سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - محمدحسین نیکوپور: بر اساس اسناد و مدارک موجود، چاپخانههای فارس قدمتی صد و چند ساله دارند. اولین چاپخانه شیراز با نام «مطبعه محمدی» دایر شده و تا زمان مظفرالدین شاه قاجار (۱۳۲۶- ۱۳۱۳ ه. ق) در همین محل بوده و سپس به محل درب امامزاده سید عبدالله توسط محمدهادی محمدی معروف به «شیرازی» در منزل حاج محمد صادق علاقهبند در محله اسحق بیگ، خیابان طالقانی (پهلوی) روبهروی کوچه دارایی منتقل شده و بعد به تیمچه حاجی در بازار حاجی در شیراز نقل مکان میکند. حدود سال ۱۳۲۸ شمسی، در اثر آتشسوزی در تیمچه، تمام اسناد و مدارک تاریخی چاپخانه محمدی از بین میرود.
بر اساس آنچه حسن مشکین فام، هنرمند شیرازی و مولف کتاب «صد سال» در ستایش فرهنگ و چهرههای علمی، فرهنگی و هنری استان فارس عنوان کرده است؛ «بر اساس تحقیقات جمشید صداقت کیش در کتاب «تاریخچه چاپ و نشر فارس» انتشارات مصطفوی، چاپخانه دیگری با همین عنوان (محمدی در سده سیزده هجری قمری در شیراز دایر بوده که بنا به نظر ایشان بستگان و پیشینیان همین خانواده بودهاند».
نخستین دستگاه چاپی در مطبعه محمدی یک دستگاه چاپ منگنه ساخت انگلستان با نام WINSTON & SON SHEFLANE LONDON بوده که هم اکنون در منزل محمد محمدی نگهداری میشود. این چاپخانه به وسیله محمدصادق، مشهور به علاقهبند و پسر او محمدهادی معروف به شیرازی اداره میشد.
وی از چاپخانه موسوی، پاسارگاد و دانشگاه شیراز نام میبرد و از قدیمیترین چاپخانه شیراز بنام مصطفوی به عنوان پابرجاترین نام میبرد در حالیکه اکنون این مطبعه شیراز به عنوان یک میراث تاریخی و معنوی به شمار میرود.
خبرنگار ایبنا با جعفر مصطفوی، مالک فعلی این چاپخانه گفتوگو کرده است.
از خودتان و پیشینه خانوادگیتان در عرصه چاپ بگویید.
من در سال ۱۳۱۷ در شیراز به دنیا آمدم. حرفه چاپ در خانواده ما موروثی بود و همین سبب شد از کودکی علاقه ویژهای به آن پیدا کنم. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در دبیرستان نمازی گذراندم و سپس در رشته زبان انگلیسی دانشگاه ادبیات ادامه دادم و لیسانس گرفتم. با وجود این، عشق به چاپ هیچگاه رهایم نکرد. به توصیه پدرم برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم و در شهر برکلی کالیفرنیا رشته مدیریت صنعتی را همراه با واحدهای تخصصی چاپ خواندم. حتی یک دوره روزنامهنگاری هم گذراندم. اما بیماری پدرم باعث شد در سال ۱۳۴۷ به ایران بازگردم و اداره چاپخانه را به عهده بگیرم.
نخستین آشنایی شما با بزرگان صنعت چاپ چگونه شکل گرفت؟
از همان کودکی همراه پدرم برای خرید ماشینآلات به تهران میرفتم. در همان سفرها بود که برای نخستین بار با مرحوم نوریانی، بنیانگذار صنعت چاپ نوین ایران، آشنا شدم. او همواره به پدرم محبت داشت. در همان سالها چاپخانههای بزرگی مانند تابان و مجلس را از نزدیک دیدم و با چهرههایی چون صمیمی، گلستانه، تحریریان و مهدی کتابچی آشنا شدم. همین رفتوآمدها سبب شد پدرم چاپخانهای با نام «چاپخانه مصطفوی» در باغ سپهسالار تهران دایر کند، هرچند پس از مدتی به ناچار تعطیل شد.
پدر شما چه نقشی در توسعه چاپخانه ایفا کردند؟
پدرم همیشه به دنبال توسعه بود. با همکاری دوستان و متخصصان، از جمله آقای هاشمی گراورساز برجسته، «گراورسازی مسعود» را در شیراز راهاندازی کرد. همچنین با خرید ماشینآلات مدرن آلمانی و همراهی استادانی همچون احمد ساعتچی از روزنامه اطلاعات، چاپخانه ما به سمت مدرن شدن پیش رفت.
پس از درگذشت پدرتان، مسیر چاپخانه چگونه ادامه یافت؟
پس از فوت پدرم در سال ۱۳۵۷، من و برادرم محمود مسئولیت چاپخانه را به عهده گرفتیم. تصمیم گرفتیم با کنار گذاشتن ماشینهای قدیمی حروفچینی و مسطح، دوره چاپ افست را در شیراز آغاز کنیم. ماشینآلات تازه خریدیم، لیتوگرافی و واحدهای نوین را راه انداختیم و چاپخانه را بهروز کردیم.
آیا این علاقه به چاپ به نسل بعدی خانواده هم منتقل شد؟
بله، علاقه ما محدود به خودمان نماند. دخترم لاله از کودکی به چاپ عشق میورزید و در دانشگاه لندن مهندسی چاپ خواند. پس از بازگشت، «مرکز پیشازچاپ شیراز اسکنر» را راهاندازی کرد. پسرم امیرعلی هم مهندسی صنایع خواند و پایاننامهاش را در حوزه چاپ نوشت. برادرزادهام علیرضا نیز در انگلستان مهندسی چاپ خواند و امروز همراه امیرعلی مدیریت چاپخانه را بر عهده دارد.
شما علاوه بر چاپخانه، در حوزه نشر هم فعالیت داشتهاید. از این بخش بگویید.
بله، در سال ۱۳۷۹ انتشارات «ادیب مصطفوی» را بنیان گذاشتیم. از آن زمان تاکنون صدها عنوان کتاب در حوزههای ادبی، علمی، مذهبی، تاریخی و اجتماعی در این مرکز منتشر شده است. البته فعالیت ما در چاپ کتاب پیش از این هم ادامه داشت و آثار فراوانی در زمینههای مختلف در چاپخانه مصطفوی به چاپ رسیده که نمونههای آن در کتابخانههای سراسر کشور قابل پیگیری است.
اگر بخواهید جمعبندی کنید، چاپخانه چه جایگاهی در زندگی شما داشته است؟
من زندگیام را با چاپخانه گره زدهام؛ از سالهای کودکی در کنار پدر، تا دوران تحصیل در خارج و سپس بازگشت و ادامه کار در شیراز. خاطراتم با چاپ و با بزرگانی که این صنعت را در ایران جان دادند، خاطراتی است که هیچگاه از ذهنم پاک نمیشود. چاپخانه برای من تنها یک حرفه نیست؛ بخشی از هویت من و خانوادهام است.
به گزارش ایبنا؛ در سالهای اخیر با وجود چالشهای پیش روی صنعت چاپ، چاپخانه مصطفوی به اهتمام این خانواده کوشا توانست آثار ارزشمند و فاخری در حوزه کتاب های عکاسی، هنر و فرهنگ چاپ و منتشر کند که شاید بتوان یکی از آنها را کتاب منصور صانع، هنرمند عکاس شیرازی عنوان کرد که توسط انتشارت ادیب مصطفوی ممکن شد.
∎