به گزارش مفدا جیرفت ، آفتاب روز هشتم ربیعالاول در حال طلوع بود که آفتابی پرفروغ از دیگر سو غروب میکرد. او یازدهمین پیشوای آسمانی مردمان، حضرت امام حسن عسکری (ع) بود که شمع وجودش پس از ۲۸ سال پرتوافشانی به خاموشی میگرایید و این روز، روز آغاز امامت خورشید عالم تاب مهدوی است.
در سالروز شهادت آن امام بار دیگر زمین و آسمان در عزای سلالهای پاک از خاندان نبوی سوگوار است، تا با گریه و فغان بر مظلومیت آن امام همام با فرزندش حضرت ولی عصر (عج) هم ناله شود.
امام حسن عسکری (ع) در سال ۲۳۲هجری در مدینه چشم به جهان گشود. پدر ایشان، امام هادی علیه السلام و مادرشان، بانوی پارسا و شایسته، حدیثه است، که امام حسن عسکری(ع) در دامان پاک ایشان متولد شد و پرورش یافت. این بانوی بزرگوار از زنان مومنه و نیکوکار بود. در فضیلت این بانو همین بس که پس از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام تا مدتی پناهگاه و نقطه اتکای مومنان، در آن مقطع زمانی بسیار بحرانی و پر اضطراب بود.
امام حسن عسکری(ع) دارای القاب متعدّد بود که هر یک نشانهای از کمالات بی کران دریای فضایل وجودی آن حضرت است. القاب آن بزرگوار عبارت است از: صامت؛ خاموش بودن و جز یاد و ذکر خداوند، تعلیم و تربیت و هدایت کردن، لب نگشودن. هادی؛ هدایت کننده به راه راست. خالص؛ پاک از هر پلیدی و آلایش. زکی؛ پاک نهاد و پاک سرشت. سراج؛ چراغ راهِ هدایت جویان در تیرگیها. تقی؛ پرهیزگار. عسکری؛ منسوب به عسکر (لشکر) «عسکری» از مشهورترین القاب آن حضرت است؛ همان طور که امام هادی(ع) را به این لفظ لقب دادهاند. عسکر محلهای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت. خلفای عباسی برای زیرنظر داشتن فعالیتهای فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی(ع)، آن حضرت را در سال ۲۳۶ه .ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند و به این خاطر به آن حضرت و فرزندش امام حسن(ع) عسکری گفتهاند.
دوران امامت
به طور کلی دوران عمر ۲۹ساله امام حسن عسکری (ع) به سه دوره تقسیم میشود: دوره اول ۱۳ سال است که زندگی آن حضرت در مدینه گذشت. دوره دوم ۱۰سال در سامرا قبل از امامت. دوره سوم نزدیک ۶ سال امامت آن حضرت است. دوره امامت حضرت عسکری (ع) با قدرت ظاهری بنی عباس رو در روی بود. خلفایی که به تقلید هارون در نشان دادن نیروی خود بلند پروازیهایی داشتند.
یکی از فعالیتهای امام حسن عسکری(ع) در دوران امامت، آماده سازی مردم برای پذیرش غیبت امام زمان (عج) بود، از این رو ایشان، کمتر با مردم تماس میگرفت و جز نوّاب و یاران خاص خود، کسی را به حضور نمیپذیرفت و فقط به واسطه آنان مشکلات دینی مردم را حل میکرد.
امام عسکری(ع) با عمل به چنین شیوهای قصد داشت زمینه غیبت فرزندش امام مهدی (عج) را آماده کند و مردم را به دوری امام عادت دهد به گونهای که غیبت امام زمان(عج) برای آنان غیرمعمول و ناآشنا نباشد.
نحوه شهادت امام
معتمد عباسی که همواره از محبوبیت و نفوذ معنوی امام در جامعه نگران بود، چون دید توجه مردم به امام روز بروز بیشتر میشود و زندان و اختناق و مراقبت تاثیر معکوس دارد، سرانجام به همان شیوه مزورانه دیرینه متوسل شد و امام را پنهانی مسموم ساخت.
دانشمند نامدار جهان تشیع، «طبرسی»، مینویسد: بسیاری از دانشمندان ما گفتهاند: امام عسکری (علیه السلام) بر اثر مسمومیت به شهادت رسید، چنانکه پدرش و جدش و همه امامان، با شهادت از دنیا رفتهاند
زمینه سازی برای عصر غیبت
بحث ولایت و غیبت و ظهور حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه از زمان خود پیامبر صلی الله علیه و آله شروع شده و یازده امام دیگر متذکر این امر بوده اند ولی هرچه به پایان عرصه امامت البته به جهت ظهور نه حضور، نزدیک میشویم بویژه از زمان امام رضا علیه السلام این موضوع جدی تر می شود و در زمان امام حسن عسکری علیه السلام به اوج خود می رسد. اقدامات امام حسن عسکری علیه السلام در زمینه سازی ظهور حضرت مهدی علیه السلام به شرح زیر است :
احادیثی گهربار از امام حسن عسکری(ع)
عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.
تمام پلیدیها در خانهای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است.
چه زشت است برای مؤمن، دلبستگی به چیزی که او را خوار کند.
نشانههای مؤمنان (شیعیان) پنچ چیز است: خواندن پنجاه و یک رکعت نماز در هر روز (۱۷ رکعت واجب و ۳۴ رکعت نافله)، زیارت اربعین امام حسین (علیه السلام)، داشتن انگشتر در دست راست و ساییدن پیشانی به خاک و بلند خواندن بسم الله الرحمن الرحیم (در نمازها).
ما پناهگاهی هستیم برای کسی که به ما پناه آورد.
از جمله تواضع و فروتنی، سلام کردن بر هر کسی است که بر او میگذری و نشستن در پایین مجلس است.
خشم و غضب، کلید هر گونه شرّ و بدی است.
رزق و روزیِ ضمانت شده، تو را از کار واجب باز ندارد.
دو خصلت است که بهتر و بالاتر از آنها چیزی نیست: ایمان به خدا و سود رساندن به برادران.
هیچ کس را طوری اکرام مکن که بر او سخت گذرد.
کسی که پارسایی خوی او و بخشندگی طبیعت او، و بردباری خصلت او باشد دوستانش بسیار شوند.
کینه توز، ناآرامترینِ مردمان است.