به گزارش خبرگزاری ایمنا، جمعیت پرشمار مردم و هنرمندان اصفهانی، دوشادوش مسئولان استان و در کنار چهرههایی همچون سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدجواد ظریف وزیر اسبق امور خارجه، نادره رضایی معاون هنری وزارت ارشاد و محمد مهدی اسماعیلی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی عصر امروز _دوشنبه بیست و هفتم مرداد_ در حیاط هنرستان هنرهای زیبای اصفهان گرد هم آمدند تا وداعی باشکوه رقم بخورد.
تابوت استاد فرشچیان، در میان انبوهی از گلها و مزین به پرچم گنبد حضرت علی بن موسی الرضا (ع)، بر دوش همراهان آرام از میان جمعیت میگذرد و اشک و زمزمه فاتحه، فضای هنرستان را پر میکرد. هنرجویان جوان در کنار استادان پیشکسوت ایستادهاند؛ نسلی که خاطره دیروز و امید فردا را به هم پیوند میزند.
قرار است مسیر تشییع از همین مرکز هنری آغاز شود و به سوی آرامگاه صائب تبریزی ادامه پیدا کند، همانجایی که به وصیت استاد، پیکر او در خاک خواهد آرام گرفت و پیوندی دوباره میان نقاشی و شعر، در دل نصفجهان رقم خواهد خورد.
حیاط هنرستان مملو از افرادی است که گرد آمدهاند تا تابلوی آخر زندگی استاد را دیدنیتر کنند. مراسم با سخنرانی مهدی جمالینژاد، استاندار اصفهان آغاز میشود. جمالی نژاد میگوید استاد فرشچیان نه تنها متعلق به اصفهان، بلکه متعلق به سراسر ایران بود؛ هنرمندی که آثارش مرزها را پشت سر گذاشت و نامش در دل تاریخ هنر ایرانی حک شد.
و میافزاید: راز ماندگاری او در این بود که بخشی از وجودش را در جهان به ودیعه گذاشت تا جهانیان هرگز او را از یاد نبرند. ماندگاری زمانی تحقق مییابد که انسان خود را فدای حقیقت کند و روح خویش را در خلق زیباییها جاودانه سازد.
استاندار اصفهان میپرسد: چه کسی میتواند بگوید استاد ما رفته است؟ نگاه کردن به نگارههای استاد کافی است تا حضور زنده و مستمر او را در زندگی و هنر احساس کنیم و دریابیم که روح او همچنان میان ما جاری است.
در ادامه، آواز آشنا و پراحساس حسامالدین سراج حال و هوایی دیگر به مراسم میبخشد و فضایی سرشار از احترام و اندوه را در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان رقم میزند.
سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره استاد فرشچیان میگوید: فرشچیان نابغهای هنرمند بود و در این سخن هیچ اغراقی وجود ندارد. عظمت هنر او تنها در مهارت و خلاقیتش خلاصه نمیشود؛ آنچه او را ماندگار کرده، پیوندش با مردم و تواناییاش در لمس دلهای آنهاست.
وی ادامه میدهد: او هنرمندی مردمی بود کسی که نه فقط در گالریها و موزهها، بلکه در دل خانهها و زندگی روزمره مردم حضور داشت. کمتر هنرمندی پیدا میشود که به اندازه او میان مردم راه یافته باشد و آثارش نه تنها تحسینبرانگیز، بلکه آشنای دلها باشد. فرشچیان، با هر نگاره و هر رنگ و طرحش، جایی برای خود در قلب مردم ساخته بود و یاد و نام او برای همیشه زنده خواهد ماند.
در ادامه، پیام آیتالله مروی، تولیت آستان قدس رضوی، توسط نماینده ایشان قرائت میشود و فضای مراسم را با یاد حرم مطهر امام رضا (ع) غنا میبخشد.
همچنین استاد علیاصغر شاهزیدی با وجود شرایط جسمی دشوار، در این مراسم حاضر میشود و با آوازی دلنشین و پرمعنا در رثای استاد فرشچیان، جمعیت حاضر را تحت تأثیر قرار میدهد. این اجرا نه تنها یاد استاد را گرامی میدارد، بلکه احساسی عمیق از احترام و عشق به هنر و هنرمند در میان حاضرین ایجاد میکند.
در ادامه با حضور بینظیر مردم، حجتالاسلام روضاتی نماز میت را اقامه میکند. جمعیت به اقامه نماز میایستد و «اللهم لا نعلم منه الا خیرا» را با اشک زمزمه میکند. صدای دعا و زمزمههای مردم، گویی با دلهایشان در آمیخته و احترام و ارادت آنان به استاد فرشچیان را به بهترین شکل به نمایش میگذارد.
پس از اقامه نماز، تشییع پیکر استاد فرشچیان آغاز میشود. جمعیت مشتاق و ارادتمند، پیکر استاد را همراهی میکند و با هر قدم، عشق و احترام خود را نشان میدهد. فضا پر میشود از همدلی و حضور مردم، گویی همین فضا بخشی از جاودانگی استاد را رقم میزند. جمعیت، همچنان که مسیر آرامگاه ابدی را میپیماید، با دلهای اندوهناک و نگاههای پراحترام، یاد و نام استاد را در قلب خود زنده نگه میدارد.
در فاصله میان هنرستان هنرهای زیبا و مقبره صائب، چشم هر بینندهای با دریایی از جمعیت روبهرو میشود که با عشق و احترام برای استاد فرشچیان ایستادهاند. گرمای طاقتفرسای تابستان و ازدحام جمعیت هیچیک مانع حضور این مردم نشده است. هر گوشه و کنار نشانهای از ارادت و محبت مردم به استاد دیده میشود.
برخی عکسهای استاد را بلند کردهاند، گویی میخواهند یاد او را تا اوج آسمانها برسانند. گروهی با طبل و سنج فضا را پرطنین میکنند و ریتم دلنشینشان ضربان قلب جمعیت را همراهی میکند. خادمان حرم امام رضا، گام به گام در کنار جمعیت حرکت میکنند و حضورشان آرامش و شکوه معنوی خاصی به مسیر میبخشد. مسئولان و هنرمندان نیز در میان جمعیت دیده میشوند، همه با فروتنی کنار مردم ایستادهاند و به احترام استاد سر تعظیم فرود میآورند.
حرکت جمعیت آرام و موزون است، گویی هر قدم هماهنگ با قلبهای مشتاق و ذهنهایی پر از خاطره و یاد استاد است. صحبتها و زمزمهها کوتاه است و احترام، سکوت و حضور عاطفی مردم را در طول مسیر عمیقتر میکند. هر چهرهای در جمعیت گواهی بر تأثیر استاد در زندگی فردی و هنری آنان است؛ جوانانی که او را ندیدهاند اما هنر و یادش را در دلها پروراندهاند، کنار پیرمردان و پیرزنانی که سالها شاگرد و دوست استاد بودهاند ایستادهاند.
وقتی به مقبره صائب میرسیم، جمعیت همچنان سرتاسر مسیر را پر کرده است و هیچ نقطهای خالی از حضور مردم نیست. این تشییع، تنها شاهکار مردم اصفهان نیست؛ این جلوه ارادت ملی است، شاهکار محبت مردم ایران به استاد فرشچیان است. صدای صلواتها فضا را پر میکند و زمزمه دعاهای عاشقانهی مردم معنویت مراسم را دوچندان میسازد.
اذان مغرب طنینانداز میشود و لحظهای سکوت عمیق، فضا را پوشش میدهد. بالاخره پیکر استاد به مقبره میرسد و جمعیت به احترام کنار میرود. در سکوت باشکوه، سورهی قدر با صدای بلند و رسا تلاوت میشود؛ نغمهای که با دلها و اشکها پیوند میخورد و یاد و خاطرهی استاد را جاودانه میکند.
پیکر استاد فرشچیان در خاک آرام میگیرد و با هر قطره اشک و هر دعای مخلصانه، حضور او در قلب مردم و هنر ایران تثبیت میشود. لحظهای که همگان به احترام ایستادهاند، نه تنها وداع با استاد است، بلکه تجلی پیوند عشق و هنر، معنویت و ادب در فرهنگ مردم ایران است. این مراسم، خاطرهای جاودانه میآفریند که برای سالها در ذهن و قلب همه حاضرین زنده خواهد ماند.