به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، سه کشور اروپایی عضو برجام، موسوم به تروئیکای اروپایی، با اعلام تصمیم خود برای فعالسازی مکانیسم «اسنپبک» بار دیگر معادلات مرتبط با برنامه هستهای ایران و آینده توافق هستهای را وارد مرحلهای تازه کردند. این اقدام که در عمل میتواند زمینهساز بازگشت تمامی تحریمهای شورای امنیت علیه ایران شود، پیامدهای مهمی در عرصههای سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک به همراه خواهد داشت و چالشهای جدیدی پیش روی تهران قرار میدهد.
در چنین شرایطی، بسیاری از تحلیلگران این اقدام اروپا را نه صرفاً یک ابزار حقوقی، بلکه حرکتی سیاسی میدانند که میتواند معادلات منطقهای و بینالمللی را تحتتأثیر قرار دهد. از یکسو این نکته قابل کتمان نیست که بازگشت تحریمها فشار مضاعفی بر اقتصاد ایران تحمیل و همزمان مناسبات تهران با اتحادیه اروپا و حتی روابط فراآتلانتیکی میان اروپا و آمریکا را وارد مرحلهای پیچیدهتر خواهدکرد ؛ موضوعی که در کانون توجه گفتوگوهای دیپلماتیک و تحولات پیش رو قرار گرفته است.
در همین چهارچوب و برای بررسی ابهاماتی که حول این موضوع وجود دارد، با «محسن عبداللهی» حقوقدان و استاد دانشگاه گفتوگو کردیم.
براساس نامه روز گذشته به شورای امنیت سازمان ملل متحد، تروئیکای اروپایی در صدد آن است تا با استفاده از سازوکار حل و فصل اختلافات در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱، تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را بازگرداند، سوال نخست این است که آیا آغاز این روند، به معنای پایان دیپلماسی با تروئیکای اروپایی است؟
فرایندی که از زمان ارسال نامه فعال سازی اسنپبک آغاز میشود، ۳۰ روز فرصت در اختیار شورای امنیت قرار میدهد تا تصمیم بگیرد تحریمها بازگردند یا خیر. در این بازه زمانی، اگر به بند ۱۱ قطعنامه و بند ۳۷ برجام مراجعه کنید، تصریح شده است که طرفین باید وارد مذاکره شوند و راهحلی بیابند. اگر چنین نشود، یکی از اعضای شورا یا رئیس شورا در صورت امتناع اعضا، پیشنویس قطعنامهای را ارائه میدهد که بر تداوم توقف قطعنامههای تحریمی گذشته علیه ایران تأکید دارد. طبیعی است که در چنین شرایطی، اگر تنها یک دولت عضو دائم مخالفت کند، روند اسنپبک محقق خواهد شد. بنابراین، از زمان ارسال نامه تا زمان مخالفت با پیشنویس قطعنامه برای تداوم تعلیق تحریمها، یک فرایند مذاکراتی آغاز میشود و پنجره دیپلماسی همچنان باز است.
نباید اجازه دهیم تحریمها بازگردند و سپس درصدد تصویب قطعنامهای برآییم که اجرای تحریمهای فعالشده را متوقف کند، زیرا این روند بسیار سخت و پیچیده خواهد بود.به نظر میرسد اگر ایران از اقدامات موثر دولتهای چین و روسیه در طول این فرایند یکماهه ناامید شود، از فرصت موجود برای پیشبرد مذاکرات استفاده خواهد کرد و در آن صورت، ممکن است قطعنامهای تصویب شود که تعلیق تمدید زمان برجام را برای دو تا شش ماه مقرر کند تا فرصتی به دیپلماسی داده شود. توصیه من نیز همین است؛ نباید اجازه دهیم تحریمها بازگردند و سپس درصدد تصویب قطعنامهای برآییم که اجرای تحریمهای فعالشده را متوقف کند، زیرا این روند بسیار سخت و پیچیده خواهد بود.
یکی از ابهامات موجود، نقش روسیه و چین است. ایران اعلام کرده که رایزنیهای خود را با این دو کشور بهعنوان اعضای برجام و اعضای دائم شورای امنیت ادامه میدهد. پرسش این است که اساساً به جز پیشنویس قطعنامه ارائه شده توسط روسیه، که ارائه کرده و احتمالاً رأی نخواهد آورد، این کشورها چه نقشی میتوانند در این روند یکماهه ایفا کنند؟
در پاسخ باید گفت که روسیه و چین در واکنش به نامه هشتم اوت تروئیکای اروپایی، دو بیانیه بسیار قوی به شورا ارسال کردند. بهویژه روسیه در ۱۱ اوت نامهای بسیار مهم نوشت و چین نیز در ۱۹ اوت بیانیهای فوقالعاده در حمایت از مواضع ایران ارائه داد. این دو کشور در هماهنگی کامل عمل کردند.
