سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – نیلوفر شهسواریان: بیش از ۳۵ سال است که مینویسد؛ از آثار جدی گرفته تا کتابهای طنز برای کودکان و نوجوانان. رفیع افتخار در دنیای واقعی هم ارتباطش را با کودکان و نوجوانان حفظ کرده و سعی میکند با دقت به رفتار بچهها نگاه کند تا در آثارش از آنها استفاده کند. نویسندهی «قد قد قدا و کرم شب تاب»، «خندههای زنجبیلی»، «بنفشهها هم میخندند» از کلیشه خوشش نمیآید و سعی میکند نه آثارش کلیشهای باشد و نه به سوالات کلیشهای پاسخ دهد. با رفیع افتخار در مورد ادبیات طنز کودک و نوجوان و تازهترین رمانش در این حوزه، «پرونده جادوگر قلابی»، که بهتازگی در انتشارات اندیشه مولانا منتشر شده، گفتوگویی کردیم که در ادامه میخوانید.
شخصیت اصلی رمان «پرونده جادوگر قلابی» را چگونه ساختید؟ همه چیز بر اساس تخیلتان بود یا زمینه واقعی هم داشت؟
شخصیتها، ماجراها و کلاً داستان «پرونده جادوگر قلابی» تخیلی و ساخته و پرداخته فکر من است. البته نمود عینی در جامعه من را به فکر نوشتن این رمان انداخت.
جادوگر قلابی در کتاب جدید شما به نوعی ضد اجتماعی است و با لجاجت یا ندانمکاریهایش دردسر درست میکند. فکر میکنید چقدر مخاطب نوجوان امروز با این شخصیت ارتباط برقرار میکند؟
من زیاد اخبار حوادث و صفحات حوادث روزنامهها را دنبال میکنم. در مجامع عمومی هم به رفتار انسانها دقت و توجه دارم. گاهی هنگام تعطیلی مدارس و یا موقع بازی نحوه گفتگو و رفتارهای بچهها با همدیگر را در نظر دارم. گاهی والدین برایم نامه مینویسند و از رفتارهای نامناسب و خرابکاریهای فرزندان خود گله میکنند. رفتارهای ضد اجتماعی در تمامی جوامع، کم و بیش و با شدت و ضعف وجود دارند که گاهی فاجعه میآفرینند. به بچهها و والدین، بهخصوص آنانی که با مشکل رفتارهای ضد اجتماعی فرزندان خود دلمشغولی دارند پیشنهاد میکنم رمان «پرونده جادوگر قلابی» را مطالعه کنند. راه علاج این مساله همان است که در فصل پایانی این کتاب آمده است.
تصویرگریهای کتاب چقدر به جذابیت اثر اضافه کرده و مطابق با ذهنیت شما بوده است؟
تصویرگریهای کتاب را خانم شادی میرهادی برعهده داشتند که بهخوبی از عهده کار برآمدهاند. در آثار مصور، تصویرگر در تعامل با نویسنده است و در این کتاب هم کار، تصویر به تصویر پیش رفت.
شما طنزنویس هستید. قبول دارید که طنزنویسی کار دشواری است؟ مخصوصاً اگر نویسنده فقط نخواهد خواننده را بخنداند و منظورش از طنزنویسی، طرح اندیشهای باشد.
به نکته درستی اشاره کردید. طنزنویسی آنهم طنزی که گزافه و یاوه و لودگی نباشد بسیار سخت و دشوار است؛ خصوصاً که با یک لغزش کلامی یا یک موقعیت با چالشهای گوناگون روبهرو میشوید. بنابراین بسیاری، حتی نویسندههای مستعد طنزنویسی، عطای نوشتن طنز را به لقای آن میبخشند و کلاً از این ژانر صرف نظر میکنند.
کتابهایتان را چند بار بازنویسی میکنید و چه کسی اولین نفری است که بعد از نوشتن آن را میخواند؟
من به ویرایش و چکشکاری اثر بسیار معتقدم و این مورد را بهخصوص به نویسندگان جوان توصیه میکنم. برای خودم اتفاق افتاده که گاهی اثر، بهخصوص رمان را چند بار ویرایش کنم. اولین افرادی که آثارم را میخوانند کارشناسان ناشران هستند که گاهی سر به ۱۵ نفر میزند.
لطفاً چند کتاب کودک و نوجوان فانتزی یا طنز را که به نظرتان جذاب بوده معرفی کنید.
همانطور که عرض کردم خلق اثر طنز بسیار طنز دشوار است؛ بهویژه برای بچهها. برای همین ما در ایران، در حوزه ادبیات کودک، تعداد انگشتشمار نویسنده طنز داریم. در این میان میتوانم به آقای فرهاد حسنزاده اشاره کنم که چون نگینی در وادی طنز کودک و نوجوان میدرخشند.
∎