به گزارش ایرنا، این اقدام در شبکههای اجتماعی بازتاب یافت و این بی فرهنگی نسبت به شاعر فرهنگساز ایران زمین، واکنشهای تند و انتقادآمیز بسیاری را در پی داشت و بار دیگر اهمیت پاسداشت مفاخر ملی را در برابر هجمههای ناآگاهانه و بیاحترامیها یادآور شد و زنگ هشدار را برای حفظ میراث فرهنگی و مفاخر ملی در برابر هجمههای نادانی و بیاحترامی به صدا درآورد.
موج اعتراضات نه تنها فضای مجازی را در نوردید، بلکه ضرورت برخورد قاطع با این دست حرمتشکنیها را بیش از پیش نمایان ساخت.
پی افکندم از نظم کاخی بلند / که از باد و باران نیابد گزند
برین نامه بر سالها بگذرد / همی خواند آن کس که دارد خرد
در میان هیاهوی زمانه و موجهای پر تلاطم فضای ارتباطی امروز، کمتر آثاری را میتوان یافت که همچون رودی خروشان، قرنها را درنوردیده و با صلابت، مرزهای زبان و فرهنگ یک ملت را پاس داشته باشد؛ شاهنامه، گنجینه بیبدیل حکیم ابوالقاسم فردوسی، نه تنها یک کتاب، بلکه شناسنامه هویت، شرف و غیرت ایرانی است.
در روزگار ما که مرزهای احترام گاه به سادگی در هم میشکند، ضرورت بازخوانی جایگاه این اثر سترگ و پاسداری از حریم بزرگان فرهنگ بیش از پیش احساس میشود.
متاسفانه، این پدیده جدیدی نیست که برخی به بهانه «طنز» یا «برداشت شخصی»، دست به هجو و تمسخر نمادهای ملی و فرهنگی میزنند، در طول تاریخ معاصر، بارها شاهد بودهایم که چهرههای شاخص ادبی و فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یا آثار ماندگارشان، مورد بیمهری و حتی توهینهای آشکار قرار گرفتهاند.
این نوع رفتارها، خواه از سر ناآگاهی و خواه با نیات خاص صورت گیرد، ریشههای هویت جمعی را هدف قرار میدهد و به سادگی به گسستهای فرهنگی دامن میزند.
در عصری که حجم انبوه اطلاعات و متاسفانه حجم انبوه کجفهمیها و بیادبیها به سرعت در فضای مجازی منتشر میشود، آگاهی عمومی نسبت به ماهیت این «شوخیهای سخیف» و قدرت تشخیص میان طنز واقعی و هجو مخرب، اهمیت حیاتی پیدا میکند.
وظیفه ماست که به عنوان پاسداران فرهنگ، نه تنها خودمان هوشیار باشیم، بلکه دیگران را نیز به تامل و تعمق در ارزش واقعی این گنجینههای بیبدیل دعوت کنیم و اجازه ندهیم که با دستمایه قرار دادن مفاخر ملی، خوراک پوچگرایی و بیهویتی فراهم شود.
بیشتر بخوانید:
گنجینه زبان پارسی، وامدار حکیم سخنسرای توس
فردوسی، ایستاده بر بام حماسه و پاسداری زبان پارسی
فردوسی و ضرورت همبستگی ملی در عصر حاضر
بازگشت به ریشهها و تقویت همبستگی ملی ضرورت حفاظت و صیانت از کشور در دنیای امروز است.
فردوسی و شاهنامه او، نه تنها گنجینهای از زبان و ادبیات فارسیاند، بلکه ستونهای مستحکمی برای حفظ هویت جمعی و تقویت وحدت ملی به شمار میروند.
در شرایط کنونی که چالشهای داخلی و خارجی فرا روی کشور قرار دارد، تکیه بر نمادهای وحدتبخش و شخصیتهای مورد احترام همگان چون فردوسی، میتواند نقش کلیدی در انسجام اجتماعی و تقویت روحیه میهن ایفا کند، بنابراین پاسداشت این بزرگان تنها ادای احترام به گذشته نیست، بلکه سرمایهگذاری برای آیندهای یکپارچه و پر از افتخار برای ایران است.
هزار سال پیش، در روزگاری که زبان فارسی در معرض آسیبهای جدی قرار گرفته بود، حکیم طوس با همتی والا و ارادهای پولادین، کمر همت بست تا کاخ بلند سخن را چنان پیریزی کند که از باد و باران گزند نیابد.
او تنها یک شاعر نبود؛ فردوسی یک ناجی بود، ناجی زبان و روایتگر حافظه تاریخی یک ملت. شاهنامه حاصل ۳۰ سال رنج و تلاش بیوقفه او، نه تنها حماسه اسطورهای و تاریخی ایران را زنده کرد، بلکه با کلمات خود، روحی تازه به کالبد زبان فارسی دمید و آن را برای نسلهای متمادی جاودان ساخت.
این اثر نه فقط تاریخ و اسطوره که آییننامه جوانمردی، حکمت و اخلاق است که از دل هر بیت آن میتوان درس زندگی گرفت.
شاهنامه بیش از آنکه مجموعهای از داستانها باشد، یک دانشگاه تمامعیار از ارزشهای انسانی است. هر بخش آن از داستان کیومرث، نخستین پادشاه، تا نبرد رستم و سهراب که نمادی از تراژدیهای بشری است، تا عروج سیاوش که نمونهای از مظلومیت و پاکی است، سرشار از پیامهای اخلاقی، فلسفی و تاریخی است.
