شناسهٔ خبر: 74489591 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

نشنال اینترست رابطه تهران با هیات حاکمه سرپرستی افغانستان را بررسی کرد؛

موازنه‌گری ایران در رابطه با طالبان/ چرا تهران رویکردی محتاطانه در پیش گرفته‌است

تهران-ایرنا- با بالاگرفتن تنش میان هیات حاکمه سرپرستی افغانستان و پاکستان و تلاش چین برای ایجاد مصالحه میان این دو همسایه در کنار شناسائی رسمی این هیات حاکمه توسط روسیه، رابطه ایران با افغانستان در سایه این دو تحول جدید مورد توجه رسانه‌های بسیاری قرار گرفته است.

صاحب‌خبر -

به گزارش سیاست خارجی ایرنا، سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در تازه‌ترین گفت و گو با خبرگزاری ایرنا ضمن تشریح رویکرد تهران نسبت به هیات حاکمه سرپرستی افغانستان با اذعان به اینکه تهران رابطه نزدیکی با طالبان دارد همزمان تصریح کرده که ایران تا شناسایی رسمی این حکومت فاصله دارد. اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت خارجه ایران نیز تاکنون چندبار در پاسخ به این پرسش خبرنگاران ضمن اشاره به اینکه نمی‌توان ارتباطی میان شناسائی طالبان توسط روسیه و زمانبندی مدنظر تهران برای این شناسایی ایجاد کرد تاکید داشت که ایران در زمان مقتضی و مناسب در این خصوص تصمیم‌گیری خواهدکرد.

«نشنال اینترست» در تازه‌ترین نوشتار به فرصت‌ها و چالش‌های رابطه ایران با طالبان پرداخته و می‌نویسد: به رسمیت شناختن رسمی «امارت اسلامی افغانستان» از سوی روسیه در اوایل ژوئیه امید محتاطانه‌ای در کابل برانگیخته است؛ جایی که مقامات طالبان امیدوارند این موضوع نشانه‌ای از تغییر نگرش بین‌المللی باشد، هرچند تعامل گسترده‌تر همچنان بعید به نظر می‌رسد. با توجه به تثبیت قدرت طالبان، این خوش‌بینی ممکن است بی‌دلیل نباشد.

برخی کشورهای غیرغربیِ نزدیک به مسکو شاید در نهایت از الگوی روسیه پیروی کنند. در میان آنها، ایران موردی جالب توجه است. با توجه به منافع مشترک تهران و کابل، به‌ویژه در مقابله با برخی گروه‌های افراطیِ که دشمن مشترک دو طرف محسوب می‌شوند، پرسش درباره اینکه آیا و چه زمانی ایران طالبان را به رسمیت خواهد شناخت، قابل تأمل است.

می‌توان گفت اقدام روسیه احتمال پیروی ایران را افزایش می‌دهد. بااین‌حال باید به محدودیت‌های رابطه ایران و روسیه نیز توجه کرد. هرچند دو کشور به هم نزدیک‌تر شده‌اند اما این رابطه بیشتر شراکتی عمل‌گرایانه است تا یک اتحاد رسمی.

منافع استراتژیک ایران و روسیه همیشه همسو نیستند و این واگرایی در موضوع به رسمیت شناختن طالبان به‌ویژه اهمیت دارد. تصمیم مسکو بر پایه محاسبات خاص خود درباره افغانستانِ پس از اشغال گرفته شد. اگر ایران نیز گام مشابهی بردارد، مبنای آن منافع و اولویت‌های ژئوپولیتیک خاص خود خواهد بود.

رابطه پرفراز و فرود تهران با طالبان

نویسندگان این مطلب در ادامه نگاهی به رابطه ایران با طالبان در گذاری تاریخی انداخته و می‌نویسند: رابطه تهران با طالبان فراز و نشیب‌های بسیاری داشته است؛ از نزدیک شدن به جنگ در سال ۱۹۹۸ تا دعوت از طالبان به تهران در حالی که هنوز با دولت وقت افغانستان در جنگ بودند. با ظهور شاخه داعش خراسان در سال‌های ۲۰۱۴-۲۰۱۵ گروهی بسیار خشن‌تر از طالبان و ضعف دولت مرکزی افغانستان، ایران به‌تدریج به سمت طالبان متمایل شد.

از زمان بازگشت طالبان به قدرت در ۲۰۲۱، این گروه رویکرد خصمانه علنی علیه ایران نداشته و تهران نیز تلاش جدی برای تضعیف امارت اسلامی در افغانستان پس از آمریکا نکرده است. بااین‌حال تنش‌های پنهان باقی است و تهران ترجیح می‌دهد روابطی محتاطانه و غیرایدئولوژیک، محدود به کانال‌های امنیتی و اطلاعاتی غیررسمی داشته باشد تا به رسمیت شناختن دیپلماتیک. این احتیاط حساب‌شده نوعی موازنه‌گری است که ثبات و نفوذ را بدون شتاب‌زدگی در تأیید رسمی در اولویت قرار می‌دهد.

مرز مشترک، مشکلات مشترک

چالش‌های ایران با همسایه شرقی‌اش متعدد است. داعش خراسان تهدیدی جدی برای هر دو محسوب می‌شود. ایران از مسیر ترانزیت افغانستان که همچنان گذرگاه اصلی تریاک به اروپا و فراتر است، آسیب می‌بیند. اختلاف بر سر آب‌های مرزی نیز از مسائل کلیدی است.

