شناسهٔ خبر: 74486356 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

چگونه آثار بیژن نجدی را بخوانیم؟

تهران- ایرنا- بیژن نجدی از جمله نویسندگانی است که خواندن آثارش، مطالعه داستان نیست، تماشای جهان از دریچه شعر است، لمس زندگی از زاویه‌ای تازه، برای گام نهادن در جهان او، کوله‌ای از شاعرانه‌ها بردارید.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، پیشگامان ادبیات مدرن فارسی تنها نویسندگانی نیستند که ساختار روایت را تغییر دادند؛ برخی، مانند بیژن نجدی، با زبانی شاعرانه در مرز شعر و داستان، مسیر جدیدی در ادبیات معاصر ایران گشودند. نجدی نه‌فقط نثر را وارد دنیای تصویر و احساس کرد، بلکه با آرامش و عمق بی‌حاشیه، راه را برای تجربه‌هایی انسانی و شاعرانه هموار کرد، او را می‌توان صدای شاعرانه‌ داستان‌نویسی مدرن ایران دانست.

در زمان حیاتش تنها توانست مجموعه‌ داستان «یوزپلنگانی که با من دویده‌اند» را منتشر و با تنها اثرش جایزه «قلم زرین» گردون را در سال ۱۳۷۴ کسب کرد. دیگر آثارش چون «دوباره از همان خیابان‌ها»، «داستان‌های ناتمام» و چند دفتر شعر پس از مرگ توسط همسرش به چاپ رسیدند.

نجدی را غالباً نویسنده‌ای پست‌مدرن معرفی کرده‌اند، کسی که با رئالیسم جادویی (واقع‌گرایی جادویی)، استعاره و تصویرسازی ذهنی، زبان فارسی معاصر را غنی‌تر کرد و با زندگی کوتاهش تأثیر بزرگی بر داستان‌نویسی فارسی داشت.

بیژن نجدی؛ یک نویسنده شاعر

پیچیدگی اصلی در آثار بیژن نجدی را می‌توان در ترکیب چند لایه‌ از فرم و زبان او خلاصه کرد؛ جایی که داستان‌نویسی با شاعرانگی، خیال با واقعیت و ساختار مدرن با پسامدرن در هم می‌آمیزد تا روایت شگفت را بیافریند.

نجدی با ترکیب شعر و داستان، سبکی نو خلق کرد، فضای خیال‌انگیز داستان‌هایش، نوعی از شعر گفتار را به یاد می‌آورد که گویی سبک داستان‌نگاری او از قالب‌های معمول داستان‌نویسی می‌گریزد و در میان اساطیر و پری‌واره‌ها گام برمی‌دارد، گاهی به رئالیسم جادویی تنه می‌زند و گاهی از جام سوررئالیسم می‌نوشد.

نجدی به‌خوبی روایت خطی را به چالش می‌کشد و از شگردهایی مانند فاصله‌گذاری یا گسست در روایت تا بیان هم‌زمان گذشته و حال، بهره می‌گیرد، این‌ تکنیک‌ها باعث می‌شوند روایت او چندلایه و پیچیده شود. او در آثارش از ویژگی‌های پسامدرن مانند «عدم‌قطعیت»، «تناقض در زاویه دید»، «زمان و خط روایت شکننده»، و «فراداستان» استفاده کرده است. این عناصر، داستان‌ را به متنی لایه‌دار و پیچیده تبدیل کرده‌اند.

نجدی با شخصیت‌بخشی به اشیاء و آشنایی‌زدایی از آنچه آشناست، معنا را به حوزه استعاره و شاعرانه هدایت می‌کند و حتی اشیای بی‌جان در آثار او هویت می‌یابند. در آثار نجدی، دوگانه‌هایی چون سنت در برابر مدرنیته، طبیعت در برابر تکنولوژی و...، به روشنی متقابل هستند، به همین دلیل ریشه‌های اساطیری فرهنگ ایرانی در داستان‌های همواره به چشم می‌خورد.

چگونه آثار بیژن نجدی را بخوانیم؟

چگونه آثار بیژن نجدی را بخوانیم؟

بیژن نجدی اگرچه تنها با یک کتاب داستانی به شهرت رسید، اما میراثی ماندگار بر جای گذاشت. او با نثر شاعرانه و تصویری خود، ادبیات داستانی ایران را به سوی تجربه‌ای تازه برد؛ تجربه‌ای که در آن شعر و داستان با هم پیوند می‌خورند.

برای درک زبان شاعرانه و توصیفات ادبی حوصله کنید: نجدی با استعاره‌های خلاقانه، تشبیهات خیال‌انگیز و تصاویر رویاگون، احساسات خواننده را درگیر می‌کند، در آثار او، درک شاعرانگی به اندازه درک محتوا اهمیت دارد. بهتر است متن را با حوصله بخوانید و به تصویرسازی‌ها، ریتم کلمات و جنس استعاره‌ها توجه کنید.

با ساختار روایی پست‌مدرن همراهی کنید: نجدی با روایت‌های غیرخطی، پایان‌های باز و ساختارهای متعدد، خواننده را به مشارکت کنشگرانه دعوت می‌کند: او انواع پایان‌های داستانی مانند پایان باز، پایان‌های متعدد (multiple endings)، پایان‌های احتمالی یا مصنوعی را به کار می‌گیرد که فهم ما را ژرف‌تر و فعال‌تر می‌کنند. فضاسازی در آثارش غالباً بدون انسجام خطی اما با انسجام احساسی و تصویری چیده می‌شود. خود را برای پایان‌های نامعمول آماده کنید.

