شناسهٔ خبر: 74750839 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

انتخاب رشته دغدغه این روزهای خانواده‌ها

بروجرد - ایرنا - این روزها خانواده‌هایی که فرزندی کنکوری در خانه دارند حال‌وهوایی مشابه را تجربه می‌کنند، خانواده‌ای که در طول یک سال گذشته سرنوشتی واحد و توافقی نانوشته برای خانه تعریف کرده سکوتی که به دقت برنامه‌ریزی شده و از صدای خنده، شادی، مهمانی، هیاهوی رفت‌وآمدهای دوستان و اقوام خبری نبود و همه چیز در خدمت یک هدف واحد به نام کنکور گره خورده بود.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایرنا، هر روز تقویم خانه بر مدار درس‌خواندن می‌چرخید، تلویزیون کمتر روشن می‌شد، شب‌نشینی‌ها تعطیل و حتی تماس‌های تلفنی به زمان‌های محدود و کوتاه منتقل شده بود، اکنون اما آن روزهای نفس‌گیر ورق خورده‌اند، رتبه‌ها آمده و اضطرابی تازه جایگزین سکوت قدیمی شده است.

اضطراب بزرگ انتخاب رشته جایی که آینده‌ گاه در ۲ واژه خلاصه می‌شود، «پزشکی» یا «مهندسی» و حالا خانواده‌ها با دلی پر از امید و نگاهی نگران در آستانه تصمیمی ایستاده‌اند که شاید مسیر زندگی را برای همیشه تغییر دهد.

تاکید بر پذیرش در رشته هایی محدود اضطراب و نگرانی خانواده ها را بیشتر می کند، کارشناسان ناشی از تعریف ناصحیح از پایگاه اجتماعی مشاغل و مشخص نبودن منزلت اجتماعی شغل‌های میانی و مشاغلی مبتنی بر مهارت و فن ورزی می دانند.

شرایطی که باعث می شود در هر وضعیتی تب و تاب به سمت مشاغل با بالاترین پایگاه اقتصادی و اجتماعی همواره در راس توجه باشد و همگان تلاش می کنند تا شاید به آن پایگاه ایده آل که تامین کننده کرامت، شان و منزلت اجتماعی و متعاقب آن تامین کننده پایگاه اقتصادی آنها است، برسند.
آنچه که در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته واقعیت دارد این است که مشاغل در تمامی سطح و به خصوص مشاغل میانی و فن ورزانه نیز در جایگاه و پایگاه اقتصادی و اجتماعی خوبی قرار دارند و گرایش به سمت مشاغل مهندسی و وکالت در حد و اندازه پزشکی مورد توجه قرار دارد.

تغییر در فرایند ارزش گذاری در جامعه

پرداختن به زوایای اجتماعی و فرهنگی این مسئله می تواند در تعدیل این احساس و رسیدن به یک تعادل در پایگاه اجتماعی و اقتصادی مشاغل مختلف موثر باشد، کارشناس ارشد روانشناسی در این خصوص می گوید: در دهه های اخیر، خانواده های ایرانی برای رسیدن به قبولی در رشته پزشکی، فشارهای روانی، اجتماعی و اقتصادی زیادی را متحمل می شوند و برای رسیدن به عنوان خانم دکتر یا آقای دکتر سختی های زیادی را متحمل می شوند.
فاطمه آقاعلی اظهار کرد: از منظر روانشناسی نیاز به احترام و دیده شدن در همه انسان ها وجود دارد ولی این نیاز به احترام و منزلت اجتماعی نباید به گونه ای باشد که برخی به خاطر رسیدن به آن منزلت بالای اجتماعی، متحمل مشکلات روحی و فشارها روانی شود.
وی بیان کرد: فرایند ارزش گذاری در جامعه ما دچار اشتباه شده و در نتیجه آن عده ای بسیار از خانواده ها بیشترین فشار را به فرزندان خود می‌آورند تا در رشته خاص پزشکی قبول شوند.
این کارشناس روانشناسی تاکید کرد: به هر روی به نظر می رسد، رسیدن به پایگاه و منزلت اجتماعی که خواسته ذاتی هر انسانی است در بستر و مسیر مناسب رسیدن به آن تعریف نشده و با خلاصه شدن در یک رشته خاص که تمام منزلت های اجتماعی و اقتصادی را در پی دارد به مرحله ای رسیده که کارشناسان از آن به عنوان یک آسیب اجتماعی یاد می کنند که منجر به تنش و فشارهای روحی در خانواده ها شده است.
آقاعلی اضافه کرد: این گفتمان غالب باید تغییر کند تا تمام مشاغل به ارزش و اعتبار اجتماعی و اقتصادی تعریف شده ای برسند و مورد اقبال عمومی واقع شوند.

