به گزارش ایرنا زندگی- سارا ۶ سال سن دارد و چند ماهی است که وانمود میکند پسر است،تیشرتهایش با رباتها و دزدان دریایی تزئین شده، کفشهای پسرانه میپوشید و اسباببازیهای مورد علاقهاش تفنگها، دزدان دریایی و هیولاها است. او از پوشیدن لباس صورتی امتناع میکرد و گاهی اوقات به پوشیدن لباس زرد رضایت میدهد، و برای خودش دلیل میآورد که «پسرها و دخترها زرد میپوشند ». او حتی خودش را در پیشدبستانی «سهیل» معرفی کرده است.
ماهان ۵ ساله، دوست ندارد موهایش را کوتاه کند، همیشه موهایش را با کش صورتی می بندد، عاشق رنگ صورتی است و یونی کورن و کیتی شخصیت های مورد علاقه کارتونی اش است. موقع بازی بیشتر وقتها آشپزی می کند و برای عروسکهایش نقش مادر را بازی می کند، بیشتر وقتها کفشهای پاشنه بلند مادرش را به پا می کند، با چادر نماز می خواند و دوست دارد او را هدی صدا کنند.
شاید شما بین فرزندان خود شاهد رفتارهای اینچنینی باشید گاهی بیش از حد به آن بی توجهی می کنید و یا گاهی واکنشهای سختی نشان می دهید. اما به راستی سرچشمه چنین رفتارهایی چیست و چگونه باید به بازیهای جنسیتی و ابراز هویت متفاوت واکنش نشان دهیم؟ در این خصوص با ندا اسلامی، روانشناس کودک و نوجوان و روان درمانگر به گفت وگو نشستیم.
سن ۳ تا ۶ سالگی، آغاز تقلید جنسیتی
ندا اسلامی تقلید از جنس مخالف در کودکان را دغدغه این روزهای خیلی از والدین دانست و گفت: تقلید ار جنس مخالف یعنی دخترانی که ادای پسران را در می آورند، پوشش شان و نحوه عملکردشان پسرانه است و یا پسرانی که وانمود می کنند دختر هستند. والدین باید بدانند که سن ۳ تا ۶ سالگی یکی از مهم ترین سنین در رشد فرزند است. در این سن کودک برای اولین بار متوجه تفاوت های جنسیتی شده و شروع به نقش پذیری می کنند. در این سن کودکان شروع به تقلید از والدین میکنند.
در سن ۳ تا ۶ سالگی هر مادر باید با دخترش و هر پسر باید با پدرش ارتباط خوبی داشته باشد
در فرآیند الگو پذیری و تقلید در کودکان، علاوه بر اینکه یک رفتار خاص صورت می گیرد، کودک با والدین یا کسی که مورد توجه اوست، ارتباط عاطفی عمیق برقرار می کند. کودک در این فرآیند ، الگوهای رفتاری نظیر راه رفتن، صحبت کردن ، لباس پوشیدن و… که شباهت به رفتار والدین خود دارد را در جریان رشد می آموزد. بنابراین به هر دلیلی اگر مادر رفتار مردانه داشته باشد یا حضور فیزیکی کمرنگی داشته باشد و به اندازه کافی ارتباط خوبی با فرزندش نداشته باشد، دختر ناخواسته به جای اینکه از مادر تقلید کند، از پدر الگو میگیرد و به لحاظ حرف زدن، رفتار کردن و لباس پوشیدن از پدر تقلید میکند. لباس پسرانه می پوشد، موهایش را پسرانه درست میکند و تمایل به بازی کردن با پسرها را دارد.
این بچه ها زمانی که به سن بلوغ می رسند در ارتباط با جنس مخالف دچار مشکل می شوند و ممکن است در ازدواجشان هم دچار مشکل شوند. با توجه به این توضیحات در سن ۳ تا ۶ سالگی هر مادر باید با دخترش و هر پسر باید با پدرش ارتباط خوبی داشته باشد. برای مثال زمانی که یک دختر همراه مادر به مهمانیهای زنانه میرود، اگر در یک رنج سنی ، ژستهای مادر را تقلید میکند، اجازه دهیم حس زنانه را در خودش تقویت کند.
الگو پذیری و تقلید از جنس مخالف نوعی دفاع روانی
این روان درمانگر گاهی تقلید از جنس مخالف را نوعی دفاع روانی دانست و ادامه داد: گاهی فرد برای کنار آمدن با اضطراب یا احساسات سرکوبشده، خودش رو شبیه کسی میکند که در تضاد با آن احساسات قرار دارد.
همانندسازی معکوس لزوماً نشانهی مشکل روانی یا گرایش جنسی خاص نیست، بلکه میتواند یک فاز موقتی، سبک زندگی یا انتخاب شخصی باشد
دختری که مدل مو، لباس و رفتارهای پسرانه دارد، گاهی در حال کشف خودش است یا صرفاً از این سبک خوشش می آید. پسری که ظاهری زنانه دارد مثلاً آرایش میکند، ممکن است در حال بیان هویت خودش باشد یا صرفاً حس زیباییشناسی متفاوتی داشته باشد.
نکته مهم این است که نباید بهسرعت در مورد افراد قضاوت کرد. الگو پذیری و تقلید از جنس مخالف همیشه به معنای مشکل روانی یا گرایش جنسی خاصی نیست. گاهی فقط یک فاز موقتی، سبک زندگی یا انتخاب شخصی است.
نقش والدین در تقلید از جنس مخالف
اسلامی در بررسی نقش والدین در الگو پذیری طبیعی گفت: در روانشناسی رشد، کودک معمولاً با والد همجنس خود همانندسازی میکند. پسر با پدر، دختر با مادر. چنانچه کودک در این فرآیند دچار مشکل شود، مثلاً پدر غایب باشد، یا مادر خیلی سلطهگر یا کنترلگر باشد، ممکن است کودک به سمت تقلید با والد غیرهمجنس برود. مثلاپسر بچهای که پدر ندارد و بیشتر وقتش را با مادر میگذراند، ممکن است ناخودآگاه از مادر الگو بگیرد و ویژگیهای زنانه پیدا کند.
کلام و رفتار والدین در همانند سازی های جنسیتی بسیار موثر است
وی در پاسخ به این سوال که آیا روابط عاطفی سرد یا ناسالم در این روند موثر است گفت: وقتی رابطه کودک با والد همجنسش دچار تنش یا طرد شدگی باشد، کودک ممکن است از تقلید با آن جنس صرفنظر کند. مثلا دختری که مادرش دائماً او را سرزنش میکند و محبت نمیکند، ممکن است به جای اینکه از او الگو بگیرد، سعی می کند مثل پسرها شود.پسری که توسط پدرش تحقیر میشود، ممکن است از ویژگیهای مردانه فاصله بگیرد.
این روانشناس در بیان میزان تاثیر نقش جنسیتی در الگو پذیری موفق اظهار داشت: والدین با رفتارهای خود نشان میدهند که «زن بودن» یا «مرد بودن» به چه معنی است. اگر این الگوها خیلی محدود، سختگیرانه یا حتی ناسالم باشند، کودک ممکن است از آن نقش فرار کند. مثلا مادری که همیشه نقش قربانی را بازی میکند و میگوید "زن بودن یعنی زجر کشیدن"، این کلام ممکن است باعث شود دخترش از زن بودن متنفر شود. پدری که مرد بودن را با خشونت، بیاحساسی یا تحقیر زنان یکی میداند، ممکن است باعث دور شدن پسر از نقش مردانه شود. بنابراین کلام و رفتار والدین در الگو پذیری جنسیتی کودکان بسیار موثر است.