دوستانی می گفتند که اگر جمهوری اسلامی غنی سازی صفر درصد را در مذاکرات می پذیرفت، مورد تهاجم قرار نمی گرفت.
حالا گزاره حمله اسرائیل به قطر آن هم با چراغ سبز آمریکا، بطلان این نظر را اثبات کرد.
وعده سرمایه گذاری 2 تریلیون دلاری قطر در آمریکا، وجود پایگاه نظامی آمریکا که او را به یک متحد استراتژیک آمریکا در منطقه مبدل کرده بود، نتوانست مانع حمله نظامی اسرائیل شود چگونه توافق "غنی سازی صفر" با ایران چنین قابلیتی را داشت؟
مهم آن است که جمهوری اسلامی باید طبق واقعیات صحنه سیاست های خارجی اش را تنظیم نماید نه طبق آرزوها.
واقعیت این است که هیچ توافقی(به فرض انجام) با آمریکای ترامپ پایدار نخواهد بود و طبق تجارب چند ماه گذشته باید آن را به دید تله و یا خلع سلاح نگریست.
این سخن تلخی است برای من. من نیز مانند بسیاری از ایرانیان قلبا دوست میدارم طی مذاکره ای عادلانه تخاصم برطرف شده و شرایط ما نرمال شود، اما در شرایط امروز، چنین سخنی فقط یک آرزو است.
امروز نگاه ایده آلیستی در سیاست خارجی برای کشور سم مهلک است و هر اقدام باید بر مبنای تثبیت بازدارندگی و رصد واقعیات عملی رفتار بازیگران باشد.
عصر جدیدی در روابط قدرت ها شروع شده که ديگر دستاوردهای آتلانتیک و نظم پسا جنگ جهانی دوم در آن بی ارزش است و اصل توسل به زور و اعمال قدرت، جای تفاهم و ترک مخاصمه و قانون و عرف بین المللی را گرفته است.
ابهامات بزرگ حمله به قطر و جایگاه ایران!
ظاهرا حمله به قطر، از طریق جنگنده ها رخ داده است
سوال اول:
برای اینکار از آسمان کدام کشور عبور کرده؟
قطعا عربستان.
سوال دوم:
سوخت رسان ها از کدام پایگاه به جت های اسرائیلی کمک کرده اند؟
یا پایگاه های مستقر در عربستان
یا پایگاه العدیده قطر
سوال سوم:
در صورت صحت فرض، آیا عربستان مطلع بوده و اجازه استفاده از حریم هوایی اش را داده؟یا خیر
هر چند پاسخ به این سوال تبعات بسیاری اول برای شورای همکاری خلیج فارس دارد(اگر با اطلاع و مجوز عربستان باشد) در این صورت یک عضو شورا به متجاوز به عضو دیگر کمک کرده است.
و دوم برای سرنوشت صلح ابراهیم (اگر بدون اطلاع و مجوز عربستان باشد). معاهده ای که برای امنیت اعراب از حمله ایران تدوین شده، بی معنی است دیگر.
از همه فاجعه بارتر اما کدام است؟
اینکه سوخت رسان ها از العدید قطر بلند شده باشند تا حمله به قطر را تسهیل نمایند.
این یعنی پایگاه نظامی آمریکا می تواند علیه کشور میزبان وارد عمل شود و در نتیجه سیادت و اتحاد آمریکا با اعراب با یک ابهام مشروعیتی بزرگ مواجه می شود.
این یک شکاف بزرگ در نظم امنیتی منطقه خلیج فارس است که آمریکا چند دهه آن را تضمین کرده.
هدیه ای بزرگتر از این برای ایران سراغ دارید؟
چرا سامانه پدافندی قطر حین حمله خاموش بوده؟
با اینکه این تسلیحات از مدرن ترین و پیشرفته ترین نوع خود هستند اما نتوانستند از قطر کوچکترین دفاعی بکنند.
هرچند اعراب خلیج فارس سلاح های پیشرفته بسیاری از آمریکا خریده و انبار کرده اند، اما در استفاده از آنها اختیار تام و تمام ندارند.
هم اپراتور برخی از این سامانه ها آمریکایی هستند و هم تصمیم گیری برای استفاده از آنها کامل در اختیار اعراب نیست.
اسرائیل اگر کاخ حاکم قطر را هم بزند، اعراب جز محکومیت کار دیگری نمی توانند بکنند.
درس حمله به قطر این است که امنیت و بازدارندگی کالایی خریدنی نیست. امنیت را فقط باید تولید کرد.
این درس در خریدهای تسلیحاتی ایران از روسیه هم نمایان است. آنجا که s300 ها در جنگ 12 روزه حتی یک شلیک موفق هم نداشتند با اینکه اپراتور این سامانه ها ایرانی و اختیار استفاده تام است. ولی در هر حال کدهای فرکانسی آنها دست ما نیست و دشمن می تواند آن را شناسایی کند.
در عوض سامانه های دفاع هوایی مانند باور، مجید، سوم خرداد و... عملکرد مناسبی داشتند.