کارشناسان با تاکید بر اینکه جامعه باید شایسته سالار و فن سالار باشد، معتقدند که در جامعه ما به علت غلبه گفتمان فرهنگی و تقاضای بیش از انداره به برخی مشاغل همچون پزشکی، وکالت و مهندسی حیطه های میانی مغفول واقع شده اند در حالی که در جوامع توسعه یافته مهندسان و وکلا و در کشورهای اروپایی و پزشک ها از پایگاه اجتماعی بالایی برخوردار هستند و به مشاغل در حیطه های میانی نیز بها و ارزش بالایی داده می شود.
وقتی که همه تلاش می کنند، فرزندان شان به یک یا چند رشته خاص ورود پیدا کنند شکاف طبقاتی شغلی ایجاد می شود در حالی که در جامعه باید به مشاغلی که به تحصیلات دانشگاهی نیاز دارند و به عبارتی فن ورزانه هستند توجه شود چرا که جامعه به مشاغلی از تمام سطوح نیاز دارد.

پژوهشگر و جامعه شناس در این خصوص می گوید: اصرار خانواده‌ها برای قبولی در چند رشته خاص، یک وسواس بی‌دلیل نیست، بلکه واکنشی طبیعی به واقعیت‌های تلخ جامعه است در اقتصادی که تورم ۴۰ درصدی قدرت خرید را به شدت کاهش می دهد، امنیت شغلی یک اولویت است و رشته‌هایی مانند پزشکی و مهندسی کامپیوتر با درآمدهای مناسب تر حکم «کشتی نجات» را دارند و این ترس از آینده‌ای نامعلوم، والدین را به سخت‌گیرترین مشاوران تحصیلی فرزندانشان تبدیل کرده است.
پروین زمانی با اشاره به مسایل فرهنگی موثر در این مسئله گفت: در فرهنگ جامعه کنونی ما عنوان "دکتر" یا " مهندس" فراتر از یک شغل، یک برچسب اعتبار اجتماعی است، این "افتخار خانوادگی" که در شبکه‌های اجتماعی و مهمانی‌های فامیلی به نمایش گذاشته می‌شود، فشاری مضاعف بر دوش جوانان می‌گذارد، بسیاری از والدین، موفقیت فرزند در کنکور را با موفقیت او در کل زندگی یکی می‌دانند و هر مسیری غیر از آن را "شکست" تلقی می‌کنند.
وی یادآور شد: هزینه‌های یک سال پشت کنکور ماندن، از کلاس و کتاب گرفته تا رفت‌وآمد می‌تواند به یک میلیارد ریال برسد، خانواده‌های بسیاری برای تامین این هزینه، طلا، خودرو یا حتی فرش زیر پای خود را می‌فروشند و زیر بار قرض می‌روند، این «فقر آموزشی» رفاه کل خانواده را به گروگان آینده نامعلوم یک فرزند می‌گیرد.

این پژوهشگر با اشاره به آسیب‌های روحی و روانی این رویکرد یادآور شد: آمار ۳۰ درصدی افسردگی و اضطراب در میان داوطلبان کنکور، یک زنگ خطر جدی است، احساس شکست، مقایسه شدن با دیگران و درگیری‌های مداوم خانوادگی، سلامت روان جوانان را به‌شدت تهدید می‌کند و در مواردی به تصمیم‌های تلخی مانند فرار از خانه یا آسیب به خود منجر می‌شود.

آیا مسیر جایگزینی وجود دارد؟
زمانی در خصوص راهکارهای گریز از این مشکلات ادامه داد: برخلاف تصور غالب، آینده شغلی تنها به چند رشته خاص محدود نمی‌شود، نسل جدید با هوشمندی به دنبال مسیرهایی است که «زحمت کمتر» اما «بازدهی سریع‌تر» دارند.

وی با تاکید بر مهارت‌آموزی به جای مدرک‌گرایی گفت: بازار کار امروز بیش از مدرک، به دنبال مهارت است، یادگیری برنامه‌نویسی، طراحی گرافیک، بازاریابی دیجیتال یا تحلیل داده از طریق دوره‌های فشرده (بوت‌کمپ‌ها)، می‌تواند یک جوان را در کمتر از یک سال به درآمدی بالاتر از بسیاری از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی برساند.

این جامعه شناس افزود: رشته‌های کاربردی با پذیرش آسان‌تر، رشته‌های پیراپزشکی مانند پرستاری و رادیولوژی یا رشته‌ مدیریتی و فنی در دانشگاه‌های آزاد و غیرانتفاعی، بازار کار بسیار خوبی دارند و نیازی به رتبه‌های تک‌رقمی کنکور ندارند.

زمانی با اشاره به الگوگیری از تجارب کشورهای موفق در این مسیر اظهار کرد: حل این معضل نیازمند یک تغییر نگاه ملی است، با اصلاح نظام پذیرش دانشجو و سرمایه‌گذاری بر آموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای، از اهمیت کاذب کنکور کاسته می شود و خانواده‌ها باید بپذیرند که موفقیت فرزندانشان نه در تقلید از رویای آن‌ها، بلکه در پیمودن مسیر منحصر به فرد خودشان نهفته است.

وی بیان کرد:‌ شاید زمان آن رسیده که به جای پرسیدن "چه رتبه‌ای آوردی؟"، بپرسیم که "به چه چیزی علاقه داری و در چه کاری مهارت داری؟"