به گزارش خبرگزاری ایمنا، محمود فرشچیان بیش از هشت دهه از زندگی خود را صرف هنر، خلاقیت و آموزش کرد و در این مسیر، به الگویی تمامعیار برای هنرمندان و عاشقان هنر ایرانی تبدیل شد. او با تلفیق رنگهای زنده و خطوط منحنی و ظریف، نقاشیهایی خلق کرد که نه تنها چشمنواز، بلکه حامل پیامهای عمیق فرهنگی، مذهبی و ملی نیز هستند. آثار او جلوهای از عشق به فرهنگ ایرانی و احترام به ارزشهای معنوی و ملی بود و نشان میدهد که هنر واقعی، همواره با تلاش، تعهد و صداقت همراه است.
فرشچیان در دوران زندگی خود، شاهد تغییرات اجتماعی و فرهنگی بسیاری بود، اما هیچگاه از اصول خود کوتاه نیامد. او باور داشت که هنر باید با اخلاق و انسانیت عجین شود و هر اثر هنری، بازتابی از شخصیت و اندیشه خالق آن باشد. استاد نه تنها نقاشی میکرد، بلکه با دلسوزی و صبر، نسلهای جوان هنرمند را آموزش میداد و آنان را با مبانی هنر، زیباییشناسی و اهمیت اخلاق در هنر آشنا میکرد.
علاقه و عشق بیپایان فرشچیان به هنر و ایران، او را به چنان جایگاهی رساند که هر تابلو و اثرش، علاوه بر زیبایی بصری، حامل پیامهایی از هویت، فرهنگ و تاریخ ایران بود. او با هر رنگ و هر خط، پیامی از صبر، تلاش و احترام به ارزشهای انسانی و ملی را منتقل میکرد. این هنرمند بزرگ، نشان داد که هنر صرفاً یک مهارت فنی نیست، بلکه ابزاری برای انتقال اندیشه، فرهنگ و انسانیت است.
شخصیت فرشچیان نیز به اندازه آثارش درخشان بود. صداقت، تواضع، پاکی نیت و دغدغه برای پیشرفت جوانان و ارتقای هنر، شاخصههایی بودند که او را از بسیاری متمایز میکرد. زندگی او نمونهای از پیوند میان هنر و اخلاق بود؛ الگویی که نشان میدهد تنها با ترکیب مهارت، تلاش و صداقت است که میتوان هنری ماندگار خلق کرد. به همین دلیل، آثار و شخصیت او میراثی برای امروز و منبع الهام و راهنمای نسلهای آینده هنرمندان ایرانی محسوب میشود.
استاد فرشچیان شخصیتی بود که دیگر تکرار نمیشود
در همین راستا منوچهر غیوری، هنرمند و دوست محمود فرشچیان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار میکند: استاد فرشچیان شخصیتی بود که دیگر تکرار نمیشود؛ چه از نظر اخلاق و رفتار، چه از نظر حسن نیت نسبت به دیگران. همه چیز او با اخلاص و در خدمت دیگران بود. نقاشیهایش نیز بینظیر و منحصر به فرد بودند؛ نه اینکه صرفاً تقلید کند یا اثر کسی را کپی کند. او استادی بود که نمونهای مشابه او در جامعه نخواهیم دید. استاد همهچیز را دیده بود و با بزرگان بسیاری همچون عیسی بهادری کار کرده بود و از تجربههای آنها بهره برده بود.
وی میافزاید: محبوبیت استاد فرشچیان بیشتر به خاطر صداقت و اخلاقش بود تا هنرش. وقتی صداقت در انسان باشد، بسیاری از صفات خوب دیگر هم همراهش میآید. ایشان انسانی پاکدل، متواضع و صادق بود و همزمان در هنر نقاشی هم استادی بینظیر به شمار میرفت.
این هنرمند ادامه میدهد: استاد بیش از هشتاد سال بیوقفه تلاش کردند و هیچگاه از کار دست نکشیدند. نسل امروز کمتر اهل تلاش و زحمت است و بیشتر به دنبال راحتی است. ولی استاد فرشچیان همیشه سختکوش بود. دغدغه اصلی او این بود که جوانان پیشرفت کنند و آرامش و آسایش داشته باشند، چرا که معتقد بود وقتی آرامش نباشد، هنر هم به کار نمیآید و هیچ ثمری ندارد.
غیوری در یک خاطرهای از فرشچیان بیان کرد: استاد بسیار تلاشگر بود؛ در طول هشتاد سال فعالیت هنری خود بیش از هفتصد رنگ را تحلیل و تولید کرد. یادم هست یک بار به آکواریوم رفته بود و یک نوع ماهی را دیده بود. وقتی داشت از تجربه اش تعریف میکرد از عظمت خلقت اشک در چشمانش حلقه زده بود و میگفت: «اگر بخواهم رنگ این ماهیها را تجزیه کنم، باید پنجاه سال وقت صررف کنم.»
آثار استاد همانگونه که شاهنامه فردوسی ایرانیان را در برابر بیگانگان متحد میکرد، نیروی انسجامبخش داشت
همچنین مهدی عطریان، هنرمند خوشنویسی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا میگوید: استاد فرشچیان یکی از بزرگانی بود که هر صد سال یک بار جامعه ما چنین شخصیتی را به خود میبیند. در دورانی که ایرانستیزی و اسلامهراسی رواج داشت، او با رنگها و خطوط منحنی و دلربای خود، هویت ایرانی را در برابر جهانیان به نمایش گذاشت. من او را جهادگری میدانم که با قلمش کاری معادل هزار میدان جنگ انجام میداد. با یک تابلو، شاهنامهای نو میآفرید و با اثرش، کار یک دیوان حافظ میکرد.
وی میافزاید: آثار استاد همانگونه که شاهنامه فردوسی ایرانیان را در برابر بیگانگان متحد میکرد، نیروی انسجامبخش داشت. سرچشمه معرفتی او قرآن، احادیث و عرفان ناب ایرانی بود. او توانست این مفاهیم را در نقاشیهایش جاری کند و در عمل، شخصیت واقعی ایرانی و مسلمان را به نمایش بگذارد. خاک اصفهان، زایندهرود و هنرستان هنرهای زیبا، زمینهساز رشد او بودند و با استادانی چون عیسی بهادری پرورش یافت. به همین دلیل علاقه داشت در کنار صائب تبریزی به خاک سپرده شود؛ پیوندی میان شعر، نقاشی و هنر.
این هنرمند ادامه میدهد: وقتی خبرنگاری از استاد درباره آثارشان سوال کرد و پرسید که در قبال کارهایی چون ساخت ضریح حضرت امام حسین (ع) چه میخواهند، استاد پاسخ داد: من چیزی نمیخواهم، من باید چیزی هم از خودم بدهم که توفیق چنین اثری نصیبم شد و خواسته اصلی او این بود که تمامیت ارضی ایران محفوظ بماند و هموطنانش سلامت باشند.
به گزارش ایمنا، محمود فرشچیان تنها یک نقاش نبود؛ او الگویی کامل از تلاش، اخلاق، صداقت و عشق به هنر و فرهنگ ایرانی بود. آثار و زندگی او نشان میدهند که هنر واقعی تنها با ترکیب مهارت، تلاش مستمر و پایبندی به ارزشهای انسانی و اخلاقی شکل میگیرد.
فرشچیان، هم در تابلوهایش و هم در منش خود، به نسل امروز و آینده درس داد که چگونه میتوان با هنر، فرهنگ و هویت یک ملت را ماندگار کرد.