شناسهٔ خبر: 74684909 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

معرفی مجموعه‌ای کودکانه برای بحران آب در میزگرد ایرنا، بخش سوم؛

تیراژ ۵۰۰ نسخه‌ای برای جمعیت میلیونی دانش‌آموزان غمبار است/ دولت کالابرگ فرهنگی بدهد+ فیلم

تهران- ایرنا- نویسنده ادبیات کودک و نوجوان و تازه‌ترین اثر کانون پرورش فکری با موضوع آب، با بیان این که سبد فرهنگی جامعه به اندازه‌ای کوچک شده که خانواده‌ها دیگر رغبتی ندارند در بخش فرهنگی حتی اندکی هزینه کنند گفت: وقتی ناشرانی را می‌بینم کتاب‌ها را با تیراژ ۵۰۰ نسخه منتشر می‌کنند، قلبم به درد می‌آید، با جمعیت دانش‌آموزی چند میلیونی، ۵۰۰ یا یکهزار نسخه کتاب واقعاً تلخ است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار ایرنا، مجموعه چهار جلدی «داستان‌های غولی» به تازگی از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است، این مجموعه با عنوان‌های «غول آرزوها»، «غول تشنه»، «جنگلی که غول داشت» و «غول بدخواب» با موضوع آب از تازه‌ترین آثار مرکز تجربیات هنری و ایده‌های نو کانون، به شمار می‌آید.

گروه فرهنگی ایرنا، در میزگردی به بهانه انتشار این مجموعه میزبان عباس قدیرمحسنی نویسنده، سمائه شریفی تصویرگر و عباس محمددینی مدیرکل نظارت بر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود.

در بخش اول این گفت‌وگو تصویرگر این مجموعه گفت: پیرنگ اصلی داستان که مساله آب باشد، ایرانی است زیرا ما کشور خشکی داریم که در آن همیشه با مساله آب درگیر بوده‌ایم و همیشه آب برای ما مقدس بوده است. این بخش را با عنوان «داستان‌های غولی»؛ کتاب‌هایی برای مساله همیشگی «آب» در ایران» بخوانید.

در بخش دوم، مدیرکل نظارت بر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با اعلام این که طی سال‌های اخیر در کانون پرورش فکری درباره آب، کارگروه ایجاد شده است، گفت: «تاب‌آوری در بحران» به کلیدواژه تولیدات فرهنگی کانون تبدیل شده است. این بخش را با عنوان «تمرکز کانون پرورش فکری کودکان بر «تاب‌آوری در بحران»/از چاپ کتاب تا پروژه‌های فرهنگی» بخوانید.

از موضوعات روز و دغدغه کودک و نوجوان محصول فرهنگی می‌سازیم

قدیر محسنی درباره علت علاقه‌اش به غول‌ها به عنوان شخصیت داستانی گفت: من هر چیزی که بچه‌ها دوست داشته باشند را واقعاً دوست دارم، رصد می‌کنم که بدانم بچه‌ها به کدام سمت و سو می‌روند، ما نیز باید به همان سمت و سو برویم، فکر می‌کنم برای بچه‌ها، شخصیت غول خیلی جذاب است و این جذابیت باعث شد که من مجموعه‌هایی را با کاراکتر غول بنویسم.

وی در تشریح کارهایی که اکنون در دست دارد گفت: اکنون دو کار در مرکز تجربیات انجام می‎‌دهیم که کمی طنز و کمی هم فانتزی است ولی زیرساخت آن بسیار جدی بوده است، یعنی درباره کودکان کار است که واقعاً موضوعی تلخ است. با وجود زیرساخت غمبار، روی آن را یک لایه طنز می‌پوشاند. همچنین درباره فضای مجازی و به طور مشخص اینستاگرام یک رمان در دست داریم، موضوعی کارکردی که در مرحله تصویرگری و گرافیک تصویری است که اگر بخوانید خیلی به این فکر نمی‌کنید که این مربوط به فضای مجازی یا اینستاگرام باشد ولی در زیرساخت دقیقاً هدف‌گذاری‌ ما بوده است.

