شناسهٔ خبر: 74430835 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

بحران دوگانه کم آبی و فرونشست (۴)؛

کم‌آبی؛ بحران خاموشی که مناسبات اجتماعی را فرو می‌ریزد

تهران- ایرنا- کم‌آبی در ایران تنها یک پدیده اقلیمی نیست؛ بحرانی است که زندگی روزمره، مناسبات اجتماعی و حتی اعتماد عمومی را نشانه گرفته است. پژوهشگران حوزه آب از روایت‌های تاریخی و بومی تا سیاست‌های ناکارآمد سدسازی، از حاشیه‌نشینی آبی در بلوچستان تا مصرف بی‌رویه در شهرهای بزرگ، تصویری چندوجهی از این بحران ارائه می‌دهند.

صاحب‌خبر -

ایران امروز با بحران آب و به تبع آن با فرونشست زمین رو به رو است. بحرانی که زندگی میلیون‌ها نفر را تهدید می‌کند و پیامدهای گسترده‌ای دارد. کاهش مستمر بارش‌ها، افزایش مصرف بی رویه، برداشت غیرمجاز از سفره‌های زیرزمینی و مدیریت ناکارآمد منابع آبی شرایط را به گونه‌ای رقم زده که امنیت آبی میلیون‌ها نفر به خطر افتاده است.

فرونشست زمین نیز تهدیدی جدی برای کشاورزی، سکونتگاه‌ها و شبکه‌های ارتباطی است. اگر چه بیش از ۱۵۰ کشور جهان با فرونشست مواجه هستند و برخی مانند چین با راهکارهای مهندسی و مدیریت منابع اب توانسته‌اند تا حدی آن را کنترل کنند، ایران به دلیل برداشت نامتعادل و شرایط جغرافیایی ویژه نزدیک به نیمی از دشت‌های خود را در معرض این خطر می‌بیند.

این بحران دوگانه کم آبی و فرونشست نیازمند توجه فوری و اقدامات جدی است. پژوهش ایرنا در این پرونده با تمرکز بر «پژوهش‌های تحلیلی» و « مصاحبه با صاحب‌نظران و اساتید» تلاش می‌کند ابعاد مختلف این مسئله حیاتی را بررسی و راهکارهای ممکن را مطرح کند.

«زنگ خطر در ۲۵ استان، زمین سالانه تا ۴۳ سانتی متر فرو می‌رود»، «جوامع روستایی چگونه با کم آبی می‌جنگند؟» و «در کدام منطقه کرج فرونشست زمین رخ می‌دهد؟» گزارش‌های منتشر شده از این پرونده است. گزارش پیش‌رو نشست اول از سلسله نشست‌های «حکمرانی آب و جامعه» است که در ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ به صورت مجازی توسط گروه جامعه‌شناسی مردم‌مدار و انجمن جامعه‌شناسی ایران برگزار شد. در این نشست «پرنیا رضی‌پور» جامعه‌شناس، «سروش طالبی اسکندری»، پژوهشگر آب و « محمد حسین سپهوند» جامعه‌شناس و پژوهشگر آب به سخنرانی پرداختند.

کم‌آبی؛ بحران خاموشی که مناسبات اجتماعی را فرو می‌ریزد

رضی‌پور: عوامل انسانی در کنار عوامل طبیعی دست در دست هم داده‌اند تا مساله کم آبی ایجاد شود

پرنیا رضی‌پور جامعه‌شناس با اشاره به اینکه مساله کم‌آبی تنها منحصر به عصر حاضر نیست گفت: پیشینیان و گذشتگان هم به نحوی با کم آبی مواجه بودند. برای مثال در دل روایت‌های مادرانه، مساله بی‌آبی با قصه‌هایی مانند باران‌خواهی و دعای باران مطرح شده است. زیرا سرزمین ما از گذشته تا به امروز در اقلیم خشک و نیمه‌خشک قرار گرفته است. همچنین پیشینیان ما میرآب‌ها، قنات‌ها و آب انبارهایی می‌ساختند که از طریق آنها آب باران و چشمه را جمع می‌کردند تا در مواقع خشکسالی و نیاز از آن استفاده کنند. به عبارتی پیشینیان ما به مساله کم‌آبی با تدبیر نگاه می‌کردند اما سوال اینجاست که چرا اکنون از بحرانی به نام کم آبی استفاده می‌کنیم در حالیکه امروزه با فناوری‌های مختلف مواجه هستیم.

