جهان در هفتهای که گذشت
از راهکارهای نوین مقابله با گرما تا خطرناکترین جاذبههای جهان
رویکردهای نوآورانه برای کاهش گرما در شهرهای گرمسیری، روشهای جدید مدیریت پسماند در ۲۰۲۵، مشارکت مردمی کلید تحول و ماندگاری فضاهای شهری، بازآفرینی شهرها با طرحهای نوین شهری در راستای تابآوری، نقش معماری در مقابله با تغییرات اقلیمی و برترین شهرهای جهان را در این بسته خبری شهرهای جهان ایمنا بخوانید.
صاحبخبر - به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، جدیدترین خبرهای جهان را در این بسته خبری بخوانید. تبدیل بزرگراه شهری به پارک خطی؛ رونمایی از مسیر سبز بوستون شهر بوستون در یکی از مهمترین تغییرات شهری خود، بزرگراه جان اف. کندی را که سالها بهعنوان مانعی در بخش مرکزی شهر عمل میکرد، برداشت و به جای آن، پارکی خطی و زیبا با طراحی متوازن و چندمحیطی ساخت. این اقدام بخشی از پروژه بزرگ موسوم به «حفاری بزرگ» بود که با هدف انتقال مسیرهای ترافیکی به زیر زمین و آزادسازی فضای سطح زمین انجام شد. در این طرح، بزرگراه از سطح خیابان حذف و ترافیک به تونلهای زیرزمینی منتقل شد تا زمین آزاد شده به پارک و فضای عمومی برای شهروندان تبدیل شود. این پارک جدید که به نام رز کندی گرینوی نامگذاری شده، بیش از یکونیم کیلومتر طول دارد و شامل بخشهایی همچون باغهای متنوع، مسیرهای پیادهروی، آبنمای تعاملی و فضاهای فرهنگی و هنری است که هرکدام نمادی از محلههای اطراف چون چایناتاون (محله چینیها) و منطقه مالی بوستون محسوب میشوند. طراحی این فضا با مشارکت فعال ساکنان و سازمانهای محلی انجام شد تا نهتنها فضایی سبز، بلکه مکانی اجتماعی و فرهنگی برای همه ایجاد شود. مهندسان این پروژه با چالشی پیچیده روبهرو بودند که چگونه پارک را روی تونل زیرزمینی ایجاد کنند و در عین حال ایمنی، ثبات و نگهداری تأسیسات زیربنایی را تضمین کنند. برای مدیریت و نگهداری این فضای تازه تأسیس، سازمان غیرانتفاعی «نگهبانان رز کندی گرینوی» تشکیل شد که با منابع مالی ترکیبی از دولت و بخش خصوصی سالانه برنامههای متنوع و رایگان بسیاری را برای جذب مردم و حفظ پویایی پارک برگزار میکند. همچنین در فرآیند نگهداری فضای سبز این پارک، توجه ویژهای به مسائل زیست محیطی شده است تا خاک سالم باقی بماند و از مصرف مواد شیمیایی مضر جلوگیری شود. این رویکرد به بهبود کیفیت هوای شهر و سلامت شهروندان کمک شایانی میکند. این پارک خطی اکنون بهعنوان نمادی از بازسازی شهری موفق، تبدیل به فضایی شده که مردم چندین محله را به یکدیگر پیوند میدهد، کیفیت زندگی شهری را ارتقا میبخشد و نقش کلیدی در احیای ارتباط شهر با ساحل و طبیعت ایفا میکند. پروژه گرینوی رز کندی، نمونهای از همزمانی توسعه زیرساخت و ایجاد فضای عمومی سبز است که توانسته است با زنده کردن میراث فرهنگی و برقراری پیوندهای اجتماعی به نماد نوین معماری شهری در بوستون تبدیل شود. رویکردهای نوآورانه برای کاهش گرما در شهرهای گرمسیری با افزایش تدریجی دمای جهانی، مناطق شهری بهویژه در ماههای گرم سال، بیش از پیش تحت تأثیر گرما قرار میگیرند. پدیده «جزیره گرمای شهری» موجب میشود که شهرها نسبت به مناطق روستایی اطراف خود بهطور قابلتوجهی گرمتر شوند. این افزایش دما ناشی از فعالیتهای انسانی و ساختارهای شهری است. در پاسخ به این چالش، شهرهای مختلف جهان در حال اتخاذ راهکارهای نوآورانه برای کاهش گرما و بهبود کیفیت زندگی ساکنان خود هستند. یکی از مؤثرترین روشها برای مقابله با گرمای شهری، استفاده از زیرساختهای سبز شامل جنگلهای شهری، بامها و دیوارهای سبز و پارکها و فضاهای سبز میشوند. کاشت درختان در مناطق شهری در کنار ایجاد سایه، از طریق فرآیند تبخیر و تعرق هوای اطراف را خنک میکند. بهعنوان مثال شهر بوستون برنامههای جنگلکاری شهری را برای افزایش پوشش درختی اجرا کرده است که میتواند بهطور قابلتوجهی دمای محلی را کاهش دهد. نصب پوششهای گیاهی روی بامها و دیوارهای ساختمانها به عایقبندی ساختمان کمک و از جذب گرمای زیاد توسط بتن و آسفالت جلوگیری میکند. شیکاگو نمونهای از شهرهایی است که استفاده از بامهای سبز را در پروژههای جدید خود رواج داده است. توسعه پارکها و ایجاد فضاهای سبز جدید در مناطق پرجمعیت نیز بهعنوان نقاط خنککننده عمل میکند و به ساکنان فرصت استراحت و فرار از گرما را میدهد. کفپوشهای سنتی همچون آسفالت و بتن گرما را جذب و ذخیره میکنند که موجب افزایش دمای شهری میشود. کفپوشهای خنک با هدف بازتاب بیشتر نور خورشید و جذب کمتر گرما طراحی شدهاند. تکنیکهای این روش شامل استفاده از روکشهای بازتابنده و کفپوشهای نفوذپذیر است. استفاده از مواد بازتابنده روی کفپوشهای موجود میتواند دمای سطح را بهطور قابلتوجهی کاهش دهد که این روش در شهرهایی همچون لسآنجلس با موفقیت اجرا شده است. کفپوشهای نفوذپذیر اجازه نفوذ آب را میدهند که علاوهبر کاهش روانآبهای سطحی، به خنکسازی محیط اطراف کمک میکند. برنامهریزی شهری نیز نقش کلیدی در کاهش گرما دارد. استراتژیهای مهم در این حوزه شامل توسعه کاربری مختلط و ابتکارات عدالت گرمایی میشود. طراحی محلههایی که ترکیبی از فضاهای مسکونی، تجاری و تفریحی باشند، نیاز به سفرهای طولانی را کاهش میدهد و به این ترتیب گرمای تولید شده توسط خودروها را کم میکند. توجه به تفاوتهای نابرابر در معرض گرما بودن نیز میان جوامع مختلف اهمیت دارد. برنامههایی که بر بهبود فضاهای سبز در محلههای کمدرآمد تمرکز دارند، اطمینان حاصل میکنند که همه ساکنان از مزایای خنککننده بهرهمند شوند. استفاده از فناوری در مدیریت گرمای شهری روز به روز اهمیت بیشتری پیدا میکند. بعضی از نوآوریها عبارتند از شاخص تغییر اقلیم (Climate Shift Index - CSI) که به شهرها کمک میکند تا تأثیر تغییرات اقلیمی بر دمای محلی را بهتر درک کنند و برنامهریزی و واکنشهای موثرتری داشته باشند. همچنین نصب حسگرهای هوشمند در سطح شهر امکان جمعآوری دادههای لحظهای درباره دما و کیفیت هوا را فراهم میکند و به مسئولان شهری اجازه میدهد در مواقع بحرانی سریع اقدامات خنککننده را اجرا کنند. جلب مشارکت مردم در تلاشهای کاهش گرما بسیار حیاتی است. برنامههای مهم در این زمینه شامل کمپینهای آگاهیبخشی عمومی و برنامههای داوطلبانه میشود. آموزش ساکنان درباره اهمیت فضاهای سبز و نقش آنها در خنکسازی محله، میتواند مشارکت جامعه را افزایش دهد. تشویق مردم به شرکت در برنامههای کاشت و نگهداری درختان در کنار تقویت پیوندهای اجتماعی نیز به بهبود محیط زیست شهری کمک میکند. اتخاذ راهکارهای نوآورانه برای ایجاد محیطهای شهری خنکتر و قابل سکونتتر با ادامه روند افزایش دما در شهرها ضروری است. ترکیب زیرساختهای سبز، استفاده از کفپوشهای خنک، برنامهریزی هوشمند شهری، بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته و مشارکت فعال جامعه میتواند بهطور مؤثری دمای هوا را کاهش دهد و کیفیت زندگی ساکنان را بهبود ببخشد. این استراتژیها نهتنها به مقابله با چالشهای فوری گرما کمک میکنند، بلکه در جهت پایداری و افزایش تابآوری بلندمدت شهرها در برابر تغییرات اقلیمی نیز نقش مهمی ایفا میکنند. نیویورک میزبان بزرگترین شبکه جادهای شهری در جهان شهر نیویورک بهعنوان یکی از قطبهای مهم اقتصادی، فرهنگی و حملونقلی شناخته میشود اما آنچه این شهر آمریکایی را از سایر شهرهای بزرگ جهان متمایز میکند، گستردهترین شبکه جادهای شهری است که بر اساس دادههای منتشرشده توسط استاتیستا (Statista) یکی از شهرهای پیشروی جهان برای داشتن بیشترین «مساحت شبکه جادهای به ازای هر خودرو» است. هر خودرویی که در نیویورک تردد میکند، به طور متوسط به ۲۰۳ مترمربع فضای جادهای دسترسی دارد. این رقم نشاندهنده سیستمی بسیار متراکم و گسترده از خیابانها، بلوارها و جادههای شهری است که بهویژه در منطقه منهتن و حومه آن به چشم میخورد. چرا نیویورک چنین شبکه جادهای گستردهای دارد؟ رشد سریع شهری نیویورک از قرن نوزدهم، تراکم جمعیت بالا و طراحی منظم شبکه خیابانی، از عوامل اصلی شکلگیری این سیستم جادهای گسترده است. طرح شبکهای شهر (Grid System) ، بهویژه در منهتن، با خیابانهای عمودی و افقی منظم، به ایجاد شبکهای قابل پیشبینی و کارآمد کمک کرده است. این طراحی شهری، علاوه بر تسهیل تردد خودروها، به پیادهروها، دوچرخهسواران و سیستم حملونقل عمومی نیز فضای کافی میدهد. با این حال، باید توجه داشت که حجم بالای جادهها لزوماً به معنای ترافیک کم نیست. در واقع، نیویورک همچنان با ترافیک سنگین در ساعات اوج مواجه است، اما گستردگی شبکه جادهای به مدیریت بهتر ترافیک و توزیع جریان وسایل نقلیه کمک میکند. در مقابل، بعضی شهرهایی که از نظر ترافیک شدید معروف هستند، مانند لاگوس نیجریه، از چگالی جادهای بسیار پایینتری برخوردارند و به همین دلیل فشار ترافیکی در این شهرها بهدلیل کمبود زیرساخت جادهای بسیار بیشتر است. بر اساس گزارش Numbeo، لاگوس با شاخص ترافیکی ۳۵۴.۵، یکی از شلوغترین شهرهای ترافیکی جهان محسوب میشود، اما این شلوغی نه بهدلیل وجود جادههای بیشتر، بلکه به علت رشد سریع جمعیت، کمبود زیرساخت و سیستم حملونقل ناکافی است. شهرداری نیویورک در سالهای اخیر برنامههایی برای کاهش ترافیک، افزایش ایمنی پیادهروها و توسعه مسیرهای دوچرخهسواری اجرا کرده است تا تعادل بین استفاده از خودرو و حملونقل پایدار حفظ شود. ضرورت وجود چنین شبکه وسیعی از راهها برای شهر نیویورک چندین جنبه مهم دارد. نخست، این شبکه انتقال کالا و خدمات را تسهیل میکند و ارتباط میان صنایع، بازارها و مصرفکنندگان را بهبود میبخشد. این امر موجب کاهش هزینههای حملونقل، جذب سرمایه و ایجاد فرصتهای شغلی میشود و به رشد اقتصادی شهر کمک میکند. دوم، این گستردگی راهها دسترسی و تحرک ساکنان را افزایش میدهد و امکان رفتوآمد به محلهای کار، مدارس و امکانات درمانی و تفریحی را فراهم میکند. با توزیع ترافیک در مسیرهای مختلف، از ایجاد گلوگاههای ترافیکی جلوگیری شده و سفرهای روزانه روانتر میشوند. همچنین، شبکه راههای شهری زمینهساز پیوند و انسجام اجتماعی است؛ خیابانها و معابر محلات شهری را به یکدیگر متصل میکند و دسترسی خدمات اضطراری را سریعتر میکند که نقش مهمی در امنیت و کیفیت زندگی شهروندان ایفا میکند. مدیریت حملونقل شهری چگونه در شرایط بحران موفق است؟ همیت زیرساختهای حملونقل اعم از حملونقل هوایی، زمینی، دریایی و شهری در شرایط بحرانی و جنگ بیش از پیش نمایان میشود. در این میان حملونقل شهری نقش تعیینکنندهای در شرایط حساس دارد چراکه حجم وسیعی از جابهجاییها را بهویژه در بخش کالاها و خدمات ضروری در بر میگیرد. شرایط جنگی بهطور قابلتوجهی میتواند به زیرساختهای حملونقل آسیب برساند و تأثیرات عمیقی بر جابهجایی و تردد افراد بگذارد. این آسیبها میتوانند شامل تخریب جادهها، پلها و سایر زیرساختهای حیاتی باشند که برای عملکرد صحیح سیستم حملونقل ضروری هستند. برای مثال حملونقل شهری برلین در طول جنگ جهانی دوم بهشدت تحت تأثیر قرار گرفت. سیستمهای حملونقل عمومی از جمله مترو، قطارهای شهری و تراموا بهدلیل بمباران، کمبود سوخت و منابع و در نهایت تقسیم شهر به برلین شرقی و غربی، دچار اختلال شدند. بازسازی این سیستمها پس از جنگ، بهدلیل خرابی گسترده و اختلافات سیاسی، یک چالش بزرگ بود. تأثیرات جنگ بر زیرساختهای حملونقل شهری شرایط بحرانی از جمله وقوع بلایای طبیعی و جنگها بهطور معمول به تخریب زیرساختهای حملونقل منجر میشوند. جادهها و پلها ممکن است بهدلیل بمباران، انفجارها یا حملات نظامی آسیب ببینند. این آسیبها میتوانند بهطور مستقیم بر قابلیت تردد و جابهجایی تأثیر بگذارند و در نتیجه، دسترسی به خدمات ضروری همچون بهداشت، غذا و امداد را محدود کنند. در این شرایط، تعمیر و بازسازی زیرساختها به یک اولویت فوری تبدیل میشود، اما این فرایند ممکن است زمانبر و هزینهبر باشد. یکی دیگر از چالشهای مهم در شرایط بحرانی کمبود سوخت است. اختلال در زنجیره تأمین سوخت ناشی از شرایط جنگی میتواند به کمبود سوخت برای ناوگان حملونقل عمومی و خصوصی و در نتیجه اختلال در ترددها منجر شود. این کمبود نهتنها بر جابهجایی افراد تأثیر میگذارد، بلکه بر تأمین کالاها و خدمات نیز تأثیر منفی دارد. به همین دلیل، تمهیدات نگهداری و مدیریت منابع سوخت باید بهدقت برنامهریزی و اجرا شوند تا از بروز بحرانهای بیشتر جلوگیری شود. ایمنی و امنیت مسافران و اپراتورهای سیستم حملونقل در شرایط بحرانی به یکی از چالشهای اساسی تبدیل میشود. در مناطق با ریسک بالا، اقدامات امنیتی