سرویس میهن و مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): احمد یوسفزاده، یکی از آزادگان دوران دفاع مقدس و نویسنده کتاب «آن بیست و سه نفر» است که خاطرات خود از دوران اسارت در جنگ ایران و عراق را در آن بازگو کرده است. او در حالی که سن کمی داشت، داوطلبانه به جبهههای جنگ رفت و پس از مدتی اسیر نیروهای دشمن شد. پس از پایان جنگ و بازگشت به کشور، یوسفزاده تحصیلات خود را ادامه داد و در کنار آن، خاطرات تلخ و شیرین دوران اسارت خود را به نگارش درآورد تا نسلهای بعدی با آن دوره تاریخی آشنا شوند.
علاوه بر این، احمد یوسفزاده در حوزه ادبیات دفاع مقدس، آثار متعددی درباره سردار شهید قاسم سلیمانی نیز تألیف کرده است. از جمله این کتابها میتوان به «شاید پیش از اذان صبح» و «باران گرفته است» اشاره کرد که زندگی و شخصیت سردار سلیمانی را از زاویهای متفاوت و انسانی روایت میکنند. این آثار، علاوه بر جنبههای تاریخی، به پرداختن به ابعاد شخصیتی و روحی این فرمانده میپردازند. او در نشریات محلی کرمان هم دستی به قلم دارد. در رادیو کرمان هم گاهی برنامه اجرا میکند.
یوسفزاده علاوه بر فعالیتهای ادبی، در شبکههای اجتماعی نیز حضور فعالی دارد و ارتباط نزدیکی با مخاطبان خود برقرار میکند. او به ویژه نسبت به زادگاه خود، شهر کرمان، علاقه و ارادت خاصی دارد و این عشق در آثار و گفتارهایش به خوبی دیده میشود. یوسفزاده تلاش میکند با روایتهایش، یاد و خاطره دوران دفاع مقدس و شخصیتهای تاثیرگذار آن دوران را زنده نگه دارد و نسل جوان را به ارزشهای این مقطع تاریخی پیوند بزند. با او درباره ادبیات اسارت و علت شکوفا نشدن آن پس از سه دهه از آزادگی آزادگان به گفتوگو پرداختیم.
به عنوان پژوهشگری که در زمینه خاطرات اسارت کار کردید چرا ادبیات اسارت در ایران تاکنون نتوانسته جایگاه واقعی خود را پیدا کند؟
ادبیات اسارت به همت آزادگان نوشته میشود. متاسفانه درصد کمی از آزادگان هستند که مایل به ضبط یا نگارش خاطرات خودشان هستند. این مسئله شاید دلیل روانی داشته باشد، کسی دوست ندارد به روزهای تلخ و گزنده خود بر گردد. البته که قصور از نهادهای مسول هم هست.
با توجه به اینکه موضوع اسارت در ادبیات جهانی یکی از موضوعات مورد توجه مخاطبان است در ایران چه موانع فرهنگی و اجتماعی بر سر راه رشد ادبیات اسارت وجود دارد؟
اخیراً در حوزه هنری دفتری تحت عنوان دفتر ادبیات اسارت تاسیس شده که وظیفه ثبت و ضبط این نوع ادبیات را بعهده گرفته. امروزه تنها آثار آزادگان که دیده می شود انتشارات سوره مهر و پیام آزادگان چاپ می کنند. دیگر آثار کمتر دیده می شوند. بدیهی است کیفیت پایین در فرم و محتوی هم باعث این رکود شده است.
نقش ناشران و رسانهها در حمایت یا عدم حمایت از آثار ااین حوزه چگونه بوده است؟
ناشران جز چند ناشر بزرگ تهرانی دیگران جرات ورود به چاپ این آثار را ندارند. به ندرت هم پیش می آید که خاطرات یک آزاده از او خریداری شود یا درصد قابل توجهی از قیمت پشت جلد به آنها پرداخت شود که این یک نوع بد اخلاقی است که ناشران مرتکب می شوند. در خوشبینانهترین حالت یک ناشر قدرتمند بعد از کسر مالیات، فقط ده درصد قیمت پشت جلد را به آزاده میدهد. خندهدار است که برای تولید یک اثر راوی و ناشر مشارکت می کنند آنوقت راوی که در فرایند بوجود آمدن آن اثر سالها اسارت کشیده و شکنجه شده ده درصد سود مادی اثر را میگیرد و ناشر نود درصد سود اثر را تصاحب میکند با این توجیه که هزینههای چاپ را پرداخته است!!
فقدان آموزش هم در این مورد موثر است. مصاحبهگران و نویسندگان ضعیف، آثار ضعیفی از خاطرات آزادگان چاپ میکنند که کمتر خوانده میشوند.
آیا فقدان آموزشهای تخصصی و پژوهشهای دقیق در حوزه ادبیات اسارت باعث کمرونقی این حوزه شده؟
روایت قصه اسارت فقط با نشستن رو بروی یک آزاده و ضبط کردن و نوشتن خاطرات او نیست. نویسنده یا پژوهشگری که دنیای اسارت را تجربه نکرده است باید در مصاحبه اش به جزئیترین قسمتهای زندگی یک اسیر بپردازد. اگر نتوانست، برای درک شرایط زندگی آن اسیر به دوستان و هم اردوگاهیهای او هم برای تکمیل اطلاعات خود مراجعه کند.
تا چه حد مسئله حساسیتهای سیاسی و امنیتی باعث محدود شدن نشر آثار مرتبط با اسارت شده است؟
من هیچ نشانه سیاسی نمیبینم و واقعاً نیست هم نقش رسانههای نوین میتواند گاهی از کتاب هم پر رنگتر باشد. بستگی به نوع تولید محتوی در این زمینه دارد.
چه تفاوتهایی میان ادبیات اسارت در ایران و کشورهای دیگر وجود دارد که میتواند به ما در بهبود این حوزه کمک کند؟
در مقایسه با ادبیات اسارت در جهان، ما آثار کمتری داریم. دلیلش این است که ما نتوانسته این آثارمان را ترجمه و به دنیا ارائه کنیم ولی مثلاً کتاب «انسان در جستجوی معنا» نوشته ویکتور فرانکل از اردوگاههای کار اجباری بیشمار ترجمه در سراسر دنیا و چاپ شده است.
آینده ادبیات اسارت در ایران را چگونه پیشبینی میکنید و چه اقداماتی برای شکوفایی آن لازم است؟
آینده ادبیات اسارت را امیدوارکننده میبینم چون نسلها هر چه از دوره جنگ هشت ساله دور میشوند به شنیدن قصههای جنگ و اسارت مشتاقتر میشوند.
∎