رضی‌پور توضیح داد: در چند سال اخیر عوامل انسانی در کنار عوامل طبیعی دست در دست هم داده‌اند تا مساله کم آبی ایجاد شود. عوامل طبیعی مانند گرم شدن زمین و عوامل انسانی مانند حفر بی‌رویه چاه‌ها، برداشت بیش از اندازه از سفره‌های زیرزمینی، رشد جمعیت و تغییر الگوی مصرف، آلودگی منابع آبی و کشاورزی سنتی همگی سبب شده مساله کم آبی یا بی‌آبی ایجاد شود.

این جامعه‌شناس ادامه داد: کم‌آبی فقط خشک شدن رودخانه نیست بلکه بسیاری از تعاملات و مناسبات اجتماعی را نیز فرومی‌ریزد؛ یعنی پیش از طبیعت، اجتماع بهم می‌ریزد. به عبارتی همانطور که نخستین تمدن‌ها در کنار آب ایجاد شدند، خشک شدن آب نیز باعث فروپاشی تمدن‌ها نیز می‌شود.

رضی پور: کم‌آبی فقط خشک شدن رودخانه نیست بلکه بسیاری از تعاملات و مناسبات اجتماعی را نیز فرومی‌ریزد. یعنی پیش از طبیعت، اجتماع بهم می‌ریزد.وی به روایت‌های مختلف اشاره کرد و اظهار داشت: کم آبی برای یک روستایی یعنی بیکاری و خشک شدن زندگی در روستا است زیرا یک روستایی با کشاورزی و دام ارتزاق می‌کند. کم‌آبی برای یک شهرنشین صدای اضطراب و بهم‌ خوردن آرامش است. علاوه بر این، کاهش کیفیت آب، بحران اعتماد عمومی را نیز بدنبال دارد. مردم از مدیریت شهری و ناکارآمدی آن معترض می‌شوند و افزایش تنش‌های روزمره را نیز خواهیم داشت. همچنین کم‌آبی برای یک شهرنشین یعنی تغییر الگوی مصرف از بکار گرفتن موتورهای آب گرفته تا جمع‌آوری آب در مخاذن و سطل‌ها. کم آبی برای مادران یعنی صرف کردن وقت بسیار و انرژی، کم‌آبی برای یک کودک یعنی محرومیت از یک زندگی ساده و افزایش بیماری و کم آبی برای حاشیه نشینان یعنی تشدید نابرابری‌های اجتماعی و به مخاطره افتادن امنیت آنها.

رضی‌پور در یک بررسی از تجارب موفق کشورهای مختلف، به چند راهکار که به صورت مشترک و مشابه بکار گرفته شده است، اشاره کرد و گفت: آموزش همگانی مصرف، تصفیه مجدد آب‌های استفاده شده و بازگرداندن آنها به طبیعت، اصلاح کشت در مناطق مختلف و استفاده از آب شیرین‌کن‌ها می‌تواند ما را نیز از بحران کم‌آبی نجات دهد.

این جامعه‌شناس در پایان یادآور شد: موضوع کم آبی تنها یک پدیده اقلیمی نیست بلکه انسانی و مدیریتی است و باید به صورت چند عاملی و چند وجهی بدان نگریست و با مدیریت منابع و افزایش آگاهی اجتماعی سعی کنیم از آن عبور کنیم.