قوی و مؤثر از جمله افزایش نیروهای امنیتی، ایجاد نقاط کنترل و نظارت بر مسیرها الزامی است، همچنین باید پروتکلهای ارتباطی و اطلاعرسانی بهروز و کارآمدی برای اطمینان از امنیت مسافران و کارکنان سیستم حملونقل ایجاد شود. الگوی سفرهای شهری در شرایط جنگی بهشدت تحت تأثیر قرار میگیرد. مناطق آسیبپذیر و آسیبدیده ممکن است با افزایش شدید مسافر روبهرو شوند، در حالی که در بعضی مناطق ممکن است هیچ سیستمی برای جابهجایی در دسترس نباشد. این تغییرات بهطور معمول بهدلیل جابهجایی جمعیت به سمت مناطق امنتر یا بهدلیل نیاز به دسترسی به خدمات اضطراری ایجاد میشود. در این شرایط شهرها باید مسیرهای جایگزین را بهسرعت شناسایی و به شهروندان اعلام کنند تا از نگرانیهای آنها کاسته شود و به آنها کمک شود تا بهراحتی و با امنیت بیشتری جابهجا شوند. با توجه به چالشهای گفتهشده، سرمایهگذاری در توسعه و بهبود زیرساختهای حملونقل شهری، ارتقای ناوگان حملونقل و بهروزرسانی سیستمهای تعمیر و نگهداری، تأثیر چشمگیری در افزایش بهرهوری و کیفیت خدمترسانی در شرایط بحرانی دارد. بهرهگیری از هوش مصنوعی برای راهاندازی سیستمهای حملونقل هوشمند و مدیریت هوشمند ترافیک از نیازهای ضروری است که میتواند به میزان قابلتوجهی به بهینهسازی فرایندهای توزیع کالا، خدمات و جابهجایی مسافران کمک کند. ترکیب سنت و مدرنیته در روایتی نو از فرهنگ و معماری بومی چین مجتمع آرنلی در حومه شهر باستانی آنرن، واقع در شهر چنگدو استان سیچوان، در مجاورت مرکز گردشگری آنرن قرار دارد که از ساختمان میراث فرهنگی محفوظ مربوط به اقامتگاه لیاو وی در دوره جمهوری چین توسعه پیدا کرده و در کنار ایستگاه مسافربری آنرن، یکی از معابر اصلی شهری، واقع شده است. مساحت زمین پروژه کمی بیش از ۶۴ هزار و ۲۶۵ مترمربع و مساحت کل ساخت آن بیش از ۶۹ هزار و ۸۷۳ مترمربع، با نسبت سطح زیربنا به زمین ۱.۰۹ است که به کاربردهای ترکیبی تجاری و مسکونی اختصاص دارد. پروژه حاضر در نقطهای واقع شده که توسعه شهری با اراضی طبیعی کشاورزی تلاقی میکند. اقامتگاه لیاو وی که در کنار پروژه قرار دارد، بهعنوان یک بنای تاریخی حفاظتشده مورد استفاده قرار گرفته تا بهعنوان مرکز گردشگری، خدمات پذیرایی و پشتیبانی از بازدیدکنندگان را فراهم کند و محرکی برای توسعه مجتمعهای نوظهور اطراف از جمله همین پروژه محسوب شود. با این حال محور ساختمان تاریخی با محور جادههای جدید شهری تفاوت دارد که این امر نشاندهنده نوعی جدایی بین برنامهریزی شهری از بالا به پایین و میراث تاریخی است. در طراحی مجتمع آرنلی، اقامتگاه لیاو وی بهعنوان نقطه شروع و مبنای چینش فضایی و جهتگیری عملکردی انتخاب شده است؛ به گونهای که ساختمانها، خیابانها، میدانها و مناظر از آن منشعب میشود و پیوندی مستقیم با میراث تاریخی منطقه برقرار میکنند. در طول تحول شهر باستانی آنرن و سایر سکونتگاههای منطقه غرب سیچوان، انواع مختلفی از ساختارهای مسکونی متناسب با شرایط اقلیمی و فرهنگی محلی پدید آمده است. از جمله این ساختارها میتوان به لینپان اشاره کرد که سکونتگاهی روستایی سنتی است. اطراف این اقامتگاه باغهای بامبو و آبراههها قرار دارد که با کشاورزی و طبیعت در ارتباط است و در مجاورت آنها شهرکهای بازار با تجارت و شهرنشینی پیوند خوردهاند. این الگوهای تاریخی بهعنوان منابع الهام در طراحی مجتمع آرنلی بهکار گرفته شده است و در آنها متنوعترین انواع ساختمانهای مسکونی و فضاهای باز متناسب با الگوهای زندگی و کسبوکارهای معاصر شکل گرفتهاند. نتیجه این روند، خلق یک شهرک کوچک تجاری و مسکونی معاصر بوده که پیوند فرهنگی و تاریخی منطقه را حفظ کرده است. خانههای حیاطدار، خانههای شهری، مجتمعهای آپارتمانی و ساختمان تجاری در این مجموعه نهتنها ویژگیهای بومی و معماری محلی را حفظ، بلکه فضایی ایجاد کردهاند که سطوح مختلف عمومی از طریق چیدمان دقیق میان ساختمانها به هم نفوذ پیدا کردهاند. این طراحی به تعامل بیشتر میان ساکنان دائمی محلی و افرادی کمک کرده است که برای تعطیلات یا کسبوکار به منطقه میآیند و هویت فرهنگی را در میان همسایگان تقویت میکند. در حوزه معماری و ساختار، استفاده از ترکیب مصالحی همچون آجر، صفحات سیمانی و پانلهای فلزی، تجربه تلفیقی از مدرنیته و فرهنگ محلی را به وجود آورده است. فرایند ساخت این مجتمع از مصالح اولیه اقامتگاه لیاو وی الهام گرفته شده و پس از تکمیل، این مکان به هسته معنوی و فرهنگی جامعه تبدیل شده است. طیف وسیعی از فعالیتهای سازماندهیشده و خودجوش عمومی در این فضا برگزار میشود که موجب تقویت همبستگی و حس تعلق میان اهالی شده است. اقامتگاه لیاو وی برای این مجتمع ارزشها و نقشی مشابه سالن اجدادی در کل شهر باستانی آنرن ایفا میکند. ریشهها و منابع حیاتی توسعه از آن آغاز میشوند و روح بازگشت به خانه پس از پراکندگی در نهایت به این نقطه بازمیگردد. به این ترتیب مجتمع آرنلی ترکیبی از حفظ پیوند میان گذشته تاریخی و توسعه معاصر است که در آن بهطور همزمان فرهنگ، اجتماع و معماری بومی در کنار مدرنیته جلوه میکنند. تحول دیجیتال در سیستم بهداشت و درمان سنگاپور سنگاپور در سال ۲۰۲۵، با بهرهگیری از فناوریهای نوین دیجیتال، گامهای بلندی در جهت تحول سیستم بهداشت و درمان خود برداشته است. این کشور با تمرکز بر دیجیتالیسازی خدمات بهداشتی، به دنبال ارتقای کیفیت مراقبتهای پزشکی و افزایش دسترسی به خدمات بهداشتی برای شهروندان است. یکی از اقدامات برجسته در این زمینه، استفاده از سوابق پزشکی الکترونیکی است که امکان دسترسی سریع و یکپارچه به تاریخچه پزشکی بیماران را فراهم میکند. سنگاپور یکی از پیشگامان جهان در استفاده از این سیستمهاست که امکان ذخیره، مدیریت و اشتراکگذاری دادههای سلامت بیماران را در قالب دیجیتال فراهم میکند. این سیستمها با اتصال مراکز درمانی مختلف اعم از بیمارستانها، کلینیکها و داروخانهها، یک پایگاه داده مرکزی تشکیل میدهند که به پزشکان اجازه میدهد بهسرعت به سوابق پزشکی بیماران دسترسی داشته باشند. دسترسی سریع به سوابق پزشکی بیماران منجر به افزایش دقت تشخیص و تسریع روند درمان میشود، همچنین با استفاده از تحلیل دادههای کلان، الگوهای بیماریابی، روندهای سلامت عمومی و کارایی درمانها مورد بررسی قرار میگیرد که به تصمیمگیریهای بهداشتی بهتر و سیاستگذاری دقیقتر منجر میشود. یکی از برنامههای کلیدی در این زمینه، پروژه «سامانه پرونده سلامت الکترونیکی ملی(NEHR)» است که توسط وزارت بهداشت سنگاپور اجرا شده است و در آن، اطلاعات سلامت میلیونها شهروند بهصورت ایمن ذخیره و مدیریت میشود. بیمارستانها و مراکز مراقبت سلامت سنگاپور، بهطور گسترده از گجتهای پوشیدنی همچون ساعتهای هوشمند، پایشگرهای ضربان قلب، دستگاههای اندازهگیری فشار خون و حسگرهای متصل به بیماران استفاده میکنند. این دستگاهها بهطور مداوم دادههای حیاتی را جمعآوری و بهصورت بیسیم به سیستمهای بیمارستانی منتقل میکنند تا پزشکان در هر لحظه بتوانند وضعیت بیماران را رصد کنند. به این ترتیب نیاز به مراجعه حضوری و ورود دستی اطلاعات کمتر میشود و سرعت واکنش به شرایط اورژانسی افزایش پیدا میکند. بیمارستانهای پیشرفته سنگاپور با استفاده از این فناوریها، نظارت لحظهای بر بیماران بخش مراقبتهای ویژه (ICU) را بهصورت مستمر انجام میدهند و هرگونه تغییر ناگهانی در وضعیت بیمار بهسرعت به تیم پزشکی اطلاع داده میشود. این کار منجر به کاهش خطاهای انسانی و افزایش کیفیت مراقبت میشود. سنگاپور از هوش مصنوعی بهعنوان ابزاری پیشرفته برای تحلیل دادههای پزشکی استفاده میکند. الگوریتمهای هوش مصنوعی قادرند با پردازش میلیونها داده سلامت و آزمایشهای پزشکی، الگوهای پنهان بیماریها را شناسایی کنند که ممکن است برای انسان دشوار باشد. این فناوری در تشخیص زودهنگام بیماریهایی همچون سرطان، بیماریهای قلبی و عفونی نقش مهمی دارد. یکی از پروژههای موفق در این زمینه، همکاری بیمارستانهای سنگاپور با شرکتهای فناوری برای توسعه مدلهای هوش مصنوعی است که تصاویر رادیولوژی را با دقت بالا تحلیل میکنند و احتمال تشخیص اشتباه را کاهش میدهند. هوش مصنوعی به پزشکان در انتخاب بهترین روشهای درمانی و پیشبینی روند بیماری کمک میکند. دیجیتالیسازی کامل سوابق پزشکی در سنگاپور به معنای ایجاد یک سیستم بهداشتی متصل و هوشمند است که بیماران میتوانند از طریق پلتفرمهای آنلاین به اطلاعات پزشکی خود دسترسی داشته باشند، نوبتگیری کنند و حتی با پزشکان بهصورت مجازی مشورت نمایند. این دسترسی دیجیتال موجب کاهش صفهای انتظار و افزایش سرعت ارائه خدمات شده است. سیستم سوابق پزشکی دیجیتال، امکان مدیریت بهتر بیماریهای مزمن همچون دیابت و فشار خون را فراهم میکند، چرا که بیماران میتوانند دادههای مربوط به وضعیت خود را بهطور مستمر ثبت و پزشکان آنها را پایش کنند. دولت سنگاپور با تخصیص بودجهای حدود ۲۰۰ میلیون دلار به صندوق نوآوری بهداشتی، حمایت مالی گستردهای از پروژههای تحقیق و توسعه فناوریهای نوین پزشکی و دیجیتال ارائه میدهد. این سرمایهگذاریها به استارتآپها، مراکز تحقیقاتی و بیمارستانها امکان میدهد فناوریهای جدید همچون رباتهای جراحی، سیستمهای هوش مصنوعی تشخیصی و پلتفرمهای مراقبت از راه دور را توسعه دهند و آزمایش کنند. یکی از نمونههای موفق این سرمایهگذاری، توسعه سامانههای پایش بیماران مبتلا به کووید -۱۹ است که بهصورت دیجیتال و از راه دور علائم بیماران را کنترل میکنند و فشار بر مراکز درمانی را کاهش دادهاند. در حوزه سلامت دیجیتال، وجود شبکههای ارتباطی قابل اعتماد و پرسرعت اهمیت بسیار زیادی دارد، بهویژه زمانی که بحث استفاده از هوش مصنوعی پیشبینیکننده و اتوماسیون پیشرفته مطرح باشد. کارکنان پزشکی برای انجام وظایف حیاتی خود نیازمند اتصالی پایدار و سریع هستند. یک شرکت سنگاپوری با ارائه راهکارهای شبکه مدیریتشده و اتصال، زیرساختی قوی و مطمئن در اختیار مراکز درمانی قرار میدهد تا بتوانند از فناوریهای پیشرفته بدون اختلال بهرهمند شوند. یکی از محصولات اصلی این شرکت، اینترنت سازمانی است که پهنای باندی بین ۵۰۰ مگابیت بر ثانیه تا ۱۰ گیگابیت بر ثانیه ارائه میدهد. این اقدام به مراکز درمانی اجازه میدهد که با نیازهای دادهای در حال تغییر و افزایش سریع، تنها در عرض دو دقیقه ظرفیت اینترنت خود را متناسب با شرایط بهروزرسانی کنند. این اینترنت سازمانی شامل پروتکلهای امنیتی پیشرفته از جمله سیستم تشخیص حملات دیداس است تا امنیت دادهها و یکپارچگی آنها تضمین شود. خدمات وایفای مدیریتشده این شرکت دسترسی به اینترنت پرسرعت را با پوشش گسترده فراهم میکند. این سرویس نهتنها اتصال قوی و مطمئن را در سراسر مراکز درمانی تضمین میکند، بلکه کیفیت سرویس کامل و تکنیکهای تقسیمبندی شبکه را ارائه میدهد. این قابلیتها بهویژه برای کاربردهایی که حساس به تأخیر و نیازمند عملکرد بیوقفه هستند همچون بخشهای هوشمند بیمارستان، پزشکی از راه دور و تشخیصهای مبتنی بر هوش مصنوعی، بسیار حیاتی هستند. مدیریت دسترسیهای دیجیتال یکی از بخشهای مهم امنیت سایبری است که در بیمارستانهای پیشرفته پیادهسازی میشود. این سیستمها کنترل دقیقی روی دسترسی کاربران به دادهها و سامانههای مختلف فراهم میکنند و با رمزنگاری دادهها در طول انتقال و ذخیرهسازی، امکان سوءاستفاده و افشای اطلاعات حساس را به حداقل میرسانند. پارکهای آسمانی در شهرها؛ راهکاری نوین برای ارتقای کیفیت زندگی در بسیاری از شهرهای مدرن که با افزایش جمعیت و تراکم ساختمانها روبهرو هستند، ایجاد فضاهای سبز در سطح زمین به دلایل تعدادی از جمله محدودیت اراضی، چالشبرانگیز شده است. در این میان، ایجاد پارکهای آسمانی یا فضایی سبز در ارتفاعات نظیر بام ساختمانهای مرتفع، راهکاری نوآورانه برای جبران کمبود فضای سبز به شمار میآید. این پارکها، مزایای متعددی دارند که فراتر از صرف یک فضای تفریحی ساده است. نخست، از لحاظ زیستمحیطی این فضاها به بهبود کیفیت هوا کمک میکنند؛ گیاهان در این پارکها قادر به جذب آلودگیها و ذرات معلق در هوا هستند و همچنین به کاهش دمای محیط شهری و مقابله با پدیده «جزیره حرارتی» کمک میکنند. این امر باعث کاهش مصرف انرژی و کاهش بار سیستمهای تهویه مطبوع در ساختمانها میشود. از منظر اجتماعی و روانی، پارکهای آسمانی فضاهای آرامشبخش و طبیعتنگر فراهم میکنند که به کاهش استرس، بهبود سلامت روان و تقویت حس تعلق به اجتماع کمک میکنند. دسترسی به این فضاها فرصتی برای فعالیتهای ورزشی، تعاملات اجتماعی و استراحت در دل شهرهای پرهیاهو ایجاد میکند. این