مریم بحرالعلومی در گفتوگو با خبرنگار سینمایی ایرنا درباره شرایط اکران «تابستانی که برف آمد» توضیح داد: ما در دو دولت مختلف پروانه ساخت و نمایش گرفتیم؛ برای پروانه ساخت چالش محتوایی داشتیم. این فیلم مربوط به سینمای هنر و تجربه است؛ فیلمی هنری با نگاهی اروپایی که در روایت آن برقرار است.
وی افزود: در ساخت و دریافت پروانه ساخت چالشهای محتوایی زیادی داشتیم اما در دریافت پروانه نمایش، چالشی نداشتیم.
این تهیهکننده ادامه داد: سازندگان فیلم های هنر و تجربه خیلی به دنبال فروش بالا و گیشه ویژه نیستند چراکه در جریان هستند این فیلمها، مهجوریت و محدودیت ها و همچنین مخاطبان خاص دارند اما اینکه در جنس خود، مخاطب خودشان را به سینما بیاورند میتوانم بگویم «تابستانی که برف آمد» این ویژگی را دارد.
بحرالعلومی درباره قصه فیلم و تاثیرات آن گفت: حضانت بچههای بیسرپرست و چالشهای قانونی خانوادهها، موضوع اصلی فیلم است. مسالهای که در آگاهیبخشی به مخاطب میتواند ثمربخش باشد و خوب است که مخاطبان فراخوانده شوند تا این فیلم را ببینند و بدانند حول محور این موضوعات، چه مصائبی وجود دارد.
تهیهکننده «تابستانی که برف آمد» با اشاره به زمان ساخت اثر توضیح داد: فیلمبرداری این فیلم در مرداد و شهریور تابستان سال ۱۴۰۱ انجام شد، همان تابستانی که از انتهایش اتفاقات تلخی در کشورمان افتاد. قصه ما در تابستان اتفاق میافتد و به شکلی نمادین و شاعرانه، آن تابستان یخ بستگی عجیبی داشت.
وی تاکید کرد: ایده اولیه توسط نویسنده فاطیما اباحمزه با انگیزه حمایت از کودکان بیسرپرست مطرح شد و با انتخاب نسیم فروغ، کارگردان فیلم، همان را پرورش دادیم.
این تهیهکننده با بیان چالشهای پرورش قصه و تجربه شخصی خود تشریح کرد: هم چالشهایی که از نظر ممیزیها داشتیم و هم باتوجه به اینکه من و خانم فروغ هر دو پدرانمان را از دست داده بودیم، احساسات خودمان به عنوان دو خانم تحت تاثیر قرار میگرفت. هر دوی ما ارتباط صمیمی با پدران آسمانیمان داشتیم، خیلی این ارتباط پدر دختری را درک میکردیم و خودمان چارچوبی تعریف کرده بودیم تا ارتباط گرم پدر و دختر قصه به سمتی نرود که تمایل نداریم.
بحرالعلومی با اشاره به اتفاقخوبی که در پیش تولید برای یکی از عوامل فیلم افتاد، گفت: انرژی مثبت این قصه به قدری برای همه ما بود تا آنجا که برنامهریز اثر در پیش تولید فرزندی را به سرپرستی گرفتند. این زوج مدتی بود که پیگیر به سرپرستی گرفتن فرزندی بودند اما قسمت این بود تا در پیش تولید فیلم ما به مشهد بروند و فرزندشان را به خانه بیاورند و این همخوانی برای همه ما احساسات جالبی به همراه داشت. همین اتفاق چیزی جدا از رسالت سینما خصوصا رسالت سینمای اجتماعی نیست.

کارگردان و تهیه کننده «قطع فوری» درباره چالشهای کارگردانان مستقل توضیح داد: هدف من فارغ از سمتم، همراهی با فیلمسازی مستقل بود که خودم در مسیر طی کردن آن، بارها مشقاتش را تجربه کردهام. عدم حمایت، نبود تهیه کننده همراه و چالش های جذب سرمایه، همگی مشکلاتی بود که من در طی کردن مسیر سینمای مستقل به عنوان کارگردان داشتهام. به همین خاطر احساس کردم همراهی من به عنوان تهیه کننده و مشاور میتواند به یک کارگردان خانم کمک کننده باشد.
این تهیهکننده ادامه داد: کارگردان این فیلم، ساکن کشور دیگری است و به دلیل شرایط فعلی برنامه ریزی سفر به ایران نداشته و در اکرانها حضور ندارد و من به عنوان تهیهکننده به همراهی دیگر اعضای سازنده فیلم، تمام قد در کنار فیلم هستیم؛ کلام همراهی با این جنس فیلمها؛ همه برای سینما، سینما برای همه است.
این تهیهکننده و کارگردان سینما در پایان ضمن درخواست از مخاطبان و مسئولان برای همراهی با سینمای هنروتجربه افزود: فیلمهای گروه هنر و تجربه شریفاند و در جهان دیده میشوند. ای کاش امیدواری ما در این سالها به واقعیت بپیوندند و خیلی بیشتر با این جریان برقرار سینما، از طرف نهادها، کارشناسان، سینماگران و مسئولان همراهی صورت بگیرد؛ جریانی که عمدتا نمایندگان شایسته سینمای ما در عرصه های جهانی و جشنوارههای معتبر بینالمللی هستند.