بروز بحرانهای گوناگون ازجمله مشکلات اقتصادی، بیماری، تنشهای عاطفی و... تعادل جسمی و روانی انسان را برهم زده و فرد احساس ناامیدی و درماندگی میکند. در این شرایط، فرد در رسیدن به اهداف زندگی و روش مقابله با تنشها دچار مشکل میشود؛ ضمن اینکه سلامت خانواده در معرض خطر قرار میگیرد و تشدید بحرانها، خانواده را به ورطه سقوط میکشاند.
یکی از راههای برونرفت از بحرانها، مهارت همدلی است که نقشی اساسی را در ارتباطات خانوادگی ایفا میکند. همدلی یعنی در دنیای ذهن طرف مقابل وارد شویم و با احساس او زندگی کنیم؛ جهان را از روزنه دید او ببینیم. در واقع خود را بهجای دیگری میگذاریم، در غم و شادی او شریک میشویم و او را درک میکنیم.
همدلی دارای سه بُعد شناختی، عاطفی و عملی است؛ به این معنا که همدلی در سطح درک احساسات طرف مقابل باقی نمیماند و طیف گستردهای از ارتباط عاطفی، پاسخگویی مناسب به احساسات و یاری افراد در مشکلات را در برمیگیرد.
در فرهنگ اسلامی میتوان از مواسات، دوستی، برادری، انفاق و انصاف بهعنوان مصادیق همدلی یاد کرد. جایگاه همدلی در فطرت آدمی است، کمال آن ایثار است و از نیکوترین اعمال بهحساب میآید. پیامبر اکرم (ص) خطاب به امام علی (ع) میفرمایند: «سرآمد کارها، حق دادن به مردم از طرف خودت است و همدردی با برادر دینیات در راه خدا و یاد خدای عزوجل، در هر حال». (کافی، ج ۲، ص ۱۴۵)
از محاسن رفتار همدلانه این است که محبت به همنوع در افراد افزایش پیدا میکند، فرد همدل به هنجارهای اخلاقی گرایش مییابد، احساس آرامش و آسایش روانی میکند؛ در او اعتمادبهنفس شکل میگیرد که قدرت تصمیمگیری پیدا میکند و با روشهای خلاقانه به حل چالش میپردازد. در نهایت، تنشها و تعارضها در خانواده کاهش مییابد. از سویی کاهش همدلی در خانواده، روابط ناسالم، افسردگی، اضطراب، اختلالات زناشویی و شخصیتی، بیثباتی هیجانی را افزایش میدهد و در گستره تعاملات اجتماعی فرد، تأثیرات مخربی دارد.
از مهمترین زمینههای بروز همدلی، برقراری ارتباط است؛ چراکه بسیاری از تجربهها، الگوهای ذهنی و نوع رفتار مثبت فرد در مواجهه با بحرانها، در دل یک ارتباط موفق شکل میگیرد.
از شاخصترین اشکال ارتباطی، گفتوگو بین افراد است. گفتوگو راهی برای کشف احساسات و انتقال هیجانات پنهان است که خانواده نقش اساسی در آن ایفا میکند. هنگامیکه افراد خانواده گفتوگو و تعاملات عاطفی گستردهتری با هم دارند و از عقاید و احساسات خود سخن میگویند؛ فرزندان توانایی بروز احساسات خود را مییابند، بهمرورزمان، احساسات خود را میشناسند و قدرت فزایندهای در مهار هیجانات خود پیدا میکنند.
در این گفتوگوها، افراد خانواده بهویژه فرزندان احساس میکنند که از سوی خانواده حمایت میشوند و برای آنها ارزشمندند. اینجاست که به مرحلهای از نمو عاطفی میرسند، میتوانند احساسات و عواطف دیگران را درک کنند، عجولانه قضاوت نکنند و در ناآرامیها، همدلی بیشتری را با خانواده داشته باشند.
از راههای افزایش همدلی میتوان به شناخت شخصیت و نیازهای طرف مقابل، یادگیری مهارتهای ارتباط کلامی و غیرکلامی بایسته، شنونده خوبی بودن، رفتاری توأم با احترام، بازخوردی مناسب با احساسات، مقایسه و سرزنشنکردن اشاره کرد. در آموزههای دینی به حسننیت، حسنظن، عمل خیر، تعاون، تغافل و مدارا کردن تأکید شده است.
یکی از تأثیرگذارترین این اقدامات، شفقتورزی به خود و مهرورزی به دیگران است؛ فرد همدل خود و علایقش را از یاد نمیبرد، برای سلامتی جسم و روح خود تلاش میکند، با مهرورزی و محبت با خانواده وقت میگذراند و به آنها دلگرمی میدهد.
چنین رفتارهایی گاه ساده به نظر میرسند؛ اما چنان اثری در ژرفای وجود انسان میگذارند که تاریکترین دلهرهها را از بین میبرند. چه دلنشینتر که با دوری از گناه، نگاه خداوند را با خود همراه کنیم: «قالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَی؛ هیچ نترسید که من با شمایم، میشنوم و میبینم». (طه، آیه ۴۶)
بنابراین تدوین برنامههای آموزشی برای فراهمآمدن بستر گفتمان در خانوادهها امری ضروری است. همچنین بهوجود آوردن فضای تبادلنظر در مراکز آموزشی میتواند در ارتقای همدلی میان افراد اثرگذار باشد.