پارکها نقش مؤثری در کاهش آلودگی صوتی و مدیریت آب باران ایفا میکنند که خود به تنظیم بهتر اکوسیستم شهری کمک میکند. افزایش تنوع زیستی و فراهم آوردن زیستگاههایی برای پرندگان و حشرات نیز از دیگر فواید این فضاهای سبز مرتفع است. از بعد اقتصادی، حضور پارکهای آسمانی میتواند ارزش املاک اطراف را افزایش دهد و فرصتهای شغلی متنوعی در زمینه طراحی، ساخت و نگهداری این فضاها به وجود آورد. پارکهای آسمانی بهعنوان عناصر مهم در طراحی شهری پایدار، میتوانند به ایجاد شهرهایی با کیفیت زندگی بالاتر، زیستپذیرتر و متعادلتر در برابر چالشهای اقلیمی کمک کنند و تصویر ذهنی مثبتی از شهرهای آینده به نمایش بگذارند. این پارکها نمونه بارزی از تلفیق طبیعت و فناوری در فضای شهری هستند که مسیر توسعه شهرهای هوشمند و دوستدار محیط زیست را هموار میسازند. در ادامه به چند مورد از آنها اشاره میشود. باغ بام گینزا سیکس باغ بام گینزا سیکس، یک فضای سبز وسیع و زیبا است که در بالاترین طبقه مجتمع گینزا سیکس در توکیو قرار دارد و با مساحتی حدود چهار هزار متر مربع، بزرگترین باغ بام منطقه گینزا محسوب میشود. این باغ بهگونهای طراحی شده که فضای آرامشبخشی را در دل شلوغی شهر ایجاد کند و شامل بخشهایی از چمنزارها، نواحی آبی، فضای جنگلی و مسیرهای پیادهروی است که محیطی دلنشین و سبز را برای بازدیدکنندگان فراهم میآورد. طراحی این باغ برگرفته از باغهای سنتی ژاپنی است و با استفاده از گیاهان فصلی و ایجاد گوشههای دنج برای استراحت، فضایی برای آرامش و تجدید انرژی پس از گشتوگذار یا خرید در بخشهای مختلف مجتمع ایجاد کرده است. بازدیدکنندگان میتوانند از چشمانداز ۳۶۰ درجه اطراف گینزا لذت ببرند و مناظری از برج توکیو و شهر پیرامون را تماشا کنند؛ فضایی که برای عکاسی و لحظات خلوت نیز بسیار مناسب است. باغ پشتبام کاخ الیزابت، لندن باغ پشتبام کاخ الیزابت در مرکز هنری ساوثبنک، با مساحتی بالغ بر ۱۲۰۰ متر مربع، یکی از جذابترین و متفاوتترین فضاهای سبز شهری لندن به شمار میرود. این فضای سبز روی بام کاخ الیزابت و در ارتفاعی چشمگیر واقع شده است که چشم اندازهای بینظیری از رودخانه تیمز تا چرخوفلک لندن (London Eye)، کلیسای سنت پل و برج ساعت معروف بیگبن ارائه میدهد. باغ با بیش از ۲۰۰ گونه گیاه بومی طبیعی پوشیده شده و شامل چمنزارها، مسیرهای پیادهروی و فضاهای نشیمن است که بازدیدکنندگان میتوانند در آنها به آرامش و لذت بردن از هوای تازه بپردازند. پارک هوایی کایزر اوکلند کالیفرنیا، آمریکا پارک هوایی کایزر در کالیفرنیا، یک فضای سبز تاریخی و مهم است که بهعنوان یکی از بزرگترین و شناختهشدهترین باغبامهای جهان شناخته میشود. این پارک حدود سه هکتار وسعت دارد و بر بالای یک پارکینگ پنج طبقه در کنار مرکز کایزر، یک ساختمان اداری ۲۸ طبقه در مرکز شهر اوکلند نزدیک به دریاچه مریت ساخته شده است. این باغ از دهه ۱۹۶۰ به روی عموم باز است و اولین بام سبز بزرگ در ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم محسوب میشود. طراحی آن بر اساس باغبام معروف مرکز راکفلر در نیویورک انجام شده و توسط شرکت معماری منظر «اوزمندسن و استالی» طراحی شده است. پروژه به سفارش هنری کایزر، صنعتگر معروف، برای ایجاد فضای سبز و طبیعی روی سقف پارکینگ مجاور ساختمان اداریاش انجام شد. باغ بام کایزر ویژگیهای خاصی دارد که آن را به یک فضای آرامشبخش در دل شهر تبدیل کرده است. در این باغ استخر بزرگی با فوارههای کوچک، پلی چوبی، مسیرهای پیادهروی، چمنزارهای موجدار، نیمکتها و مجموعهای متنوع از گیاهان وجود دارد. در این باغ ۴۲ درخت نمونه بالغ مانند درختان زیتون، بلوط، ماگنولیا، بلوط چوب پنبه، درختان توت فرنگی، افراهای ژاپنی و درختان شکوفهدار کاشته شده است که همه به گونهای انتخاب شدهاند که بتوانند شرایط سخت محیط روی پشت بام را تحمل کنند. داکپارک روتردام پارک داکپارک در روتردام هلند یکی از بزرگترین پارکهای شهری روی پشت بام در اروپا است که حدود ۹ متر بالاتر از سطح خیابان و روی سقف یک مرکز خرید و یک دیواره ساحلی قرار دارد. این پارک به طول تقریبی ۱۲۰۰ متر و عرض ۸۵ متر فضای سبز بزرگی را در قلب شهر ایجاد کرده است. داکپارک در سال ۲۰۱۳ پس از بیش از ده سال برنامهریزی و طراحی توسط گروه معماری Buro Sant & Co افتتاح شد. پارک به سه بخش اصلی تقسیم شده که هر کدام کاربری خاص خود را دارند؛ بخش مرکزی با باغی مدیترانهای و گلخانه همراه با رستوران، بخش مارکونیپلین که یک زمین بازی مخصوص کودکان است و بخش هدفداری به نام هادسونپلین که شامل باغچههای سبزیجات، حیوانات کوچک مزرعه و بوتههای میوه میشود. روشهای جدید مدیریت پسماند در ۲۰۲۵ در دنیای جدید با افزایش فشارهای زیستمحیطی و پیشرفت فناوری، مدیریت پسماند به حوزهای استراتژیک در صنایع مختلف تبدیل شده است. از این رو سازمانهای مختلف، از خطوط تولید گرفته تا مراکز درمانی و از مراکز توزیع تا خدمات محیطزیستی، شاهد تحولی جدید در نحوه مدیریت، نظارت و ارزشآفرینی از طریق پسماندها هستند. در ادامه به معرفی جدیدترین و مهمترین روشهای مدیریت پسماند در سال ۲۰۲۵ میپردازیم: قوانین جدید صنعتی در بخش بازیافت در سال ۲۰۲۵ شیوههای مدیریت پسماند در کشورها وایالتهای مختلف، تغییرات قابلتوجهی داشته است. برای مثال، قانون جدید کالیفرنیا با نام «SB 54»، بستهبندی مواد را به طور قابلتوجهی تغییر داده است و تولیدکنندگان و توزیعکنندگان را ملزم میکند تمام بستهبندیهای خود را به صورت قابل بازیافت یا کمپوستپذیر تهیه کنند. همچنین سازمانها باید به دقت، نرخ بازیافت و بازیابی مواد را ارزیابی کنند تا مطابق قوانین جدید باشد. همچنین مکانیزم تنظیم مرز کربن اتحادیه اروپا، الزامات جدیدی برای انتشار گازهای گلخانهای شرکتهای فعال در بخش تجارت بینالمللی ایجاد کرده است. اکنون بیش از ۵۰ هزار شرکت در سراسر جهان، موظف به آشکار سازی دادههای زیست محیطی، تحت دستورالعمل پایداری هستند تا عملکرد مسئولیتپذیری افزایش یابد. تحلیلهای هوشمند پسماند ترکیب هوش مصنوعی (AI) و حسگرهای اینترنت اشیا (IoT)، استانداردهای جدیدی برای مدیریت پسماند ایجاد کرده است. در واقع فناوری نهتنها کار ردیابی پسماند را سادهتر میکند، بلکه با تحلیلهای پیشبینیشده به کسبوکارها کمک میکند تا پیش از افزایش حجم پسماند، میزان آنها را کاهش دهد. به گفته مجمع جهانی اقتصاد، فناوریهای دیجیتال میتوانند تا سال ۲۰۵۰ تا حدود ۲۰ درصد، انتشار کربن جهانی را کاهش دهند. مدیران عملیات با استفاده از این دادهها، تخصیص منابع را بهینه کرده، تنگناها را پیشبینی و فرصتهای صرفهجویی را شناسایی میکنند. علاوه بر این، تولیدکنندگان مواد غذایی، مدیریت پسماندهای ارگانیک را به سطح بالاتری ارتقا میدهند و مراکز درمانی نیز با راهکارهای دادهمحور، همزمان با رعایت قوانین سختگیرانه، تولید پسماند را در مبدا کاهش میدهند. سیستمهای خودکار مدیریت سازگاری با قوانین با پیچیدهتر شدن و تغییر مداوم قوانین، سیستمهای خودکار مدیریت انطباق قوانین، وارد میدان میشوند. در سال ۲۰۲۵، اتوماسیون فراتر از ردیابی حجم پسماند حرکت کرده است و راهکارهای جامع سازگاری را بهروز و با تولید فوری مستندات لازم ارائه میدهد. مراکز درمانی نیز شاهد تغییرات بزرگی هستند که سیستمهای هوش مصنوعی مدیریت دفع پسماند پزشکی را بر اساس قوانین جدید، بر عهده میگیرند. در همین راستا، تولیدکنندگان نیز از مدیریت خودکار پسماندهای خطرناک، بهرهمند میشوند که این موضوع، میزان خطاهای انسانی را کاهش میدهد و در نتیجه سطح ایمنی افزایش مییابد. راهکارهای اقتصاد چرخشی سازمانهای پیشرو، اصول اقتصاد چرخشی را به کار میگیرند تا جریان پسماند را به منابع ارزشمند تبدیل کنند. تولیدکنندگان فلز، سیستمهای بازیابی پیشرفتهای برای تبدیل ضایعات تولید به مواد اولیه به کار میگیرند. شرکتهای مواد غذایی نیز پسماند ارگانیک را به انرژی تبدیل میکنند. علاوه بر این، مراکز درمانی روشهایی برای بازیافت ایمن بعضی تجهیزات پزشکی یافتهاند. این اقدامات نهتنها هزینههای دفع پسماند را کاهش میدهد، بلکه فرصتهای درآمدزایی جدیدی ایجاد میکند. جمعآوری پسماند و حملونقل هوشمند در دنیای امروزی، روش سنتی جمعآوری برنامهریزیشده زبالهها، جای خود را به سیستمهای جمعآوری مبتنی بر تقاضا میدهد. دستگاههای کمپکتور که برای فشردهسازی و کاهش حجم زبالهها استفاده میشوند، به طور خودکار و زمانی که نیاز به جمعآوری پسماند باشد، فعال میشوند و نقش مؤثری در کاهش هزینههای حملونقل دارند. این سیستمها برای مراکز درمانی که محدودیت زمان ذخیرهسازی پسماندهای پزشکی دارند و همچنین برای صنعت مواد غذایی که پسماند ارگانیک تولید میکنند، بسیار ارزشمند است. فناوریهای جدید باعث کاهش جمعآوری غیرضروری زبالهها، افزایش اطمینان در خدمات و بهرهوری عملیاتی آنها میشود. همچنین این روشها، فضای ذخیرهسازی پسماند را بهینه میکند و میزان انتشار گازهای ناشی از حملونقل را کاهش میدهد. بازارهای دیجیتال امکان بهاشتراکگذاری منابع، بین صنایع مختلف را فراهم میکند، بهگونهای که پسماند یک مرکز، ماده اولیه مرکز دیگر میشود. این شبکههای همزیستی صنعتی برای مواد بستهبندی، پسماند ارگانیک و بعضی از محصولات جانبی شیمیایی مؤثر است. ارائهدهندگان خدمات زیستی محیط نیز نقش مهمی در تسهیل این تبادلات دارند و بازیابی منابع را به حداکثر میرسانند. قناتهای ایرانی و محلههای سبز؛ راهکار مقابله با گرما موج گرمای شدید اسپانیا بهدلیل توده هوای گرم و خشک از شمال آفریقا و الگوی جوی پایدار ایجاد شده است. در روزهای پنجشنبه و جمعه، دما در بیشتر نقاط داخلی شبهجزیره بین ۳۶ تا ۳۸ درجه سانتیگراد خواهد بود. کارشناسان پیشبینی کردهاند که این موج گرما دومین پیک گرمایی شدید تابستان امسال به شمار میرود و هنوز بدترین وضعیت در پیش است. علاوه بر افزایش دما، وزش بادهای شدید و گاه ناگهانی نیز ممکن است در این مناطق رخ دهد. نقشههای هواشناسی نشان میدهد که روند افزایشی دما ادامه خواهد داشت و در جنوب غرب و بعضی مناطق شمال شرقی این شبهجزیره، دما ممکن است به ۴۰ تا ۴۲ درجه برسد. با این حال، در منطقه کانتابریا هوای خنکتری در روز شنبه پیشبینی میشود، اما انتظار میرود از روز یکشنبه دوباره دما افزایش یابد. در جزایر قناری نیز وضعیت بحرانی است. دما از روز سهشنبه گذشته روند صعودی داشته و پیشبینی میشود که در روزهای شنبه تا دوشنبه، دما در مناطق کمارتفاع این مجمعالجزایر به ۳۸ تا ۴۰ درجه برسد. همچنین، درجات حرارت حداقل در دامنههای جنوبی بین ۲۶ تا ۲۸ درجه باقی خواهد ماند که نشاندهنده برقراری شرایط موج گرمایی حتی در این جزایر است. استفاده اسپانیا از فناوری قناتهای باستانی ایران برای مقابله با گرمای شدید شهر سویا در اسپانیا با بهرهگیری از یک فناوری هزار ساله ایرانی به نام «قنات»، موفق شده است تا دمای شهر در فصلهای گرم را به طور قابلتوجهی کاهش دهد و فضای زندگی شهری را در برابر بحران گرمای جهانی مقاومتر کند. این اقدام نوآورانه، ترکیبی از دانش سنتی و فناوریهای نوین پایدار است که میتواند الگویی برای سایر شهرهای گرم و خشک جهان باشد. قناتها سیستمهای زیرزمینی هستند که آب را از منابع زیرزمینی به سطح زمین منتقل میکنند. پروژه «کارتخا قنات» در سویا یک کانال ۲۰ متری زیرزمینی است که جریان آب در آن باعث خنک شدن هوا میشود. با استفاده از کانالهای عمودی، هوای خنک زیرزمینی به سطح شهر منتقل میشود که در نهایت دمای سطح زمین را تا ۶ تا ۱۰ درجه سانتیگراد کاهش میدهد. این فناوری به خلق فضای عمومی باز بسیار بزرگی در شهر منجر شده است که میتواند بهعنوان پناهگاه اقلیمی در روزهای گرم تابستان مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر این، پروژه قنات در سویا از پمپهای خورشیدی برای به گردش درآوردن آب استفاده میکند و آب مصرفی را از منابع باران بازیافت میکند تا سیستم به صورت کامل پایدار و بدون مصرف زیاد انرژی کار کند. سویا در کنار قنات، اقدامات دیگری نیز برای مقابله با گرما انجام داده است؛ از جمله کاشت هزاران درخت در سال، ایجاد فضای سبز و سایهبان در ایستگاههای تاکسی و زمینهای بازی، استفاده از مصالح بازتابدهنده نور و نصب قوارههای عمومی. همچنین شهر با نامگذاری و دستهبندی موجهای گرمایی به افزایش آگاهی عمومی درباره مخاطرات گرما کمک میکند. این تلاشها بخشی از یک برنامه جامع شهری است که در آن فناوریهای سنتی و مدرن به هم پیوستهاند تا زندگی شهری را در برابر چالشهای گرمای جهانی تابآورتر کنند. پروژههایی مانند LifeWaterCool با تاکید بر تبخیر و مدیریت آب و پروژه UrbaneW برای کاهش آلایندگی و ترویج انرژیهای تجدیدپذیر، مکمل اقدامات سویا در مقابله با دمای بالا هستند. پروژه LifeWaterCool که با حمایت مالی اتحادیه اروپا اجرا میشود، به توسعه و آزمایش راهکارهای خنککنندگی شهری هم در فضای باز و هم در داخل ساختمانها میپردازد و از مدیریت هوشمند و بهینه منابع آب شهری بهره میبرد.