اعتماد، ستون نامریی هر جامعهای است اما در ایران امروز، این ستون به لرزه افتاده و بسیاری از شهروندان احساس میکنند زندگیشان با هر وعده سیاسی و اقتصادی نوسان میکند.
تورم روزانه، گرانی و وعدههای نیمهتمام، تصویر زندگی را به صحنهای از تعلیق تبدیل کرده است؛ صحنهای که در آن مردم هر روز با اضطراب و تردید روبرو هستند.
تصور کن خانوادهای که هر صبح با این سوال از خواب بیدار میشود: «چطور بتوانم مخارج مدرسه و درمان فرزندانم را تامین کنم؟» یا جوانی که با شور و امید در صف استخدام در یک نهاد دولتی ایستاده، اما مدارک و انتظارهای بیپایان او را خسته و مأیوس میکنند؛ اینها تصویر ملموس بحران اعتماد است.
وقتی مردم نمیدانند وعدهها به واقعیت تبدیل میشوند یا نه، ترس جای امید را میگیرد. بحران اعتماد تنها محدود به اقتصاد نیست. سیاست، آموزش، سلامت و عدالت اجتماعی نیز متاثر از آن هستند. وقتی مردم به نهادهای خود بیاعتماد میشوند، مشارکت مدنی کاهش مییابد، سرمایه اجتماعی تحلیل میرود و حتی کوچکترین تصمیمهای جمعی با تردید مواجه میشوند.
جامعهای که اعتماد از دست داده باشد، به راهحلهای کوتاهمدت و فردی روی میآورد و رکود اخلاقی و اجتماعی عمیقتر میشود. واقعیتهای روزمره این بحران را عریان میکنند: صفهای طولانی در بیمارستانها، تأخیر در پروژههای عمرانی، تعطیلی کسبوکارهای کوچک، کمبود فرصتهای شغلی و فشارهای روزافزون اقتصادی. مردم دیگر نمیتوانند باور کنند وعدهها عملی میشوند؛ این بیاعتمادی باعث کاهش انگیزه، افزایش ناامیدی و حتی مهاجرت نخبگان میشود.
راه بازسازی این سرمایه حیاتی، شفافیت و پاسخگویی است. دولت و نهادهای مسوول نباید فقط وعده دهند، بلکه نتایج ملموس ارایه کنند تا نشان دهند توانایی حل مشکلات را دارند و مسیر حرکت روشن است. بازسازی اعتماد عمومی، پیششرط اصلاحات پایدار، توسعه اجتماعی و ثبات سیاسی است. بدون اعتماد، هر اصلاحی نیمهتمام باقی میماند و شکافها میان دولت و مردم عمیقتر میشود. اعتماد عمومی، سرمایهای بیبدیل است؛ سرمایهای که از دست رفتنش هزینهای سنگین بر جامعه تحمیل میکند.
ایران امروز در نقطهای حساس ایستاده: یا با اقدامهای شفاف و اثرگذار این سرمایه بازسازی شود، یا با ادامه سیاستهای نیمهتمام، وعدههای بدون تحقق و سکوت نهادها، شکافها و تعلیقها عمیقتر گردد.
و در دل همه این بحرانها، انسانهای واقعی زندگی میکنند: خانوادهها، دانشجویان، کارگران، پزشکان، معلمان و همه کسانی که هر روز با واقعیت و وعدههای بیعمل مواجه هستند و هنوز امید دارند. همان انسانها، چراغ امید این جامعهاند و تنها با بازسازی اعتماد میتوانند نفس بکشند، حرکت کنند و آینده را بسازند.
منبع: روزنامه اعتماد، ۱۳ شهریور ۱۴۰۴