با این حال، باید واقعیت را پذیرفت که تا پایان اوت، ریاست شورا در اختیار دولت پاناما است و در ماه سپتامبر نیز ریاست به کره جنوبی واگذار میشود؛ هر دو کشور تحت نفوذ آمریکا هستند و بدیهی است مه آمریکا از اسنپبک استقبال خواهد کرد. در مقایسه با وضعیت سال ۲۰۲۰ که آمریکا پس از خروج از برجام خواهان اسنپ بک شد، شرایط امروز متفاوت است. در آن زمان ریاست شورا به ترتیب با اندونزی و روسیه بود و این دولتها مانع طرح موضوع اسنپبک آمریکا شدند. اندونزی در آن مقطع با مشورت روسیه و چین، تدبیری اداری اتخاذ کرد و با ارسال نامهای به ۱۴ عضو دیگر شورا، مانع از طرح رسمی درخواست آمریکا شد. اما اکنون چنین شرایطی وجود ندارد و روسیه و چین، هرچند در جلسات نطقهای قوی در حمایت از ایران ایراد خواهند کرد، اما در نهایت تأثیر تعیینکننده در روند اجرایی نخواهند داشت. بنابراین، موضوع به میزان تمایل ایران برای تمدید برجام و جلوگیری از بازگشت تحریمها برمیگردد، تا زمانی که راهحلی میان طرفین حاصل شود.
یکی از سوالات مهم درباره تبعات اسنپبک این است که آیا پیامدهای آن اقتصادی است یا سیاسی و آیا مسئولان کشور در حال تقلیل آن به یک مسئله صرفاً سیاسی هستند؟
بازگشت قطعنامههای تحریمی مستقیماً صنایع نفت، گاز، پتروشیمی و حتی بانکها و مؤسسات مالی ایران را هدف قرار نمیدهد. بیشتر این قطعنامهها محدودیتهایی در حوزه صنایع نظامی و هستهای و بهویژه خرید و فروش سلاح اعمال میکنند و از دولتها میخواهند که بر دادوستدها و محمولههای ایران مراقبت و نظارت بیشتری داشته باشند تا این محمولهها برای توسعه صنایع هستهای و موشکی ایران استفاده نشوند.
بازگشت قطعنامههای تحریمی مستقیماً صنایع نفت، گاز، پتروشیمی و حتی بانکها و مؤسسات مالی ایران را هدف قرار نمیدهد. بیشتر این قطعنامهها محدودیتهایی در حوزه صنایع نظامی و هستهای و بهویژه خرید و فروش سلاح اعمال میکننددر واقع، این قطعنامهها تحریمهای اقتصادی مستقیم ایجاد نمیکنند، بلکه بیشتر نقش تقویتکننده (بوستر) برای تحریمهای یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا ایفا خواهند کرد. تحریمهای آمریکا بهتنهایی صد برابر سختتر از تحریمهای پنجگانه شورای امنیت هستند. بنابراین، اگر قطعنامهها بازگردند، فضای اجرایی برای ایران اندکی تنگتر خواهد شد و آمریکا از این موضوع برای تحت فشار قرار دادن بیشتر کشورهایی که با ایران تعامل اقتصادی دارند، بهرهبرداری خواهد کرد. به این ترتیب، اگرچه محدودیت مالی و تجاری مستقیم ایجاد نمیشود، اما هزینه و ریسک معامله با ایران افزایش خواهد یافت.
به همین دلیل، نباید تصور کرد که بازگشت قطعنامهها هیچ اثری ندارد. این بازگشت از نظر روانی و در سطح افکار عمومی بینالمللی فشار بیشتری بر ایران ایجاد خواهد کرد. پیامد سیاسی مهم آن این است که ایران بهعنوان یک کشور ناقض قوانین بینالمللی و ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد شناخته خواهد شد و برنامه هستهای ایران غیرقانونی تلقی میشود. در حالی که در چارچوب برجام، برنامه غنیسازی ایران مشروعیت داشت و حتی تا سطح ۳.۶۷ درصد به رسمیت شناخته شده بود. اما با بازگشت قطعنامه ۱۹۲۹، از ایران خواسته خواهد شد غنیسازی را متوقف کند و سایر کشورها نیز ملزم خواهند شد برنامه هستهای ایران را به رسمیت نشناسند.
پیامد دیگر آن است که لغو دوباره تحریمهای شورای امنیت بسیار دشوار خواهد شد. یکی از مهمترین دستاوردهای برجام این بود که در روز نخست اجرای آن، ۶ قطعنامه علیه ایران یکباره لغو شد. اما با فعال شدن مکانیسم ماشه، همان قطعنامهها دوباره احیا میشوند و ایران بار دیگر ذیل فصل هفتم قرار خواهد گرفت. در نتیجه، برای خروج مجدد از این وضعیت، ایران ناگزیر به اعطای امتیازات بیشتری خواهد شد.
از همین رو توصیه میشود ایران اجازه ندهد اسنپبک در نهایت فعال شود. حفظ برجام حتی بهصورت محدود، میتواند مانع بازگشت تحریمها شود. اگر برای اعتمادسازی نیاز باشد، ایران میتواند برای دورهای موقت، مثلاً چند ماه یا حتی جند سال، برخی محدودیتها بر غنیسازی را بپذیرد تا هم از انسداد سیاسی کنونی عبور کند، و هم عملا با بازسازی تاسیسات آسیب دیده امکان غنیسازی را بدست آورد. روشن است که شرایط جهانی طی در سالهای پیش رو و بویژه پس از دولت ترامپ، متفاوت از امروز خواهد بود.