فردوسی با نبوغ بینظیر خود، این داستانها را نه تنها با زبانی شیوا و دلنشین روایت کرده، بلکه با بینشی عمیق، لایههای پنهان روان بشر و پیچیدگیهای جامعه را نیز به تصویر کشیده است. او قهرمانانی آفریده که نماد پهلوانی و آزادگیاند و در مقابل، ضعفها و تباهیها را نیز به زیبایی ترسیم کرده تا آینهای باشد برای نسلهای آینده.
وقتی سخن از طنز و شوخی با آثار و شخصیتهای بزرگی چون فردوسی به میان میآید، باید با ظرافت و دقت فراوان به این موضوع نگریست چرا که طنز، ابزاری قدرتمند برای نقد اجتماعی و ایجاد آگاهی است، اما مرز باریکی میان طنز سازنده و توهین مخرب وجود دارد.
شوخی با اسطوره های فرهنگی یک ملت، نه تنها به تقویت طنز نمیانجامد، بلکه موجب جریحهدار شدن احساسات جمعی و خدشهدار شدن ارکان هویتی میشود؛ شخصیتهایی چون فردوسی و آثارشان، صرفا موضوعاتی برای سرگرمی نیستند؛ آنها نمادهای وحدت، تاریخ و هویت یک سرزمینند.
دست درازی به این میراث با نگاهی سطحی و صرفا برای جلب توجه، نه تنها بیاحترامی به صاحب اثر است، بلکه نوعی نادیده گرفتن ارزشهای عمیق و تاریخی یک ملت محسوب میشود.
این گونه رفتارها، با به سخره گرفتن آنچه که برای اکثریت جامعه ارزشمند است، میتواند به شکافهای فرهنگی و اجتماعی دامن بزند و ریشههای همبستگی را سست کند.
بیشتر بخوانید:
نگاهی به "توس" مهد علم و هنر و مقبره ادبای بزرگ ایران زمین
آرامگاه فردوسی در توس؛ ستاره پر نور تاریخ ایران زمین
دکتر یاحقی: مضحکهکنندگان فردوسی، موجی بیحاصل و فراموششدنیاند
دکتر محمدجعفر یاحقی، فردوسیشناس برجسته و استاد تمام زبان و ادبیات فارسی، با قاطعیت و اطمینان خاطر نسبت به هجمههای طنزآلود اخیر به جایگاه فردوسی و شاهنامه، اثر فردوسی را ماندگار و جاودان دانست.
وی با بیاهمیت دانستن این گونه تمسخرها، تاکید کرد که عظمت فردوسی فراتر از آن است که با «محتواهای بیارزش» و «امواج مقطعی» خدشهدار شود و تاریخ ثابت کرده است که تنها نام فردوسی و اثرش جاودانه خواهد ماند.
یاحقی که خود از اعضای شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مدیر قطب علمی فردوسیشناسی در دانشگاه فردوسی مشهد است، با صراحت کامل اعلام کرد که «من این محتواهای بیارزش را نگاه نمیکنم و هیچ اهمیتی ندارد که یک نفر در مورد بزرگی شخصیت فردوسی و اثر جاودان او، شاهنامه چگونه به طنز پرداخته است.»
این پژوهشگر برجسته افزود: «چنین محتواهایی حتی ارزش نگاه کردن هم ندارد.»
بیشتر بخوانید:
فردوسی حماسهسرای همیشه جاودان ایران زمین
بزرگترین سردیس حکیم فردوسی در دانشگاه فردوسی مشهد نصب شد
یاحقی با اشاره به جایگاه بیبدیل فردوسی در هویت و ادبیات ایران زمین، تاکید کرد: جایگاه عظیم و والای فردوسی در هویت و ادبیات ایران زمین کاملا مشخص و آن قدر این جایگاه بلند است که هزار سال است هیچ کدام از دشمنان و مخالفان گردنکلفتش نتوانسته اند نام و اثر این شاعر بزرگ را خدشه دار کنند.
وی با بیان این که فردوسی و اثر منحصر به فرد او (شاهنامه) هیچگاه فراموش نمیشود افزود: نشانه این ارزش و جایگاه همین بس که نام و یاد فردوسی همچنان برقرار است، در حالی که دشمنان و مخالفانش دیگر وجود ندارند و در طول تاریخ از یاد رفتهاند بنابراین، نباید به هیچ وجه نگران جایگاه فردوسی باشیم. این سخنان، آرامشی از جنس خرد و تاریخ را به دلهای دغدغهمندان تزریق میکند.
هوشیاری نسل جوان در برابر «فضای مسموم مقطعی»
دکتر یاحقی در خصوص ضرورت آگاهیبخشی و آموزش فردوسیشناسی به نسل جوان نیز دیدگاهی واقعبینانه ارائه داد.
وی گفت: جوانان و کودکانی که باید بفهمند، میفهمند و اهمیت فردوسی را کاملا درک کردهاند و به خوبی نسل آگاه جوان میداند که نباید به فضای مسموم مقطعی علیه شخصیتهای ملی و ایرانی بها داد.
موج بیحاصل تمسخرکنندگان و جاودانگی شاهنامه
این فردوسیشناس برجسته در پایان سخنان خود با اطمینان به تجربه تاریخ تاکید کرد: این توهین و تمسخرها گذران است و بیشتر شبیه یک موج بیحاصل است و سال دیگر هیچ اثری از مضحکهکنندگان و دشمنان فردوسی نیست.
یاحقی برای اثبات این مدعا به گذشته رجوع کرد و افزود: همین بس که بدانیم علیه فردوسی کتابها نوشته شده است، اما همه از بین رفته و ماندگاری نداشتهاند و همچنان فردوسی و شاهنامه این بزرگمرد ایرانی جاودان است.