شناسهٔ خبر: 74449077 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

روایت فعالان فرهنگی شیراز از زیان‌های ناپیدای خاموشی؛

کتابفروشی‌های شیراز در تاریکی چه می‌کنند؟/ کتاب و هنر در بی‌برقی

فارس- وقتی برق می‌رود، نه فقط لامپ‌ها خاموش می‌شوند، که چراغ ذهن‌ها هم کم‌سو می‌شود. در تاریکیِ کتابفروشی‌ها، مشتریان پشت در می‌مانند و آثار هنری بی‌صدا و بی‌نور فراموش می‌شوند. اینجا شیراز است؛ شهری که در روزِ روشن، خاموش است.

صاحب‌خبر -

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): در هفته‌های اخیر، قطعی‌های مکرر برق در شهرهای مختلف ایران به دغدغه‌ای جدی برای اصناف گوناگون بدل شده است. در این میان، کسب‌وکارهای فرهنگی که معمولاً در حاشیه قرار دارند، بیش از پیش با آسیب‌های پنهان و بعضاً غیرقابل جبران مواجه شده‌اند. کتابفروشی‌ها، به‌عنوان یکی از پایه‌های اصلی زیست فرهنگی شهر، از جمله صنوفی هستند که قطعی برق بر کارکرد روزانه، ارتباط با مخاطب و حتی موجودیت‌شان تأثیر گذاشته است.

کسب‌وکارهای فرهنگی بیش از دیگر صنوف به ثبات زیرساختی نیاز دارند، چرا که سرمایه‌گذاری در آن‌ها بر مبنای اعتماد مخاطب و حفظ کیفیت تجربه فرهنگی است. بی‌برقی نه‌تنها فعالیت روزمره را مختل می‌کند، بلکه با ایجاد وقفه در سیستم‌های فروش، امنیت داده‌ها، سرمایش فضا و حتی روشنایی، هویت فضاهای فرهنگی را زیر سؤال می‌برد.

در شهرهایی مثل شیراز که به واسطه پیشینه فرهنگی و گردشگری، کتابفروشی‌ها هنوز نقشی فعال دارند، قطعی برق باعث تعلیق در پویایی اجتماعی این فضاها می‌شود. این وضعیت در درازمدت می‌تواند منجر به افت اعتماد عمومی، کاهش فروش و حتی تعطیلی تدریجی برخی کتابفروشی‌های مستقل شود.

تجربه کتابفروشان شیرازی از بی‌برقی‌ها

«فرهنگ و هنر»، یکی از قدیمی‌ترین کتاب‌فروشی‌های شیراز، در قلب خیابان کریم‌خان زند قرار دارد. مجتبی اسکندری، مدیر این کتابفروشی، با گلایه از وضعیت موجود گفت: ما روزانه دو یا سه نوبت قطعی برق داریم؛ بدون اطلاع قبلی و گاه تا دو ساعت. در این شرایط نه دستگاه کارتخوان کار می‌کند، نه سامانه فروش آنلاین. مشتری می‌آید و دست خالی برمی‌گردد.

او ادامه داد: جدا از مسئله مالی، موضوع مهم‌تر بی‌نظمی ذهنی است که برای ما به‌وجود می‌آید. برنامه‌ریزی برای ثبت سفارش، مدیریت موجودی انبار یا حتی پاسخ به مشتریان آنلاین همه مختل می‌شود. ما کار فرهنگی می‌کنیم، اما این نوع فشارها کم‌کم انگیزه را از بین می‌برد.

در نقطه دیگری از شهر، کتابفروشی «قائم» در میدان دانشجو نیز با چالش‌های مشابهی مواجه است. عجم‌پور، مسئول این کتابفروشی، از تأثیر بی‌برقی بر تجربه مخاطب می‌گوید: «وقتی برق قطع می‌شود، نه هوا مناسب است، نه نور مناسب باقی می‌ماند، نه مشتری دلش می‌خواهد بیشتر بماند یا کتابی را ورق بزند.»

وی با اشاره به تأثیر روانی این وضعیت افزود: خاموشی‌های مکرر نوعی بی‌ثباتی در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند. کتابفروشی دیگر مکانی امن و آرام تلقی نمی‌شود. این خطرناک‌تر از ضرر مالی است، چون مستقیماً بر هویت فرهنگی ما اثر می‌گذارد.

