محمدصالح صدقیان، رئیس مرکز عربی مطالعات ایران در تشریح دلایل خروج نظامیان آمریکا از پایگاه عین الاسد عراق تا ماه آینده میلادی در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: به صورت کلی این اقدام را میتوان از دو زاویه بررسی کرد. زاویه نخست مربوط به تفاهماتی است که میان آمریکاییها و دولت عراق، بهویژه دولت محمدشیاع السودانی، در سال گذشته شکل گرفت. طبق این توافقات قرار شد نیروهای آمریکایی (که شامل دستههای مختلفی از نیروهای مسلح گرفته تا نیروهای آموزشی، مشاورهای، لجستیکی و اداری هستند) تعریف و تفکیک شوند. بر اساس همان تفاهمنامهها مشخص شد که نیروهای رزمی و عملیاتی، همراه با تجهیزات نظامی همچون موشک و هواپیما، باید از عراق خارج شوند اما نیروهای مشاور، آموزشی و لجستیکی برای پشتیبانی ارتش عراق باقی بمانند. در مرحله نخست، مقرر شد که نیروهای رزمی آمریکا از مناطقی همچون فرودگاه بغداد و پایگاه عینالاسد به پایگاه الحریر در اربیل منتقل شوند. سپس، طبق همان توافقات، خروج کامل آنان در ماه آینده (سپتامبر) عملی شود. این بُعد علنی و رسمی ماجراست که نخستوزیر عراق، بهعنوان فرمانده کل قوا، در جریان آن قرار دارد و پنهان نیست.
وی ادامه داد: اما زاویه دوم، جنبه پنهان ماجراست. در این بُعد، تحولات منطقهای و اهداف راهبردی بازیگران مطرح میشود. نتانیاهو بارها از طرح «اسرائیل بزرگ» سخن گفته و نقشههایی هم منتشر شده است که محدوده آن از نیل تا فرات را شامل میشود؛ یعنی بخشهایی از عراق، از جمله نجف و کربلا، ذیل این نقشه قرار میگیرند. افزون بر این، او درباره «خاورمیانه جدید» نیز سخن رانده که در واقع پیوندی با همان ایده اسرائیل بزرگ دارد. کشورهای عربی (از مصر و عربستان گرفته تا عراق، سوریه، لبنان و اردن) همگی این طرح را محکوم کردهاند. زیرا در نقشه اسرائیل بزرگ، دو سوم سوریه، کل لبنان، بخش عمدهای از عراق و حتی بخشهایی از مصر و سودان گنجانده شده است. در عین حال، آمریکاییها نیز اعلام کردهاند که روند خروج نیروهایشان تا سپتامبر تکمیل میشود. همین موضوع باعث شده گمانهزنیها درباره تحولات احتمالی ماه آینده افزایش یابد و برخی میگویند ممکن است اسرائیل جنگی جدید علیه ایران آغاز کند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: برخی دیگر از احتمال شورش داخلی در عراق سخن میگویند؛ مسأله سلاح حزبالله در لبنان و نیز گفتوگوهای احتمالی صلح میان سوریه و اسرائیل نیز در این چارچوب مطرح است. بهطور کلی، فضای منطقه پر از ابهام است و پرسش اصلی این است که آیا خروج نیروهای آمریکا از عراق صرفاً در چارچوب همان تفاهمنامهها است یا در پی تحولات عمیقتری است؟ واقعیت این است که پیشبینی آینده بسیار دشوار است. هماکنون کنفرانسهایی میان آمریکا، کشورهای اروپایی، زلنسکی و حتی ترامپ در حال برگزاری است. ترامپ خود مدعی شده که تاکنون شش جنگ را متوقف کرده است. او همچنین گفته که قصد دارد جنگ اوکراین را هم پایان دهد و حتی ادعای دریافت جایزه نوبل صلح را مطرح کرده است. با این حال، برخی ناظران میگویند اسرائیل در انتظار چراغ سبز ترامپ برای آغاز دوباره جنگ با ایران است. در عراق هم سناریوهای گوناگونی مطرح است که از فعال شدن داعش گرفته تا ایجاد درگیریهای طایفهای را در بر میگیرد که همگی میتوانند بهانهای برای ماندن دوباره آمریکاییها باشند.
وی خاطرنشان کرد: طبق توافق، نیروهای آمریکا قرار است به اقلیم کردستان و پایگاه الحریر منتقل شوند، اما حتی همین جابجایی و کاهش نیرو نیز پیامدهایی برای عراق خواهد داشت. اسرائیل هم نه از عراق و سوریه دست کشیده و نه از لبنان، و بهنظر میرسد قصد دارد از حضور ترامپ در کاخ سفید بیشترین بهره را برای پیشبرد اهدافش ببرد. نتانیاهو صراحتاً اعلام کرده که باید مسیر تحقق اسرائیل بزرگ را ادامه داد و این را هم بر پایه استنادهای دینی و توراتی توجیه میکند. حتی در داخل آمریکا، برخی گروههای مسیحی صهیونیست، همین دیدگاه را دارند. بنابراین، همه نگاهها به ماه آینده یعنی سپتامبر، دوخته شده است؛ ماهی که بسیاری معتقدند تحولات مهمی در خاورمیانه رقم خواهد خورد. اما همچنان همهچیز در هالهای از ابهام است و باید دید سپتامبر چه در خود پنهان دارد.