شناسهٔ خبر: 74882912 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

گفت‌وگو با ایرنا: (بخش پایانی)

افشین علا: یکی از مظلومیت‌های شاعران انقلاب، پیروزی انقلاب است+ فیلم

تهران- ایرنا- افشین علا شاعر و نویسنده کشور با بیان اینکه یکی از مظلومیت‌های شاعران انقلاب، پیروزی انقلاب است، ادامه داد: تا زمانی که انقلاب پیروز نشده بود، آن‌ها مبارز بودند. اما وقتی انقلاب پیروز شد، شاعران انقلاب، توسط عده‌ای به تملق و حکومتی بودن محکوم شدند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، شعر انقلابی می‌تواند به عنوان سلاح رزمنده عمل کند و همچنین در دوران بعد از پیروزی می‌تواند رسانه‌ای باشد برای انتقال مسائل و مشکلاتی که مردم گرفتار آن‌ها شده اند. گروهی افشین علا و قیصر امین‌پور را پایه‌گذارهای شعر انقلابی می‌دانند، این در حالی است که علا به تاثیر دیگر شاعران در شکل‌گیری شعر انقلاب تاکید دارد. همچنین در شرایطی گاهی شعر انقلاب به سمت تملق می‌رود که برخی از مسئولان آشنایی لازم با آثاری مانند «قابوس‌نامه» نوشته عنصرالمعالی و گلستان و بوستان سعدی را ندارند.

درباره چگونگی شکل‌گیری شعر انقلاب، امکان انحراف آن و مسائل و مشکلاتی که شاعر انقلابی با آن مواجه است، گفت‌وگویی با افشین علا شاعر انجام و در دو بخش منتشر شد، بخش نخست را می‌توانید از اینجا بخوانید، در ادامه قسمت دوم منتشر شده است.

شاعر انقلابی به کجی اعتراض می‌کند

آیا برای شکل دادن به شعر انقلابی با قیصرامین‌پور همکاری کردید یا هر کدام در زمانی اقدامات و نظریه‌هایی منتشر کردید که به یک نتیجه رسید؟

نه من و نه قیصر امین‌پور هیچ زمانی تصمیم نگرفتیم که شعر انقلاب را تشکیل بدهیم، و پیشکسوت‌های دیگری هم در این مساله تاثیرگذار بودند. ما باور خود را به زبان می‌آوردیم، شاید من بیشتر زیرا عمر امین‌پور بسیار کوتاه بود، او در حوزه‌های مختلفی مانند شعر نوجوان، غزل، شعر نیمایی و به خصوص مضامین عاشقانه اثرگذار بود در کنار آن شعرهای انقلابی و آیینی هم داشت.

شاعر انقلاب به حقیقت ایران اسلامی وفادار است، هر جایی انحراف ببیند فریاد می‌زند

شاید این خواست خداوند بود که قیصر امین‌پور را به عنوان شاعر انقلاب می‌شناسند و اگر انقلاب مفهومش بازگشت به خویشتن خویش، فطرت الهی و بازگشت به زیبایی‌ها باشد، شاعر انقلاب مفهوم خوبی دارد اما اگر تصور این است که شاعر انقلاب فقط بر اساس آرشیوی از مضامین انتخاب شده شعر می‌گوید، این پسندیده، نیست.

شاعر انقلاب ضمن اینکه حقیقت ایران اسلامی را بیان می‌کند و به آن وفادار است، هر جایی انحراف ببیند فریاد می‌زند، کجی ببیند اعتراض می‌کند و در عین حال شاعر دریافت‌های عاشقانه، اعتراضی، انقلابی و کودکانه است. هیچ چیز نباید شاعر را در شاعرانگی محدود کند.

شاعران انقلاب تا قبل از پیروزی، مبارز بودند

ارزیابی شما از شعرهایی که در حوزه انقلاب سروده شده است چیست؟ آیا ممکن است این حوزه منحرف شده و به سمت تملق رفته باشد؟

در دهه‌های آغازین انقلاب، شعر انقلاب به تجربه‌های خوبی رسید. البته شاعران پیشکسوتی مثل موسوی گرمارودی و طاهره صفارزاده قبل از پیروزی انقلاب هم شاعر انقلاب بودند. اصلا یکی از مظلومیت‌های شاعران انقلاب، پیروزی انقلاب است! تا زمانی که انقلاب پیروز نشده بود، آن‌ها مبارز بودند. اما وقتی انقلاب پیروز شد، شاعران انقلاب، توسط عده‌ای به تملق و حکومتی بودن محکوم شدند! این درست نیست. البته قضاوت نیت افراد حکم واحدی ندارد. شاید کسی متملق باشد. اما افراد را باید با خاستگاه، مشی و شعر آن‌ها سنجید، به قول مولانا: «بوی کبر و بوی حرص و بوی آز/ در سخن گفتن بیاید چون پیاز»

