کودکان، میراث زنده هر ملتی هستند؛ سفیران بیصدا اما پرشکوه تمدن، تاریخ و فرهنگ یک سرزمین. کودکانی که امروز در حیاط مدرسهها میدوند، فردا نگهبانان خاک و هویت و شرافت ملی خواهند بود. در جهانی که هر روز، مرزهای فرهنگی بهواسطه شبکههای اجتماعی، رسانههای جهانی و فشارهای بیرونی کمرنگتر میشود، آموزش فرهنگ ملی و تقویت هویت ایرانی، نه فقط یک انتخاب آموزشی، بلکه یک تکلیف انسانی، یک حق مسلم و بنیادین بشری است.
چه کرامتی والاتر از آنکه کودک ایرانی، با داستانهای فردوسی، آوازهای لری، افسانههای ترکمنی و اشعار حافظ، به دنیای پهناور خویش قدم بگذارد
فرهنگ ملی، شناسنامه روح یک ملت است. این فرهنگ، ترکیبی از زبان، هنر، تاریخ، آیینها، ادبیات و ارزشهای مشترکی است که نسلها را به هم پیوند میدهد و آنها را در برابر هجمههای فرهنگی بیریشه جهانی، واکسینه میکند. از منظر حقوقی، اسناد بینالمللی همچون کنوانسیون حقوق کودک به صراحت تاکید میکنند که هر کودک حق دارد هویت فرهنگی خود را بشناسد و در فضایی رشد کند که او را به ریشههایش متصل سازد. همین حق، بر عهده دولتها و خانوادهها وظیفهای خطیر قرار میدهد تا با عشق، خرد و آگاهی، کودکان را با قصهها، حماسهها، افسانهها و سنتهای ملی آشنا کنند.
بدون تردید، ملتی که کودکانش را به ریشههایش متصل نکند، همچون درختی خواهد بود که در اولین طوفان فرو میافتد. کودک بدون هویت ملی، روحی بیلنگر در دریای پرهیاهوی جهانی شدن است؛ آماده برای غرق شدن در موجهای بیچهره مصرفگرایی و بیهویتی. کودکان حق دارند در فضایی پرورش پیدا کنند که به هویت، زبان، فرهنگ و ارزشهای بومیشان احترام گذاشته شود (مواد ۲۹ و ۳۰ پیماننامه حقوق کودک). این حق، فراتر از یک امتیاز آموزشی یا اجتماعی، بهعنوان یک حق بشری شناخته میشود. همچنین، میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (۱۹۶۶)، آموزش را وسیلهای برای توسعه کامل شخصیت انسان و احساس کرامت او میداند. چه کرامتی والاتر از آنکه کودک ایرانی، با داستانهای فردوسی، آوازهای لری، افسانههای ترکمنی و اشعار حافظ، به دنیای پهناور خویش قدم بگذارد و بداند که به کدامین ریشهها وصل است؟

هویت ملی، ستون فقرات روان کودک ایرانی است
حس تعلق به یک وطن، از کودک موجودی مقاوم، امیدوار و مسئول میسازد. کودکی که بداند ریشهاش در کدام خاک است، در برابر طوفان تبلیغات جهانی، ایستاده و محکم خواهد بود. تقویت هویت ملی، نه تنها او را از خطر گسست فرهنگی و خودباختگی محافظت میکند، بلکه زمینهساز اعتمادبهنفس، غیرت ملی، مسئولیتپذیری و احترام به ارزشهای مشترک میشود. به بیان سادهتر، هویت ملی، ستون فقرات روان کودک ایرانی است. همانطور که بدن نیاز به تغذیه سالم دارد، روح کودک نیز به غذاهای فرهنگی و ملی نیازمند است.
همانطور که بدن نیاز به تغذیه سالم دارد، روح کودک نیز به غذاهای فرهنگی و ملی نیازمند است
یک ملت زمانی پا برجا میماند که نسلهای جدید، نهتنها کشور را جغرافیایی برای زیستن، بلکه خانهای برای عشقورزی بدانند. آموزش فرهنگ ملی به کودکان، سرمایهگذاری بلندمدتی است که مانع فروپاشی سرمایه اجتماعی و همبستگی ملی در آینده میشود. کودکانی که با قصههای کهن، سرودهای ملی و جشنهای بومی پرورش مییابند، در آینده شهروندانی خواهند بود که به میراث نیاکان خود احترام میگذارند و با شوق، پرچم ایران را برافراشته نگاه میدارند.
اگر بپذیریم که کودکان امروز، معماران فردای این سرزمیناند، آنگاه درمییابیم که آموزش فرهنگ ملی، مهمترین سلاح نرم برای حفظ استقلال، عزت، و پایداری اجتماعی و فرهنگی ایران است. هویت ملی، به کودکان ما اعتماد به نفس، غیرت، مسئولیتپذیری و حس تعلق به یک خانه مشترک میبخشد؛ خانهای به وسعت تمام تاریخ و تمدن ایران.
ایران، داستانی هزار ساله است؛ افسانهای پرشکوه از رستمها و سهرابها، از کوروشها و خیامها، از دختران قهرمان و پسران سلحشور. این داستان، نیاز به راویانی دارد که با شجاعت، صداقت و عشق، آن را به گوش نسل آینده برسانند. بیایید در برابر طوفان بیریشهسازی جهانی، با پرورش روح ایرانی در کودکان، سد بسازیم. بیایید به جای تربیت مصرفکنندگان بیهویت، قهرمانانی تربیت کنیم که فردا، پرچم ایران را با افتخار، محبت و آگاهی برافراشته نگاه دارند.
فراموش نکنیم: ایران، باغی است که ریشههایش در دل کودکان جاری است. هر چه این ریشهها محکمتر، فردا سبزتر و سرافرازتر. ایران، خانه کودکان ماست؛ بیایید ستونهای این خانه را از جنس فرهنگ، مهر و هویت ملی بسازیم.
* حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان