دولت «نواف سلام» نیز در همین چارچوب محدودیتهایی را علیه آنچه حضور ایران در لبنان میدانند اعمال کرده است. در همین باره، قدس در گفتوگویی اختصاصی با «محمد ایرانی» سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در بیروت، ابعاد این تحولات و آینده روابط تهران ـ بیروت را بررسی کرده است.
به عنوان دیپلماتی که از نزدیک با فضای سیاسی لبنان آشنا هستید، آینده روابط جمهوری اسلامی ایران با این کشور و نیز با حزبالله را به ویژه پس از طرح موضوع خلع سلاح مقاومت، چگونه ارزیابی میکنید؟
لبنان کشوری طایفهای است که بر اساس توافقنامه طائف اداره میشود که در سال ۱۹۸۹ تصویب شده است. این توافق تقسیم قدرت را میان سه طایفه اصلی یعنی شیعیان، اهل سنت و مسیحیان به صورت دقیق مشخص کرده است. در همه این سالها هم همین توافق مبنای شکلگیری حکومت در لبنان بوده است. امروز اما پس از شهادت رهبران حزبالله و بمباران گسترده مراکز مقاومت توسط رژیم صهیونیستی، شرایط جدیدی به لبنان تحمیل شده است. دولت کنونی لبنان که روابط نزدیکی با آمریکا و کشورهای غربی دارد، از این فرصت بهره گرفته تا بیشترین ضربه را به مقاومت وارد کند. این رویکرد به ویژه تحت تأثیر برخی گروههای مسیحی مانند «قوات لبنانی» به رهبری «سمیر فرید جعجع» شکل گرفته و هدف اصلی آن هم خلع سلاح حزبالله و تضعیف حضور جمهوری اسلامی ایران در لبنان است.
در این رویکرد دولت لبنان و شخص نواف سلام چقدر نقش دارند؟
خب طبیعتاً همه این فشارها از طریق دولت اعمال میشود تا ظاهری قانونی و دموکراتیک پیدا کند اما رویکردهای دولت و شخص نخست وزیر هم در این فشارها نقش دارد. همچنان که میبینیم از زمان روی کار آمدن دولت جدید به نخستوزیری «نواف سلام»، محدودیتهایی برای رفت و آمد اتباع ایرانی و حتی فعالیتهای سفارت ایران در بیروت اعمال شده است. این تغییرات نسبت به سال گذشته آشکارا نشاندهنده فشارهای مستقیم برای تضعیف بازوی ایران در لبنان است و حتماً میتوان از آن به عنوان یک سیاست آمریکایی یاد کرد.
خب در این وضعیت آینده روابط ایران و لبنان را چگونه میبینید؟
آینده بستگی مستقیم به تحولات پیش رو دارد. واشنگتن طرحی را در بیروت پیاده کرده و دولت نواف سلام نیز آن را پذیرفته است. اما واقعیت آن است که هیچ نیرویی ـ حتی ارتش لبنان ـ توان توسل به زور برای خلع سلاح حزبالله را ندارد. تنها راه موجود، گفتوگو است. خود حزبالله نیز بر آمادگیاش برای ورود به گفتوگو تأکید کرده و حتی «جوزف عون»، رئیسجمهور لبنان و «رادولف هیکل»، فرمانده ارتش لبنان نیز با این مسیر موافقاند. در واقع آن چیزی که آینده روابط ایران و لبنان را ترسیم میکند میزان پایبندی دولت نواف سلام به اصل گفتوگو برای حل بحرانهاست.
اگر روند از طریق گفتوگو پیش برود، احتمال بهبود روابط ایران و لبنان وجود دارد و تهران میتواند همچنان به شکل غیرمستقیم در معادلات حضور داشته باشد. هر چند نواف سلام چنین حضوری را دخالت در امور داخلی تلقی میکند. با این حال، لبنان همواره محل حضور بازیگران منطقهای مانند عربستان سعودی و بازیگران فرامنطقهای همچون فرانسه و همچنین جمهوری اسلامی بوده است. بنابراین حذف ایران از صحنه لبنان نهتنها ممکن نیست بلکه به زیان بیروت و حتی دولت نواف سلام هم تمام خواهد شد.
اگر مسیر زور و فشار برای خلع سلاح حزبالله پیش گرفته شود، چه آیندهای برای لبنان پیشبینی میکنید؟
طبیعتاً در چنین شرایطی هیچ توسعهای در روابط فعلی ایران و لبنان قابل پیشبینی نخواهد بود. با این حال، در لبنان طرفهای عاقل به اندازه کافی حضور دارند که مانع ورود کشور به جنگ داخلی شوند. اگر ارتش لبنان وارد این معرکه سیاسی شود و حزبالله را مجبور به واکنش کند، هیچ طرف لبنانی سودی نخواهد برد. طرفهای لبنانی باید به این مسئله مهم توجه کنند که تنها طرفی که از آن شرایط سود خواهد برد، رژیم صهیونیستی است.