این نویسنده اظهار داشت: نکته مهم در تجربیات ما، این است که معمولاً ما برای این که بدانیم روی چه موضوعاتی کار کنیم؟ و اکنون کدام مسئله اولویت ماست؟ همه چیز را رصد می‌کنیم و بعد از آن، روی مسئله کار می‌کنیم. تنها به کتاب بسنده نکردیم، یک انیمیشن با موضوع مهاجرت کار کردیم ولی کاملا کودکانه است، اگر کار را ببینید شاید در نگاه اول کسی نفهمد این انیمیشن دغدغه مهاجرت دارد ولی ما زیرساخت کار را مهاجرت قرار دادیم.

قدیر محسنی در تشریح روند کار تولید این آثار گفت: از روز اول دو سال طول کشید فیلم‌نامه‌ کار آماده شود. یک سال و نیم هم ساخت آن طول کشید و اکنون انیمیشن آماده شده و فکر کنم چند ماهی هم طول می‌کشد تا کار صداگذاری و موسیقی به پایان برسد. چون فکر می‌کردیم مهاجرت اکنون دغدغه‌ای است که باید به آن بپردازیم.

تیراژ ۵۰۰ نسخه‌ای برای جمعیت میلیونی دانش‌آموزان غمبار است/ دولت کالابرگ فرهنگی بدهد+ فیلم

شاید بتوانیم دوباره روی غول‌ها کار کنیم

وی با اشاره به حضور به عباس محمد دینی در انتشارات کانون پرورش فکری اضافه کرد: نکته‌ای را هم بگویم اگر مسئولیت با ایشان نبود، کتاب‌های غولی چاپ نمی‌شدند. قبل از این که ایشان به کانون بیاید، پروژه ما تمام شده و آماده انتشار بود اما وقتی می‌خواستیم اقدام کنیم، مدیر انتشارات یا مثلاً معاون تولید و... به هر دلیلی کار را متوقف می‌کردند. اگر یک مدیر کار خوب را بشناسد و تشخیص دهد دیگر مشکلی نداریم، وقتی ایشان کارها را دید و روند انتشار به جریان افتاد فکر کنم در سریع‌ترین زمان ممکن ما به نتیجه رسیدیم، شاید چند ماه و حتی کمتر و این موضوع واقعا به ما کمک کرد.

این نویسنده با اشاره به تلاش‌های سمائه شریفی برای این مجموعه اثر گفت: تصویرگر کار برای کتاب‌های غولی خیلی زحمت کشیده بودند، حتی چندین برابر ما، ایشان فریم به فریم کار کرده بودند، بعد که کارهای انتشار را پیگیری می‌کردند، من واقعا خجالت می‌کشیدم، حق هم دارند، ایشان کار را کشیده‌اند که بالاخره بچه‌ها انتشار آن را ببینند، کار هنرمند باید منتشر و دیده و قدردانی شود، وقتی این‌ موضوع اتفاق می‌افتد، واقعاً خوب نیست، ولی عباس محمد دینی پای کار ایستاد، من می‌دانم خیلی بخش‌ها گفتند این کار را در این مرحله نگه دارید یا خواستند که اکنون کار نکنیم یا گفتند اولویت‌های دیگری داریم ولی ایشان محکم ایستاد و کار به نتیجه رسید.

قدیر محسنی درباره احتمال ادامه مجموعه غولی گفت: می‌توانیم مجموعه غولی را ادامه دهیم، این گونه نیست که کار تمام شده باشد اما چون اکنون چند پروژه در دست داریم روی آن پروژه‌ها و دو رمان گرافیکی متمرکز هستیم، فکر کنم اگر تا پایان امسال پروژه‌های دیگر به پایان برسد و اگر تصویرگر آن آثار روی کارهای لازم تمرکز کند، شاید بتوانیم دوباره روی غول‌ها کار کنیم و به این مجموعه برگردیم.

