شناسهٔ خبر: 74818824 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

گزارش|

پیام روشن حمله رژیم اسرائیل به قطر/ دوستی با آمریکا مصونیت ایجاد نمی‌کند

موشک‌های اسرائیلی که دوحه و هیأت حماس را نشانه گرفتند، به هدف نرسیدند اما لرزه‌ای جدی بر روابط منطقه‌ای و اعتبار آمریکا وارد کردند.

صاحب‌خبر -

 

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو؛ موشک‌هایی که از جنگنده‌های ارتش اشغالگر اسرائیل شلیک شدند، تنها پایتخت قطر، دوحه، را هدف نگرفتند. این موشک‌ها مأموریتی بسیار حساس‌تر داشتند: ترور هیأت مذاکره‌کننده‌ی جنبش حماس، هیأتی که درست در همان زمان مشغول بررسی پیشنهادی بود که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، ارائه کرده بود.

اگرچه این عملیات با شکست مواجه شد و هیأت حماس از این ترور جان سالم به در برد، اما اثرات سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک آن همچنان ادامه دارد. اکنون نه تنها روند مذاکرات صلح و آزادی اسرا در ابهام فرو رفته، بلکه روابط اسرائیل با متحدانش، جایگاه آمریکا به‌عنوان میانجی و حتی آینده‌ی سیاست‌های منطقه‌ای در خاورمیانه نیز زیر سؤال رفته است.

این حمله‌ی بی‌سابقه، نه فقط یک عملیات نظامی، بلکه یک پیام سیاسی عریان بود: اسرائیل آماده است همه‌ی خطوط قرمز را بشکند و هیچ ارزشی برای قوانین بین‌المللی یا عرف‌های دیپلماتیک قائل نیست.

 

جزئیات حمله: موشک‌هایی از دریای سرخ تا فراز خاک عربستان

 

بر اساس گزارش‌ها، این عملیات با حضور دست‌کم ۸ فروند جنگنده‌ی F-15 و ۴ فروند جنگنده‌ی F-35 انجام شد. این هواپیماها پس از پرواز به سمت دریای سرخ، موشک‌های دوربرد خود را از آن‌جا شلیک کردند. برای کاهش حساسیت کشورهای عربی و جلوگیری از اعتراضات احتمالی، اسرائیل تلاش کرد تا از عبور مستقیم از حریم هوایی کشورهای عربی اجتناب کند.

اما مسیر انتخاب‌شده خود یک پیام سیاسی دیگر بود: موشک‌ها از فراز خاک عربستان سعودی عبور کردند. اقدامی که اگرچه بدون مجوز رسمی ریاض صورت گرفت، اما به‌طور غیرمستقیم نشان داد رژیم اسرائیل حاضر است حتی خطر برانگیختن حساسیت متحدان عرب آمریکا را نیز به جان بخرد.

 

اطلاع آمریکا از حمله رژیم صهیونیستی

 

روزنامه‌ی وال استریت ژورنال فاش کرد که اسرائیل تنها چند دقیقه پیش از حمله، ارتش آمریکا را مطلع کرده است. نه اطلاعات دقیقی درباره هدف ارائه شد و نه زمانی برای واکنش یا ممانعت وجود داشت. در نتیجه، تجهیزات رصد فضایی آمریکا تنها توانستند مسیر موشک‌ها را شناسایی کنند و تأیید نمایند که مقصد نهایی آن‌ها دوحه است.

اما هیچ‌یک از این داده‌ها به‌موقع به کاخ سفید و دولت ترامپ نرسید تا شاید از وقوع حمله جلوگیری شود. به گفته یک مقام ارشد وزارت دفاع آمریکا:«هیچ راهی برای توقف این عملیات که به‌شدت غیرقابل باور بود، وجود نداشت.»

رژیم اسرائیل می‌دانست که هدف قرار دادن پایتخت کشوری مانند قطر، پیامدهای دیپلماتیک گسترده‌ای خواهد داشت. اما باز هم این ریسک را پذیرفت.

زیرا راهبرد تل‌آویو در حال تغییر است. این رژیم دیگر تنها خود را در حال جنگ با حماس نمی‌بیند، بلکه می‌خواهد پیام بدهد که کل خاورمیانه در تیررس تهدیداتش قرار دارد.