من خیلی از مخالفان خودم را ستایش می‌کنم، زیرا می‌دانم در باور خود صادق هستند ولو اینکه مرا باور نداشته باشند. هرچند در مقابل، رواداری و مدارا نمی‌بینم

کسی که بخواهد متملق باشد یا برای جیفه دنیوی به ادبیات ورود کند، مخاطب او این را در اثرش احساس می‌کند، اما کسی که برای باور خودش شعر بگوید محترم است. من خیلی از مخالفان خودم را ستایش می‌کنم، زیرا می‌دانم در باور خود صادق هستند ولو اینکه مرا باور نداشته باشند. هرچند در مقابل، رواداری و مدارا نمی‌بینم.

چند سال پیش مطلبی با عنوان «دگراندیشی و رواداری» نوشتم، در حاشیه مستندی که بی.بی.سی از زندگی زنده‌یاد سیمین بهبهانی پخش کرد. او به عنوان یکی از اسطوره‌های شعر فارسی مخصوصا غزل نوین ایران شناخته می‌شود. در عین حال از اپوزیسیون بود و مواضع ضد نظام داشت. اما انصاف و رواداری خاصی هم داشت و دَرِ خانه او، به روی همه گرایش‌ها باز بود.

او هرگز شاعری را برای عقاید و باورهایش مورد تخریب و نقد قرار نداد، زیرا برای شعر به معنی خاص کلمه قداست قائل بود. هر جایی می‌دید که شاعری توانسته حق مطلب را ادا کند، با آغوش باز او را می‌پذیرفت و از او تجلیل می‌کرد. کما اینکه وقتی از قیصر امین‌پور چه در حیات و بعد از فوتش تجلیل کرد، خیلی از به ظاهر روشنفکران به او اعتراض کردند که «چرا از شاعر انقلابی یا مذهبی تجلیل می‌کنید؟» و او (نزدیک به مضمون) گفت «او(امین‌پور) شاعر بسیار خوبی است، اگر مذهبی هم بوده چه بهتر!»

اگر در جامعه به رواداری برسیم، حل مشکلات ساده خواهدشد

در آن مقاله‌ از بهبهانی به‌خاطر نگاه انتقادی‌ اما محترمانه‌اش از شهریار، تقدیر کردم. سیمین با اینکه به شهریار انتقاد داشت، برایش احترام فراوانی قائل بود. در حالی که بخشی از جریان سکولار و روشنفکر با شهریار زاویه داشتند و حتی به او بد و بی‌راه می‌گفتند. اما بهبهانی با اینکه نقدهایی به شهریار داشت به دلیل پیشکسوت بودن شهریار و صدقی که تا آخر عمر در او دید، به او احترام می‌گذاشت و او را استاد خود می‌دانست.

در آن مستند به موضوع جالب دیگری در خصوص شهریار و سیمین هم اشاره شد. آن هم این که شهریار در دهه ۶۰ و اوج حادثه‌های انقلاب، در پاسخ به این سوال که زیباترین بیتی که شنیدید کدام است؟ با آن زلالی و صداقت در حالی که هنگام سخن گفتن می‌گریست، گفت که «از نظر من زیباترین شعری که در زمان من سروده شده است این است که: خدایا خدایا تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگه دار.» آن زمان خیلی‌ها به او تاختند، اما او این جمله را از اعماق وجودش می‌گفت و به آن معتقد بود.

سیمین بهبهانی با اینکه به شهریار انتقاد داشت، برایش احترام فراوانی قائل بود

سیمین بهبهانی هم در مصاحبه‌اش درباره این انتخاب شهریار گفت: «شهریار را نقد کردم و گفتم چرا شهریار یک شعر را مثال نزد و یک شعار را مثال زد؟ این نقد من است وگرنه جایگاه شهریار خیلی بالاست، ضمن اینکه آن شعار برای من محترم است. زیرا آن شعار حاوی یک دعاست و دعا در ذات خود یک اتفاق خوب است.»