شریفی در پاسخ این سوال که سخت‌ترین گروه سنی که برای آنها تصویرگری کرده کدام بوده، گفت: چون قلم من کمی بزرگسال است، تصویرگری برای کودکان برایم سخت‌تر بوده است، شاید برعکس به نظر بیاید ولی به مخاطبان این مصاحبه که می‌خواهند تصویرگر شوند باید بگویم، برخی در آغاز وقتی کار را شروع می‌کنند، به نظرشان می‌آید تصویرگری کودک یعنی کودکانه کار کردن، در صورتی که شما باید دانش تصویری بسیار قوی و دانش اجتماعی بسیار زیادی داشته باشید و در عین حال سعی کنید خود را تا حد ساده کنید.

وی ادامه داد: این میل و اشتیاق که من می‌خواهم به همکارانم نشان بدهم طراحی بلدم، اصول رنگ را می‌دانم، قواعد ترکیب‌بندی را می‌شناسم، را باید در کنترل داشته باشم و از همه این‌ غرورها باید برای کودک از خود گذشت و این قواعد را ساده کرد، بنا بر همین قاعده «ساده شدن» من برای گروه سنی خردسال سفارش نمی‌گیرم، زیرا کسانی هستند که از من بهتر در این زمینه کار می‌کنند، برای من خردسال سخت‌تر است، ولی متن‌های نوجوان به بالا و متن‌هایی که لایه‌های زیرین داشته باشد را سخت می‌دانم، حالا این لایه‌ها می‌تواند حِکمی یا طنز باشد چون این حرف لایه‌دار یا حرف کنایه‌آمیز یا استعاری فضای بازی برای ساخت تصویر را به تصویرگر می‌دهد.

این تصویرگر ادامه داد: بعضی قصه‌ها به اندازه‌ای خطی‌ هستند که ما واقعا در برابر آنها کاری از پیش نمی‌بریم، تا به حال داستان‌هایی به من داده شده که در بسیاری از بخش‌ها، مجبور شدم فضاسازی را خودم انجام دهم، بعضی قصه‌ها هیچ تصویر فانتزی به شما نمی‌دهد. همین کاراکتری که نویسنده کتاب‌های غولی انتخاب کرده، به من فضای زیادی داده است که خلاقیت به خرج دهم، چهار غول هستند و هر کدام در یک محیط، زندگی می‌کنند، مثلاً من غول دریایی را می‌توانم مثل پری دریایی، دمش را باله بدهم یا آن را دوزیست کنم. برای تصویرگری متن خیلی مهم است و هرچه متن قابلیت‌های تصویری بالاتری داشته باشد، تصویرگر بهتر می‌تواند کار کند.

تیراژ ۵۰۰ نسخه‌ای برای جمعیت میلیونی دانش‌آموزان غمبار است/ دولت کالابرگ فرهنگی بدهد+ فیلم

آثار کهن ادب فارسی برای کودکان نوشته نشده‌اند

شریفی در پاسخ به این سوال که کدام یک از آثار ادب فارسی را برای تصویرسازی انتخاب می‌کند، گفت: آثار کهن ادب فارسی برای کودکان نوشته نشده‌اند، این خطایی است که گاهی انجام می‌شود، مثلاً طوطی و بازرگان مولانا، قصه‌ای گفته است که در ادامه‌اش به بزرگترها چیزی بگوید و ما می‌آییم فقط آن مثال‌ را می‌گوییم، البته مثال هم کار می‌کند ولی معمولاً پیام‌ها هدر می‌روند. من حس می‌کنم آن آثار باید در گروه سنی مناسب خود بیان شوند.

