به گزارش ایرنا، نشست موسوم به «ائتلاف داوطلبان» روز پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ با حضور سران حدود ۳۰ کشور عمدتاً اروپایی و شماری از شرکای غیراروپایی در کاخ الیزه پاریس برگزار شد. هدف رسمی این نشست، تدوین نقشهراهی برای تضمین امنیت اوکراین پس از برقراری آتشبس با روسیه اعلام شد.
مقامات فرانسوی مدعی شدند که «کارهای فنی» برای ایجاد این ضمانتها تکمیل شده و تنها تأیید آمریکا باقی مانده است. امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه، در کنار ولودیمیر زلنسکی گفت اروپا آماده ارائه ضمانتهای امنیتی به اوکراین است و اکنون باید دید روسیه تا چه اندازه جدی خواهد بود.
در ظاهر، نشست پاریس به صحنه نمایش وحدت غربیها بدل شد، اما بررسی دقیق اظهارات نشان میدهد که این ائتلاف در عمل فاقد توانایی برای اجرای ضمانتهای امنیتی است.
این ائتلاف پس از آن شکل گرفت که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، ضربالاجلی برای آغاز مذاکرات بین روسیه و اوکراین تعیین کرد. پس از پایان آن ضربالاجل، پاریس و لندن تلاش کردند با جمعآوری گروهی از کشورها بستهای موسوم به «تضمینهای امنیتی» تدوین کنند.
با این حال، گزارشها تصریح میکنند که آمریکا عضو رسمی این طرح نیست و مذاکرات ماههاست به دلیل شرط کشورهای اروپایی برای داشتن پشتوانه واشنگتن، به بنبست خورده است.
بر اساس دادههای رسمی، تنها ۱۰ کشور بهطور حضوری و ۲۸ کشور به صورت آنلاین در نشست شرکت کردند؛ واقعیتی که بیش از هر چیز، وزن نمادین و نه عملی این ائتلاف را نشان میدهد.
مواضع سران؛ فاصله میان گفتار و عمل
مکرون در سخنان خود مدعی شد که اروپا آماده ارائه ضمانتهای امنیتی است، اما تحلیلگران معتقدند این اظهارات بیش از آنکه بر پایه طرحی واقعی استوار باشد، کوششی تبلیغاتی برای پنهان کردن بنبست موجود است. حتی رسانههای غربی هم اذعان دارند که جزئیات این «طرحهای فنی» هرگز منتشر نشده و تنها کلیاتی مبهم بیان میشود.
نماینده استونی در این نشست ادعا کرد که «روسیه هیچ حقی در آینده اوکراین و ناتو ندارد.» چنین موضعی گرچه در قالب شعار جذاب جلوه میکند، اما نادیده گرفتن این واقعیت است که روسیه بهعنوان همسایه پرقدرت اوکراین، بخشی جدانشدنی از معادلات امنیتی منطقهای است.
گیتانس نائوسهدا، رئیسجمهوری لیتوانی، نیز هشدار داد که تضمینها نباید همچون یادداشت بوداپست در سال ۱۹۹۴ بیاثر باشند. اما همین مقایسه نشان میدهد که اروپا بار دیگر همان مسیر شکستخورده را طی میکند: وعدههای مبهم بدون سازوکار الزامآور.
پدرو سانچز، نخستوزیر اسپانیا، که به دلیل نقص فنی هواپیما نتوانست در پاریس حضور یابد، از مادرید اعلام کرد «وحدت فراآتلانتیک بیش از هر زمان ضروری است.» این تأکید آشکارا نشان میدهد که حتی کشورهای بزرگ اروپایی نیز در غیاب آمریکا حاضر به پذیرش مسئولیت مستقل نیستند.
نخستوزیر انگلیس، کییر استارمر، در پیام ویدئویی خود مدعی شد «پوتین قابل اعتماد نیست» و باید فشارها علیه روسیه افزایش یابد. او حتی از لزوم ارسال موشکهای دوربرد سخن گفت. اما برای دولتی که درگیر بحران بودجه دفاعی و مشکلات اقتصادی داخلی است، چنین ادعاهایی بیشتر شبیه نمایش سیاسی است تا برنامهای عملی.