بی‌برقی، خاموشی هنر معاصر؛ روایت یک گالری‌دار

هستی خالدی، مدیر گالری سروناز در شیراز که در سال‌های اخیر تلاش کرده این فضا را به مرکز نمایش آثار هنر معاصر و جایگاهی برای گفت‌وگوی هنری بدل کند، در گفت‌وگو با ایبنا از تأثیر عمیق قطعی برق بر کار گالری‌ها می‌گوید: «برای ما، نور فقط روشنایی نیست؛ بخشی از روایت آثار است. وقتی در ساعت بازدید نمایشگاه‌ها برق قطع می‌شود، مخاطب تجربه‌ای ناقص از اثر پیدا می‌کند. نه نور کنترل‌شده‌ای برای دیدن جزئیات اثر باقی می‌ماند، نه شرایط لازم برای حرکت آزادانه در گالری وجود دارد.»

او تأکید کرد: بسیاری از نمایشگاه‌ها در گالری سروناز به‌گونه‌ای طراحی می‌شوند که عنصر صدا یا ویدئو در آن‌ها نقش کلیدی دارد. در نمایشگاه‌های مولتی‌مدیا، قطع برق یعنی تعطیلی کامل تجربه هنری. مخاطب می‌آید، اما ویدئوها اجرا نمی‌شوند، صداها قطع‌اند و کل مفهوم اثر از بین می‌رود. این فقط یک وقفه فنی نیست، بلکه نوعی بی‌احترامی ناخواسته به مخاطب و هنرمند است.

هستی خالدی همچنین به بُعد اجتماعی گالری اشاره کرد و گفت: برای ما، گالری فقط محل نمایش اثر نیست، بلکه پاتوق فرهنگی است. مخاطب‌ها گاه از شهرهای دیگر می‌آیند یا برنامه‌ریزی زمانی دقیقی دارند. وقتی در همان زمان برق قطع شود، دیگر فرصتی برای جبران نیست. این موضوع، به مرور باعث بی‌اعتمادی عمومی نسبت به برنامه‌های فرهنگی می‌شود.

او در پایان تأکید کرد: گالری‌ها و کتابفروشی‌ها با وجود تفاوت کارکرد، در یک چیز مشترک‌اند: «نیاز به ثبات زیرساختی برای شکل‌گیری تجربه فرهنگی با کیفیت» و این، همان چیزی است که بی‌برقی به سادگی آن را تهدید می‌کند.

افتتاحیه در تاریکی؛ وقتی نور از اثر هنری حذف می‌شود

مریم منوچهری‌فرد، نقاش که اخیراً نمایشگاه انفرادی‌اش در گالری سروناز برگزار شده، در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا از تجربه‌ای تلخ اما رایج در فضای فرهنگی امروز ایران می‌گوید: «افتتاحیه نمایشگاهم با حضور مهمانان برنامه‌ریزی شده بود. اما درست نیم ساعت قبل از آغاز مراسم، برق قطع شد و تا پایان هم برنگشت. نه نورپردازی آثار قابل تنظیم بود، نه موسیقی زمینه، نه حتی تهویه فضا.»

او تأکید کرد: آثار این نمایشگاه از نظر رنگ و بافت، وابستگی زیادی به نور کنترل‌شده داشتند و در تاریکی بخش زیادی از آنچه در ذهن هنرمند بوده، برای مخاطب نامفهوم باقی مانده است. چند مهمان با نور موبایل تابلوها را نگاه می‌کردند؛ صحنه‌ای غم‌انگیز برای کسی که ماه‌ها وقت صرف خلق این آثار کرده. حس کردم بخش بزرگی از تلاشم بی‌ثمر شد.

منوچهری‌فرد معتقد است: تأثیر خاموشی‌ها تنها فنی یا مادی نیست، بلکه ابعاد احساسی و حیثیتی نیز دارد. افتتاحیه برای یک هنرمند، فقط رونمایی از اثر نیست؛ لحظه‌ای است برای ارتباط با مخاطب، دیده‌شدن و شکل‌گیری گفت‌وگو. وقتی این لحظه در تاریکی می‌گذرد، انگار چیزی درونت خاموش می‌شود.

او در پایان از مسئولان فرهنگی خواست که خاموشی‌ها را نه فقط از منظر فنی، بلکه در چارچوب پیامدهای فرهنگی و اجتماعی‌شان ببینند: «ما که همیشه در حاشیه بودیم؛ حالا در خاموشی».

فرهمند تاکید کرد: بی‌توجهی به آثار جانبی بحران‌های زیرساختی، مانند بی‌برقی، می‌تواند سبب فروپاشی تدریجی بدنه ضعیف اما حیاتی کسب‌وکارهای فرهنگی شود. سیاست‌گذاران باید نگاه راهبردی‌تری به پایداری این فضاها داشته باشند.