شناسهٔ خبر: 74672958 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

قصه قفسه‌ها- ۱۹

«علویون» کتابفروشی ۸۰ ساله‌ای در قلب زنجان/ پاتوق انقلابیون همچنان استوار ایستاده است

زنجان- کتابفروشی علویون، از قدیمی‌ترین کتابفروشی‌های زنجان است و قدمت آن به حدود ۸۰ سال می‌رسد، کتابفروشی که روزگاری پاتوق علما و انقلابیون زنجان بود و پس از این همه سال، همچنان مرجع فروش کتاب‌های سیاسی و مذهبی این استان است.

صاحب‌خبر -

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): در قلب بازار کهن زنجان، جایی که عطر گرم ادویه‌ها در هوای خنک صبحگاهی می‌پیچد و نوای دلنشین مسگری از دکان‌های مجاور به گوش می‌رسد، دکانی کوچک با ظاهری بی‌تکلف جا خوش کرده است. این دکان، کتابفروشی علویون است، که گرچه نه معماری شکوهمندی دارد و نه تابلویی پر زرق و برق، اما ریشه‌هایش عمیق‌تر از هر بنایی، در خاکِ تاریخ و آگاهی این شهر دوانده شده است.

تاسیس در سال ۱۳۲۶

این مکان نه تنها یکی از قدیمی‌ترین کتابفروشی‌های زنجان پیش از انقلاب بود، بلکه سنگر پنهانی برای توزیع روشنایی و بیداری در دل تاریکی بود.

اولین قدم به داخل علویون، با غوغای بیرون تفاوت فاحشی دارد. سکوت و آرامشی خاص، همراه با ترکیبی دلپذیر از بوی کاغذ نو و کهنه، بوی خاص لوازم‌التحریر تازه و گاهی بوی جوهر پنهانی که از اعلامیه‌های تازه چاپ شده به مشام می‌رسید، فضا را پر می‌کند.

قفسه‌های چوبی ساده و بی‌غل و غش، تا سقف مملو از کتب دینی، مذهبی و تربیتی است، اما زیر این ظاهر آرام، رازها و جنبش‌های فکری بزرگی نهفته بود. علویون، فراتر از یک کتابفروشی، پاتوقی محرمانه برای روحانیون، فعالان سیاسی و اندیشمندان زنجانی بود.

اینجا، در خلوت همین دکان کوچک، مباحث داغ، زمزمه‌های انقلابی و برنامه‌ریزی‌ها شکل می‌گرفت. حاج آقای علوی، مردی حدوداً ۶۰ ساله، با ظاهری آرام و چهره‌ای که مهربانی از آن می‌بارید، پشت پیشخوان چوبی و قدیمی خود نشسته است اما پشت این چهره آرام، روحی استوار و اندیشه‌ای بیدار نهفته است. او نه تنها فروشنده کتاب، که امین رازها و واسطه آگاهی بود.

با او قرار ملاقات داشتم، اما بازار شلوغ بود و هر لحظه بیشتر در هیاهوی مغازه‌ها و رفت و آمد مردم غرق می‌شدم با هر قدمی که به مقصد نزدیک‌تر می‌شدم، نام «کتابفروشی علویون» در ذهنم می‌چرخید. هزاران سوال و فکر در سرم می‌چرخید، چطور سر صحبت را باز کنم؟ چه بپرسم؟ آیا اصلاً پاسخم را خواهد داد؟ بالاخره بعد از چند دقیقه پیاده‌روی، به هدف رسیدم.

«علویون» کتابفروشی ۸۰ ساله‌ای در قلب زنجان/ پاتوق انقلابیون همچنان استوار ایستاده است

نام «کتابفروشی علویون» با حروف درشت با خودنمایی بسیار بر شیشه مغازه نشسته بود. پا به داخل گذاشتم و با چهره‌ای مهربان و آرام از مردی حدوداً ۶۰ ساله روبه‌رو شدم. سلام کردم و خودم را معرفی کردم و او با نهایت ادب و مهربانی از من استقبال کرد و به نشستن دعوتم کرد.

اینطور شروع کرد: «محمد علویون هستم، متولد سال ۱۳۴۴، کتابفروشی ما در سال ۱۳۲۶ به دست پدرم تأسیس شده است. پدرم این کتابفروشی را بنا نهاد و کار را شروع کرد و از همان ابتدا با ذوق و علاقه‌ای بی‌نظیر، این کتابخانه را اداره می‌کرد تا سال ۹۸ که فوت کرد، حتی در سال‌های آخر عمرشان، با همان شور و شوق همیشگی به کتابفروشی می‌آمد».

