شناسهٔ خبر: 74697255 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

ایرنا حضور ایران در اجلاس شانگهای را بررسی کرد؛

تهران در تیانجین؛ از جست‌وجوی جایگاه در معماری شرق‌محور تا عبور از تهدیدات غرب‌محور

تهران- ایرنا- بیست‌وپنجمین نشست سران سازمان همکاری شانگهای در تیانجین چین، فراتر از یک گردهمایی منطقه‌ای، به صحنه‌ای برای نمایش تلاش قدرت‌های آسیایی در گذار از جهان دوقطبی به سوی نظمی پساقطبی بدل شد. حضور تهران در این نشست شرقی از یک سو نشان‌دهنده تلاش برای یافتن جایگاه خود در این نظم و از سوی دیگر حکایت تنزل اثربخشی تهدیدات و تحریم‌های غرب است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، بیست و پنجمین نشست سران کشورهای عضو سازمان همکاری همکاری شانگهای (SCO) را می‌توان نقطه عطفی در تاریخ این سازمان منطقه‌ای تحلیل کرد، جایی که رهبران ۱۲ کشور از جهان گرد هم آمدند تا صریح‌تر از همیشه درباره سازوکارهای شکل‌گیری نظمی تازه در جهان مشورت کنند.

نظمی که شاید امروز نتوان آن را هژمون تازه در جهان نامید اما با قاطعیت می‌توان گفت که نشانه‌ روشن عبور از جهان دوقطبی به سمت جهانی پساقطبی است و شاید به همین دلیل است که «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا آن را توطئه‌ای علیه خود و کشورش دانسته و «کایا کالاس» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم ائتلاف شانگهای را درپی به‌چالش‌کشیدن نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین و ایجاد «نظم جهانی جدید» توصیف کرده است.

چین در برابر چشم میلیاردها انسان در سراسر جهان، همزمان دو رویداد دیپلماتیک و نظامی را به صحنه برد، اجلاس شانگهای و رژه نظامی. شانگهای به عنوان سازمانی با تفکر و بنیان چینی، روزهای ۳۱ اوت تا ۱ سپتامبر ۲۰۲۵ در شهر تیانجین توانست، هند و پاکستان، روسیه و ارمنستان را پشت یک میز نشانده و درباره مختصات این نظم به مباحثه بکشاند. رژه عظیم ارتش چین به مناسبت هشتادمین سالگرد پیروزی این کشور در جنگ دوم جهانی هم نشان از زمانبندی درست پکن در برگزاری اجلاسی دیپلماتیک و رژه‌ای نظامی داشت تا «شی جین پینگ» رئیس جمهوری خلق چین هم از نظم نوین چندجانبه در جهان سخن گوید و هم تصریح کند که جهان با انتخاب بین صلح یا جنگ روبرو است.

در این نظم نوین درحال شکل‌گیری تهران هم در جست‌وجوی جایگاه خود مانند دیگر کشورهای جهان است تا از رهگذر این تعیین جایگاه در دوران گذار، آینده‌ای قابل قبول برای خود ترسیم کند. کشوری که از جنگی ۱۲ روزه با دو قدرت هسته‌ای سربلند بیرون آمده و برای کاستن از شدت تحریم‌های تحمیل شده از سوی غرب، درپی ایجاد و تثبیت مسیرهای تازه برای خود است.

جهان برای عبور از این تعریف آمده است و گرچه راه طولانی در پیش دارد اما تصویری که از شانگهای مخابره شد حکایت از آن دارد که کشورهای جنوب جهانی مصمم‌تر از همیشه برای گشودن مسیری تازه هستند

جهان جنوب و آزمون یک راه تازه

روسای جمهور چین و آمریکا در مقام دو ابرقدرت جهان، با فاصله زمانی نه چندان طولانی، دو اجلاس مهم را با مقامات دیگر کشورهای جهان برگزار کردند. «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا با رئیس‌جمهور اوکراین، رئیس کمیسیون اروپا، دبیرکل ناتو و سران انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا و فنلاند در کاخ سفید دیدار کرد. آنچه در این دیدار گذشت بعدها از سوی رسانه‌های غربی و شرقی تحقیر اروپا توصیف شد؛ ایندیپندنت نوشت که تصاویر دیدار ترامپ در دفتر بیضی کاخ سفید با رهبران بزرگ جهان منتشر شده که انتقادها را به دلیل آنچه «نمایش قدرتی خجالت‌آور» خوانده شده، برانگیخته است. نزدیک به دو هفته پس از این دیدار، «شی‌جین پینگ» رئیس‌جمهور چین هم میزبان سران کشورهای شرق یا به تعبیر تازه‌تر جنوب جهانی در اجلاس شانگهای بود. گرچه ماهیت و عوامل گردآورنده دو نشست با یکدیگر قابل قیاس نیستند اما اجلاس تیانجین می‌تواند تلنگری حتی برای اروپا باشد تا تمام هویت و ماهیت خود را در ارتباط با آمریکا تعریف نکنند.