وی ادامه داد: متن اختصاصی برای کودکان خیلی کم است و من فکر کنم شاید نزدیک ۱۰۰ سال است که متون ویژه کودکان نوشته می‌شوند. با این حال روی یک نسخه از مثنوی، ۴۰ تصویر کار کردم، ولی این اثر برای بزرگسالان است این کار را قبول دارم، به نظرم تصویرهای موفقی از کار درآمدند. ولی درباره اینکه آیا برای بچه‌ها هم می‌شود کار کرد، تردید دارم. شاید آن قصه‌ها را بتوان گفت ولی به محتوا و هدف آن در مورد کودک نمی‌توان رسید.

این تصویرگر اضافه کرد: مولانا می‌خواهد ریاکاری در دین را مثال بزند، حکایت « افتادن شغال در خُم رنگ و رنگین شدن و دعوی طاوسی کردن میان شغالان» را می‌گوید، من ممکن است یک شغال را به تصویر بکشم که در یک دیگ افتاده ولی این تصویر تا حرکت بعدی را نگویم، پیام حکایت را نمی‌گوید. باید تصویرگر و خلاصه کننده هنرمند باشند که بتوانند مفاهیم یک حکایت را درست و دقیق نشان دهند و آن را برای کودک یا نوجوان بازنویسی کنند. مفاهیم قصه‌های عامیانه را من بیشتر برای بچه‌ها می‌پسندم، قصه‌هایی که تخیل و فانتزی دارند قصه‌هایی که در واقع فولکلور هستند. داستان‌هایی که دیو و پری دارد و پیام‌های تربیتی می‌دهد، از سوی دیگر درباره آثار کلاسیک فارسی این نکته را هم داریم که مفاهیم عرفانی و استعاری را تا چه اندازه، می‌توان به بچه‌ها گفت؟ این سوال را باید از اهل فن بپرسیم.

تیراژ ۵۰۰ نسخه‌ای برای جمعیت میلیونی دانش‌آموزان غمبار است/ دولت کالابرگ فرهنگی بدهد+ فیلم

تصویرگری دیجیتال من را قانع نمی‌کند

شریفی درباره تکنیک‌های تصویرگری خود گفت: آثار این مجموعه همه روی صفحه کاغذی کشیده شده‌اند و این سلیقه من است که زیاد با ریخت و پاش و کلاژ در کار موافق نیستم، می‌خواهم همه چیز معقول و کنترل شده باشد، در این کار سعی کردم با حفظ کودکانگی، خط‌ها را هم حفظ کنم، این کار کمی برای من سخت بوده و شاید در واقع من دو بار کار را تکرار کردم، یک بار انگار با آبرنگ کشیده شده و یک بار آنها با روان نویس هاشور خورده و از نظر تکنیکی هم ترکیب مواد است و از آبرنگ، گواش و در بخش‌هایی هم قلم فلزی و روان نویس استفاده شده است.

وی اضافه کرد: استفاده نکردن از روش‌ها و تکنیک دیجیتال دلیل بر کم گذاشتن تصویرگر نیست، شاید در واقع ضعف من باشد که هنوز به سراغش نرفتم اما من را اقناع نمی‌کند، دلم نمی‌خواهد بین من و کاغذ واسطه‌ای باشد. بعضی از همکارانم این کار را دوست دارند اما حسن دیجیتال این است که خیلی ویرایش پذیر است، مثلا من اگر جایی از اثرم یک لکه بیفتد باید دوباره اجرا کنم.