سمیه نعمتی
بروز بحرانهای گوناگون ازجمله مشکلات اقتصادی، بیماری، تنشهای عاطفی و... تعادل جسمی و روانی انسان را برهم زده و فرد احساس ناامیدی و درماندگی میکند. در این شرایط، فرد در رسیدن به اهداف زندگی و روش مقابله با تنشها دچار مشکل میشود؛ ضمن اینکه سلامت خانواده در معرض خطر قرار میگیرد و تشدید بحرانها، خانواده را به ورطه سقوط میکشاند.
یکی از راههای برونرفت از بحرانها، مهارت همدلی است که نقشی اساسی را در ارتباطات خانوادگی ایفا میکند. همدلی یعنی در دنیای ذهن طرف مقابل وارد شویم و با احساس او زندگی کنیم؛ جهان را از روزنه دید او ببینیم. در واقع خود را بهجای دیگری میگذاریم، در غم و شادی او شریک میشویم و او را درک میکنیم.
همدلی دارای سه بُعد شناختی، عاطفی و عملی است؛ به این معنا که همدلی در سطح درک احساسات طرف مقابل باقی نمیماند و طیف گستردهای از ارتباط عاطفی، پاسخگویی مناسب به احساسات و یاری افراد در مشکلات را در برمیگیرد.
در فرهنگ اسلامی میتوان از مواسات، دوستی، برادری، انفاق و انصاف بهعنوان مصادیق همدلی یاد کرد. جایگاه همدلی در فطرت آدمی است، کمال آن ایثار است و از نیکوترین اعمال بهحساب میآید. پیامبر اکرم (ص) خطاب به امام علی (ع) میفرمایند: «سرآمد کارها، حق دادن به مردم از طرف خودت است و همدردی با برادر دینیات در راه خدا و یاد خدای عزوجل، در هر حال». (کافی، ج ۲، ص ۱۴۵)
از محاسن رفتار همدلانه این است که محبت به همنوع در افراد افزایش پیدا میکند، فرد همدل به هنجارهای اخلاقی گرایش مییابد، احساس آرامش و آسایش روانی میکند؛ در او اعتمادبهنفس شکل میگیرد که قدرت تصمیمگیری پیدا میکند و با روشهای خلاقانه به حل چالش میپردازد. در نهایت، تنشها و تعارضها در خانواده کاهش مییابد. از سویی کاهش همدلی در خانواده، روابط ناسالم، افسردگی، اضطراب، اختلالات زناشویی و شخصیتی، بیثباتی هیجانی را افزایش میدهد و در گستره تعاملات اجتماعی فرد، تأثیرات مخربی دارد.
از مهمترین زمینههای بروز همدلی، برقراری ارتباط است؛ چراکه بسیاری از تجربهها، الگوهای ذهنی و نوع رفتار مثبت فرد در مواجهه با بحرانها، در دل یک ارتباط موفق شکل میگیرد.
از شاخصترین اشکال ارتباطی، گفتوگو بین افراد است. گفتوگو راهی برای کشف احساسات و انتقال هیجانات پنهان است که خانواده نقش اساسی در آن ایفا میکند. هنگامیکه افراد خانواده گفتوگو و تعاملات عاطفی گستردهتری با هم دارند و از عقاید و احساسات خود سخن میگویند؛ فرزندان توانایی بروز احساسات خود را مییابند، بهمرورزمان، احساسات خود را میشناسند و قدرت فزایندهای در مهار هیجانات خود پیدا میکنند.
در این گفتوگوها، افراد خانواده بهویژه فرزندان احساس میکنند که از سوی خانواده حمایت میشوند و برای آنها ارزشمندند. اینجاست که به مرحلهای از نمو عاطفی میرسند، میتوانند احساسات و عواطف دیگران را درک کنند، عجولانه قضاوت نکنند و در ناآرامیها، همدلی بیشتری را با خانواده داشته باشند.
از راههای افزایش همدلی میتوان به شناخت شخصیت و نیازهای طرف مقابل، یادگیری مهارتهای ارتباط کلامی و غیرکلامی بایسته، شنونده خوبی بودن، رفتاری توأم با احترام، بازخوردی مناسب با احساسات، مقایسه و سرزنشنکردن اشاره کرد. در آموزههای دینی به حسننیت، حسنظن، عمل خیر، تعاون، تغافل و مدارا کردن تأکید شده است.
یکی از تأثیرگذارترین این اقدامات، شفقتورزی به خود و مهرورزی به دیگران است؛ فرد همدل خود و علایقش را از یاد نمیبرد، برای سلامتی جسم و روح خود تلاش میکند، با مهرورزی و محبت با خانواده وقت میگذراند و به آنها دلگرمی میدهد.
چنین رفتارهایی گاه ساده به نظر میرسند؛ اما چنان اثری در ژرفای وجود انسان میگذارند که تاریکترین دلهرهها را از بین میبرند. چه دلنشینتر که با دوری از گناه، نگاه خداوند را با خود همراه کنیم: «قالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَی؛ هیچ نترسید که من با شمایم، میشنوم و میبینم». (طه، آیه ۴۶)
بنابراین تدوین برنامههای آموزشی برای فراهمآمدن بستر گفتمان در خانوادهها امری ضروری است. همچنین بهوجود آوردن فضای تبادلنظر در مراکز آموزشی میتواند در ارتقای همدلی میان افراد اثرگذار باشد.
سمیه نعمتی