جهان برای عبور از این تعریف آماده است و گرچه راه طولانی در پیش دارد اما تصویری که از شانگهای مخابره شد حکایت از آن دارد که کشورهای جنوب جهانی مصمم‌تر از همیشه برای گشودن مسیری تازه هستند؛ آن قدر مصمم که قدرت نوظهوری مانند هند هم که در تقسیم‌بندی‌های معمول، از همراهان آمریکا دسته‌بندی می‌شود، برای حضوری پررنگ در شانگهای قانع شده است. واقعیت آن است که همگرایی بیشتر کشورهای غیرغربی در اقتصاد و سیاست مسیر خود را به سمت همگرایی در امنیت هم باز کرده است و شاید بتوان رژه عظیم ترتیب داده شده از سوی شی‌جین‌ پینگ را پیشنهاد ناگفته‌ای توصیف کرد که پکن به کشورهای شرقی درباره گسترش همکاری‌های نظامی داده است تا در سایه آن همکاری‌های امنیتی را گسترده‌تر سازد.

عزم دولت‌های عضو شانگهای برای گام برداشتن در جهان «پساقطبی» در رسانه‌های غربی هم بازتاب یافت، گاردین این اجلاس را بخشی از «نمایشِ هم‌پوشانیِ چین و روسیه» توصیف و تأکید کرده است که حضور رهبران و هم‌نشینی آن‌ها با رژهٔ نظامی پکن، پیامی روشن به غرب ارسال می‌کند؛ پیام قدرت‌نمایی و تبلیغ چندجانبه‌گرایی توافق‌شده به‌ریاست چین.

بیشتر رسانه‌های آمریکایی هم اجلاس شانگهای را نمایش قدرت نرم و سخت چین و حضور رهبران «غیـرغربی» (روسیه، ایران، هند ...) نشان‌دهندهٔ تلاش برای ایجاد جایگزین‌های نهادی و اقتصادی توصیف کردند.

تهدیدات ناتمام رئیس‌جمهور آمریکا علیه چین و هند به ویژه در حوزه اقتصاد و تعرفه‌ها و تحریم‌های متنوع این کشور علیه روسیه و چین، دلیل دیگری است که همراهی این کشورها برای بی‌اثرسازی آن‌ها را منطقی جلوه می‌دهد و از سوی دیگر می‌توان آن را به نوعی بی‌اعتنایی به این تهدیدات و تحریم‌ها هم ارزیابی کرد.

چندجانبه‌گرایی؛ امروز و با مشاهده آنچه یک‌جانبه‌گرایی در جهان به وجود آورده، خواسته‌ای منطقی است؛ تشکیل بلوک‌های اقتصادی و امنیتی در کنار قدرت‌های منطقه‌ای ضروری‌تر از همیشه به مظر می‌رسد. درک این موضوع آرام آرام بسترهای تحقق آن را به ویژه از سوی کشورهای غیرغربی فراهم خواهد آورد و بیست و پنجمین اجلاس سازمان همکاری شانگهای را می‌توان نمونه‌ای از آن دانست.

نزدیک به هفتاد روز از تقلای رژیم صهیونیستی و آمریکا برای تغییرات بنیادی در ایران یا به اصطلاح «regime change» مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی ایران، در کنار سران عضو شانگهای ایستاد و عکس یادگاری گرفت

ایران در جست‌وجوی جایگاه در نظم نوین جهانی

نزدیک به هفتاد روز پس از تقلای رژیم صهیونیستی و آمریکا برای تغییرات بنیادی در ایران یا به اصطلاح «regime change»، مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی ایران، در کنار سران عضو شانگهای ایستاد و عکس یادگاری گرفت و گرچه این ایستادن نتیجه تام و تمام اتکا به توان داخلی بود و در پی تجاوز تل‌آویو، بیش از هزار نفر از مردم ایران به شهادت رسیدند اما بیش از هر نشانه دیگری، حکایت از تغییر معادلات قدرت در جهان داشت و نشان داد:

الف) تهران بازیگری ضعیف در غرب آسیا نیست: آنچه به اعتقاد تحلیلگران، تنهایی استراتژیک ایران در طول قرن‌ها توصیف شده در جنگ ۱۲ روزه علیه کشور هم خود را نشان داد و تهران در دفاع از تمامیت خود، تنها بر داشته‌های خود تکیه کرد اما هیمن تکیه ظرفیت قابل قبول ایران را با وجود چهل سال تحریم نظامی و اقتصادی نشان داد.