شریفی گفت: شاید در زمان معاصر، با این سرعت پیشرفت، کم کم ما هم مجبور شویم به آن سمت برویم، ولی از این حیث که این کار کلاسیک است و بچه‌ها با این ابزارها مثل آبرنگ کار می‌کنند، دیدن این لکه که روی کاغذ دویده، شاید به آنها الهام بدهد که آنها هم با این ابزار کار کنند. این سلیقه من است و وسواس‌هایی در طراحی دارم که دوست دارم همه چیز، همه اجزای تصویر را طراحی کنم، نکته دیگری هم که بوده، مسأله سفید خوانی است، من بخش‌هایی از تصویر را سفید نگه داشتم ولی تصویرگری‌های جدید صفحه را اشباع می‌کنند و دیگر جایی برای نفس کشیدن باقی نمی‌گذارند، من جایی برای سفیدخوانی گذاشتم و خدا را شکر گرافیک هم به آن کمک کرده و از نتیجه راضی هستم.

خانواده‌ها رغبتی برای هزینه‌های فرهنگی ندارند

قدیرمحسنی، در پاسخ به این سوال که به عنوان فعالان حوزه فرهنگ و نشر ایران مهم‌ترین دغدغه امروز حوزه فرهنگ را چه می‌بینید، گفت: احساس می‌کنم سبد فرهنگی خانواده‌ها کمی کوچک شده است، مثلاً خود من همیشه در خانواده خودم، تلاش می‌کنم هفتگی کتاب بخرم، یعنی برای آن پول پرداخت کنم، هفتگی به سینما بروم، تئاتر ببینم، حتی تا جای ممکن کنسرت موسیقی بروم اما گاهی اوقات در خانه چالش به وجود می‌آید، من همیشه می‌گویم که ما فرهنگی هستیم، اگر ما این سبد را حمایت نکنیم، چه کسی باید حمایت کند؟ فکر می‌کنم این سبد کمی کوچک شده، کانون پرورش فکری در این زمینه از سرآمدان است و تیراژ ۵ هزار نسخه و شاید بیشتر برای هر کتاب در نظر می‌گیرد که این خیلی خوب است که دست کم ۵ هزار تا ۱۰ هزار نفر کتاب را می‌خوانند، من دلم می‌خواهد که کتاب‌های زیادی منتشر شود از این زاویه که بچه‌ها بتوانند کتاب‌های زیادی بخوانند.

این نویسنده اظهار داشت: با این حال احساس می‌کنم واقعاً سبد فرهنگی به اندازه‌ای کوچک شده که خانواده‌ها دیگر رغبتی برای اینکه در بخش فرهنگی هم کمی هزینه کنند، ندارند. شاید در مواردی حق داشته باشند، خوبی کانون پرورش فکری این است که دست کم کتابخانه‌هایی دارد که می‌تواند برای کتابخانه‌ها بفرستد، حتی از دیگر ناشران کتاب می‌خرد و برای کتابخانه‌ها می‌فرستد، بچه‌ها می‌توانند عضو کتابخانه شوند و همه کتاب‌ها را در اختیار داشته باشند ولی شاید این کار هم مشکل زیادی را حل نکند.

وی گفت: وقتی ناشرانی را می‌بینم کتاب‌ها را مثلاً با تیراژ ۵۰۰ نسخه منتشر می‌کنند، قلبم به درد می‌آید، با جمعیت دانش‌آموزی چند میلیونی، ۵۰۰ یا هزار نسخه کتاب واقعاً تلخ است، امیدوارم که واقعاً هم دولت کمک کند و هم خانواده‌ها بخشی هر چند کوچک را برای سبد فرهنگی در نظر بگیرند یا دولت مبالغی از کمک هزینه‌ها را به صورت کالابرگ فرهنگی، به مردم بدهد. یک کالابرگ فرهنگی که هر خانواده بتواند مثلاً در ماه یک فیلم سینمایی را با خانواده رایگان ببیند، به تماشای یک تئاتر برود، تعدادی کتاب بخرد، به نظرم این حمایت می‌تواند منجر به رشد فرهنگی بیشتری شود.

