سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ علیرضا خمسه از بازیگران بزرگ سینمای ایران است که حضوری چهار دههای در سینما و تلویزیون دارد و همچنان نامش پای هر اثری به ارزشهای آن اثر میافزاید. به اعتقاد دوستان و همکاران خمسه، او یک کمدین واقعی است. کسی که طنز را به درستی میشناسند و با تسلطش بر گفتار و بدن، بدون لودگی موقعیتهای کمدی میسازد. در کارنامه کاری او فیلمهای کمدی زیادی به چشم میخورد که تعدادی از این فیلمها، در تاریخ سینمای ایران ماندگار شدهاند.
کتاب «درباره سینما با علیرضا خمسه»، کتابی گفتوگومحور است که سعی دارد ابعاد و زوایای کمتر گفته شده از زندگی و حرفه این بازیگر را برای خوانندگان و علاقهمندانش بازگو کند. شاید سبک تنظیم محاورهای گفتوگو در ابتدا برای یک خواننده حرفهای چنگی به دل نزند و خوشایند نباشد. کتاب در بخشهای مختلفی دچار ضعف و کاستی است و نمیتواند جهانبینی و نگرش هنرمند را به شکلی درست و کامل منتقل کند. بیشتر کتابهای تاریخ شفاهی از استراتژی مشخصی برای تنظیم و تدوین پرسش استفاده میکنند و به دنبال این هستند تا به شکلی روشن از زندگی خصوصی و حرفهای شخص به خواننده اطلاعات بدهند اما این اتفاق در این کتاب که توسط نشر ثالث و به قلم بهزاد اسدی منتشر نیفتاده و سوالات در بسیاری از موارد پراکنده، تکراری و غیرمفید هستند. همین نداشتن استراتژی سبب میشود تا جوابهای خمسه در موارد زیادی تکراری باشد و چیز خاصی را برای خواننده روشن نکند.
نحوه چینش پرسشها بیشتر حالت مجلهای و ژورنال دارد و مصاحبهشونده نتوانسته سوالاتی عمیق از بازیگری در حد و اندازههای علیرضا خمسه بپرسد. با وجود تمام نقصها و ایرادات، باز همین تلاش برای ثبت خاطرات، تجربهها و دانستههای بازیگری باتجربه را به فال نیک میگیریم و امیدوار میمانیم تا خاطرات دیگر هنرمندان به شکل مکتوب به بازار کتاب بیاید. با نگاهی به بضاعت کتاب، باز خواندن کتاب درباره هنرمندی مثل خمسه، حاوی نکاتی است و ارزشهای خودش را دارد. برای کسی که میخواهد از حرفه و دنیای خمسه اطلاعاتی به دست بیاورد، جزئیات و اطلاعات خوبی را بازگو میکند.
کودکی عاشق سینما
خمسه از همان دوران کودکی به سینمای علاقه علاقه نشان میدهد و تماشای زوجهای کمدینی مثل ابوت و کاستلو یا لورل و هاردی، اولین زمینههای آشنایی این بازیگر را با جهان کمدی فراهم میکند. جهانی که بعدها با تماشای فیلمهای جری لوئیس و نورمن ویزدم گستردهتر میشود. بعدها فیلمهای چارلی چاپلین به کمدی مطلوب خمسه در بازیگری تبدیل میشود. خمسه، چاپلین را برآیند همه سطوح سینمای کمدی میداند و اعتقاد دارد این کمدین بزرگ، تمام زیرمجموعههای ژانر کمدی را تجربه کرده است. همچنین شخصیت سینمایی محبوب خمسه، «ولگرد کوچک» چاپلین است. شخصیتی برآمده از طبقه محروم جامعه که با همه جذابیتهای سینمایی و مهارتهای بازیگری مثل پانتومیم، خودش را نشان میدهد.
در بخشی دیگر از کتاب، خمسه درباره کارگردانان ایران هم صحبت میکند و از علاقهاش به سینمای کیمیایی میگوید: «من تو نوجوونیام قیصر آقای مسعود کیمیایی رو دیدم و مجذوب این فیلمساز و شخصیتش شدم، اما از داریوش مهرجویی قبل از انقلاب هیچ تاثیر خاصی نگرفتم و حتی فیلم گاو خیلی رو من تاثیر نذاشت. ولی اجارهنشینها به نظر من یکی از کمدیهای موندگار سینمای ایرانه. اونجا بیشتر از همیشه جذب آقای مهرجویی شدم. یعنی اگر قرار باشه بگم که کیمیایی رو دوست دارم به خاطر قیصر، مهرجویی رو هم به خاطر اجارهنشینها دوست دارم.»