 

 

پیام روشن حمله رژیم اسرائیل به قطر/ دوستی با آمریکا مصونیت ایجاد نمی‌کند

 

تهدیدات علنی نتانیاهو

 

سخنرانی‌های اخیر بنیامین نتانیاهو به‌روشنی این تغییر رویکرد را نشان می‌دهد. او آشکارا هشدار داده که اگر کشورهای منطقه رهبران حماس را محاکمه یا اخراج نکنند، اسرائیل خودش دست به کار خواهد شد.

نتانیاهو حتی فراتر رفته و با استناد به وعده‌های توراتی از «اسرائیل بزرگ» سخن گفته و قاطعانه اعلام کرده است:«هیچ‌گاه کشور فلسطینی تشکیل نخواهد شد.»

این لحن نه‌تنها تهدیدی علیه فلسطینیان است، بلکه نوعی پیام مستقیم به دولت‌های عربی است که اگر در صف اسرائیل قرار نگیرند، در آینده هدف قرار خواهند گرفت.

حمله به هیأت مذاکره‌کننده حماس در دوحه، صرفاً اقدامی نظامی نبود؛ این حمله معنای سیاسی عمیقی داشت.

اسرائیل نشان داد که به روند مذاکرات آتش‌بس اعتقادی ندارد و آماده است حتی میز مذاکره را نیز بمباران کند. این اقدام نه‌تنها روند تبادل اسرا را متوقف می‌کند، بلکه پیام روشنی به خانواده‌های اسیران اسرائیلی می‌فرستد: دولت نتانیاهو به سرنوشت فرزندان شما اهمیتی نمی‌دهد.

به همین دلیل انتظار می‌رود اعتراضات خانواده‌های اسرا در هفته‌های آینده افزایش یابد. گروهی از آن‌ها با نام «انجمن امید» حتی از حمله به دوحه حمایت کرده و قطر را «پایتخت تروریسم» نامیدند. اما این دیدگاه، هرچند در میان بخشی از اسرائیلی‌ها مقبول است، در سطح بین‌المللی به انزوای بیشتر تل‌آویو منجر خواهد شد.

 

واکنش‌ کشورهای عربی: محکومیت لفظی، سکوت عملی

 

حمله اسرائیل به دوحه بار دیگر شکاف عمیق در جهان عرب را آشکار کرد. بسیاری از دولت‌های عربی، حتی آن‌هایی که با قطر اختلاف دارند، این اقدام را تجاوز به حاکمیت ملی دانستند.

اما در عمل، واکنش‌ها محدود به بیانیه‌های محکومیت بود. همان‌طور که عاموس هرئل، خبرنگار روزنامه هاآرتص، نوشت:«اسرائیل روی منافع منطقه‌ای و روابط امنیتی و اقتصادی با غرب و برخی کشورهای عربی شرط‌بندی کرده تا واکنش‌ها به سطحی نمادین محدود شود.»

این سکوت، خود به معنای پذیرش ضمنی خطر بزرگ‌تر است: اگر امروز دوحه هدف قرار گیرد، فردا نوبت کدام پایتخت خواهد بود؟

 

پیام روشن حمله رژیم اسرائیل به قطر/ دوستی با آمریکا مصونیت ایجاد نمی‌کند

 

 

جایگاه آمریکا؛ میانجی یا همدست؟

 

علی‌رغم اظهارات مبهم و انکارهای بی‌رمق آمریکا درباره حمله‌ی اسرائیل به دوحه و نقض حاکمیت قطر، هر تحلیل جدی نمی‌تواند این فرض را نادیده بگیرد که این حمله بدون هماهنگی یا دست‌کم اطلاع آمریکا صورت نگرفته است.

چون هدف این حمله نه ایران بود، نه لبنان و نه سوریه، بلکه قطر بود کشوری که:

متحد اصلی آمریکا خارج از ناتو است؛

میزبان بزرگ‌ترین پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه است؛

در پرونده‌های میانجی‌گری و حل بحران‌های بین‌المللی نقش فعال و موفقی داشته است؛

و دارای روابط استراتژیک با واشنگتن و سایر کشورهای خلیج فارس است.

اگر آمریکا واقعاً چراغ سبز این حمله را داده باشد، آنگاه تمامی متحدان آمریکا باید در روابط خود با واشنگتن تجدید نظر کنند. چون این حادثه ثابت می‌کند که اگر منافع رژیم اسرائیل اقتضا کند، هیچ تعهد و تضمینی از جانب آمریکا معتبر نخواهد بود.

