شناسهٔ خبر: 74617677 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: حوزه | لینک خبر

یادداشت | نماینده‌ای که زی طلبگی را فراموش نکرد

حوزه/ حجت‌الاسلام والمسلمین علی آل‌کاظمی، روحانی قلم‌به‌دستی بود که تا پیروزی انقلاب بیش از یکصد اثر علمی، فرهنگی و آموزشی تألیف و ترجمه کرده بود و به اذعان اساتیدش با وجود استعداد سرشار و هوش و ذکاوت در دریافت قواعد علمی، می‌توانست در قم بماند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری حوزه، هشتم شهریور، دهمین سالروز رحلت مترجم و مفسر گران‌ارج حجت‌الاسلام والمسلمین علی آل‌کاظمی است که به همین مناسبت کریم دلفانی در یادداشتی به ویژگی‌های شخصیتی این روحانی فقید پرداخته است:

هشتم شهریور سالروز درگذشت دانشمند والا مقام، نویسنده، مترجم و مفسر گران‌ارج، حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی آل‌کاظمی "ره" فرزند برومند آیت‌الله حاج شیخ فرج‌الله کاظمی است.

ضمن گرامی‌داشت یاد و خاطره آن زاهد پارسا نکاتی کمتر شنیده‌شده از سجایای اخلاقی و سبک زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن روحانی مخلص را یادآور می‌شوم.

راز توفیقات حاج آقا علی کاظمی

حاج آقا علی کاظمی "ره"، دارای کمالات روحی و اخلاقی منحصربه‌فردی بود؛ اصرار بر نوافل، به‌ویژه نماز شب، انجام تعقیبات نمازهای واجب، روزه‌های مستحبی ممتد در ماه‌های رجب، شعبان و وصل آن به ماه مبارک رمضان و مهم‌تر از همه رعایت حدود الهی و حق‌الناس در همه شئون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از او شخصیتی محبوب ساخته بود.
کسب این فضائل اخلاقی ریشه در فضای خانواده و تربیت و پرورش روحی و معنوی داشت، زیرا پدر والا مقام‌شان از مجاهدان و فقهای صاحب‌نفس بودند و انتظار می‌رود فرزند آن یگانه دوران این‌گونه باشد.

بدون وضو به علی شیر ندادم!

در دورانی که امام‌جمعه پاکدشت و مدیر حوزه علمیه بود، روزی مرا صدا زد و گفت: برای شما زحمتی دارم؛ مادرم چند روزی میهمان من بوده و اینک می‌خواهد به قم برگردد، اگر زحمت نیست ایشان را تا قم همراهی کنید؛ زیارت حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها می‌روید و مادر نیز دعاگوی شما خواهد بود.

خوشحال شدم و عرض کردم چشم. منتظر راننده حاج آقا و پاترول دفتر امام‌جمعه بودم اما، دست در جیب کرد و مبلغی پول داد و گفت: تا ترمینال جنوب را دربست کن، از آنجا به بعد از اتوبوس‌های قم سه صندلی بگیر؛ دو تا برای مادر، یکی هم خودت!
همین کار را کردم و مادر را تا قم همراهی نمودم. در بین راه از او سؤال کردم: مادر! چرا حاج آقا ماشین دفتر را در اختیار ما نگذاشت؟ با همان مهر و محبت مادرانه گفت: علی این کار را نمی‌کند. عرض کردم چرا آخه؟! گفت: پدرش را که خوب می‌شناسید، من هم به‌عنوان مادر هیچ‌گاه بدون وضو به علی شیر نداده‌ام.

مجاهدت در راه آرمان‌های انقلاب اسلامی

روحانی قلم‌به‌دستی که تا پیروزی انقلاب بیش از یکصد اثر علمی، فرهنگی و آموزشی تألیف و ترجمه کرده بود، به اذعان اساتید او، با وجود استعداد سرشار، هوش و ذکاوت در دریافت قواعد علمی می‌توانست در قم بماند و بی‌توجه به امور انقلاب و نظام جمهوری اسلامی تدریس کند، کتاب بنویسد و شهرت علمی پیدا کند.
اما شور و شعور انقلابی و غیرت دینی او که برخاسته از بیت مرجعیت دینی بود، باعث شد بدون توجه به شأن و جایگاه گران علمی، متواضعانه از پذیرش هر مسئولیتی در تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی دریغ نکند.

به یاد دارم در ملاقاتی که با مرحوم آیت‌الله مؤمن، عضو فقید شورای نگهبان، داشت؛ آیت‌الله مؤمن گفتند: حاج آقا علی! حیف شد شما با آن استعداد، درس و بحث را رها کردید و سراغ کارهای اجرایی از قبیل نمایندگی مجلس یا حتی امامت جمعه رفتید!
لبخندی زد و گفت: شخصیت‌هایی چون بهشتی، مطهری، باهنر و نیز جوانان وطن ... برای این انقلاب جانشان را تقدیم کردند؛ حال چند سال رها کردن درس و بحث برای انقلابی که آرزوی تشیع و علمای اسلام بوده چیزی نیست.

نیازمند شهریه طلبگی پس از یک عمر خدمت

حاج آقا علی کاظمی هیچ‌گاه دل‌بسته به دنیا نبود. شخصیتی که بیش از یکصد تألیف دارد، نباید در امرار معاش خود مشکلی داشته باشد. با وجود اینکه سی سال خدمت بی‌منت به نظام کرده بود، وقتی به دلیل کسالت از مسئولیت‌های اجرایی کناره‌گیری کرد، حتی بیمه تأمین اجتماعی هم نداشت.