همچنین خمسه از بهرام بیضایی، کیانوش عیاری و اصفر فرهادی به بزرگی یاد میکند و عقیده دارد اگر شانس و بخت و اقبال با عیاری یار بود، سینمای او نیز قابلیت جهانی شدن داشت. خمسه در چندین بخش از بیضایی تعریف میکند و قدرت کارگردانی او را میستاید: «ایشون یکی از بهترین کارگردانهای سینمای کشور ما از باب شناخت میزانسنه. اگه قرار باشه مثلاً از سینمای ایران یه نفر رو به عنوان استاد انتخاب کنم بهرام بیضایی رو انتخاب میکنم و اگه از سینمای خارج از ایران بخوام انتخاب کنم به نظر من هیچکاک و برگمان. برای من بهرام بیضایی که بسیار میگم آموزنده بود، و تو جایگاه استاد درسهای زیادی از ایشون گرفتم. ایشون میدونه چی میخواد؛ میدونست چی میخواست و از بازیگر هم همون رو میگرفت. نه یه کلمه کمتر و نه یه کلمه بیشتر! از مجموعه کسانی که من باهاشون کار کردم آقای عبدالرضا کاهانی تو فیلم سینمایی بیست عالی من رو هدایت کرد. چون من رو خوب میشناخت و کار و ذهنیت خودش را هم خوب میشناخت. قصه کارش رو میشناخت و به همین خاطر خوب من رو هم خوب هدایت کرد، اینقدر که وقتی این بازی دیده شد، همه پسندیدن.»
خمسه دوست داشته در چند فیلم سینمایی جای بازیگران دیگر بازی کند: «فیلمهای زیادی بودن که دوست داشتم تو اونها بازی کنم. از جمله نقشی رو که بهروز وثوقی تو سوتهدلان علی حاتمی بازی میکرد، خیلی دوست داشتم و فکر میکردم که اگه من اون موقع توی اون موقعیت بودم حتماً میرفتم و این نقش رو میقاپیدم… یا نقشی رو که پیتر سلرز تو فیلم پارتی بازی میکرد، خیلی دوست داشتم. یه هنرور هندی که به یه مهمونی ناخواسته کشیده میشه و این فیلم با همه به اصطلاح الگوهای من همخونی داشت و خیلی دوست داشتم که من جای پیتر سلرز میبودم.»
تجربیات بازیگری
بخش دوم کتاب به صورت تخصصیتر کارنامه بازیگری خمسه را بررسی میکند. بخشی که حاوی اطلاعات تاریخی جالبی از دوران بازیگری اوست. جایی که فحرالدین انوار، در مقام معاون سینمایی، برای سالها مانع حضور او در سینما در دهه ۶۰ میشود: «علتش این بود که توی این سالها من فعالیتهای تلویزیونی چشمگیری داشتم و توی یه سریال برای بچهها کار کرده بودم به اسم هوشیار و بیدار که اون دوره زبانزد و به اصطلاح همهگیر شده بود و همه اون رو میدیدن. بچهها این سریال رو خیلی خیلی دوست داشتن و آقای انوار اصلاً دوست نداشت که سینماش با هنرپیشههای تلویزیون بچرخه، برای همین مخالف حضور من تو کارهای سینمایی بود.
بازی در فیلم «روز باشکوه» کیانوش عیاری نخستین حضور جدی خمسه در سینماست. پس از آن موفقیتهای بعدی از راه میرسد و خمسه در فیلمهای زیادی بازی میکند که بیشترشان هم پرفروش میشود. بازی در «من زمین را دوست دارم» یکی از تجربههای متفاوت خمسه در آن سالها بود.
در این فیلم هنر پانتومیم به کمک خمسه میآید و باعث میشود تا او نقشآفرینی متفاوت داشته باشد: «من به دلیل اینکه نقش یه مریخی رو بازی میکردم باید متفاوت رفتار میکردم؛ عملی که داشتم، حرکتم، گویشم. اینجا بود که پانتومیم به داد من رسید. پانتومیم خیلی خیلی کمکم کرد. همه حرکاتم رو بر اساس الگوهایی که از پانتومیم یاد گرفته بودم طراحی و اجرا کردم. آقای داودی هم چون میدونست من کارم پانتومیمه این مجوز رو به من داده بود که نحوه راه رفتن، حرکت، کنشها، نگاهها و گویشها همه رو خودم طراحی و اجرا کنم و از این نظر خیلی به من لطف داشت.»
خمسه در بخشهای پایانی کتاب به شکلی جدیتر و کاملتر از شیوههای آموش بازیگری و تجربههایش مقابل دوربین کارگردانان میگوید. هرچند همچنان بخشی از سوالات به مذاق او خوش نمیآید یا دوست دارد بعضی سوالات به شکلی دیگر پرسیده شوند.
کتاب همانطور که در مقدمهاش توضیح داده از راه دور گفتوگوهایش انجام شده و مربوط به دورانی است که همهگیری کرونا بر روی ساحتهای زندگی افراد سایه انداخته بود. شاید بخشی از لغزشها و نقصهای کتاب به همین گفتوگوی راه دورش برگردد که امکان مکالمه مستقیم را گرفته است. حالا الان که کرونایی در کار نیست و علیرضا خمسه در ایران حضور دارد، نویسنده میتواند با طراحی سوالاتی منسجمتر دوباره گفتوگویی با این بازیگر پیشکسوت داشته باشد و برای چاپهای بعدی به کتاب اضافه کند.
∎