در این پروژه، سیستم آب شهری به عنوان ساختار اصلی برای اجرای راهکارهای سبز و خنککننده مورد استفاده قرار میگیرد. از جمله اقدامات آن میتوان به جمعآوری و ذخیره آب حاصل از روانآب باران، استفاده مجدد از این آب برای آبیاری فضای سبز و کاشت درختان اشاره کرد که این امر باعث کاهش دما در مناطق شهری سه تا پنج درجه سانتیگراد میشود. کریدور زنگزور و پیامدهای آن بر ثبات سیاسی منطقه رسانههای دولتی و مستقل روسی با دیدی محتاطانه درباره کریدور زنگزور گزارش میدهند. آنها بر این نکته تأکید دارند که این پروژه میتواند بر تجارت منطقهای تأثیر بگذارد اما باید در چارچوب منافع راهبردی کلان روسیه و تعامل متوازن میان ارمنستان و آذربایجان پیگیری شود چرا که روسیه روابط اقتصادی و سیاسی نزدیکی با هر دو طرف دارد. بعضی تحلیلگران اعلام کردهاند در صورت تسلط ترکیه و آذربایجان بر توسعه این کریدور و دیده شدن آن بهعنوان پروژهای تحمیلی بر ارمنستان بدون میانجیگری روسیه، نفوذ مسکو در منطقه کاهش مییابد. از این رو، بعضی گزارشها بر لزوم مشارکت فعال روسیه در مدیریت این پروژه و ادغام آن در طرحهای بزرگتر روسیه مانند کریدور ترانزیتی شمالجنوب تأکید دارند. موضوع گسترش نفوذ ترکیه نیز نگرانی اصلی رسانههای روسی است. این رسانهها به این نکته اشاره میکنند که کریدور زنگزور با اهداف بلندمدت ترکیه برای افزایش نقش خود در دنیای ترکها همسو است و میتواند سلطه تاریخی روسیه در قفقاز و آسیای مرکزی را به چالش بکشد. البته تحلیلگران روس بهخوبی میدانند که مسدود کردن کامل این مسیر ممکن است روابط مسکو با آذربایجان، شریک مهم انرژی و تجارت را خدشهدار کند؛ بنابراین، پیشنهاداتی برای حمایت از نسخهای تعدیل شده از کریدور مطرح شده که روسیه را از طریق اتحادیه اقتصادی اوراسیا یا سازوکارهای منطقهای دیگر در عملیات آن سهیم نگاه دارد. مخالفت شدید ایران با کریدور زنگزور نیز در رسانههای روسی مورد بحث است و واکنشهای مقامات ایرانی در گزارشهایی از رسانههایی همچون پایگاه خبری تحلیلی روسیه EADaily به تصویر کشیده شده است. مسکو قصد دارد با ایفای نقش میانجی کلیدی و نفوذگر، جایگاه خود را در ساختار قدرت در حال تحول منطقه حفظ کند و مانع از ارتقای بیحد و حصر نفوذ ترکیه و آذربایجان شود. این تحولات نشاندهنده پیچیدگی جبهههای رقابت و همکاری در جنوب قفقاز است که روسیه، ایران، ترکیه، ارمنستان و آذربایجان را درگیر خود ساخته است و آینده منطقه را تحت تأثیر قرار میدهد. از دیدگاه روسیه، حفظ تعادل سیاسی در قفقاز جنوبی امری حیاتی است، چرا که کشورهای منطقه نقش کلیدی در زنجیرههای تأمین حرکت کالا از طریق دریای سیاه به اروپا و ترکیه دارند. پروژه کریدور زنگزور با اتصال زمینی میان آذربایجان و نخجوان، میتواند بر ارتباطات ترانزیتی و اقتصادی این مناطق تأثیر بگذارد و از این جهت برای مسکو تنها در ظاهر مثبت به نظر میرسد. با این حال، روسیه نگران است که توسعه این کریدور به نوعی باعث فاصله گرفتن قفقاز جنوبی از نفوذ روسیه شود، بهویژه با حضور مخفیانه و روبهرشد نظامی آمریکا در طول این مسیر، چنین رویکردی محتمل است. همچنین، تحولات سیاسی در ارمنستان که به سمت غربگرایی و نزدیک شدن به اروپا گرایش یافته، نگرانی مسکو را افزایش داده است. بهویژه کشور گرجستان در غرب منطقه، که بهعنوان یک نقطه حساس شناخته شده و روسیه آن را «خط قرمز» خود در مواجهه با گسترش ناتو در نظر میگیرد، در معرض خطر تبدیل شدن به نمونهای مشابه اوکراین قرار دارد. روسیه آگاه است که برخورد نظامی جدید در این منطقه میتواند یکی دیگر از نقاط بحرانی باشد که بهدلیل تجارب پیچیده در اوکراین، غرب نیز رغبت چندانی به آن ندارد. بنابراین، روسیه تلاش میکند تعادل خود را حفظ و نفوذ خود در مدیریت مسیرهای ترانزیتی و سیاسی منطقه را تقویت کند. بنابراین کریدور زنگزور میتواند به عاملی برای بیثباتی سیاسی و نظامی در قفقاز جنوبی تبدیل شود که بار دیگر روسیه را وادار به مداخله میکند. این پیچیدگیها و تناقضات ذاتی پروژه کریدور زنگزور، آن را به موضوعی حساس و کلیدی در سیاستهای منطقهای روسیه و دیگر بازیگران بینالمللی بدل کرده است، که آینده امنیت و ثبات قفقاز را بهشدت تحت تأثیر قرار خواهد داد. مشارکت مردمی کلید تحول و ماندگاری فضاهای شهری ایجاد و احیای فضاهای عمومی در شهرها بهطور معمول نیازمند مشارکت گستردهای است که بیشتر توسط شرکتها یا نهادهای رسمی پشتیبانی میشود. اما تجربههای متعدد نشان دادهاند که جوامع محلی با تکیه بر نیروها، دانش و سرمایههای خود میتوانند این روند را بهصورت مستقل و فراگیر پیش ببرند. یکی از نخستین گامها، ارزیابی دقیق فرصتها و محدودیتهای محله است. ساکنان محلی با شناسایی داراییهای تاریخی، فرهنگی یا اجتماعی محلی و نیازهای موجود میتوانند مکانهای بکری همچون زمینهای خالی، پارکهای نیمهتعطیل یا خیابانهای کماستفاده را برای احیا هدفگذاری کنند. این فرایند موجب شکلگیری حس تعلق و مشارکت واقعی در میان اهالی میشود و زمینهای برای همراهی فعال ایجاد میکند. پس از آن، ساکنان بهطور جمعی دست به طراحی و تصور فضای عمومی میزنند. برگزاری کارگاهها، جلسات ایدهپردازی و رویدادهای محلی بستری برای تبادل نظرهای متنوع فراهم میآورد. حضور داوطلبان متخصص یا سازمانهای غیردولتی نیز به انتقال دانش فنی و بهرهگیری از تخصصهای لازم کمک میکند. این همکاری چندجانبه موجب ایجاد طرحهایی میشود که با واقعیتهای محلی همخوانی دارد و پذیرش عمومی را افزایش میدهد. خلق فضای فیزیکی تنها بخشی از کار است و احیای واقعی با فعالسازی مداوم فضا از طریق برنامههای فرهنگی، ورزشی و اجتماعی ممکن میشود. برای مثال میتوان به یک زمین فوتبال فرسوده در نایروبی اشاره کرد که طی یک پروژه محلی نهتنها بازسازی شد، بلکه با برگزاری کنسرتها و رویدادهای مرتبط به یک نقطه تجمع و مرکز زندگی محله تبدیل شده است. این اقدامات موجب حفظ امنیت، افزایش نشاط و مرتبط ماندن فضا با نیازهای جاری میشود. پروژههای موفق مردمی بهطور معمول با تغییرات کوچک، پایدار و کمهزینه شروع و موفقیتهای اولیه آنها با انجام بهبودهایی در مقیاس محدود دیده و زمینهساز اعتماد برای جلب حمایت بیشتر و گسترش فعالیتهای میشوند. این رویکرد تدریجی، امکان تطبیق و اصلاح طرحها بر اساس بازخوردهای محلی را نیز فراهم میکند. وجود افراد یا گروههای پیشرو و متعهد در جامعه محلی که بهعنوان مدیر یا مراقب پروژه شناخته میشوند نیز برای استمرار و پایداری تلاشها حیاتی است. این افراد نقش هماهنگکننده، سازماندهنده فعالیتها و واسطه ارتباط با مسئولان شهری را ایفا میکنند. ابتکارات مردمی اساس این فرایند را تشکیل میدهند، اما تعامل تاکتیکی با نهادهای دولتی و شهری میتواند در کسب مجوزهای لازم، تأمین زیرساختهای حداقلی یا ارتقا ایمنی فضاها مؤثر باشد. این شیوه همکاری ترکیبی از توانمندیهای چانهزنی مردمی و ظرفیت اجرایی ساختارهای رسمی را به وجود میآورد. نمونههای متعدد جهانی نشان دادهاند که جوامع محلی با مشارکت فراگیر، استفاده هوشمندانه از دانش و منابع بومی و توجه مستمر به نگهداری و برنامهریزی فعالیتهای اجتماعی، میتوانند حتی بدون حمایت نهادهای تجاری یا برنامهریزان رسمی، فضاهای عمومی با کیفیت و کارآمد را شکل دهند. اصول بنیادین این روند شامل مالکیت محلی، دیدگاه مشترک و مدیریت پایدار میشود که الگویی مهم برای توسعه شهری همدلانه، خلاق و مردمی است. تفاوتهای طراحی شهری مردمی و برنامهریزی شهری از بالا به پایین طراحی و برنامهریزی شهری نقش بسیار مهمی در شکلدهی به محیطهای زندگی ایفا میکنند. دو رویکرد اصلی در این حوزه وجود دارد که تفاوتهای بنیادینی با یکدیگر دارند و شامل برنامهریزی شهری از بالا به پایین و طراحی شهری مردمی یا به عبارت دیگر از پایین به بالا میشود. در برنامهریزی شهری از بالا به پایین، قدرت تصمیمگیری بهطور عمده در دست نهادهای رسمی همچون دولتها، برنامهریزان شهری و افراد تأثیرگذار قرار دارد که طرحها و چارچوبهای جامعی برای توسعه شهرها تعریف میکنند. هدف این روش، افزایش کارایی، مدرنیزاسیون و توسعه زیرساختهای منسجم است و بهطور معمول پروژههای بزرگمقیاس از این طریق اجرا میشوند. با این حال این رویکرد سفت و سخت است و به احتمال زیاد نیازها، ویژگیها و هویت فرهنگی اجتماعی محلی را نادیده میگیرد. نمونههای بارز آن را میتوان در بازسازیهای پاریس و اصول لوکوربوزیه دید که با وجود تأکید بر کارکردگرایی، به ویژگیهای بومی توجه کافی نداشتند. برنامهریزی از بالا به پایین در حالت کلی متمرکز است، مشارکت مستقیم مردم در آن محدود است و بیشتر منافع گروههای قدرتمند را در اولویت قرار میدهد. طراحی شهری مردمی یا رویکرد از پایین به بالا، در مقابل، مردم را در قلب فرایند تصمیمگیری قرار میدهد. این روش بر توانمندسازی جامعه و مشارکت مستقیم ساکنان در طراحی و برنامهریزی تاکید دارد و از دانش محلی، تجربه زیسته و آدابورسوم بومی بهره میبرد و منجر به خلق فضاهای شهری منعطف و قابل تطبیق با نیازهای متغیر جامعه میشود که بر پیوندهای اجتماعی، شمولیت و دسترسپذیری تأکید دارد. ابزارها و پلتفرمهایی که ارتباط و مشارکت میان مردم و نهادهای رسمی را دموکراتیزه میکنند در این فرایند نقش مهمی دارند. طراحی مردمی بهطور معمول با بهبودهای تدریجی و پروژههای کوچک محلی آغاز میشود و بهتدریج حس تعلق و مالکیت ساکنان به محیط زندگیشان را افزایش میدهد. با این حال این روش ممکن است بدون حمایت نهادی با چالشهایی همچون پراکندگی توسعه یا کمبود منابع روبهرو شود. امروزه رویکردی نوین و موفق که بیشتر مورد توجه قرار گرفته، ترکیبی از هر دو مدل بالا به پایین و پایین به بالاست. این روش مشارکتی با استفاده از حمایتهای رسمی دولت و نهادها و همراهی مشارکت عمیق جوامع محلی، تلاش میکند تا چشماندازهای کلانشهری را با واقعیتها و نیازهای محلی همسو کند. چنین رویکردی علاوهبر افزایش مشروعیت و پایداری طرحها، فضاهای عمومی پرجنبوجوش و با کیفیت خلق میکند که نمونههایی از آن در برنامه میدانهای نیویورک و جوایز طراحی لندن دیده میشود. تفاوت اساسی میان طراحی شهری مردمی و برنامهریزی از بالا به پایین در حالت کلی در تعیین محل تصمیمگیری و کنترل فرایند طراحی است. در روش مردمی، قدرت از دست برنامهریزان متمرکز خارج و به ساکنان محلی واگذار میشود تا طرحها متناسب با واقعیتها و خواستههای آنها شکل بگیرد. این امر منجر به محیطهایی میشود که فراگیرتر، انعطافپذیرتر و بر اساس پیوندهای اجتماعی عمیقتر ساخته شدهاند. برنامهریزی شهری از بالا به پایین مزایایی همچون انسجام و کارآمدی دارد، اما طراحی شهری مردمی پایداری، انعطافپذیری و همبستگی اجتماعی را تقویت میکند و بهترین نتایج زمانی حاصل میشود که این دو رویکرد همزمان و بهصورت مکمل بهکار گرفته شوند تا ضمن حفظ چشماندازهای کلان، نیازها و شرایط محلی هم بهخوبی پوشش داده شود. خطرناکترین جاذبههای گردشگری جهان در دنیایی که سفر و گردشگری به یکی از پرطرفدارترین شیوههای فرار از روزمرگی تبدیل شده است، برخی از مسافران بهجای ساحلهای آرام و شهرهای توریستی، بهدنبال مقصدهایی پرهیجان هستند که نفس را در سینه حبس میکنند. این مقصدها از صعود به بلندترین قلههای جهان گرفته تا شنا در لب مرگبارترین آبشارها، نهتنها بهدلیل زیبایی طبیعیشان بلکه بهواسطه خطرات بالقوهای شناخته میشوند که در خود نهفته دارند. در ادامه به خطرناکترین جاذبههای گردشگری جهان و مکانهایی اشاره میشود که با وجود هشدارها و آمار مرگومیر، همچنان گردشگران ماجراجو را بهسوی خود میکشانند. دهانه دروازه جهنم؛ ترکمنستان این گودال شعلهور که با نام «دروازههای جهنم» شناخته میشود، در دهه ۱۹۷۰ زمانی شکل گرفت که زمینشناسان هنگام حفاری برای استخراج نفت، به یک حفره بزرگ حاوی گاز طبیعی برخوردند و زمین زیر آن فرو ریخت. برای جلوگیری از انتشار گازهای سمی، تصمیم گرفتند آن را آتش بزنند و حالا بعد از چند دهه، همچنان در دل بیابان قرهقوم در آتش میسوزد. این مکان امروزه یکی از عجیبترین و ترسناکترین جاذبههای گردشگری دنیاست و شبهنگام جلوهای جهنمی دارد. دره مرگ؛ آمریکا دره مرگ در ایالت کالیفرنیا با مناظری شگفتانگیز از تپههای شنی، ستونهای نمکی و دشتهای نمکزار گردشگران زیادی را جذب میکند. دمای این مکان میتواند به ۵۴.