روزی او را در فیضیه دیدم. عرض کردم: حقوق نمایندگی را می‌گیرید؟ لبخندی زد و گفت: جز شهریه رهبری "که در آن زمان چهل هزار تومان بود" هیچ درآمد دیگری ندارم! راضی و راحتم، اما نداشتن دفترچه بیمه برای امور درمانی سخت است!
با تعجب عرض کردم: مگر امکان دارد شما با این همه موقعیت سیاسی، اجتماعی، فکری برای آینده خودتان نکرده باشید؟ فرمود: جز خدمت به مردم هدف دیگری نداشتم. شگفت‌زده شدم و مدارک حوزوی استاد را گرفتم و به مدیر وقت حوزه ارائه کردم. خوشبختانه دستور داد شهریه دیگر مراجع عظام تقلید را نیز به ایشان پرداخت کنند. جمع شهریه آن زمان دویست هزار تومان بود و تا زمانی که به رحمت ایزدی پیوست کمتر از پانصد هزار تومان شد و کتاب گرانسنگ اهل بیت علیهم‌السلام و شیعیان در قرآن را در آن زمان نوشت.

بیست و پنج بار تجدید چاپ بدون حق‌التألیف!

روزی در یکی از کتاب‌فروشی‌های قم چشمم به یکی از آثار حاج آقا علی کاظمی افتاد که بیست‌وپنج بار تجدید چاپ شده بود. خیلی خوشحال شدم. با حاج آقا تماس گرفتم: کتاب مستر همفر بیست‌وپنج بار تجدید چاپ شده است و شما بی‌خبر از همه‌جا حق‌التألیف خود را نگرفته‌اید. با توجه به اوضاع وخیم مالی اجازه دهید با انتشارات صحبت کنم.
فرمود: اینکه کتاب چندین بار چاپ شده بسیار خوشحالم، اما اینکه پیگیر حق‌التألیف باشید راضی نیستم. کار برای اهل بیت را نباید با مسائل مادی معامله کرد! با اینکه در مضیقه بود، اما هیچ نگاه مادی به آثار علمی خود نداشت.

رایگان‌نویس برای اهل بیت علیهم‌السلام

چندین مقاله علمی برای خبرگزاری رسمی حوزه و هفته‌نامه افق حوزه نگاشت. از قضا بازتاب بسیار خوبی در رسانه‌های ارتباط جمعی و نیز در بین فضلای حوزه داشت. مدیر مسئول وقت رسانه حوزه به بنده گفت: شماره حساب حاج آقا کاظمی را بگیرید، لااقل پول قلم و کاغذش را پرداخت کنید. درست زمانی بود که زندگی را با شهریه می‌گذراند.
تماس گرفتم و شماره حساب درخواست کردم. با حالت گلایه فرمود: فلانی! کار برای اهل بیت علیهم‌السلام و آموزه‌های دینی را چرا باید با پول عوض کنم؟ گرچه تهی‌دستم، اما خداوند هیچ‌گاه رهایم نکرده است.

اخلاق‌مداری در سیاست

این روزها دلم برای اخلاق‌مداری در سیاست و سیاست‌مداران اخلاق‌مدار تنگ شده است. با وجود برخی ناملایمات از ناحیه رقبا یا مخالفان خود، هیچ‌گاه از خط قرمزها عبور نکرد و حریم‌داری کرد. ادب، متانت و سعه‌صدر برگرفته از مکتب اهل بیت علیهم‌السلام را سرلوحه فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود قرار داد.
اگر از رقابت‌های سیاسی بازمی‌ماند، گرچه ممکن بود سازوکارهای نظارتی و اجرایی را نقد کند، اما هیچ‌گاه از جاده انصاف بیرون نمی‌رفت و رقیب خود را بدنام نمی‌کرد. دنبال مچ‌گیری نبود؛ اصل حضور پرشور مردم برایشان مهم‌تر از پیروزی در رقابت‌ها بود.
یکی از رقبای او رد صلاحیت شد. با اینکه می‌دانست تأیید او در انتخابات باعث تقسیم آرا می‌شود، اما شجاعانه بر هوای نفس خود غالب شد و در ملاقات‌های متعدد با معتمدان و دست‌اندرکاران امر انتخابات، زمینه تأیید صلاحیت رقیب انتخاباتی خود را به وجود آورد.

از نوادر عصر انقلاب

حاج شیخ علی کاظمی را باید یکی از نوادر عصر انقلاب از لحاظ اخلاقی و زندگی سلمان‌وار دانست. در حالی که قلب و عروق ایشان با مشکل جدی مواجه بود و در سال‌های آخر عمر شریفش باید در یکی از بیمارستان‌های مجهز بستری می‌شد و با توجه به نفوذش در بین مسئولین کشور این مهم به راحتی امکان‌پذیر بود؛ اما ترجیح داد در بیمارستان یافت‌آباد در جنوب شهر تهران بستری شود.
وقتی سؤال می‌کردیم چرا در بیمارستان مجهز و پیشرفته‌ای از لحاظ اطباء و امکانات بستری نمی‌شوید؟ می‌گفت: مگر جان من از جان این مردم شریف و نجیبی که در اینجا بستری هستند عزیزتر است؟ ما باید با مردم زندگی کنیم.

عروج ملکوتی هنگام اذان ظهر

شخصیتی که بیش از پنجاه سال برای نشر آموزه‌های اهل بیت علیهم‌السلام تلاش کرد و در مناصب مختلف سیاسی، اجتماعی نقش‌آفرینی نمود، هشتم شهریور سال ۹۴ در حال گفتن اذان و اقامه نماز ظهر در منزل شخصی‌اش در پاکدشت، از دنیای فانی که خود آن را بسیار کوچک می‌دانست چشم فروبست و به دیار باقی شتافت.

عاش سعیدا و مات سعیدا