به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، اخیراً مقالهای در شبکه خبری ایبیسی مدعی شد که «استرالیاییها، به ویژه مردان، کمتر از همیشه کتاب میخوانند» و دادهها نشان میدهد زنان بهطور متوسط در تمامی گروههای سنی بیش از مردان مطالعه میکنند. این ادعا در مقالهای تحلیلی در روزنامه Age بازتاب یافت که تیتر آن چنین بود: «مردان جوان کتاب نمیخوانند – این دلایل آن است» و در آن آمده بود: «درصد مردانی که حتی یک کتاب هم مطالعه میکنند، بسیار پایین است.»
اما آیا واقعاً مردان دیگر کتاب نمیخوانند؟ آیا میزان مطالعه در کل کاهش یافته است؟ و نسبت مطالعه میان زنان و مردان چگونه است؟
تحقیقات نشان میدهد که میزان مطالعه کاهش یافته و زنان بهطور کلی بیش از مردان مطالعه میکنند، هرچند این اختلاف معمولاً بین ۷ تا ۱۱ درصد است. روشهای مختلف نظرسنجی هم متفاوت هستند؛ بهعنوان مثال، نظرسنجی مشارکت هنری ملی (NAPS) تنها مطالعه رمان، شعر، تخیلی خلاق و داستان کوتاه را در ۱۲ ماه گذشته لحاظ میکند. در این دادهها، جوانان نرخ مشارکت مطالعه بالاتری نسبت به برخی گروههای سنی مسنتر دارند.
محققان دانشگاه ملبورن طی نظرسنجیهای مختلفی از اقشار مختلف طی سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۰ درباره نوع مطالعه کتابها، مجلات و روزنامهها پرسیدند. نتایج نشان میدهد که میزان مطالعه کتاب کاهش یافته و بخش قابل توجهی از افراد بهطور کامل مطالعه را کنار گذاشتهاند.
تقسیم دادهها بر اساس جنسیت نشان میدهد که این روند کاهش هم در مردان و هم در زنان مشاهده شده و اختلاف میان آنها با دیگر نظرسنجیها همخوانی دارد. با این حال، مردان بیشتر از زنان اخبار و مجلات را مطالعه میکنند. تفاوت در فرمت مطالعه نیز در سایر دادهها دیده میشود؛ زنان در همه بخشها بیش از مردان مطالعه دارند، به جز رمانهای گرافیکی و کمیکها.
با وجود تفاوتهای فرمت و روشهای سنجش، کاهش مطالعه در تمامی گروههای سنی دیده میشود، اگرچه در سالمندان میزان کاهش کمتر است.
بهطور کلی، آمار مطالعه وابسته به نحوه طرح سوال است. چندین نظرسنجی نشان میدهند که بخش قابل توجهی از مردان هنوز مطالعه میکنند، هرچند کمتر از گذشته. بنابراین، اگر بحرانی در کاهش مطالعه وجود دارد، هم مردان و زنان و هم نوجوانان و بزرگسالان را تحت تاثیر قرار میدهد.
آنا بورکی، رئیس گروه پژوهش و ترویج مطالعه در دولت استرالیا (Australia Reads) تاکید میکند که تمرکز صرف بر مردان، راهبردی نادرست است: «مسئله اصلی، روند نزولی مطالعه در کل جمعیت است. تمرکز بیش از حد بر تفکیک جنسیتی، ما را به بحثهای غیرسازنده درباره کتابهای پسرانه و دخترانه میکشاند که اساساً وجود ندارد.»
بورکی دو جنبه را مهم میداند: پاسخ دولت و اقدام شخصی. از نظر دولت، کمبود دادههای دقیق و قابل اعتماد درباره رفتار مطالعه، مشکل اصلی است و میتوان با تدوین یک استراتژی ملی مطالعه و بودجهگذاری برای رصد سالانه، این کمبود را جبران کرد.
از منظر شخصی، بورکی خواستار افزایش گفتگو و دیده شدن مطالعه و کتاب است: «باید ادبیات را از فضای محدود کتاب خارج کنیم و بپرسیم در حال حاضر چه چیزی را دوست داریم. این علاقه را تا حد امکان نمایان کنیم؛ مطالعه کنیم، از دیگران درباره مطالعه بپرسیم و آن را در جامعه دیدهپذیر کنیم.»
به عنوان یک جمع بندی باید گفت که مردان هنوز مطالعه میکنند، اما کاهش مطالعه در کل جمعیت واقعیت دارد. تمرکز صرف بر جنسیت، راه حل نیست؛ تقویت فرهنگ مطالعه و ایجاد دسترسی و دیده شدن آن در جامعه، کلید رفع این بحران است.
∎