سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - سایه برین: کمیکبوک (پینما) در ایران، با وجود داشتن هنرمندان توانمند و مشتاق، هنوز نتوانسته همانند کمیکهای غربی و شرقی موفق باشد. ایرانی نبودن کارها، عدم شناخت بازار کار این عرصه، مشکلات مربوط به فعالیت در این مسیر و … از عمدهترین علل این موفقیت است. بهمنظور شناخت همین عوامل در این قسمت از پرونده کمیکبوک (پینما) در ایران پای صحبتهای سیدمصطفی حسینی، هنرمند این عرصه که کمیکبوکهایی براساس داستانهای شاهنامه را در کارنامه کاری خود دارد، نشستهایم. در ادامه این گفتوگو را با هم میخوانیم:
جامعه ایران کمیک را نمیشناسد
سیدمصطفی حسینی گفت: مشکل بزرگ ما بهطور کلی، پایین آمدن انگیزه مطالعه است و کمیک هم به هرحال در زمره خواندنیها بهشمار میرود. برای حل این مشکل شاید باید به قالبهای جدید همچون وبتون، موشنکمیک و اپلیکیشنهای موبایلی رو آورد که البته برای توسعه آنها در ایران نیازمند حل مسئله درآمدزایی و چرخه اقتصادی آنها و حفظ حقوق مولف در برابر کپی و نشر غیرقانونی هستیم.
وی با تاکید بر اینکه ناآشنایی مخاطب با مدیوم کمیک هم مسئله مهمی است، ادامه داد: خیلیها این مدیا را نمیشناسند و با آن ارتباط نمیگیرند. برای رفع این مشکل باید از سنین پایینتر و حتی از متون درسی شروع کرد.
حسینی افزود: توسعه و رشد کمیک هم مثل هر پدیده دیگری، تابع نیاز بیرونی و اجتماعی است. تا وقتی احساس نیاز در مخاطب ایجاد نشده باشد، کمیک فرصت رشد پیدا نمیکند. در مقابل با رشد احساس نیاز مخاطب به این قالب، مسائل دیگر مثل نیروی انسانی و نظام توزیع و برگشت سرمایه و… هم راهحلهای خود را پیدا میکنند.
لزوم توجه به ارتباطگیری اثر با مخاطب
این هنرمند پینما با تشریح اینکه کمیک، هنر روایت به زبان تصویر است، خاطرنشان کرد: کمیک نیازمند دو دسته آموزش است؛ اول داستانگویی و دوم تسلط بر اجزای تصویر و روشهای خلق آن.
حسینی گفت: هردو این آموزشها کمابیش در سیستمهای آموزشی ایران وجود دارند و در عین حال هر دو آنها هم آن چنان مفید و جامع عرضه نمیشوند. یکی از حلقههای مفقوده آموزشهای هنری و فرهنگی در ایران، نکات مربوط به ارتباطگیری مؤثر با مخاطب است.
وی با تاکید بر اینکه کسی که بخواهد آموزشهای مربوط و لازمه را دریافت کند با توجه به فناوریهای ارتباطی روز، دستبسته و محروم نیست، افزود: به دلیل شرایط بازار، انگیزه برای رفتن به دنبال این آموزشها کم است. خیلی از آموزشها به نظر من نیازمند حضور در سیستم بوروکراتیک و کند آموزش عالی نیستند و اتفاقاً از طریق برگزاری دوره و کارگاههای هدفمند و متمرکز، بهتر منتقل میشوند. درواقع بهتر شدن حال آموزش در این عرصه، وابسته به بهتر شدن حال بازار این محصول است.
از کارهای خارجی الگوبرداری کنیم نه تقلید
این هنرمند پینما درخصوص ایرانی نبودن کمیکهای داخلی گفت: این بحث در دو سطح قابل تأمل است؛ اول از حیث محتوایی که به نظر من شایسته هنرمند ایرانی نیست که در تولید محتوا پیرو محتواهای غیر ایرانی بشود. چه اینکه اولاً فرهنگ و ادب ایرانی از غنای ویژهای برخوردار است که اتفاقاً قابل عرضه در قالبهای نوین به مخاطب ایرانی و جهانی هم هست. ثانیاً در این پیروی محتوایی و بازپرداخت به آنچه خود غربیها پیشتر و بهتر به آن پرداختهاند، چه لطفی هست؟
وی افزود: تبعیت هنرمند ایرانی در محتوا از محتواهای غیر ایرانی به نظرم از یک خطای شناختی ناشی میشود و آن یکی گرفتن مختصات قالب با محتواست که باعث میشود هنرمند ایرانی به این نتیجه برسد که چون ظرف مثلاً وارداتی است، در داخل آن صرفاً محتواهای مشخص و محدودی که اصالت وارداتی دارد قابل عرضه است که به نظر من درست نیست و با فرض پذیرش محدودیتهای خاص هر قالب، نوع مواجهه با محتوا همچنان بیشتر از هرچیز وابسته به نگاه و نظر مولف است.
حسینی ادامه داد: گرافیک و تکنیکهای بصری داخلی، با عنایت به نوپا بودن صنعت کمیک در ایران، بد و غیرقابل توجیه نیست. طبیعی است که در شروع باید از نمونههای موجود و موفق الگوبرداری کرد؛ چه این الگوها آمریکایی و اروپایی باشند و چه ژاپنی و امثالهم.
این هنرمند پینما با تاکید بر اینکه در نظر گرفتن ذائقه مخاطب در ایجاد ارتباط او با محصول تاثیر ویژه دارد، خاطرنشان کرد: باید پذیرفت که ذائقه مخاطب امروز ما با همان تکنیکهای تصویری غربی و شرقی رشد یافته است.
وی تاکید کرد: به نظر من برای رسیدن به سبک بصری ایرانی در کمیک، باید صبر داشت. سبک بصری ایرانی صرفاً در اثر گذر زمان و در صورت تولید حجم بالایی از کمیک ایرانی و اثر بازخوردهای آن در مخاطبین و نسلهای دوم و سوم هنرمندان تولیدکننده در این مدیوم، قابل حصول خواهد بود.
سبک بصری ایرانی به مرور زمان حاصل میشود
حسینی گفت: البته که آشنایی با سنتهای بصری ایرانی و تفاوتها و تشابههای آنها با دیگر سبکها و نمونهها در رشد و غنای تکنیک یک هنرمند ایرانی میتواند مؤثر باشد، اما سبک بصری ایرانی در نهایت از چرخه تولید و بازخورد مخاطب در طول زمان حاصل خواهد شد و قابل تصمیمگیری و ساختن از قبل نیست.
این هنرمند پینما درخصوص ورود به بازار کار این هنر از طریق کارگاهها گفت: در عموم عرصههای هنری، مسیر آموزش آن چندان مهم نیست که خروجی و کیفیت کار هنرمند. کسی که به هر طریق از عهده کار بربیاید جایگاه خود را در بازار کار خواهد یافت.
وی افزود: البته طراحی و تدوین دورههای آموزشی که از هدررفت زمان و انرژی سرمایههای انسانی جلوگیری کند و آنها را زودتر و بهتر به نتیجه برساند منطقی و پسندیده است. البته اثرگذاری و اقبال آنها وابسته به بهتر شدن بازار این محصولات است.
حسینی در پایان خاطرنشان کرد: کمیک را بعضی هنر نهم برشمردهاند. کمیک در شکل ایدهآل خود نه ادبیات است که با تصویر همراه شده باشد و نه نقاشی است که رویش گفتوگو افزوده باشند بلکه مدیایی خاص و متفاوت است که از ترکیب همه تکنیکهای تصویری و همچنین تکنیکهای متنی و نوشتاری، به خلق چیز تازهای میرسد که در هیچیک از آن دو به تنهایی و بهطور مجزا، قابل تحقق نبود. توجه به این نکته در آموزش کمیک، چه در بخش خلاقیتهای داستانی و ادبی و چه در بخش هنر تصویرگری، میتواند تفاوت جدی و لازم را ایجاد کند.
∎