طالبی اسکندری: اکثر پژوهش‌ها و رسانه‌های ما مبتلا به یک مرکزگرایی هستند و از پیرامون غافل شده‌اند

سروش طالبی اسکندری پژوهشگر آب سخنرانی خود را با این سوال که دانش اجتماعی ما تا چه اندازه توانسته مساله آب شرب در پیرامون را حل کند آغاز کرد و گفت: اکثر پژوهش‌ها و رسانه‌های ما مبتلا به یک مرکزگرایی هستند و از پیرامون غافل شده‌اند که این همان پارادوکس سد و هوتک است. هوتک یک گودال مصنوعی یا طبیعی نسبتاً بزرگ است که برای ذخیره آب در مناطق کم آب استفاده می‌شود. هوتک‌ها به ویژه در مناطق جنوبی ایران، مانند بلوچستان، کاربرد دارند و به عنوان یک روش سنتی برای جمع‌آوری آب باران و استفاده از آن در مصارف کشاورزی و شرب به کار می‌روند. همچنین هوتک زیرساختی پر از آلودگی است که مبتنی بر دانش بومی و زیست‌بوم است و البته زیرساختی ناکارآمد و پر از مشکل است. در حالیکه امروزه سدها جای هوتک‌ها را گرفته‌اند.

طالبی اسکندری: اکثر پژوهش‌ها و رسانه‌های ما مبتلا به یک مرکزگرایی هستند و از پیرامون غافل شده‌اند که این همان پارادوکس سد و هوتک است.

طالبی اسکندری در ادامه توضیح داد: محمود زندمقدم در اوایل دهه ۴۰ در کتابش عنوان می‌کند هوتک منابع آبی بود که هم انسان و هم حیوان از آن استفاده می‌کرد این در حالی بود که آبی که کدخدا از آن استفاده می‌کرد از چاهی در چندکیلومتری روستا تامین می‌شد. در دهه‌های اخیر سدها برای رفع مشکل و نگرانی آب ساخته شدند این در حالی است که ادعای سد و مدرنیست‌ها خدشه‌دار شده و سد در کنار چاه جزو متهمان بزرگ آب شدند.

این پژوهشگر آب ادامه داد: اگر با اقلیم بلوچستان آشنا باشید، می‌دانید که بارندگی بسیار کم اما با شدت بسیار می‌بارد که جریان عظیمی را ایجاد می‌کند که حدود ۲ یا ۳ روز در رودخانه می‌ماند و بعد خشک می‌شود. این آب که از مرکز تحت عنوان هشدار، سیل و خرابی و ویرانی نام برده می‌شود، وارد دشت می‌شود و هوتک‌ها را پر از آب می‌کند و برای سازه‌های کشاورزان استفاده می‌شود. خاک را مرطوب می‌کند و مراتع را پر از آب می‌کند و سبب می‌شود علوفه تازه جای علوفه خشک برای دام‌ها را بگیرد. در حالیکه با احداث سدها از ورود این آب به دشت‌ها جلوگیری می‌شود. نتیجه چنین اتفاقی این است که دامی که در فاصله بسیاری از روستا می‌چرید و در نزدیکی هوتک‌ها بودند اکنون باید به روستا بازگردند و از همان آبی که برای خود روستاییان هم محدود است، استفاده کنند.

وی گفت: در جنوب بلوچستان هر خانه حوضی دارد که آبی را که به مدت چند ساعت وصل شده است را برای چند روز و یا حتی برای ۲۰ روز در آن ذخیره می‌کنند در حالیکه بسیاری از این حوض‌ها نیز از نظر رعایت مسایل بهداشتی با مشکل روبه‌رو هستند. در چابهار نیز اگر چه مناطق اعیان‌نشین و یا برخی مناطق قدیمی به آب لوله‌کشی دسترسی دارند اما بسیاری از مناطق و از جمله حاشیه‌نشین‌ها از دسترسی به آب محروم هستند. البته در مناطق اعیان‌نشین آب از شیرین‌کن‌هایی بدست می‌آید که سال‌ها قبل ساخته شده و اینک دیگر کیفیت ندارد. می‌خواهم بگویم که زیرساختی که بی‌طرف و همگن نیست چگونه می‌تواند جمعیتی که در برخی مناطق برای مثال در حاشیه‌ها است را به رسمیت بشناسد و منابع آبی آنها را تامین کند.