مارک روته، دبیرکل ناتو، نیز گفت «ضمانت اصلی باید ارتش اوکراین باشد.» او در عین حال از افزایش ۴۰ درصدی بودجه دفاعی روسیه سخن گفت و هشدار داد که اروپا نباید سادهلوح باشد. این اعتراف روشن میسازد که رهبران غربی خود هم میدانند توان بازدارندگی واقعی تنها بر دوش ارتش اوکراین است، نه بر سازوکارهای ادعایی ائتلاف.
پتر فیالا، نخستوزیر چک، از «اجماع کامل» در حمایت از اوکراین سخن گفت. اما این اجماع در شرایطی بیان شد که اتحادیه اروپا با اختلافات عمیق بر سر تحریمهای انرژی، مهاجرت و هزینههای دفاعی دست به گریبان است؛ اختلافاتی که هر بار توان عملی تصمیمهای مشترک را تضعیف میکند.
وابستگی و ناتوانی ساختاری
بزرگترین ضعف ائتلاف داوطلبان، وابستگی کامل به آمریکا است. گزارش یورونیوز تأکید دارد که اروپا تنها «منتظر تأیید واشنگتن» است، در حالی که ترامپ بارها گفته حاضر به اعزام نیروی زمینی به اوکراین نیست. او صرفاً وعده «پشتیبانی» داده، آن هم بدون ذکر جزئیات.
مواضع اخیر ترامپ در دیدار با پوتین و رهبران اروپایی نیز نشان داد که اولویت او انتقال بار هزینهها به دوش اروپا است. توقف چندباره کمکهای نظامی آمریکا به اوکراین و فقدان پیشرفت در مذاکرات صلح، تردیدها درباره واقعی بودن این حمایت را افزایش داده است. حتی مقامات واشنگتن اذعان دارند که نقش آمریکا تنها در سطح هماهنگی و پشتیبانی هوایی باقی خواهد ماند.
واقعیت این است که اروپا از نظر نظامی و مالی توان محدودی دارد. بسیاری از کشورها هنوز به هدف دو درصد تولید ناخالص داخلی برای هزینههای دفاعی نرسیدهاند و افزایش بودجه نظامی با مقاومت اجتماعی روبهروست. علاوه بر این، اتحادیه اروپا در موضوعاتی همچون تحریمهای انرژی، سیاست مهاجرت و تقسیم بار جنگ اختلاف نظر جدی دارد.
طرحهایی همچون استقرار نیروی بینالمللی در مناطق حائل (مرزی) نیز با مخالفت شدید روسیه روبهرو شده است. مسکو بهصراحت هشدار داده که حضور نیروهای خارجی در خاک اوکراین «غیرقابل قبول» است و امنیت منطقه را بیش از پیش بیثبات میکند. از این رو، هرگونه حرکت به سوی چنین ابتکاری میتواند خطر گسترش جنگ را افزایش دهد.
در مجموع، نشست پاریس بار دیگر نشان داد که ائتلاف داوطلبان بیش از آنکه ابزاری برای تضمین امنیت اوکراین باشد، تلاشی برای نمایش وحدت سیاسی و فشار روانی بر مسکو است. شعارهایی مانند «پوتین قابل اعتماد نیست» یا «روسیه حقی در آینده ندارد» شاید در رسانهها پررنگ شوند، اما واقعیت میدانی این است که اروپا فاقد ابزار بازدارندگی واقعی است و جوامع آن نیز از تداوم جنگ خستهاند.
از این منظر، نشست پاریس نه نقطه عطفی برای امنیت اوکراین، بلکه نشانهای از بحران عمیق اروپا در تبدیل شعارهای سیاسی به واقعیتهای میدانی بود. آنچه باقی مانده، تکرار همان وعدههای مبهمی است که پیشتر نیز نتیجهای جز افزایش تردیدها و آشکار شدن توهم بازدارندگی بهدنبال نداشته است.