شناسهٔ خبر: 74743157 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

از تخته سیاه تا هوش مصنوعی: بازاندیشی در معماری دانشگاه‌های ایران

دانشگاه در ایران همواره به‌عنوان نهادی سرنوشت‌ساز در تولید دانش و تربیت نیروی انسانی مطرح بوده است. اما پرسش اساسی امروز آن است که آیا ساختارهای سنتی آموزش عالی می‌توانند پاسخ‌گوی نیازهای نسلی باشند که از کودکی با اینترنت، تلفن همراه و ابزارهای دیجیتال زیسته‌اند؟

صاحب‌خبر -

فرزندان این سرزمین با فناوری عجین شده‌اند و تجربه یادگیری‌شان به هیچ وجه با نسل‌های گذشته، که آموزش را با تخته سیاه و کتاب‌های کاغذی می‌شناختند، قابل مقایسه نیست. این تغییر بنیادین در سبک زندگی و شیوه یادگیری، ضرورت بازاندیشی جدی در معماری دانشگاه‌های ایران را بیش از هر زمان دیگر برجسته می‌سازد.

گذار از سنت به فناوری‌های نوین

تحول آموزشی در ایران عمدتاً با تغییر ابزار شناخته شده است: از تخته سیاه به پروژکتور و از کلاس سنتی به سامانه‌های آموزش مجازی. اما تجربه جهانی نشان می‌دهد که تغییر ابزار کافی نیست؛ ساختار و حکمرانی دانشگاه نیز باید دگرگون شود.

اگر تصمیم‌گیری‌ها همچنان در قالب‌های بوروکراتیک و سلسله‌مراتبی باقی بماند، حتی پیشرفته‌ترین فناوری‌ها نیز کارکردی سطحی خواهند داشت. در عصر هوش مصنوعی، مساله اصلی نه «استفاده از ابزار دیجیتال»، بلکه «بازطراحی نهادی» است.

چالش‌های ساختاری

دانشگاه‌های ایران با چند معضل اصلی مواجه‌اند:

بوروکراسی پیچیده و کندی تصمیم‌گیری که مانع چابکی در مواجهه با فناوری‌های نو می‌شود.

فاصله گسترده میان صنعت و دانشگاه که باعث می‌شود پژوهش‌ها کمتر به محصول یا خدمت تبدیل شوند.

ضعف در حکمرانی داده و نبود پروتکل‌های روشن برای استفاده و حفاظت از داده‌های آموزشی و پژوهشی.

مقاومت ساختارهای سنتی در برابر تغییر که منجر به ناهماهنگی با نیازهای نسل دیجیتال شده است.

نمونه‌های موفق جهانی برای بازنگری ساختاری

برای عبور از این بن‌بست‌ها، دانشگاه‌های ایران می‌توانند از الگوهای موفق جهانی در پنج قاره الهام بگیرند:

MIT آمریکا: با ادغام آموزش، پژوهش و کارآفرینی، ساختاری ایجاد کرده که دانشگاه را به موتور تولید استارتاپ و فناوری‌های نو بدل ساخته است.

Arizona State University – ASU آمریکا: با بازآفرینی ساختار آموزشی و تمرکز بر دسترسی دیجیتال، به «بزرگ‌ترین آزمایشگاه بازآفرینی دانشگاهی جهان» شهرت یافته است.

KU Leuven بلژیک: این دانشگاه اروپایی با تکیه بر حکمرانی داده و بهره‌گیری از هوش مصنوعی در مدیریت، توانسته تصمیم‌گیری‌های دانشگاهی را کارآمدتر کند.

University of Oxford انگلستان: با ترکیب سنت تاریخی و نوآوری ساختاری، مدلی میان‌رشته‌ای پدید آورده که علوم انسانی و فناوری‌های نو را درهم می‌آمیزد.

National University of Singapore – NUS سنگاپور: ساختاری انعطاف‌پذیر و میان‌رشته‌ای طراحی کرده و پیوندی فعال میان آموزش، پژوهش و صنعت برقرار ساخته است.

KAIST کره جنوبی: با همکاری نزدیک صنعت و دولت، به شتاب‌دهنده فناوری‌های نوین در آسیا تبدیل شده است.

University of Cape Town آفریقای جنوبی: با دیجیتالی‌سازی آموزش و توسعه مدل «آموزش باز»، دسترسی به آموزش عالی را در سطح منطقه‌ای گسترش داده است.

Ashesi University غنا: با تلفیق فناوری دیجیتال و آموزش اخلاق‌محور، الگویی تازه برای تربیت رهبران جوان آفریقا ارائه کرده است.

University of Melbourne استرالیا: با ایجاد «Digital Learning Hub» ساختار آموزش عالی خود را بازطراحی و یادگیری ترکیبی را نهادینه کرده است.

Australian National University – ANU استرالیا: با تمرکز بر حکمرانی داده و شبکه‌های پژوهشی دیجیتال جهانی، دانشگاه را به مرکز پیوند علم و فناوری بدل کرده است.

این تجربه‌های جهانی، گنجینه‌ای از درس‌های راهبردی‌اند که می‌توانند چراغ راه بازآفرینی ساختار دانشگاه‌های ایران باشند.

چابکی ساختاری: دانشگاه باید بتواند با سرعت به تحولات فناوری پاسخ دهد؛ این امر بدون ساده‌سازی بوروکراسی ممکن نیست.

حکمرانی داده: مدیریت یکپارچه داده‌های آموزشی و پژوهشی باید به عنوان ستون فقرات ساختار جدید دانشگاهی تعریف شود.

میان‌رشته‌ای بودن: جدایی‌های سخت‌گیرانه بین رشته‌ها باید جای خود را به مدل‌های منعطف و میان‌رشته‌ای بدهد.

پیوند صنعت و دانشگاه: بدون ساختارهای نهادی برای همکاری پایدار با بخش خصوصی، آموزش عالی به انزوا کشیده خواهد شد.

دیجیتالی‌سازی آموزش: آموزش ترکیبی (حضوری–آنلاین) باید به یک اصل ساختاری تبدیل شود، نه یک راه‌حل اضطراری.

نتیجه‌گیری

نسل امروز دانشجویان ایران، نسلی دیجیتال است که تجربه زیسته‌اش با نسل‌های گذشته تفاوتی بنیادین دارد. این نسل نمی‌تواند در ساختارهایی بیاموزد که زبان و ریتمشان متعلق به دهه‌های پیشین است. بازنگری در معماری دانشگاه‌های ایران، نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی حیاتی است. الگوبرداری از دانشگاه‌های موفق در پنج قاره نشان می‌دهد که تنها با شجاعت در اصلاح ساختارها، حکمرانی داده‌محور و میان‌رشته‌ای‌سازی واقعی می‌توان دانشگاه را به نهادی همگام با انقلاب صنعتی چهارم بدل ساخت.

از تخته سیاه تا هوش مصنوعی، مسیر آموزش عالی تنها تغییر ابزار نیست؛ بلکه تغییر ذهنیت و ساختار نهادی است. اگر این بازنگری صورت گیرد، دانشگاه‌های ایران بار دیگر می‌توانند جایگاه تاریخی خود را به‌عنوان موتور تحول علمی، اقتصادی و اجتماعی بازیابند.

* عضو هیات علمی دانشگاه