چگونه آثار بیژن نجدی را بخوانیم؟

به‌هم ریختگی یا درهم ریختگی‌ها را درک کنید: نجدی در آثارش از سبک گروتسک بهره می‌گیرد؛ در توضیح این سبک آمده است که عناصر اغراق‌آمیز، مضحک، ترسناک و نامتعارف برای به تصویر کشیدن واقعیت استفاده می‌شود. این سبک غالباً با طنز سیاه و تلفیقی از احساسات متضاد همراه است. گروتسک در ادبیات برای نقد اجتماعی، ایجاد شوک و فاصله‌گذاری میان خواننده و اثر استفاده می‌شود. کاری که نجدی در آثارش انجام می‌دهد استفاده از عناصر عجیب، بدن‌های دگرگون شده، فضایی در متن است که واقعیت و خیال را در هم می‌آمیزد. از دوگانگی‌ها و درهم ریختگی‌های حسی هنگام مطالعه آثار نجدی متعجب نشوید، این مهارت نگارنده است.

نشانه‌ها و ارجاعات بینامتنی را پیدا کنید: نجدی در آثارش آگاهانه به اسطوره‌ها، متون کهن و به ویژه شاهنامه ارجاع می‌دهد، می‌توانید برای درک بهتر آثار او این ارتباط‌ را پیدا کنید و ببینید چگونه نشانه‌های بینامتنی، در داستان گسترش می‌یابند.

چگونه آثار بیژن نجدی را بخوانیم؟

از کجا شروع کنیم؟

یوزپلنگانی که با من دویده‌اند؛ اولین، شاخص‌ترین و تنها مجموعه‌ایست که در زمان حیات نویسنده منتشر شد و جایزه قلم زرین را به دست آورد. این کتاب شامل ده داستان کوتاه است که فضایی پست‌مدرن، شاعرانه و سرشار از تصویرسازی دارد و بهترین آغاز برای ورود به دنیای منحصر به فرد نجدی است.

دوباره از همان خیابان‌ها؛ این مجموعه داستان‌ شامل بیست داستان کوتاه است و پس از مرگ نجدی منتشر شد، برخی منتقدان آن را هم‌وزن اثر نخست نجدی نمی‌دانند اما همچنان فضای شاعرانه و تخیلی‌ آن‌ها جذاب و متفاوت است.

داستان‌های ناتمام؛ داستان‌هایی که نجدی نتوانست آن‌ها را کامل کند و حالتی از ناتمامی و خیال را با پس‌زمینه‌ای شاعرانه در خود دارند.

واقعیت رؤیای من است؛ تنها دفتر شعر این نویسنده و موجود در بازار کتاب است.

چگونه آثار بیژن نجدی را بخوانیم؟

تماشای زندگی از نمای نزدیک‌

خواندن آثار بیژن نجدی یادآوری می‌کند که ادبیات تنها روایت داستان نیست، بلکه سفری به درون احساسات و لحظه‌های ناب انسانی است؛ سفری که مخاطب را به دیدن زندگی با نگاهی تازه و عمیق‌تر دعوت می‌کند. نجدی نشان داد که با آثار اندک نیز می‌توان سبکی مستقل و اثرگذار ساخت. او به ادبیات فارسی یادآور شد که سادگی و شاعرانگی، به اندازه پیچیدگی و ساختارشکنی، ارزشمند و زیباست.

بیژن نجدی که بود؟

بیژن نجدی، در ۲۴ آبان ۱۳۲۰ از پدر و مادر گیلانی در خاش زاهدان متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را در رشت گذراند. پس از دریافت دیپلم در سال ۱۳۳۹ وارد دانشسرای عالی تهران شد و در سال ۱۳۴۳ از همان دانشکده در رشته ریاضی فارغ‌التحصیل و با سمت دبیر در دبیرستان‌های لاهیجان مشغول به تدریس شد.

از سال ۱۳۴۵ فعالیت ادبی خود را آغازکرد اما در زمان زندگی خود تنها مجموعه داستان «یوزپلنگانی که با من دویده اند» را در سال ۷۳ منتشر ساخت که در سال ۷۴ جایزه قلم زرین جایزه گردون را به خود اختصاص داد. بقیه آثارش پس از درگذشتش توسط همسرش به چاپ رسید.

چگونه آثار بیژن نجدی را بخوانیم؟

مجموعه داستان «دوباره از همان خیابان‌ها» در سال ۷۹ نیز برگزیده نویسندگان و منتقدان مطبوعات شد. نجدی همچنین در کارنامه ادبی خود، تندیس یادمان بنیاد شعر فراپویان به خاطر برگزیده اشعار دهه هفتاد و لوح افتخار به پاس جان‌سروده ها در پاس داشت آیین‌های ملی و میهنی را دارد.

از وی اشعار گیلکی کمی نیز باقی مانده است.

بیژن نجدی در چهارم شهریور ۱۳۷۶ به علت بیماری سرطان ریه درگذشت. آرامگاه او در شهر لاهیجان در جوار بقعه شیخ زاهد گیلانی قرار دارد.