۴ درجه سانتیگراد برسد که یکی از بالاترین دماهای ثبتشده در زمین است و گرمای آن میتواند کشنده باشد. گرمازدگی شدید، کمآبی و گم شدن در منطقههای دورافتاده از خطرات سفر به این مقصد شگفتانگیز است. آتشفشان ویلاریکا؛ شیلی ویلاریکا یکی از فعالترین آتشفشانهای آمریکای جنوبی است که علاقهمندان به کوهنوردی ماجراجویانه را به خود جذب میکند. این آتشفشان آخرینبار در سال ۲۰۱۵ فوران کرد و تا هزار متر خاکستر و گدازه به هوا پرتاب کرد. در بعضی تورها، بازدیدکنندگان به شرط داشتن تجهیزات و راهنما میتوانند تا نزدیکی دهانه آتشفشان صعود کنند. کوه هواشان؛ چین کوه هواشان در استان شاآنشی چین با پنج قله و معابد تائوئیستی خود، قرنهاست که مقصد زائران است. با این حال، مسیرهای باریک و بسیار خطرناک اطراف آن، هواشان را به یکی از خطرناکترین کوههای قابل صعود جهان تبدیل کردهاند. مسیر معروف «گذرگاه چوبی» با تختههای باریکی که به صخرههای عمودی وصل شدهاند، یکی از ترسناکترین مسیرهای پیادهروی جهان است. اسکلیگ مایکل؛ ایرلند جزیره صخرهای اسکلیگ مایکل در ساحل شهرستان کری ایرلند، زمانی محل زندگی راهبان بوده است و بهدلیل دسترسی بسیار دشوار و شرایط آبوهوایی متغیر، مقصدی بسیار خطرناک برای گردشگران محسوب میشود. صومعههایی با معماری بسیار خاص از قرون وسطی هنوز در این جزیره باقی ماندهاند، اما امروزه این جزیره بیشتر بهدلیل حضور در فیلم «جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد» (۲۰۱۵) شناخته میشود. قله اورست؛ نپال اورست، بلندترین قله جهان با ارتفاعی بیش از ۸۸۵۰ متر، رؤیای بسیاری از کوهنوردان است. سالانه حدود ۱۲۰۰ نفر تلاش میکنند از آن صعود کنند، اما تنها نیمی از آنها به قله میرسند و تعدادی نیز جان خود را از دست میدهند. یخزدگی، کمبود اکسیژن، ریزش بهمن و ازدحام بیش از حد در فصل صعود از جمله دلایل مرگ در این مقصد هیجانانگیز است. استخر شیطان؛ زامبیا و زیمبابوه در ماههای خشک سال، وقتی آب رودخانه زامبزی پایین میآید، لبه آبشار ویکتوریا به شکل یک استخر طبیعی بینهایت درمیآید که به «استخر شیطان» معروف است. شنا کردن در این استخر، تجربهای نفسگیر و خطرناک است؛ زیرا تنها با یک لغزش کوچک ممکن است فرد به عمق ۱۰۸ متری آبشار سقوط کند؛ ارتفاعی معادل ساختمان ۳۰ طبقه که جان هر کسی را تهدید میکند. گنبد نیمه؛ آمریکا مسیر کوهنوردی گنبد نیمه در پارک ملی یوسمیتی ایالت کالیفرنیا، یک چالش سخت ۲۲.۵ کیلومتری است که از مسیرهای دشوار آمریکا بهشمار میرود. بخش پایانی این مسیر با کابلهای فلزی باریک پوشیده شده است که هیچ حفاظی ندارد و کوهنوردان باید با دقت و جسارت از آن عبور کنند. در سال ۲۰۱۹ یک کوهنورد پس از سقوط از ارتفاع ۱۵۰ متری جان خود را از دست داد که یادآور خطرات جدی این مسیر است. صخرههای موهر؛ ایرلند صخرههای موهر در سواحل غربی ایرلند، با مناظری گسترده و ارتفاعی بیش از ۲۱۰ متر، یکی از شگفتیهای طبیعی این کشور محسوب میشوند. این زیبایی چشمنواز همراه با خطرهای پنهان است؛ وزش بادهای شدید و لبههای لغزنده، این صخرهها را به مکانی بسیار خطرناک تبدیل کردهاند و از دهه ۱۹۹۰ بیش از ۳۰ مورد مرگ تصادفی در این منطقه ثبت شده است. مونبلان – فرانسه و ایتالیا مونبلان، بلندترین قله اروپا که در مرز فرانسه و ایتالیا قرار دارد، با ارتفاعی بیش از ۴۸۰۰ متر هر سال نزدیک به ۳۰ هزار کوهنورد را به خود جذب میکند. این کوه با وجود جذابیتش، یکی از مرگبارترین کوههای قاره بهشمار میآید که زمینهای لغزنده یخی، سقوط بهمنهای ناگهانی و تغییرات سریع آبوهوا، جان بسیاری از کوهنوردان را به خطر میاندازد، بهویژه کسانی که بدون آمادگی کامل قدم در این مسیر میگذارند. رود کلرادو؛ آمریکا رودخانه کلرادو با طول بیش از ۲۳۳۰ کیلومتر از پنج ایالت آمریکا عبور میکند و محلی محبوب برای شنا و قایقسواری به نظر میرسد. جریان آب این رودخانه، بهویژه پس از بارانهای شدید و ذوب برفها، بسیار خطرناک میشود. جریانهای زیرسطحی و چرخشهای ناگهانی آب، حتی برای شناگران حرفهای مرگآور است و در هفت ماه نخست سال ۲۰۱۴، ۱۵ نفر جان خود را به همین دلیل از دست دادند. ترولتونگا؛ نروژ ترولتونگا، صخرهای سنگی در نروژ که به شکل یک زبان بزرگ از دل کوه بیرون زده است، یکی از محبوبترین نقاط برای گرفتن عکسهای خیرهکننده در شبکههای اجتماعی است. این صخره در ارتفاع حدود ۱۱۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد و سقوطهای مرگبار تعدادی از بازدیدکنندگان در این منطقه گزارش شده است. نام این صخره به معنی «زبان ترول» برگرفته از افسانههای اسکاندیناوی است که به جذابیت و رمزآلود بودن آن افزوده است. لاگوس؛ شهری پیشرو در باغهای خوراکی شهری آفریقا طبق گزارش سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد (FAO)، لاگوس با بیش از یک میلیون نفر جمعیت فعال در بخش کشاورزی شهری، بیشترین تعداد افرادی را دارد که یا به صورت مستقیم از تولیدات باغهای خوراکی شهری بهرهمند میشوند یا در تجارت این محصولات نقش دارند. این میزان از شهرهایی همچون نایروبی، دوالا و یائونده پیشی گرفته و آن را به قطب اصلی باغهای خوراکی در این قاره تبدیل کرده است. باغهای خوراکی در لاگوس انواع متنوعی دارند؛ از باغهای خانگی کوچک که برای مصرف خانوادهها ایجاد شدهاند تا باغهای جمعی و بازارهایی که تولیدات تجاری گستردهای دارند.باغهای بازاری بهخصوص در این شهر نقش مهمی در تأمین سبزیجات تازه، میوهها و محصولات غذایی دارند که بخش بزرگی از نیازهای غذایی شهری را پوشش میدهند. مزایای باغهای خوراکی شهری فراتر از تأمین غذای تازه است؛ این فعالیتها فرصتهای شغلی بسیاری ایجاد میکنند، هزینههای حملونقل غذا را کاهش میدهند و با افزایش فضای سبز، به بهبود محیط زیست شهری کمک میکنند. هر چند که چالشهایی از قبیل نبود حمایتهای قانونی مناسب و مسائل زیستمحیطی مانند استفاده نادرست از آفتکشها در این بخش وجود دارد، اما لاگوس با شبکه گسترده تولیدکنندگان فعال، توانسته خود را به عنوان یکی از صادرکنندگان و تأمینکنندگان اصلی محصولات باغی در نیجریه و منطقه تثبیت کند. همچنین شهرهای دیگری مانند نایروبی و آکرا نیز دارای سیستمهای فعال کشاورزی شهری هستند که نقش مهمی در امنیت غذایی خانوارهای کمبضاعت ایفا میکنند، اما میزان و وسعت فعالیتهای کشاورزی شهری در لاگوس با اختلاف قابلتوجهی بالاتر است. لاگوس بهعنوان شهری پیشرو در حوزه باغهای خوراکی شهری نمونهای موفق و الهامبخش برای سایر شهرهای آفریقایی محسوب میشود که بهدنبال راههای پایدار برای مقابله با چالشهای غذایی و زیست محیطی هستند. این موفقیت، گامی مهم در جهت خلق محیطهای شهری سبزتر، سالمتر و خودکفا است که میتواند الگویی ارزشمند برای توسعه شهری در سراسر قاره باشد. شهر آسیایی میزبان بزرگترین شبکه حملونقل ریلی شانگهای در سال ۲۰۲۵ بهعنوان شهری با بیشترین ایستگاه مترو در آسیا شناخته شده است. این شبکه وسیع شامل ۵۰۸ ایستگاه در ۱۹ خط مختلف است که مجموع طول مسیرهای آن به حدود ۸۰۸ کیلومتر میرسد و دومین شبکه متروی طولانی جهان به شمار میآید. این سیستم پیچیده تنها مناطق مرکزی شهر را پوشش نمیدهد، بلکه ۱۴ از ۱۶ منطقه شهری شانگهای و حتی شهرک هواکیاو در استان جیانگسو را زیر پوشش حملونقل ریلی خود قرار داده است. شروع کار سیستم مترو در شانگهای به سال ۱۹۹۳ بازمیگردد که در مدت کمتر از سه دهه، این شبکه با سرعتی بیسابقه توسعه یافت. در آستانه نمایشگاه جهانی ۲۰۱۰، شبکه دارای ۱۱ خط، ۴۰۷ کیلومتر مسیر و ۲۷۷ ایستگاه بود. پس از آن، توسعه شبکه به گونهای ادامه یافت که پاسخگوی نیازهای جمعیت در حال رشد و گسترش محدوده شهری باشد. برنامههای جامع توسعه این شبکه تا سال ۲۰۳۵ پیشبینی افزایش طول مسیرها به ۱۶۴۲ کیلومتر را دارد. این سیستم روزانه بیش از ۱۰ میلیون سفر را جابهجا میکند؛ در سال ۲۰۱۹ حدود ۳.۹ میلیارد سفر انجام شده است که بیانگر میزان استفاده گسترده شهروندان شانگهای از این شبکه است. این میزان استفاده، ناشی از جمعیت متراکم شهری، نیاز به کاهش ترافیک و آلودگی و همچنین سیاستهای دولت در توسعه حملونقل عمومی است. طراحی شبکه متروی شانگهای متکی بر ترکیبی از روشهای حملونقل ریلی شامل خطوط مترو، راهآهن حومهای، تراموا و خطوط ویژه است که در برنامههای بلندمدت با هدف سرویسدهی کامل به مناطق شهری و پیرامونی توسعه مییابد. پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۵۰ درصد کل تقاضای حملونقل شهری از طریق این شبکه تأمین شود و ۶۰ درصد از ساکنان در محدوده ۶۰۰ متر از یک ایستگاه مترو زندگی کنند. شانگهای بهعنوان یک شهر کلان جمعیتی با اهمیت جهانی، با گسترش شبکه مترو به کاهش ترافیک اتومبیلهای شخصی، کاهش آلودگی هوا و افزایش بهرهوری اقتصادی کمک میکند. این سیستم حملونقل ریلی با فراهم کردن ارتباطی سریع و کمهزینه، نقش مهمی در توسعه پایدار شهری ایفا میکند. شانگهای با بهرهگیری از بزرگترین و جامعترین شبکه متروی آسیا و جهان، مدلی موفق از برنامهریزی حملونقل شهری محسوب میشود که در پاسخ به چالشهای جمعیتی و زیستمحیطی شهرداریهای بزرگ جهان اهمیت فراوانی دارد. مشارکت کودکان راهکاری برای خلق محیطهای امن و دوستانه برای خردسالان طراحی موفق فراتر از خلق زیبایی است و آنچه فضا را کارآمد و معنادار میسازد، انطباق آن با نیازهای واقعی کاربران است. در سالهای اخیر، رویکردهای مشارکتی در معماری و طراحی بهویژه پروژههایی که کودکان را بهعنوان ذینفعان فعال در فرایند درگیر میکنند، نشان دادهاند که گوش دادن به تجربههای خردسالان و مشارکت آنان در تصمیمگیری میتواند به تولید فضاهای انسانیتر، ایمنتر و متناسب با مقیاس کودکان منجر شود. پروژههایی که کودکان را بهعنوان «کاربران فعال» در فرایند طراحی دخیل میکنند، فراتر از خلق فضاهایی ویژه برای کودکان، بستری برای یادگیری دوسویه میان کودکان و معماران فراهم میکنند. کودکان میآموزند که ایدههایشان اهمیت دارد و معماران میآموزند چگونه طراحی میتواند با زبان کودکانه معنا پیدا کند. در ادامه چند پروژه برگزیده معماری معرفی میشود که نمونههایی موفق از طراحی مشارکتی با کودکان هستند. بازسازی خانه اجتماع در اکوادور در پی زلزلهای مخرب در منطقه چامانگا در اکوادور، نیاز فوری به ایجاد فضایی جمعی برای اسکان و بازسازی اجتماعی احساس شد. این پروژه که برای ۳۰ خانواده آسیبدیده طراحی شد، تمرکز خود را بر بازسازی اجتماعی، توانمندسازی محلی و ارتقای پویایی اقتصادی منطقه از طریق مشارکت فعال جامعه محلی قرار داد. نکته قابلتوجه در این پروژه، مشارکت دادن مستقیم کودکان در طراحی فضای بازی بود. کودکان با شرکت در کارگاههای خلاقانه، از طریق نقاشی و بیان دیدگاههای خود، شکل و عملکرد این فضا را تعیین کردند. نتیجه کار به ساختاری از چوب و نی منجر شد که کودکان میتوانند از آن بالا بروند، تاب بخورند یا سر بخورند. این مشارکت نهتنها به خلق فضایی منطبق با نیازهای کودکان انجامید، بلکه به آنها حس تعلق، مالکیت و اعتماد به نفس بخشید. طراحی میدان درخت؛ برزیل میدان عمومی درخت در برزیل، نمونهای ممتاز از طراحی مشارکتی است که از ابتدا با مشارکت فعال کودکان و والدینشان شکل گرفت. این پروژه از طریق کارگاههایی با حضور بیش از ۷۰ نفر شامل کودکان خردسال، مادران و اعضای جامعه محلی به اجرا درآمد. فضای طراحیشده برای کودکان زیر سه سال در نظر گرفته شده بود و تلاش داشت تا شهری امن و مناسب بازی برای کودکان خردسال فراهم کند. ویژگیهایی همچون فواره آب، سطوح شیبدار بازی، باغچههای آموزشی و درخت مرکزی از جمله عناصر طراحی بودند که بهطور مستقیم از خواستههای کودکان (همچون تاب، سرسره، بادکنک، ستاره و آب) الهام گرفته شد. طراحی و اجرای این میدان، نمونهای از طراحی «شهر کودکمحور» است که به نفع تمامی گروههای سنی عمل میکند. مهدکودک بنگ نونگ ساینگ؛ تایلند پروژه مهدکودک بنگ نونگ ساینگ در یک روستای آسیایی در شرق تایلند، در میان مزارع برنج، با بهرهگیری از رویکردی مشارکتی طراحی و اجرا شد. در گام نخست، نیازهای آموزشی و اجتماعی کودکان و والدین تحلیل شد، سپس از طریق حضور میدانی معماران، مربیان بینالمللی و کودکان محلی، فضایی آموزشی طراحی شد که پاسخگوی نیازهای بومی باشد و در عین حال ساختار یادگیری مشارکتی را تقویت کند. فرایند طراحی