، شهرداری هم بپذیرد و ملک تحویل وزارت نفت شود تا آنجا را به موزه تبدیل کنند، اما یک سال از عمر این دولت گذشت و باز هم به هیچ نتیجهای نرسیدیم. بازسازی و نوسازی خانه در سال ۹۸ تمام شده بود، زمانی که من هنوز عضو شورا بودم. در آخرین جلسهای که در وزارت نفت شرکت کردم ـ که ما را بهعنوان نماینده خانواده دعوت کرده بودند، چون پدربزرگ و مادربزرگم به عنوان پدر و مادر شهید، از دنیا رفتهاند و این وضعیت را ندیدند ـ به صراحت گفتم اگر دو نهاد واقعاً توانایی اداره این موضوع را ندارند، حداقل ملک را به خانواده بازگردانند.
این معاون اسبق وزارت ورزش و جوانان تاکید کرد: ما میتوانیم خودمان کار فرهنگی انجام دهیم. اما اکنون هم بعد از گذشت یک سال از استقرار دولت، با وجود پیگیریها از سوی دولت و بهخصوص آقای عارف، هیچ جمعبندی و نتیجهای حاصل نشده و ملک همچنان بلاتکلیف است. شهرداری اجازه ورود وزارت نفت را به ملک نمیدهد و از طرفی هم بر سر هزینهها توافقی صورت نگرفته است. این موضوع تبدیل به یک دعوای طولانی شده است. اگر این دو نهاد میخواستند به سمت یک پرونده حقوقی بروند، وزارت نفت باید حکم تخلیه میگرفت، اما هیچوقت نخواستند وارد چنین مسیری شوند که موضوع طولانیتر و بدتر شود.
تندگویان در پایان گفت: موضوع دیگری هم وجود دارد که بد نیست مطرح شود، روز خاکسپاری شهید تندگویان بهعنوان روز شهادت ایشان نامگذاری شد و مشخص است، اما متأسفانه تاکنون این موضوع در تقویم رسمی درج نشده است، امید است این مبحث نیز در تقویم رسمی درج شود.