شریفی، درباره دغدغه فرهنگی اش گفت: دغدغه که زیاد است، اول این که حال هنرمند خوب باشد، موضوعی که بخش بیشتر آن مالی نیست، بیشتر این است که تو به عنوان هنرمند کار داشته باشی و ثمره کار خود را ببینی، پویا باشی، برای من یعنی این که بتوانم آثارم را بکشم، من زحماتی را برای خودم کشیده‌ام و تلاش‌هایی کرده‌ام، از چیزهای زیادی گذشتم و به جای آن کلاس طراحی رفتم، مطالعه کردم و اکنون که باید ثمر بدهد و من باید پویا باشم، نه من، من نوعی که نماینده‌ای از این قشر عظیم تصویرگر هستم و این حوزه برای دانشجویان جذابیت زیادی هم دارد.

وی افزود: ما ناشر به اندازه کافی نداریم، متن خوب به اندازه کافی نداریم، تصویرگری بازار خوبی ندارد و نمی‌دانم واقعاً تا چه زمانی ما می‌توانیم به کار خود ادامه بدهیم. چون در حقیقت این کار درآمد خیلی خوبی هم ندارد و تا حالا هم هر کاری که کرده‌ایم، از علاقه و دغدغه‌های خود ما بوده است، ولی مهم‌ترین دغدغه‌ ما این است که نخست که بچه‌های هنر، افرادی به نسبت اهل مطالعه‌ هستند که روی خودشان کار کرده‌اند و اگر از نظراتشان استقبال و آن مرزگذاری‌های فکری برداشته و تعامل شود، اتفاقات هنری خوبی در پیش خواهد بود، مثل همین کتاب که در مرکز تجربیات کانون اتفاق افتاد.

شریفی اضافه کرد: بعضی سانسورها، بعضی محدودیت‌ها را باید منعطف کرد، مثل لبه‌های تیز اندیشه‌ای که در واقع آن را در گفت‌وگو نرم کنند، اگر از ایده‌های جدید استقبال شود، تولیدات جدید ایجاد شود، شاید ما بتوانیم برای بچه‌های خودمان شخصیت‌های قهرمانی بدون شعار تولید کنیم، چیزی که باعث شود، بچه‌ها همواره کارتون خارجی نبینند و عروسک خارجی نخرند و آثاری که نمی‌دانیم اصلاً فلسفه پشت آن چیست؟

این تصویرگر مشغول به کار بودن را مهمترین دغدغه خود دانست و گفت: فکر می‌کنم مهم‌ترین چیزی که حال مرا خوب می‌کند، این است که کار داشته باشم و ارزش کارم دیده شود، مثلا امروز که شما وقت گذاشتید و درباره اثر من صحبت کردید و نشست گذاشتید، این کار در روحیه من بسیار موثر است. کتابی که بعد از چند سال چاپ شده، دیده شده و شما وقت می‌گذارید و درباره‌اش صحبت می‌کنید، همین که در این کار بتوانیم ادامه دهیم و بچه‌ها هم نتیجه را ببینند، برای من کافی است.

مدیرکل نظارت بر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم گفت: در این جلسه، نمی توان درباره دغدغه‌های فرهنگی صحبت کرد ولی ما در حوزه فرهنگ مشکل ساختار داریم و مهمترین راهی که بتوانیم برای این موضوع به صورت سراسیمه تدبیری بیندیشیم، این است که ساختارهای فرهنگی را اصلاح و پس از آن بین ساختارهای فرهنگی شبکه‌سازی و برای آن متولی پیدا کنند. باید یک متولی واحد هم پیدا شود زیرا ساختار فرهنگی کل کشور نیاز به یک متولی قدرتمند واحد دارد تا بتواند یک نقشه راه و راهبرد به صورت کلان برای فرهنگ بچیند.

عباس محمد دینی افزود: این موضوع نیاز دارد که در جلسه‌ای بنشینیم و درباره کارهای اندیشه صحبت کنیم که در جاهای مختلف انجام شده و فقط نیاز به اجرا دارد که راهبرد را هدایت یا راهبردسازی کند، این چیزی است که نیازمند آن هستیم.