سپهوند: داده‌هایی که در مورد سرانه مصرف آب ارائه می‌شود، متناقض هستند

محمدحسین سپهوند جامعه‌شناس و پژوهشگر آب به عنوان سخرنان پایانی گفت: علت اینکه ما در حال حاضر با مشکل کم آبی مواجه شده‌ایم متعدد است اما از بین آنها ۲ دلیل مهمتر است. یک اینکه در کشور ما آمایش سرزمین یا مطالعه نمی‌شود یا عملیاتی نمی‌شود. زیرا اگر به آن توجه می‌شد الان شهری مانند تهران اینگونه بزرگ و وسیع نمی‌شد تا جمعیت آن شرایط امروز را داشته باشد. از طرفی مبنای توسعه و محور توسعه را بر کشاورزی گذاشته‌ایم که خود این امر نیز پیامدهای خاص خود را دارد.

سپهوند در ادامه افزود: همچنین داده‌هایی که در مورد سرانه مصرف آب ارائه می‌شود متناقض هستند. برای مثال گفته می‌شود ۱۶۱ لیتر تا ۳۰۰ لیتر مصرف سرانه روزانه آب داریم که آمار دقیق نیستند.

این پژوهشگر آب توضیح داد: مهمترین مشکلی که ما در جامعه داریم بحث اعتماد است. پیمایش‌های مختلف مانند موج چهارم ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان که در آبان ۱۴۰۲ منتشر شده، نشان می‌دهد حدود ۸۰ درصد مردم یا اعتماد نداشته‌اند یا اعتماد کمی داشته‌اند. علاوه بر این موراد، اعتماد به رسانه‌ها نیز کاهش یافته و بر اساس آن مشارکت مردم در برنامه‌های مختلف و حتی در حزب‌ها و تشکل‌های مردم نهاد نیز کمتر از ۵ درصد است. بنابراین با وجود این مسائل چگونه می‌توان از مشارکت و کمک مردم برای حل مشکل آب استفاده کرد. تا زمانیکه سرمایه اجتماعی تقویت نشود، مشارکت مردم در برنامه‌های آب نیز کاهش می‌یابد. در جامعه ما اگر چه ممکن است شعاع همکاری و همیاری مردم بیشتر باشد اما مشارکت و همکاری مردم که در نتیجه اعتماد است بسیار کم و نیازمند تقویت است.

وی در پایان یادآور شد: ما برای اینکه بتوانیم در خصوص آب گام‌های اساسی برداریم، باید شهروندان را آموزش دهیم، اعتماد اجتماعی را تقویت کنیم و ابعاد شناختی و عاطفی و معیارهای تصمیم‌گیری را ایجاد کنیم تا به بعد رفتاری و صرفه‌جویی منجر شود. برای مثال در مدارس طرحی به نام «داناب» اجرا می‌شد که در راستای گسترش فرهنگ صحیح حفاظت از منابع آب به ویژه آب های زیرزمینی بود. این طرح خصوصاً در پایه‌های ۷ تا ۹ اجرا می‌شد که بسیار موثر هم بود. در کنار این موارد اپلیکیشن سواد آبی با هدف ارتقای دانش آبی دانش‌آموزان نیز طراحی شد که موثر بود. علاوه بر این در متوسطه دوم کتابی با عنوان انسان و محیط‌زیست به دانش‌آموزان نیز تدریس می‌شود که در آنها به تجارب کشورهای دیگر و نحوه مدیریت منابع آب توجه شده است. همه این موارد از جمله آموزش‌های اساسی هستند که تا حدود بسیاری می‌توانند موثر باشند.