و ساخت این پروژه در قالب برنامه «طراحی و ساخت برای جامعه» انجام شده است که هدف آن ایجاد فضاهای عمومی برای جوامع روستایی کمبرخوردار با مشارکت فعال اعضای جامعه است. سکونت موقت تیم طراحی در محل، موجب ایجاد تعامل نزدیک و انسانی میان نسلها و گروههای مختلف فرهنگی و اجتماعی شد. این فرایند مشارکتی، بهمراتب ارزشمندتر از محصول نهایی بود و به ساخت محیطی منحصربهفرد و انسانی انجامید که بازتابدهنده فرهنگ محلی و نیازهای واقعی کاربران بود. مهدکودک با استفاده از سیستم ساخت ماژولار طراحی شد تا امکان توسعه تدریجی آن در طول زمان فراهم باشد. بازسازی مدرسه پایدار؛ برزیل در این پروژه، یک ساختمان مدرسه متعلق به دهه ۱۹۵۰ با مشارکت کامل دانشآموزان، خانوادهها و کارکنان مدرسه بازطراحی و بازسازی شد. فرایند طراحی با یک پرسش ساده آغاز شد: «اگر شما معمار این مدرسه بودید، چه میساختید؟» پاسخهای دریافتی از اعضای جامعه منجر به شکلگیری سه اصل راهبردی کاهش حداکثری تأثیرات زیستمحیطی، یادگیری تجربی و اجرای سریع و اقتصادی شد. این پروژه، نمونهای بارز از معماری اجتماعی است که در آن صدای همه گروهها شنیده شد و از منابع محلی برای ساختوساز استفاده شد. معماران، پیمانکاران، مسئولان آموزشی و کودکان، همه در روند تصمیمگیری مشارکت داشتند. مرکز توانبخشی کودکان دارای نیازهای ویژه؛ پاکستان مرکز توانبخشی کودکان دارای نیازهای ویژه در پاسخ به نیازهای کودکان دارای معلولیت جسمی و ذهنی در شهر کراچی پاکستان طراحی شد. فرایند طراحی با گفتوگو و تعامل با خانوادهها، جامعه محلی و خود کودکان آغاز شد و در ادامه، از طریق کارگاههای نقاشی، تصاویر کودکان بر دیوارهای مجموعه نقش بست و به طراحی فضا حالوهوایی امیدوارکننده بخشید. طراحی نهایی شامل فضاهایی با سطوح مختلف، دیوارهای کوتاه، راهروهای بافتدار و امکان حرکت ایمن و آزاد برای کودکان بود و تمام این جزئیات با هدف تسهیل حرکت، کاوش و تعامل والدین و کودکان در فضا در نظر گرفته شد. نتیجه این فرایند مشارکتی، ایجاد محیطی دلگرمکننده، زیبا و عملی بود که امید، استقلال و بازی را به کودکان بازمیگرداند. بازآفرینی شهرها با طرحهای نوین شهری در راستای تابآوری امروزه برنامههای جامع توسعه شهری، در عرصه معماری بهعنوان ابزاری کلیدی برای همسویی رشد شهری با اولویتهای اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی بلندمدت شناخته میشوند. این طرحهای بزرگمقیاس، فراتر از ساماندهی ساختمانها و زیرساختها، بهدنبال احیای بافتهای شهری، تطبیق اماکن تاریخی یا بلااستفاده با نیازهای معاصر و ایجاد چارچوبهایی برای شکلگیری جوامع فراگیر و تابآور هستند. در ادامه با پروژههای آشنا میشویم که نشان میدهند چگونه برنامهریزی جامع میتواند به چالشهای نوین پاسخ دهد و شهرها را برای آیندهای نامعلوم آماده کند. این پروژهها که از اروپا تا خاورمیانه و قاره آمریکا را در بر میگیرند، مجتمعهای صنعتی، اماکن فرهنگی و محلههای مسکونی را با رویکرد احیاگرانه بازآفرینی میکنند. بازگشایی کانالهای تاریخی، ایجاد فضاهای عمومی سازگار با اقلیم و توسعه کریدورهای سبز و مراکز اجتماعی برای پیوند دوباره مردم با محیط اطرافشان، ازجمله راهبردهای محوری این طرحها هستند. در ادامه به معرفی هشت طرح جامع میپردازیم که هریک با قلم طراحان خود، به بازاندیشی و نوآوری در مسیر زندگی جمعی و بازآفرینی محیط شهری میپردازند. پارک صنعتی فناوری هوشمند «اولیان اُتو» (Olian Auto Intelligent Technology Industrial Park) پروژه پارک صنعتی فناوری هوشمند «اولیان اُتو (Olian Auto)» در شهر ونژو استان ژجیانگ چین، نمونهای برجسته از بازسازی شهری پویا بهشمار میرود. این پروژه که توسط استودیو معماری پوآ (POA) طراحی شده و در سال ۲۰۲۵ در حال اجراست، با هدف احیای فضای تجاری در حال فرسودگی منطقهای تاریخی، تلفیقی هوشمندانه از فناوریهای پیشرفته خودروهای هوشمند و الگوی سنتی بافت تجاری قدیمی ونژو را به نمایش میگذارد. طراحی پارک صنعتی «اولیان اُتو» بهگونهای است که ضمن حفظ فرمهای اصیل و لایههای مختلف زمانی و فضایی، ساختمانهای جدید را در کنار بناهای قدیمی جای میدهد تا حافظه جمعی جامعه و هویت تاریخی منطقه حفظ شود. این پارک نقش مهمی در روند بازسازی شهری و توسعه فناوریهای هوشمند خودروهای متصل، خودروهای برقی و انرژی جدید ایفا میکند، بهویژه که ونژو در سالهای اخیر به یکی از قطبهای اصلی صنعت خودروسازی چین تبدیل شده است. منطقه اکولوژیکی جدید برتالیا-لازارتو (New Ecodistrict Bertalia-Lazzaretto) پروژه منطقه اکولوژیکی برتالیا-لازارِتو، نمونهای پیشرفته از ایجاد یک اجتماع شهری زیستمحیطی پایدار، متصل و مقاوم به چالشهای معاصر و آینده شهر بولونیاست. این پروژه فراتر از یک مجتمع مسکونی صرف است و بهعنوان یک اکوسیستم شهری طراحی شده که با تأکید بر حفظ میراث طبیعی، ترویج حملونقل پایدار و بازتعریف فضاهای عمومی، به تقویت پویایی اجتماعی، هویت جمعی و رفاه ساکنان شامل جامعه محلی و ساکنان جدید میپردازد. یکی از محورهای اصلی این طرح، تبدیل منطقهای حاشیهای به یک مرکز شهری پویا و فراگیر است که در آن سیستمهای طبیعی، حملونقل پایدار و فضاهای شهری با هم تلفیق شدهاند. طراحی مسیر سبز ویژه دوچرخهسواری و پیادهروی در امتداد کانال گیسلیرا، نهتنها امکان جابهجایی پایدار را با اتصال نواحی شمالی پسکارولا، مرکز دانشگاه و مرکز شهر فراهم میآورد، بلکه نقش یک کریدور سبز مهم را ایفا میکند و فرهنگ پیادهروی و دوچرخهسواری را ترویج میدهد که به بهبود کیفیت زندگی ساکنان کمک میکند. اکس آرسناله پاویا ( Ex-Arsenale Pavia) پروژه بازآفرینی منطقه اکس آرسناله در شهر تاریخی پاویا، یکی از بزرگترین طرحهای احیای شهری در ایتالیا در سال ۲۰۲۵ است که با سرمایهگذاری حدود ۹۰ میلیون یورو در حال اجراست. این طرح روی سایت ۱۴۰ هزار مترمربعی یک منطقه نظامی قدیمی انجام میشود و هدف اصلی آن ترکیب معماری معاصر با حفظ میراث تاریخی و طراحی منظر شهری است تا تعادلی پایدار بین گذشته و آینده محقق شود. نکته برجسته پروژه، بازگشایی کانال تاریخی «ناویگلیاچیو» است که بهعنوان یک پارک خطی همراه با فضاهای عمومی متمرکز بر آب، در دل بافت شهری احیا خواهد شد. این کانال بهگونهای طراحی شده است که ضمن بهبود کیفیت زیستمحیطی و حفظ توازن اکولوژیکی، فضایی برای تعاملات اجتماعی و فعالیتهای فرهنگی فراهم آورد و مردم محلی را به طبیعت و محیط پیرامونشان پیوند دهد. ایستروپولیس (Istropolis) پروژه بهروزرسانیشده ایستروپولیس در براتیسلاوا اسلواکی، پس از دریافت مجوزهای قانونی، از تابستان ۲۰۲۵ آغاز خواهد شد. این طرح با هدف بازآفرینی میدان ترناوسکی مایتو و تبدیل آن به دروازهای نوین به سمت ناحیه نوومستو در پایتخت، نقطه آغازی برای فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و تغییر سیمای شهری این منطقه محسوب میشود. در قلب این پروژه، ساخت یک سالن چندمنظوره با ظرفیت ۳۰۰۰ نفر ایستاده و ۱۸۰۰ نفر نشسته در نظر گرفته شده که مجهز به تجهیزات فنی پیشرفته است و تا سال ۲۰۲۹ تکمیل میشود. ظرفیت و امکانات این سالن پس از بازنگری و با توجه به معیارهای پایداری و مدیریت بهتر، نسبت به طرحهای اولیه اصلاح شدهاند. این پروژه بهعنوان نخستین سرمایهگذاری خصوصی در تاریخ معاصر اسلواکی، نماد مهمی از فرهنگ و توسعه شهری بهشمار میرود. مجتمع دخانیات سابق Ex-Manifattura) Tabacchi) پروژه بازآفرینی مجتمع سابق دخانیات در شهر تورین ایتالیا، یکی از نمونههای شاخص احیای شهری است که با هدف تبدیل بافت صنعتی متروکه به قطب مدنی-فرهنگی، نقش مهمی در احیای منطقه صنعتی ریگو پارکو (Regio Parco) ایفا میکند. این پروژه در سال ۲۰۲۵ همچنان در حال پیشرفت است و بر بازآفرینی ۴.۵ هکتار زمین در شمال شرقی تورین تمرکز دارد. در قلب این احیا، ایجاد یک مرکز آرشیوی و فرهنگی با سالنهای مطالعه، فضاهای مشاوره و امکانات دانشگاهی قرار دارد که فرمهای سخت و بسته صنعتی پیشین را به فضایی پویا، دعوتکننده و با نفوذ تبدیل میکند. این فضاها بهگونهای طراحی شدهاند که ضمن ادغام شبکه شهری با ویژگیهای جغرافیایی رودخانههای پول (Po) و استورا ( Stura)، جریان تعامل با شهر را در امتداد خیابان تسهیل کنند. این طرح شامل احیای حدود ۴۱ هزار متر مربع از ساختمانهای قدیمی صنعتی و تبدیل آنها به پردیس دانشگاهی است که محل اقامت دانشجویان، خدمات دانشجویی و کلاسهای آموزشی را در بر میگیرد. محور میراث و امید: جایی که زمین به یاد میآورد شهر بم در استان کرمان، پس از زلزله مهیب سال ۲۰۰۳ که خسارات گستردهای به این منطقه وارد کرد، وارد مرحلهای نوین از بازسازی و احیای فرهنگی و شهری شده است. محور اصلی این فرآیند، ارگ بم، بزرگترین سازه خشتی جهان و نماد هویت و میراث فرهنگی این شهر است. طرح پیشنهادی با عنوان «جایی که زمین به یاد میآورد: محور میراث و امید»، محور فرهنگی-تجاری-گردشگری جدیدی را در بم شکل داده است. این طرح با الهام از بازارهای سنتی ایرانی بهویژه بازار کرمان و ارگ بم و با در نظر گرفتن شرایط ویژه اقلیمی منطقه همچون گرمای خشک و کمبود آب، بر بهرهگیری از راهبردهایی همچون تهویه طبیعی، فضاهای سایهدار و کاشت گیاهان مقاوم به خشکی تأکید دارد. هدف این پروژه احیای حیات مدنی و تابآوری مبتنیبر میراث فرهنگی است، بهگونهای که با همافزایی میان میراث تاریخی و نیازهای نوین شهری و زیستمحیطی، هویتی مقاوم و پویا برای شهر بم ایجاد شود. بازسازی شامل احیای معماری خشتی، سیستمهای سنتی قنات و تعامل تاریخی انسان با محیط زیست منطقه است؛ فرایندی که با استفاده از تکنیکهای سنتی و مهارتهای بومی انجام میشود تا اصالت تاریخی آن حفظ شود و همزمان فعالیتهای اقتصادی و اشتغال در منطقه رونق پیدا کند. آراونتو (ARAVENTO ) پروژه آراونتو نمونهای نوآورانه و پیشرو در برنامهریزی و طراحی پایدار شهری است که در شهرستان تپاتیتلاندی مورلوس ایالت خالیسکو مکزیک اجرا شده است. این پروژه بر اساس الگوی «شهر ۱۵ دقیقهای» شکل گرفته و هدف آن بازاندیشی در شیوههای زندگی، جابهجایی و ارتباطات شهری ساکنان است، بهگونهای که افراد بتوانند نیازهای روزمره خود را در کمتر از ۱۵ دقیقه با پیادهروی، دوچرخهسواری یا استفاده از حملونقل عمومی برآورده کنند. این رویکرد بهبود کیفیت زندگی همراه با کاهش اثرات منفی حملونقل موتوری را فراهم میکند. اصلهای کلیدی این طرح شامل نزدیکی عملکردی، حفظ هویت محلی و شمولیت اجتماعی است که بهصورت متمرکز در طراحی و اجرای پروژه لحاظ شدهاند. آراونتو فراتر از یک طرح شهری صرف، نظامی از فضاهای عمومی چندمنظوره و پویای سازگار با تنوع سکونتی و تحرک فعال ایجاد کرده است. عملکردهای ترکیبی فضاها (Mixed-use) و طراحی فضاهای عمومی، زمینهای مناسب برای پیادهروی، دوچرخهسواری و تعاملات اجتماعی فراهم و با مقابله با تفکیک و جداییهای شهری، حس تعلق و همبستگی اجتماعی را تقویت میکنند. شهر شادی (La Città della Gioia) پروژه «لا چیتا دلا جوا» یا شهر شادی در رم ایتالیا، با هدف احیای منطقه سابق اکسفیرا (Ex Fiera)، تبدیل سایت نمایشگاهی پیشین به یک محله فراگیر، پایدار و سرزنده طراحی شده است. عملیات پاکسازی زیستمحیطی و آمادهسازی زمین از اواسط سال ۲۰۲۵ آغاز و ساختوساز محله جدید در ادامه انجام میشود. یکی از ویژگیهای برجسته این پروژه، اختصاص نیمی از مساحت آن به فضاهای سبز و خدمات عمومی است که با هدف ایجاد فضایی باز، قابلدسترس و ویژه عابران پیاده طراحی شده تا نفوذپذیری شهری و ارتباطات اجتماعی بهطور قابلتوجهی افزایش پیدا کند. فضای داخلی پروژه کودکمحور و بیننسلی است و با تلفیق مسکن، طبیعت و فضاهای عمومی، محیطی پویا برای مراقبت، تعامل و رشد جمعی فراهم میکند. بهترین شهرهای اروپایی برای دوچرخهسواری دوچرخهسواری در اروپا بیش از یک روش حملونقل پایدار است؛ این فعالیت به مردم امکان میدهد شهرها را از نزدیکترین و جذابترین دیدگاهها تجربه کنند. جابهجایی بین محلههای تاریخی، مسیرهای کنار رودخانه یا عبور از کنار بناهای مهم با دوچرخه، لذت صرفهجویی در وقت و ارتقای سلامتی را به همراه دارد. برای انتخاب بهترین شهرها، شرکت دانمارکی DFDS با معیارهایی همچون مسیرهای اختصاصی دوچرخه، شبکه مسیرها، هموار بودن زمین، شرایط آبوهوایی (باران و باد) و میزان توجه کاربران در شبکههای اجتماعی، برترین شهرهای اروپا در ۲۰۲۵ را برای دوچرخهسواری معرفی کرده است. پاریس، فرانسه پاریس، پایتخت فرانسه، با بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر مسیر دوچرخهسواری یکی از بهترین شهرهای اروپایی برای دوچرخهسواری در سال ۲۰۲۵ به شمار میآید. این مسیرها بسیاری از جاذبههای گردشگری اصلی شهر را به هم متصل میکنند و سطح همواری بالای شهر، حرکت با دوچرخه را بسیار آسان کرده است. بهترین زمان برای بازدید از پاریس و لذت بردن از دوچرخهسواری در این شهر، ماههای مه تا اوایل ژوئن یا سپتامبر است. پیشنهاد میشود در روزهای یکشنبه که خودروها در بخشهایی از شهر تردد نمیکنند، در امتداد رود سن یا پارک ژاردن دو لوکزامبورگ دوچرخهسواری شود. مونیخ، آلمان مونیخ در آلمان نیز بهدلیل شبکه گستردهای از مسیرهای دوچرخهسواری شهری و روستایی شناخته شده است که امکان سفر از مرکز شهر به دامنههای آلپ را فراهم میآورد. مسیرهایی همچون ایزار و امواسرورگ فرصتهای بینظیری برای دوچرخهسواری در مناظر طبیعی بایرن ارائه میدهند. بهترین فصل برای بازدید از مونیخ و دوچرخهسواری در آن، ماههای ژوئن تا سپتامبر است و سواریهای یکروزه در مناظر باواریا بسیار توصیه میشود. هلسینکی، فنلاند هلسینکی، پایتخت فنلاند، با شبکهای قوی از مسیرهای دوچرخهسواری به دوچرخهسواران امکان میدهد تا از میان جنگلها، پارکها و مناطق ساحلی عبور کنند بدون اینکه از مسیرهای مشخص خارج شوند. بهترین زمان برای دوچرخهسواری در هلسینکی ماههای ژوئن تا اوت است که روزهای طولانی و هوای مساعد، سواری دلپذیری را فراهم میکند. آمستردام، هلند آمستردام در هلند بهدلیل بیش از ۴۰۰ کیلومتر مسیر دوچرخهسواری و فرهنگ دوچرخهسواری در شهر، یکی از محبوبترین مقاصد دوچرخهسواری در اروپا است. رانندگان و عابران پیاده در این شهر به دوچرخهسواران احترام میگذارند و بیشتر جاذبههای شهر بهراحتی با دوچرخه قابل دسترسی هستند. بهترین زمان بازدید از آمستردام، ماههای آوریل تا مه یا سپتامبر است. در بهار میتوانید از شکوفههای لاله در مسیرهای روستایی لذت ببرید و در پاییز از هوای ملایم و جمعیت کمتر بهرهمند شوید. استراسبورگ، فرانسه استراسبورگ در فرانسه با بیش از ۶۰۰ کیلومتر مسیر دوچرخهسواری و فرهنگ رو به رشد دوچرخهسواری، بهتدریج به شهری ایدهآل برای دوچرخهسواری تبدیل شده است. تغییر الگوهای ترافیکی و گسترش مناطق بدون خودرو در مرکز تاریخی شهر، دوچرخهسواری را در این شهر جذابتر کرده است. بهترین زمان بازدید از استراسبورگ، ماههای مه یا سپتامبر تا اکتبر است که میتوانید در هوای خنک پاییزی از عبور از خانههای نیمهچوبی و خیابانهای کانالی لذت ببرید. فرانکفورت، آلمان فرانکفورت در آلمان با داشتن ۱۰ کیلومتر مسیر دوچرخهسواری به ازای هر ۱۰ هزار نفر، یکی از بهترین زیرساختها را برای دوچرخهسواری در اروپا دارد. مسیرهای این شهر بهگونهای طراحی شدهاند که رفتوآمد شهری را بسیار راحت میکنند و کمربند سبز اطراف شهر فرصتهایی عالی برای دوچرخهسواری در طبیعت فراهم میآورد. بهترین زمان بازدید از فرانکفورت، ماههای مه تا اوایل ژوئیه است که میتوانید در روزهای آفتابی و با رطوبت پایین در کنار رودخانه مین رکاب بزنید. لئون، فرانسه شبکه وسیع دوچرخهسواری ۸۷۰ کیلومتری لئون در فرانسه، کل شهر و حومه آن را پوشش میدهد. این مسیرها برای رفتوآمد روزمره طراحی شدهاند ولی برای گردشگران نیز بسیار مناسب هستند. بهترین زمان برای بازدید از لئون و دوچرخهسواری در آن، ماههای سپتامبر تا اکتبر است که هوای خنک، سواریهای طولانی و کشف شهر را لذتبخش میکند. استکهلم، سوئد استکهلم، پایتخت سوئد، بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر مسیر دوچرخهسواری دارد که ۱۴ جزیره این شهر را به یکدیگر متصل میکند. دوچرخهسواری در استکهلم فرصتی بینظیر برای دیدن مناظر تاریخی، مناطق ساحلی و جنگلهای اطراف است. بهترین فصل برای بازدید و دوچرخهسواری در این شهر ماههای ژوئن تا اوت است که روزهای طولانی تابستان و هوای معتدل تجربهای فراموشنشدنی ایجاد میکند. بروکسل، بلژیک بروکسل در بلژیک بهدلیل توسعه سریع زیرساختهای دوچرخهسواری و مسیرهای گستردهای که بخشهای مختلف شهر را به هم متصل میکند، به یکی از شهرهای برتر برای دوچرخهسواری تبدیل شده است. این شهر با ترکیبی از فرهنگ شهری و مسیرهای سبز، تجربهای جذاب برای دوچرخهسواران فراهم میکند. بهترین زمان برای بازدید از بروکسل و دوچرخهسواری در آن، بهار و اوایل پاییز است که هوا معتدل و مناسب است. گنت، بلژیک گنت نیز یکی دیگر از شهرهای بلژیکی است که با زیرساختهای گسترده دوچرخهسواری و فرهنگ پذیرش دوچرخه، بهعنوان مقصدی محبوب شناخته میشود. این شهر با شبکه مسیرهای دوچرخهسواری گسترده و محیطی دلپذیر برای رکاب زدن، تجربهای فراموشنشدنی ارائه میدهد. بهترین زمان بازدید از گنت ماههای بهار و اوایل پاییز است که هوای معتدل شرایط مناسبی برای دوچرخهسواری فراهم میآورد. لیل، فرانسه لیل شهری فرانسوی است با مسیرهای دوچرخهسواری فراوان که بسیاری از آنها بهطور مستقیم از مرکز شهر به حومه و طبیعت اطراف میرسند. این شهر موفق به دریافت نشان «Accueil Vélo» شده است که نشاندهنده حمایت ویژه از دوچرخهسواران و ارائه خدمات تخصصی برای آنهاست. بهترین زمان برای بازدید از لیل و لذت بردن از دوچرخهسواری، ماههای مه و سپتامبر است که هوا آرام است و مسیرها شرایط ایدهآلی دارند. مناظر زیبا و مزارع اطراف که تنها چند کیلومتر با مرکز شهر فاصله دارند، تجربهای دلپذیر برای دوچرخهسواران رقم میزنند. نقش معماری در مقابله با تغییرات اقلیمی نمایشگاه «معماری و انرژی» در موزه معماری آلمان (DAM) در فرانکفورت به بررسی تأثیرات اقلیمی ساختمانها و محیطهای ساختهشده میپردازد. این نمایشگاه با عنوان کامل «معماری و انرژی: ساختوساز در عصر تغییرات اقلیمی» از چهاردهم ژوئن آغاز شده است و تا پنجم اکتبر ۲۰۲۵ پذیرای بازدیدکنندگان خواهد بود. این رویداد با همکاری ورنر زوبک، مهندس و فعال حوزه پایداری، شکل گرفته است و به تلاقی معماری، انرژی و اقلیم میپردازد. تمرکز این نمایشگاه بر تأثیرات زیستمحیطی ساختمانها و نقش معماری در کاهش تغییرات اقلیمی است. از دیدگاه این نمایشگاه، معماری یک چالش و در عین حال یک فرصت در عصر بحرانهای اقلیمی است میکند و میکوشد نگاه تازهای ایجاد کند که طراحی را بهعنوان بخش حیاتی آیندهای پایدار در نظر بگیرد. نمایشگاه معماری و انرژی در قالب مجموعهای گسترده از پروژههای ساختهشده و مشارکتهای پژوهشی، نشان میدهد که معماران و برنامهریزان شهری چگونه با راهحلهای نوآورانه و متناسب با بستر، به چالشهای زیستمحیطی پاسخ میدهند. پروژههای ارائهشده در این نمایشگاه از نظر مقیاس، کاربری و موقعیت جغرافیایی بسیار متنوع هستند و طیف گستردهای از مدارس و خانههای مسکونی گرفته تا فضاهای عمومی و مراکز فرهنگی را شامل میشوند. آنچه همه پروژهها را به هم پیوند میدهد، تعهد مشترک به کاهش انتشار گازهای گلخانهای و بازنگری در نحوه استفاده از مصالح و انرژی در ساختوساز است. از بخشهای شاخص نمایشگاه میتوان به مهدکودکی در ماربورگ اشاره کرد که بهعنوان ساختمانی با انرژی مثبت شناخته میشود؛ طراحی هوشمندانه این مهدکودک بهرهگیری از نور طبیعی، تهویه مؤثر و استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر را بهخوبی تلفیق کرده است. یکی دیگر از پروژههای شاخص این نمایشگاه یک برج مسکونی در پفورتسهایم با سیستمهای پیشرفته بهرهوری انرژی است که از سیستمهای پیشرفته گرمایشی، سرمایشی و عایقکاری بهره میبرد. نمای آن نیز بهگونهای است که مصرف انرژی را در فصول مختلف بهینه میکند و محیطی پایدار برای ساکنان فراهم میآورد. ساختمان این مرکز در دامنهای سبز و با نمایی شیشهای که رو به فضای سبز باز میشود طراحی شده است. نمای شیشهای با فرم چندجانبه خود، پنلهای فتوولتاییک خورشیدی را به صورت یکپارچه در خود جای داده تا بیشترین سطح ممکن جهت تولید انرژی خورشیدی را فراهم کند. سقف چوبی چندضلعی این بنا علاوه بر زیبایی ظاهری، دارای استحکام بالا و کارایی ساختاری است که هماهنگی فوقالعادهای با محیط طبیعی پیرامون ایجاد مینماید. این مرکز برای حدود ۵۰ کودک پنج اتاق گروهبندی، فضاهای چندمنظوره، آشپزخانه، بخش اداری و فضاهای خدماتی را در خود جای داده است. استفاده حداکثری از نور روز و سیستمهای تهویه طبیعی موجب شده مصرف انرژی برای روشنایی مصنوعی و تهویه به حداقل برسد. تعادل بین جذب حرارت خورشید در زمستان و جلوگیری از گرمایش بیش از حد در تابستان به واسطه طراحی صحیح پنجرهها و عناصر سایهبان در نمای ساختمان به دست آمده است. پنلهای خورشیدی بهطرزی هوشمندانه به زیبایی در نمای ساختمان ادغام شدهاند، به گونهای که حضور آنها به سختی قابل تشخیص است. این معماری پاک، ضمن ایجاد محیطی رفاهی و سالم برای کودکان، نمونه موفقی است از ترکیب کارآمد فناوریهای نوین انرژی با طراحی معماری حساس و مدرن. انبار بازسازیشده در بازل که ظرفیتهای احیای سازگار بناها را نشان میدهد، پروژهای دیگر از سازههای متعهد به کاهش انتشار گازهای گلخانهای است. این پروژه نمونهای موفق از بازآفرینی سازگار به معنی تبدیل یک ساختمان صنعتی قدیمی به فضایی کارآمد و پایدار با حداقل مداخله در ساختار اصلی است. طراحی این انبار نشان میدهد که چگونه میتوان بهجای تخریب، با نوسازی هوشمندانه، به بهرهبرداری دوباره از فضاهای متروکه پرداخت. این پروژه شامل تبدیل انبار به یک ساختمان مسکونی چندطبقه با ۶۴ واحد آپارتمانی با ابعاد مختلف است. ستونهای بزرگ و منحصر به فرد با کاپیتالهای مخروطی وارونه در فضای داخلی ساختمان نمایان و برجسته باقی ماندهاند و هویت تاریخی بنا را حفظ کرده و به عنصر طراحی اصلی بدل شدهاند. این ستونها باعث ایجاد حس فضاهای باز و منظم در داخل واحدهای مسکونی و راهروهای مرکزی شدهاند و فضایی شهری در دل ساختمان ایجاد میکنند. بخشهایی از سازه قدیمی که از دهه ۱۹۵۰ باقی مانده بود با دقت نگهداری و تقویت شده است. دو طبقه اضافهشده در دهه ۱۹۷۰ برداشته شدند تا سقفهای جدید و مقاوم در برابر زلزله ساخته شود. همچنین پوشش جدید سازهای فولادی با بالکنهایی در دو طرف واحدها تعبیه شده است که ضمن افزایش فضای بیرونی قابل استفاده، نور طبیعی را وارد فضاهای داخلی مینماید. برای تأمین انرژی، سیستمهای مدرن و پایدار به کار رفتهاند: بخشی از گرمایش و سرمایش از طریق پمپ حرارتی زمینگرمایی تأمین میشود و سقف ساختمان به طور کامل با پنلهای خورشیدی پوشانده شده که بیش از ۶۰ درصد انرژی مصرفی ساختمان را به صورت خودکفا تولید میکنند. این سطح از خودکفایی انرژی برای ساختمانی با این وسعت بسیار کمنظیر است. علاوه بر واحدهای مسکونی، فضاهای عمومی متعددی از جمله کافیشاپ، سالن اجتماع، اتاق تمرین موسیقی، فضاهای مهمان و پارکینگ زیرزمینی برای خودروها و دوچرخهها نیز در پروژه گنجانده شدهاند. طراحی فضای داخلی با دو «خیابان درونی» که طول ساختمان را قطع میکنند، حس زندگی شهری در ابعاد کوچک را به ساکنان انتقال میدهد و اجتماعات متنوعی را در خود جای میدهد. پروژههای مسکن اجتماعی در شهرهایی همچون بروکسل، بارسلونا و ایبیزا نیز در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شدهاند که نشان میدهند چگونه استراتژیهای طراحی پایدار را میتوان در محیطهای شهری متراکم و برنامههای اجتماعی به کار گرفت. این پروژهها ضمن پاسخ به ضرورت تابآوری اقلیمی، کیفیت معماری را نیز حفظ کردهاند. پرطرفدارترین مقاصد گردشگری جهان بعضی کشورها با جاذبههای فرهنگی، طبیعی، تاریخی و غذایی خود، نمایانگر قدرت گردشگری جهان در سال ۲۰۲۴ هستند و تجربهای بینظیر و بهیادماندنی برای مسافران فراهم میکنند که در ادامه با مواردی آشنا میشویم که توسط مجله فوربز منتشر شده است. فرانسه / ۱۰۰ میلیون گردشگر فرانسه کشوری رویایی است که از تاکستانهای آفتاب خورده، سواحل طلایی، قلههای پوشیده از برف آلپ و خیابانهای پر رفتوآمد با کافههای دلنواز تشکیل شده است. پاریس با معماری بینظیر و هنر بیپایان، سالانه میلیونها بازدیدکننده را مسحور میکند. کاخ ورسای با تالارهای طلایی و کلیسای نوتردام گوتیک، از مهمترین جاذبههای تاریخی این کشور بهشمار میروند. هنر آشپزی در فرانسه نیز جایگاه ویژهای دارد و کروسانهای کرهای، صدفهای تازه از سواحل آتلانتیک و پنیر بری د مو، تجربهای فراموشنشدنی برای گردشگران رقم میزنند. سواحل مدیترانه و روستاهای داستانگونه از دیگر جذابیتهای این کشور هستند و کوههای آلپ با پیستهای اسکی درجه یک، مقصدی ایدهآل برای ماجراجویان محسوب میشوند. اسپانیا / ۹۴ میلیون گردشگر اسپانیا همچون یک موزه روباز است که از کاخهای محلی آندلس و گالریهای بارسلونا تا سواحل طلایی و روستاهای زیبا در آن چشمنواز و دلنواز است. مادرید با موزهها و خیابانهای باشکوهش و بارسلونا با معماری خاص گائودی و زندگی شبانه پرجنبوجوش، نقاط شاخص سفر به این کشور محسوب میشوند. جنوب اسپانیا با آوای فلامنکو و بوی بهارنارنج، روح گردشگران را نوازش میکند. میتوان گفت غذا در اسپانیا یک آئین مذهبی است. ژامبون ایبریکو، پاتاتاس براواس و پائلاهای دریایی همراه با نوشیدنیهای بینظیر از لذتهای سفر به اسپانیا محسوب میشوند و جشنهای پرتکاپویی همچون توماتینا و لاس فالاس در آن شور و هیجان زندگی را به نمایش میگذارند. ایالات متحده آمریکا / ۷۲.