تهران در تیانجین؛ از جست‌وجوی جایگاه در معماری شرق‌محور تا عبور از تهدیدات غرب‌محور

ب) رژیم اسرائیل بازیگری قوی در غرب آسیا نیست: شواهد و اظهاراتی که در دو ماه گذشته در رسانه‌ها انعکاس یافت و از زبان مقامات ایران به صراحت و از سوی مقامات تل‌آویو و واشنگتن به مضمون گفته شد، این بود که هدف اصلی رژیم اسرائیل نه تاسیسات هسته‌ای و موشکی ایران که نظامی سیاسی مستقر در کشور بود. هدفی که بر اساس برنامه‌ریزی‌های افسران صهیونیستی قرار بود روز سوم جنگ محقق شده و جشن سرنگونی برگزار شود! ایده‌ای که بیش از هر موضوع دیگری نشان‌دهنده عدم شناخت کافی درباره مردم، نیروهای نظامی، سیستم حکمرانی و جامعه امروز ایران بود. رژیمی که صاحب بزرگترین زرادخانه هسته‌ای منطقه بود و آمریکا برای آن ارتشی قدرتمند ساخته بود و در ۱۲ روز جنگ از هیچگونه حمایت نظامی و سیاسی دریغ نکرده بود، پس از ۱۲ روز جنگ، بی‌آنکه به اهداف اعلامی خود دست‌ یابد درخواست آتش بس داد و آمریکا هم بلافاصله از آن استقبال و حمایت کرد.

پ) تردید در اثربخشی تحریم‌ها و تهدیدها: پایان یافتن جنگ نظامی علیه ایران، تداوم جنگ اقتصادی و تشدید تحریم‌ها و تهدیدها بوده است. اروپا در مدت دو ماه گذشته برای عبور از تمام ناکامی‌های بین‌المللی و داخلی به ابزاری از برجام متوسل شده است که قرار بود به عنوان مسیری برای حل اختلافات باشد. اهرم اسنپ‌بک درحالی از سوی فرانسه، آلمان و انگلیس علیه ایران به کار افتاده که این سه کشور سال‌ها پیش از این و با خروج آمریکا از برجام، به این توافق بی‌توجه شدند و عملا هیچ اقدامی در راستای عمل به تعهدات خود انجام ندادند. در حال حاضر ایران با تحریم‌های شدیدی از سوی آمریکا روبروست اما کشورهای عضو شانگهای در طول سال‌های گذشته گزینه‌های قابل قبولی برای کاستن از بار این تحریم‌ها بوده‌اند و چین به ویژه از مهمترین شرکای اقتصادی ایران به شمار می‌رود.

حضور رئیس‌جمهور ایران در نشست سران شانگهای به عنوان یکی از سازمان‌های امنیتی-اقتصادی، در مقطعی که احتمال افزایش تحریم‌ها وجود دارد؛ از یک سو راهگشایی تهران برای عبور از شرایط موجود است و از سوی دیگر نوعی هشدار به اروپا و غرب درباره اثربخشی تحریم‌ها. آنچه از مجموع سخنان مقامات کشورهای حاضر در اجلاس شانگهای درباره ایران هم قابل برداشت است، حمایت آن‌ها از تهران در برابر غرب است. حمایتی که به نوعی متضمن منافع و دیدگاه‌های آن‌ها و همراستا با هدف عبور از یکجانبه‌گرایی است.

ژئوپلتیک ایران، امکان سرمایه‌گذاری‌های چین در کشور و در قالب طرح‌هایی مانند «کمربند و جاده» فراهم می‌سازد که بیش از انتفاع اقتصادی، پروژه انزوای جغرافیایی ایران را زیر سوال می‌برد. منابع عظیم نفتی هم برای اعضای شانگهای به عنوان قدرت‌های در حال توسعه، مزیت غیرقابل چشم‌پوشی است. طرح ایده‌هایی چون تسویه با ارزهای ملی و نیز افزایش نقش و سهم «یوآن» چین در تعاملات اقتصادی که یکی از برنامه‌های نشست ۲۰۲۵، بود به توسعه معاملات غیر دلاری کمک خواهد کرد و این برای ایران که با محدودیت‌های دلاری مواجه است، بسیار مهم ارزیابی می‌شود.

