شناسهٔ خبر: 74685416 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

مروری بر رمان «اعمال انسانی» هان کانگ؛

صداهای انسانیِ حافظۀ جمعی، علیه فراموشیِ تحمیلی

رمان «اعمال انسانی» هان کانگ، روایت حافظه‌هایی سرکوب‌شده است؛ روایت انسان‌هایی که در پس سکوت خود حرف‌ها و اسراری مگو دارند؛ حرف‌ها و اسراری که چون زخمی ابدی بر جسم و روان آن‌ها نشسته است. هان کانگ در این رمان، مقاومت حافظه در برابر نسیان تحمیل‌شده به آن را به‌مثابه امری اخلاقی مطرح می‌کند. حافظه وظیفه دارد سخن بگوید و به فاجعه شهادت دهد و زوایای پنهان آن را بشکافد و این وظیفه را به‌میانجی ادبیات و داستان به انجام می‌رساند.

صاحب‌خبر -

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) مانی سپهری: در سال ۱۹۸۰ قیامی مردمی، به‌ویژه از طرف جوانان و دانشجویان، علیه حکومت وقتِ کرۀ جنوبی و فضای بستۀ سیاسی و اجتماعی در آن دوران صورت گرفت؛ این قیام در ابتدا آرام و بدون خشونت بود اما مقابلۀ خشن پلیس ضد شورش با آن، کار را به خشونت کشاند. قیام با کشته‌شدن دانشجویی به نام چون به اوج رسید. از آن‌جا که یکی از مراکز اصلی وقوع این شورش اعتراضی و آزادی‌خواهانه شهر گوانگجو بود، این قیام به «قیام گوانگجو» معروف است. قیام گوانگجو از هجدهم تا بیست‌وهفتم می ۱۹۸۰ به طول انجامید و کشته‌های بسیاری به‌جا گذاشت و این در حالی بود که ورودی‌های شهر گوانگجو توسط ارتش بسته و خبرنگاران دستگیر شده بودند تا اخبار این قیام به جایی درز نکند.

قیام خونین گوانگجو بستر وقایع رمان «اعمال انسانی» اثر هان کانگ، نویسنده کره‌ای برنده جایزۀ نوبل ادبیات ۲۰۲۴، است. «اعمال انسانی» یک رمان چندصدایی است که از زبان راویان مختلف، به وجوه گوناگون قیام گوانگجو و سرکوب و لاپوشانی این قیام و پیامدهای آن می‌پردازد.

هان کانگ در رمان «اعمال انسانی» نه در پی ارائۀ یک روایت خطی و گزارشی مستند و تاریخی از قیام گوانگجو بلکه به‌دنبال این است که عمق تأثیر هولناک این قیام و ترومای به‌جا مانده از آن را بکاود. «اعمال انسانی» یک روایت داستانی از دورانی تاریک در تاریخ کرۀ جنوبی است که زوایای پنهان یک رویداد فاجعه‌بار را با خلق شخصیت‌هایی که هر یک به‌نحوی از این رویداد زخم خورده‌اند، می‌کاود.

در فصل نخست رمان «اعمال انسانی» با نوجوانی مواجهیم که در یک سالن ورزشی، حین شناسایی و شماره‌گذاری اجساد قربانیان قیام گوانگجو، به‌دنبال جسد دوست گمشدۀ خود می‌گردد.

در فصل دوم رمان، شبح همان دوست گمشده را می‌بینیم که نحوۀ کشته‌شدن خود را روایت می‌کند.

فصل سوم رمان «اعمال انسانی» از زبان زندانی‌ای سیاسی روایت می‌شود که در قیام گوانگجو شرکت داشته و تحت شکنجه‌هایی هولناک قرار گرفته که زخمی ماندگار بر جسم و روان او به‌جا گذاشته‌اند.

در فصل چهارم، صدای زنی را می‌شنویم که سال‌ها پس از فاجعه، با سانسور حکومتی و دشواری بیان حقیقت روبه‌روست، چراکه گفتن حقیقت می‌تواند امنیتش را به خطر اندازد.

فصل پنجم، روایتگر زنی‌ست که در جریان قیام گوانگجو از سوی نظامیان مورد تجاوز و رفتاری خشونت‌آمیز قرار گرفته و حال با ترومای به‌جا مانده از این واقعه دست‌وپنجه نرم می‌کند.