صدای او پر از احترام و دلتنگی بود و در حالی که حس دلتنگی همراهش بود، ادامه داد: پدرم تا سال‌ها به مغازه می‌آمدند و حضور داشتند، اما از سال ۱۳۷۰ اداره کامل کتابفروشی را به من سپردند. پدر مرحومم، از شیفتگان علم و مسائل دینی، اخلاقی و فرهنگی بودند. من از نوجوانی و جوانی، یعنی تقریباً از چهارده، پانزده سالگی، در کنار ایشان بودم ماجرا این بود که یکی از دوستان پدر، با توجه به توانایی‌ها و علاقه‌اش به کتاب و دانش، به او پیشنهاد داده بود که کتابفروشی باز کند. پدرم با علما و فرهیختگان زنجان در ارتباط بودند و به توصیه همین دوست، به کار کتاب روی آوردند.

وی بیان کرد: هر چیزی با عادت شکل می‌گیرد و من هم از بچگی عادت کرده بودم به بودن کنار پدرم و از همان ابتدا با کتاب سر و کار داشتم در خانه هم، به خصوص در شب‌های زمستان که دور کرسی جمع می‌شدیم، پدرم کتاب‌های مختلفی می‌آورد و می‌خواند همین شرایط و شنیدن انواع داستان‌ها و کتاب‌های گوناگون، کم‌کم ما را به کتاب علاقه‌مند کرد. این روند ادامه داشت تا اینکه زمان خدمتم فرا رسید. در سال ۱۳۶۵، پس از اتمام خدمت، پدرم با توجه به افزایش سن و علاقه‌ای که در من می‌دیدند، پیشنهاد دادند که در کنار ایشان مشغول به کار شوم چند سال بعد، وقتی کارها را یاد گرفتم و کاملاً به امور مسلط شدم، بیشتر مسئولیت‌ها را به من سپردند و در سال ۱۳۷۰، اداره کامل کتابفروشی را به من واگذار کردند.

وقتی از او درباره خاطرات تلخ و شیرین این سال‌ها پرسیدم، چشمانش برق زد و گفت: تمام این سال‌ها، هر روزش برای ما خاطره‌ساز بوده است اما مهم‌ترین و تأثیرگذارترین خاطره، مربوط به تمایلات پدرم به کتاب‌های دینی و مذهبی است. پدرم از طرفداران ویژه امام خمینی (ره) بودند و به همین دلیل، کتابفروشی ما در زمان انقلاب، پاتوق افراد انقلابی و طرفداران امام خمینی (ره) بود.

«علویون» کتابفروشی ۸۰ ساله‌ای در قلب زنجان/ پاتوق انقلابیون همچنان استوار ایستاده است

وی افزود: در آن دوران، کتابفروشی علویون، علاوه بر اقدامات فرهنگی، در پخش اعلامیه‌ها و فایل‌های صوتی نیز دستی بر آتش داشت و پاتوقی برای طرفداران امام خمینی (ره) بود. به خوبی یادم هست که پدرم از فعالان توزیع اعلامیه بودند به همین خاطر، سه بار به جرم توزیع اعلامیه و تجمع افراد سیاسیِ طرفدار امام خمینی (ره) در مغازه، بازداشت شدند.

علویون ادامه داد: قبل از انقلاب، مغازه ما محل تجمع افراد مذهبی و روحانیون بود. پدرم سه بار دستگیر شدند که دو بار آن موقت بود، بار سوم اما، او را به کمیته مشترک ضدخرابکاری تهران بردند که حالا موزه عبرت است.

وی ادامه داد: اما پدرم همیشه با خوشحالی و لبخند این خاطرات را برایمان تعریف می‌کردند، چون پیروزی انقلاب و رهبری امام خمینی (ره)، حلاوت و شیرینی خاصی به خاطرات آن روزگاران می‌داد. پدرم کتاب‌ها را بر اساس سلیقه و معیارهای خودشان انتخاب می‌کرد. کتاب‌هایی که به نظرشان گمراه‌کننده یا دارای تأثیر بد بر اشخاص می‌آمد، هرگز وارد کتابفروشی نمی‌شد، حتی اگر سود زیادی داشت. او بیشتر به کتاب‌های مذهبی، فرهنگی و تربیتی اهمیت می‌داد.

کتابفروشی علویون با گذشت حدود ۸۰ سال، هنوز هم یک کتابفروشی اصیل است و هنوز هم کتاب‌های سیاسی، مذهبی و تربیتی در آن فروش و خواهان بیشتری دارد چون مردم زنجان حالا بعد از گذشت این همه سال می‌دانند، سراغ چه کتابی را از کدام کتابفروشی بگیرند.