تهدید فرامرزی داعش خراسان مهم‌ترین دلیل ایران برای تعامل با طالبان بوده، هرچند بی‌اعتمادی و اختلاف ایدئولوژیک عمیق وجود دارد. سیاستمداران ایرانی ثبات افغانستان تحت حکومت طالبان را بر فروپاشی احتمالی دولت که می‌تواند داعش را تقویت کند، ترجیح می‌دهند.

افغانستان همچنان کانون فعالیت گروه‌های متعدد سنی افراطی است. داعش خراسان با وجود شکست‌های میدانی، همچنان توان اجرای حملات بزرگ را دارد، از جمله حمله مرگبار به سالن کنسرت مسکو در مارس ۲۰۲۴ و چندین حمله در داخل ایران. این گروه همچنین جذب نیرو در میان تاجیک‌ها و جوامع آسیای مرکزی را شدت بخشیده است. شبکه حقانی و گروه‌های سلفی تندرو نیز همچنان فعال‌اند.

بازگشت طالبان به قدرت محیط امنیتی را به شدت تغییر داده است. هرچند طالبان مدعی مخالفت با داعش خراسان‌اند، اما حکمرانی آنها فضایی برای بازسازماندهی گروه‌های افراطی ایجاد کرده است. ایران تعامل غیررسمی با طالبان را ابزاری برای مدیریت مرز، جمع‌آوری اطلاعات و مهار نفوذ افراطی‌ها می‌داند.

رودخانه‌های خشک، تنش‌های فزاینده

اختلاف آب میان ایران و افغانستان بر سر رود هیرمند است. معاهده ۱۹۷۳ سهم ثابتی برای ایران تعیین کرده، اما اجرای آن پرنوسان بوده است. تغییرات اقلیمی، خشکسالی و سدسازی‌های افغانستان بر تنش‌ها افزوده است. ایران به‌عنوان کشور پایین‌دست در موقعیت ضعیف‌تری قرار دارد و طالبان با در اختیار داشتن سرچشمه و سدها، قادر به قطع یا تنظیم جریان آب به ایران هستند.

ایران سال‌ها سیاست دوگانه‌ای در قبال افغانستان دنبال کرد: همزمان با دولت مورد حمایت غرب رابطه داشت و کانال‌هایی با طالبان نیز ایجاد کرده بود. هدف، حفظ نفوذ و اهرم فشار در موضوع آب بود. اما مسدود شدن آب هیرمند توسط طالبان در سال‌های اخیر نشان داد که سرمایه‌گذاری دیپلماتیک ایران چندان نتیجه‌ای نداشته است.

افغانستان، قدرت متزلزل و بافت اجتماعی فرسوده

شمولیت یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های افغانستان است. طالبان پس از بازگشت به قدرت وعده حکومت فراگیر دادند، اما عملاً گروه‌های قومی، جناح‌های سیاسی و زنان را کنار گذاشته‌اند. هزاره‌های شیعه به‌ویژه قربانی حملات مداوم داعش خراسان و گاه طالبان‌اند. تاجیک‌ها نیز نفوذ سیاسی خود را از دست داده‌اند.

زنان بیشترین طردشدگی را تجربه کرده‌اند: ممنوعیت تحصیل دختران بالای دبستان، حذف زنان از بیشتر مشاغل و محدودیت در رفت‌وآمد. این سیاست‌ها، مشروعیت ادعایی طالبان را زیر سؤال می‌برد.

ایران گهگاه درباره وضعیت هزاره‌ها ابراز نگرانی کرده اما این موضوع را به اولویت اصلی سیاست خارجی خود تبدیل نکرده است. منافع ژئوپولیتیک مانع از آن می‌شود که تهران بیش از حد بر اختلافات مذهبی یا قومی تأکید کند.

بازگشت‌های اجباری: پیامدهای اخراج افغان‌ها

ایران مدت‌ها میزبان میلیون‌ها افغان بوده است. اما پس از درگیری ۱۲ روزه ایران و اسرائیل در ژوئن ۲۰۲۵، تهران موجی از اخراج گسترده افغان‌ها را آغاز کرد.

طالبان خواهان بازگشت افغان‌ها به کشور بوده‌اند، اما بر بازگشت تدریجی و مدیریت‌شده تأکید دارند. افغانستان با ضعف نهادی و بحران اقتصادی توان جذب گسترده بازگشت‌کنندگان را ندارد. این روند به منبع تنش در روابط تهران و کابل تبدیل شده است.

تهران از اینجا به کجا می‌رود؟

نویسندگان این مطلب در ادامه می‌نویسند: به رسمیت شناختن رسمی طالبان از سوی ایران ممکن است، اما نه به این زودی. تهران احتمالاً منتظر اقدام کشورهایی مانند چین یا ازبکستان خواهد بود تا در زمره نخستین ها نباشد. در این مدت همکاری‌های امنیتی، تجاری و ضدتروریسم غیررسمی ادامه خواهد داشت.

همچنین ایران رفتار روسیه در روابط رسمی با طالبان را با دقت رصد خواهد کرد و آن را معیاری برای تصمیمات آینده خود قرار خواهد داد. تا آن زمان، رابطه ایران با طالبان محتاطانه، غیررسمی و مبتنی بر منافع خواهد بود؛ روابطی که انعطاف می‌آورد بدون آنکه به تأیید کامل منجر شود.