بانک توسعهٔ شانگهای، پلتفرم انرژی، و همکاری‌های امنیتی–اطلاعاتی و دیگر پیشنهادات اقتصادی ارائه شده در نشست اخیر همه مسیرهایی تازه برای کاستن از بار تحریم‌های غرب علیه کشورهای شانگهای به ویژه ایران است.

رئیس‌جمهور چین در گفت‌وگو با همتای ایرانی، جمهوری اسلامی ایران را شریک راهبردی چین دانست و گفت: باید برای تقویت سازمان همکاری شانگهای در راستای مقابله با یکجانبه‌گرایی با یکدیگر به طور جدی همکاری کنیم. در طی سال‌های اخیر، با وجود تحریم‌های آمریکا و کشورهای غربی، زمینه تداوم همکاری‌ها را ایجاد کرده‌ایم و در حال حاضر نیز آماده‌ایم به صورت برد-برد روابط خود را در همه زمینه‌ها به ویژه در عرصه مواصلاتی گسترش دهیم.

تهران در تیانجین؛ از جست‌وجوی جایگاه در معماری شرق‌محور تا عبور از تهدیدات غرب‌محور

«ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه هم در دیدار با همتای ایرانی خود تاکید کرد: روند روابط میان دو کشور به ویژه با امضا و اجرایی شدن معاهده جامع بلندمدت فیمابین، واقعا دوستانه و رو به گسترش است. تداوم اجرای موافقت‌نامه تجارت آزاد میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، نقش قابل توجهی در افزایش بیش از پیش حجم همکاری‌های میان ایران و روسیه خواهد داشت.

«رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه تصریح کرد که فعال شدن مکانیسم ماشه هیچ نفعی ندارد و کاملا غیرسازنده است.

در نهایت جمهوری اسلامی ایران در مقطع امروز با دو واقعیت در روابط با جهان روبروست؛ غربی که مدام در حال تهدید و تحریم و حمله است و شرقی که راه را برای همکاری باز گذاشته است.

این مواضع در دیگر دیدارهای رئیس‌جمهور و مهمتر از آن در بیانیه پایانی اجلاس سران شانگهای هم تکرار شد. در این بیانیه کشورهای عضو این سازمان حملات رژیم اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران را محکوم و اعلام کردند که این حملات تعرض به ایران به‌شمار می‌رود. آنها چنین اقداماتی علیه تأسیسات غیرنظامی، ازجمله زیرساخت‌های هسته‌ای ـ انرژی، که به کشته‌شدن غیرنظامیان منجر شد، را نقض آشکار اصول و موازین حقوق بین‌الملل و منشور سازمان ملل متحد و تعرض به حاکمیت جمهوری اسلامی ایران دانسته و تاکید کردند که این اقدامات به امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی آسیب وارد کرده و پیامدهای جدی برای صلح و ثبات جهانی در پی دارد.

در نهایت جمهوری اسلامی ایران در مقطع امروز با دو واقعیت در روابط با جهان روبروست؛ غربی که مدام در حال تهدید و تحریم و حمله است و شرقی که راه را برای همکاری باز گذاشته است. گرچه در جهان امروز تعاریف سنتی از دوستی و اتحاد با کشورها دچار تغییرات بنیادین شده و همه سرزمین‌ها در تلاش هستند تا فرمولی متوازن بر اساس منافع در روابط با جهان به کار گیرند، اما عقل سلیم در هر نظم مستقر سیاسی، نزدیکی به گروه دوم را در شرایط فعلی منطقی‌ نشان می‌دهد.

تهران در دکترین سیاست خارجی خود و در راستای منافع ملی تعریف شده، ارتباط با همه کشورهای جهان را مهم ارزیابی می‌کند اما به نظر می‌رسد غرب آگاهانه و عامدانه تلاش می کند؛ شرق را در دیدگاه جمهوری اسلامی ایران مهمتر نشان دهد. با این حال تهران در طول سال‌های گذشته نشان داده است که در برابر هر رویکردی از سوی غرب، رویکردی متناسب اتخاذ می‌کند؛ تعهد، اعتماد نسبی و احترام به حقوق از سوی هر کشوری در جهان در رابطه با ایران، پاسخی از همان جنس را در پی خواهد داشت.