فصل ششم، حکایت فقدان و رنج برآمده از آن است. این فصل، داستان مادری‌ست که فرزندش در قیام گوانگجو کشته شده و او با این فقدان بزرگ و اندوهبار، روزگار می‌گذراند.

و فصل هفتم و پایانی رمان «اعمال انسانی» روایت هان کانگ، نویسنده رمان، است و نقل تجربۀ شخصی او از زیستن در گوانگجو و خاطرۀ سرکوب قیام مردمی در این شهر که او در آن بزرگ شده است.

هان کانگ در رمان «اعمال انسانی» نه خود تاریخ، بلکه کابوس تاریخ را می‌نویسد و از خلال روایتی داستانی از یک رویداد خونین تاریخی در کرۀ جنوبی به مسائل و رنج‌های عام بشری نقب می‌زند و از زیستن با خاطره‌های سیاه و مرگبار سخن می‌گوید.

«اعمال انسانی» نمودی از مقاومت ادبیات و تخیل دربرابر فراموشیِ تحمیلی است. هان کانگ فاجعه‌ای سیاسی و اجتماعی در کرۀ جنوبی را که از طرف حاکمیت لاپوشانی شده است، از خلال ادبیات احضار می‌کند و به واکاوی زوایای تاریک آن می‌پردازد. او با روایت داستانی به جاهایی از تاریخ نور می‌تاباند که روایت رسمی سعی داشته آن‌ها را در تاریکی نگه دارد و دفن کند.

صداهای انسانیِ حافظۀ جمعی، علیه فراموشیِ تحمیلی

«اعمال انسانی» روایت حافظه‌هایی سرکوب‌شده است؛ روایت انسان‌هایی که در پس سکوت خود حرف‌ها و اسراری مگو دارند؛ حرف‌ها و اسراری که چون زخمی ابدی بر جسم و روان آن‌ها نشسته است. هان کانگ در این رمان، مقاومت حافظه در برابر نسیان تحمیل‌شده به آن را به‌مثابه امری اخلاقی مطرح می‌کند. حافظه وظیفه دارد سخن بگوید و به فاجعه شهادت دهد و زوایای پنهان آن را بشکافد و این وظیفه را به‌میانجی ادبیات و داستان به انجام می‌رساند. این‌گونه است که داستان در رمان «اعمال انسانی» در برابر سرکوب قرار می‌گیرد و واقعه‌ای به فراموشی رانده شده را در خود حفظ می‌کند.

در «اعمال انسانی» حافظه به‌کمک داستان از گزند فراموشی نجات می‌یابد و به ابزاری برای مقاومت در برابر سانسور و سرکوب بدل می‌شود. هان کانگ از طریق صداهای گوناگون و متنوعی که هر فصل از رمان به یکی از آن‌ها اختصاص دارد، ناگفته‌های پنهان در پس سکوت را روی دایره می‌ریزد و عمق رنجی را واکاوی می‌کند که یک تراژدی سیاسی – اجتماعی در اعماق جان انسان‌های قربانی این تراژدی برجا گذاشته است.

«اعمال انسانی» رمانی چندصدایی و در عین حال کم‌گو و گزیده‌گوست؛ رمانی که هم ساکت است و هم سخن می‌گوید؛ رمان خاموشان و حکایت آن‌هایی که نمی‌توانند به‌آسانی از عمق رنج خود سخن بگویند. در این رمان نه با نمایش عریان خشونت، بلکه با تأثیرات روانی آن سروکار داریم و با زخم‌های جسمی و روانی‌ای که برآمده از خشونت‌اند. نویسنده در این رمان بر آن نیست تا با روایتی هیجانی و سانتی‌مانتال از یک فاجعۀ سیاسی – اجتماعی، خواننده‌اش را دچار احساسات سطحی و گذرا کند. او در پی آن است که ژرفاهای وجود انسان‌هایی زخم‌خورده و رنج‌کشیده را عیان کند و عمق رنج و مواجهه با آن را پیش چشم آورد.

«اعمال انسانی» یک رمان سیاسیِ شعاری و تاریخ مصرف‌دار نیست؛ رمانی‌ست که از ورای یک تجربۀ دردناک سیاسی – اجتماعی از رنج همۀ انسان‌های قرارگرفته در معرض تجربه‌های هولناک و خشونت‌بار سخن می‌گوید.

رمان «اعمال انسانی» با ترجمۀ سارا مقدم‌ثابت در انتشارات نگاه منتشر شده است.