این نشان دهنده آزاده و صادق بودن یک شاعر است حالا با هر نحله و گرایشی باشد. ما اگر در جامعه خود چه از جانب حاکمیت و منتقدان که هر دو مشکل داریم، اگر به رواداری برسیم مشکلات جامعه خیلی ساده‌تر حل خواهد شد.

نگاه حاکمیتی به شاعران یک نگاه زینتی و مناسبتی است

شاعران انقلاب با چه مسائل و مشکلاتی مواجه اند و چطور ممکن است زمینه را برای آن‌ها مساعد کرد تا آنچه در نظر دارند روی کاغذ بیاورند؟

فکر می‌کنم نگاه حاکمیتی به شاعران یک نگاه زینتی و مناسبتی است و متولیان فرهنگی تا زمانی که چنین نگاهی داشته باشند نمی‌توانند ذات شعر و ادبیات را بشناسند. خیلی جاها فرهنگِ ما سیاسی شده است در حالی که سیاستِ ما باید فرهنگی باشد. از یاد نبریم که در روزگارانی، حاکمیت‌ها در ابلاغ مطالبات خود در عرصه داخلی و بین‌المللی به شاعران وابسته بودند. اگر پدیده «شاعران درباری» را که صفت مذمومی است کنار بگذاریم، سلطان‌ها و امیرانی موفق بودند که در دستگاه خود از نبوغ اندیشمندان و شاعران و نویسندگان بهره می‌بردند.

مسئولان کشور ما مثلا چقدر آموزه‌های سعدی را می‌دانند و چقدر «قابوس‌نامه» را خوانده‌اند تا آداب حکومت را بدانند؟ ادبیات ما آنقدر غنی است که نه فقط آداب دوستی بلکه آداب دشمنی هم در آن بیان شده است

این روزها مسئولان کشور ما مثلا چقدر آموزه‌های سعدی را می‌دانند و چقدر «قابوس‌نامه» را خوانده‌اند تا آداب حکومت را بدانند؟ ادبیات ما آنقدر غنی است که نه فقط آداب دوستی بلکه آداب دشمنی هم در آن بیان شده است. و خیلی مسائل دیگر در سیاست و تدبیر امور ملک که اگر مسئولان با این آثار مأنوس باشند، خیلی از مشکلات برایشان حل می‌شود. من رضایتی از نگاه حاکمیتی به ادبیات ندارم. متولیان امر کاری کرده‌اند که شعر متعهد با مداحی و ذاکری -که در جای خود بسیار ارزشمند است- در یک بستر دیده و سنجیده شوند. این نگاه درستی نیست.

البته نگاه مقام معظم رهبری نگاهی کاملا تخصصی و کارشناسانه است و این را بارها گفتم. ایشان به دلیل اشراف عجیبی که بر ادبیات دارند، کاملا می‌دانند که چه شعری با چه توانمندی‌هایی می‌تواند تاثیرگذار باشد؛ نه هر شعری که در موافقت و همراهی با حاکمیت سروده شده باشد. شعر می‌تواند راه چاره برای حل بسیاری از مشکلات فرهنگی روزگار ما باشد به شرطی که مسئولان اهل شنیدن و تعمق باشند.

اکتفا به جمع محدودی از اسامی و تکرار آن اسامی به عنوان شاعران انقلاب، به این رویکرد لطمه می‌زند. البته من پرهیزی ندارم که بگویم شاعر انقلاب هستم اما اگر ویترینی باز کنند و چند نفر را به عنوان شاعر انقلاب در آن بنشانند من از آن پرهیز می‌کنم و می‌گویم اجازه ندهید شعر انقلاب تافته جدا بافته و وصله‌ای باشد که به ادبیات وصل شده است.

از شعر انقلاب چیزی دست نیافتنی نسازید که دیگران با آن مخالفت کنند و یا برای اینکه وارد این عرصه شوند دست به کارهای ضعیف بزنند و در جشنواره‌ها و یادواره‌ها که خیلی از آن‌ها بی‌مبناست و ضروری نیست، شرکت کنند. چراکه نتیجه این رویکردهای غلط رایج، تقلیدهای ناشیانه و تولید انبوه‌هایی است که بسیار به هم شبیه‌اند. این آرشیو مضامین تکراری به شعر انقلاب لطمه می‌زند و اگر مسئولان دلشان بخواهد که شعر انقلاب را به غنا برسانند و شاعران انقلاب را تقویت کنند باید نگاه خود را تغییر بدهند.