حتی اگر ادعای ترامپ مبنی بر اینکه حمله به دوحه «به نفع آمریکا نیست» درست باشد، ایالات متحده برای کاهش آثار منفی این اقدام، باید فراتر از بیانیه‌های بی‌اثر حرکت کرده و اقدامات ملموسی برای مهار اسرائیل انجام دهد.

 

 

یاغی‌گری رژیم اسرائیل در منطقه

 

در کمتر از یک هفته، اسرائیل به چندین پایتخت عربی حمله کرده است: صنعا، بیروت، دمشق و دوحه. همچنین کشتی‌های حامی فلسطین در سواحل تونس هدف قرار گرفتند.

این حجم از حملات نشان می‌دهد اسرائیل به یک دولت یاغی (rogue state) تبدیل شده که برای عبور از خطوط قرمز هیچ تردیدی ندارد.

در چنین شرایطی، باور برخی دولت‌های عربی به آینده عادی‌سازی روابط با تل‌آویو بیش از پیش غیرقابل‌فهم می‌شود. زیرا عادی‌سازی صرفاً ابزاری برای پیشبرد پروژه‌های استعماری اسرائیل است، نه تضمینی برای امنیت یا صلح.

با توجه به ابعاد خطرناک این حمله، کشورهای منطقه ناگزیرند در سیاست‌های خود تجدید نظر کنند. راهکارهایی که کارشناسان پیشنهاد می‌دهند شامل:

توقف همکاری‌های اقتصادی و تجاری با اسرائیل

قطع همکاری‌های امنیتی و اطلاعاتی

فعال‌سازی دوباره طرح تحریم‌های منطقه‌ای

ایجاد پیمان‌های دفاع مشترک میان کشورهای عربی و اسلامی

حمایت رسمی از حق مقاومت مردم فلسطین

آشتی داخلی و بازسازی اعتماد میان ملت‌ها و دولت‌ها

با این حال، تجربه گذشته نشان داده که بسیاری از دولت‌های عربی فاقد اراده‌ی کافی برای اجرای چنین اقداماتی هستند. همین ضعف سیاسی است که به اسرائیل اجازه داده بارها از خطوط قرمز عبور کند.

 

پیام روشن حمله رژیم اسرائیل به قطر/ دوستی با آمریکا مصونیت ایجاد نمی‌کند

 

 

پیامدهای بلندمدت حمله به دوحه

 

۱. ضربه به جایگاه آمریکا در منطقه

این حمله اعتبار آمریکا را به‌عنوان یک میانجی منصف زیر سؤال برد. اگر واشنگتن نتواند متحدی چون قطر را از حمله اسرائیل محافظت کند، چگونه می‌تواند نقش ضامن صلح را ایفا کند؟

۲. ضربه به باورهای منطقه‌ای

کشورهای عربی که در مسیر عادی‌سازی روابط با  رژیماسرائیل بودند، اکنون باید به پیامدهای این انتخاب بیندیشند. زیرا حمله به دوحه ثابت کرد اسرائیل حتی به متحدان بالقوه خود نیز رحم نمی‌کند.

۳. تشدید بحران داخلی اسرائیل

اسرائیل تلاش داشت با این عملیات نشان دهد هنوز قدرت بازدارندگی دارد. اما شکست در ترور رهبران حماس، به‌جای دستاورد، بار سیاسی تازه‌ای بر دوش دولت نتانیاهو گذاشت.

۴. تهدیدی برای کل منطقه

حمله به قطر فقط به این کشور محدود نمی‌شود. این عملیات پیام آشکاری به همه کشورهای منطقه بود: «هیچ‌کس از تیررس ما در امان نیست.»

از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون، اسرائیل نتوانسته به اهداف خود در جنگ غزه دست یابد. مقاومت فلسطین همچنان ایستاده است و عملیات‌های جسورانه‌اش ادامه دارد. در چنین شرایطی، حمله به دوحه بیش از آنکه نشان‌دهنده قدرت اسرائیل باشد، نمادی از بحران عمیق مشروعیت و ناکامی نظامی این رژیم است.

اسرائیل با این حمله نه‌تنها در تحقق هدف نظامی‌اش ناکام ماند، بلکه جایگاه بین‌المللی‌اش را نیز بیش از پیش متزلزل کرد. اکنون جامعه جهانی باید تصمیم بگیرد: آیا اجازه خواهد داد یک دولت یاغی همچنان به تهدید صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی ادامه دهد، یا بالاخره اقدام مؤثری برای مهار آن انجام خواهد داد؟