۴ میلیون گردشگر ایالات متحده آمریکا کشوری گسترده با تضادهای فرهنگی و طبیعی متنوع است. نیویورک با آسمانخراشها، موزهها و محلههای تاریخیاش، نخستین مقصد گردشگران بهشمار میرود. اقیانوس غربی در کالیفرنیا و لسآنجلس، ترکیبی از سواحل آفتابی و زندگی هنری-فرهنگی مدرن را ارائه میکند. دوستداران طبیعت میتوانند در جنگلهای مهآلود شمال غربی یا گرند کنیون به گشتوگذار بپردازند و موسیقی جنوب آمریکا از نشویل تا نیواورلئان تجربهای روحبخش و متفاوت است. ایتالیا / ۶۸.۵ میلیون گردشگر ایتالیا با سواحل آمالفی، تاکستانهای توسکانی و کوههای دولومیت، ترکیبی از هنر، تاریخ، غذا و رومانس را ارائه میدهد. رم با ویرانههای باستانی و فوارههای باروک، ونیز با کانالهای جادویی و فلورانس با گالریهای رنسانس، از جاذبههای شاخص این کشور محسوب میشوند. میلان مرکز مد و فشن است و شهرهای بولونیا و سیسیل با غذاهای دستساز و زنده، ایتالیا را به بهشتی برای عاشقان هنر و غذا تبدیل کردهاند. ترکیه / ۵۲.۶ میلیون گردشگر ترکیه کشوری با تضادهای جغرافیایی و فرهنگی متنوع، از کوهنوردی در رشتهکوههای کاچکار تا حمامهایی سنتی آرامشبخش است. استانبول که در امتداد دو قاره اروپا و آسیا واقع شده، جاذبههایی همچون ایاصوفیه، بازار بزرگ و تماشای غروب خورشید بر تنگه بسفر را در خود جای داده است. مناظر رویایی دودکشهای جن یا هودو و بالنهای هوای گرم در کاپادوکیا چشمها را مسحور میکند و ویرانههای تاریخی افسس و تروا برای دوستداران تاریخ جذابیت ویژه دارند. سواحل آنتالیا و بدروم با بندرهای پرجنبوجوش، ترکیه را به مقصدی محبوب برای گردشگرانی تبدیل کردهاند که به استراحت ساحلی و کشف فرهنگ علاقهمندند. آشپزی ترکیه نیز با کبابهای لذیذ، باقلوای شیرین و قهوه سنتی، نشاندهنده مهماننوازی گرم این کشور است. مغولستان میزبان «شهرهای ماهوارهای» حملونقل آسیا مغولستان سرزمین پهناوری در آسیای مرکزی با مساحتی بالغ بر ۱.۵ میلیون کیلومتر مربع است که دومین کشور بزرگ جهان بدون دسترسی به دریا است. این کشور با جمعیت حدود ۳.۴ میلیون نفر، با چالشی بزرگ در حوزه توسعه شهری روبهرو است؛ بیش از نیمی از جمعیت کشور، یعنی ۱.۷ میلیون نفر، در پایتخت آن، اولانباتور، زندگی میکنند. این در حالی است که اولانباتور تنها ۰.۳ درصد از مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است. این تمرکز جمعیتی شدید، موجب شده است اولانباتور با مشکلات عدیدهای از جمله ترافیک سنگین، آلودگی هوا، فشار بر زیرساختها و کمبود فضای مسکونی مناسب دستوپنجه نرم کند. از سال ۱۹۵۴ که نخستین طرح جامع توسعه شهری برای اولانباتور تهیه شد، تاکنون ۶ نسخه از این طرحها تدوین شده است که هدف اصلی آنها، پاسخگویی به رشد سریع جمعیت و نیازهای زیرساختی شهر است. با گذشت زمان، مشخص شد که توسعه در محدوده شهر اولانباتور پاسخگوی مسائل پیشرو نیست و تمرکز جمعیت و امکانات باید بهصورت متوازنتری در سطح کشور توزیع شود. در همین راستا، طرح جامع اولانباتور ۲۰۴۰ بهعنوان چشماندازی بلندمدت و استراتژیک ارائه شده است. این طرح بر توسعه دو شهر ماهوارهای در اطراف پایتخت تأکید دارد که میتواند به کاهش بار جمعیتی و زیرساختی اولانباتور کمک کند. شهر ماهوارهای به شهری گفته میشود که در نزدیکی یک کلانشهر همچون پایتخت، با هدف کاهش تمرکز جمعیت، کاهش فشار بر زیرساختها و ایجاد توسعه متوازن ساخته میشود. شهر ماهوارهای بهصورت برنامهریزیشده ایجاد میشود و دارای زیرساختهای مستقل همچون مسکن، مراکز درمانی، آموزشی، تجاری و صنعتی است، اما بهدلیل نزدیکی به شهر اصلی، در ارتباط اقتصادی و حملونقلی با آن باقی میماند. یکی از پروژههای طرح جامع اولانباتور ۲۰۴۰، شهر «هوننو» است که امید میرود نمادی از توسعه پایدار و نوآورانه در مغولستان باشد و با اتصال به شهر مادر، بخشی از بار جمعیتی، ترافیکی و خدماتی اولانباتور را به خود جذب کند و به ایجاد تعادل در توسعه منطقهای کمک کند. شهر هوننو؛ شهری برای آینده نزدیک شهر هوننو در فاصله ۵۲ کیلومتری جنوب اولانباتور و در نزدیکی فرودگاه بینالمللی چنگیز خان واقع شده است. این موقعیت مکانی استراتژیک، هوننو را در کانون ارتباطات حملونقل و دسترسی بینالمللی قرار میدهد. فرودگاه چنگیز خان در سال ۲۰۲۴ میزبان بیش از ۲.۱ میلیون مسافر بود و پروازهای مستقیم به مقاصد کلیدی جهان از جمله پکن، سئول، توکیو، استانبول و ایالات متحده آمریکا ارائه میدهد. وجود این زیرساختهای حملونقل قوی، شهر هوننو را به دروازهای برای توسعه تجارت، گردشگری و ارتباطات بینالمللی تبدیل خواهد کرد. نام «هوننو» برگرفته از امپراتوری خوننو (۲۲۰ سال پیش از میلاد تا ۹۳ میلادی) است که نخستین امپراتوری بزرگ عشایری است که از دشتهای مغولستان سر برآورد و نقش مهمی در تاریخ اوراسیا ایفا کرد. این انتخاب نام نشاندهنده احترام به میراث تاریخی و فرهنگی مغولستان است و نمادی از قدرت، پایداری و پیوند تاریخی این سرزمین با گذشته محسوب میشود. هوننو در نظر دارد با بهرهگیری از میراث فرهنگی، به مرکزی پیشرفته و پویا برای گردشگری، خدمات فرهنگی، تولید و صنعت تبدیل شود. برنامهریزی شده است که این شهر به قطبی مهم برای حملونقل و لجستیک در منطقه شمالشرق آسیا تبدیل شود. چنین هدفی نیازمند یک برنامهریزی شهری جامع، هوشمند و مبتنی بر اصول توسعه پایدار است. مسابقه طراحی بینالمللی: فرصتی برای خلق آینده دولت مغولستان و مسئولان شهری اولانباتور برای تحقق این اهداف بلندپروازانه، مسابقه طراحی بینالمللی را برای انتخاب بهترین طرح توسعه شهری شهر هوننو برگزار کردهاند. این رقابت که بهصورت آزاد و جهانی برگزار میشود، فرصتی استثنایی برای معماران، شهرسازان، شرکتهای مهندسی و سازمانهای تخصصی از سراسر جهان فراهم میآورد تا ایدههای نوآورانه خود را ارائه دهند. مسابقه با هدف جذب طرحهایی با رویکردهای خلاقانه، پایدار و آیندهنگر برگزار میشود که بتوانند ضمن احترام به فرهنگ و تاریخ مغولستان، نیازهای روزمره شهری را نیز پاسخگو باشند. برندگان مسابقه جوایز مالی قابلتوجهی به مبلغ ۳۹۰ هزار دلار آمریکا دریافت خواهند کرد و فرصت دارند طرحهای خود را به مرحله اجرا برسانند و در شکلدهی به آینده یکی از مهمترین پروژههای شهری آسیا سهیم باشند. بازآفرینی موفق و پایدار ساختمانهای تاریخی با تکنیکهای ترکیبی امروزه در شهرهای معاصر، اقدامات بازسازی، احیا و تغییر کاربری بهطور فزایندهای رایج شده است. در این فرایند معماری نقشی کلیدی در پیوند زدن لایههای متداخل زمان در ساختار شهری ایفا میکند و استراتژیهای متنوعی را به کار میگیرد. در فرایند بازسازی و احیای ساختمانهای قدیمی، انتخاب مصالح مناسب نقش بسیار مهمی در حفظ هویت تاریخی و فرهنگی آنها دارد. استفاده هوشمندانه از مصالح میتواند به ایجاد توازن بین نوآوری و سنت کمک کند و در عین حال زیبایی و کارایی را نیز بهبود ببخشد. بهعنوان مثال، استفاده از آجرهای سنتی، سنگهای محلی و چوبهای طبیعی میتواند به حفظ هویت قدیمی ساختمان کمک کند. این مصالح نهتنها از نظر ظاهری بلکه از نظر عملکردی نیز باید با شرایط اقلیمی و محیطی سازگار باشند. در بسیاری از پروژههای بازسازی، ترکیب مصالح جدید با مصالح قدیمی میتواند به ایجاد فضایی نوآورانه و در عین حال احترام به تاریخ کمک کند، مثلاً استفاده از شیشههای مدرن در کنار دیوارهای آجری قدیمی میتواند نور طبیعی را به داخل فضا وارد کند و حس تازگی را به ارمغان آورد، در حالی که هویت تاریخی ساختمان حفظ میشود. در میان رویکردهای مختلف، استفاده از مادهای خاص به نام فولاد کورتن (corten) بهدلیل کارایی بالایی که در پروژههای مداخله بر بناها و بسترهای تاریخی دارد، برجسته شده است. سطح زنگزده و بافتدار فولاد کورتن، پاسخی گویا و تأملبرانگیز به چالش پیچیده «چگونه میتوان نوآوری را در بستر کهنگی و تاریخ وارد کرد» ارائه میدهد. دوام بالا و قابلیت چندمنظوره بودن منجر به محبوبیت این مصالح در پروژههای معماری شده است. نمونه برجستهای از کاربرد هوشمندانه فولاد کورتن، در مرکز فرهنگی «کایکسافوروم» در مادرید است که در سال ۲۰۰۸ افتتاح شد. این اثر به نمادی شاخص در معماری معاصر اسپانیا تبدیل شده و با نگاهی نوآورانه به مدرنیسم صنعتی، توجه ویژهای را به خود جلب کرده است. معماران فولاد کورتن رو به «کلاهخود آهنی» تشبیه کردند که نمادی از محافظت و استحکام در عین حال قدیمی بودن و حضور قوی در کنار ساختار تاریخی شهر است. این تشبیه بهخوبی بیانگر نقش فولاد کورتن بهعنوان پوششی است که هم میتواند هویت جدید را حفظ کند و هم با بناهای قدیمی تعامل برقرار کند. سطح اکسیدشده فولاد کورتن، حسی از «آشنایی عجیب» به مخاطب منتقل میکند. نزدیکی بصری و لمسی این ماده با مصالح تاریخی همچون آجر و سنگ کهنه، آن را در بسترهای میراث فرهنگی کارآمد و موفق ساخته است چراکه در این حوزه معماری نوین باید هویتی تازه و متمایز خلق کند بیآنکه یاد و خاطره مکان را خدشهدار سازد. این ماده فراتر از کاربردهای اقتصادی یا عملکردی، حامل قدرت بیانی قابلتوجه است. دوام آنکه نتیجه فرایند خوردگی کنترلشده است، در توانایی منحصربهفردش برای همزمان به تصویر کشیدن دوگانگیهای متضاد نهفته است و گذرا بودن در کنار ماندگاری، استحکام همراه با سبکی و همزمان بسته و باز بودن را به نمایش میگذارد. فولاد کورتن قابلیت شکلگیری در اشکال متنوعی از جمله سوراخدار، مجسمهگون، بافتدار یا تا شده را داراست. در این گستره تنوع، دو رویکرد اصلی در مداخلات بر بناهای موجود قابل تشخیص است: رویکردی ظریف که با دقت و حساسیت به برجستهسازی عناصر خاص میپردازد و رویکردی دیگر که با استفاده از حجمهای بزرگ، پوشش و بازسازی جامع و هنرمندانهای بر ساختار اصلی اعمال میکند. دقت و سبکی در نقاط کلیدی همچون جایگزینی قاب پنجرهها، بازسازی چهارچوب درها یا ایجاد امکانات دسترسی همچون رمپها و نردهها، فولاد کورتن به کار میرود. این الحاقات جدید با ابعاد مناسب و طراحی دقیق، بهصورت المانهای مینیمال وارد ساختار معماری موجود میشوند و تمایز قائل شدن میان بخشهای قدیمی و نو را بدون تأثیرگذاری منفی بر خوانش کلی بنا تضمین میکنند. نمونهای از این رویکرد، مرکز بازدیدکنندگان ابی ویلرز در بلژیک است که فولاد کورتن به شکلی هوشمندانه برای هدایت بازدیدکنندگان به کار رفته است. زیباییشناسی بازسازیهای مدرن در ساختمانهای تاریخی با گسترش و تحول شهرها، موضوع حفظ، بازآفرینی و تطبیق سایتهای تاریخی اهمیت فزایندهای پیدا کرده است. مداخلات در چنین بناهایی مستلزم برقراری تعادلی دقیق میان حفاظت از ارزشهای میراثی و پاسخگویی به نیازهای عملکردی و طراحی معاصر است. خلاقانهترین و گاه پیشروترین راهکارها زمانی شکل میگیرند که معماران با حفظ حداکثری ویژگیهای اصیل و ساختاری بنا به بازسازی و نوسازی آن اقدام میکنند. در این فرایند، الحاقات مدرن یا در هماهنگی با ساختار موجود تعریف میشوند یا تضاد زیباییشناختی هدفمندی ایجاد میکنند که به بازآفرینی معنا در بنا کمک میکند. این رویکرد نهتنها منجر به احیای فیزیکی بنا میشود، بلکه تلفیقی سازنده میان عناصر تاریخی و معاصر در زمینههایی چون مصالح، فناوریهای ساخت، سبکهای معماری، روایتهای فرهنگی و کیفیت کلی بنا را رقم میزند. ادغام هوشمندانه اجزای کهن و نو، چه در قالب هماهنگی و چه در قالب تضاد خلاقانه، به خلق هویتی متمایز و زبان زیباییشناختی نوین برای بنا منجر میشود. برترین شهرهای جهان در سال ۲۰۲۵ برترین شهرهای جهان در سال ۲۰۲۵ دیگر تنها بر اساس جمعیت یا تعداد آسمانخراشها سنجیده نمیشوند، بلکه در این رتبهبندی عمق ارتباطی اهمیت دارد که با بازدیدکنندگان و ساکنان خود برقرار میکنند. هر یک از این شهرها روحی دارند که در خیابانها، غذاها و داستانهایشان جریان دارد و جای خود را در قلب آنها باز میکند و خاطرهای ماندگار بر جای میگذارد. رتبهبندی این ۱۰ شهر بر اساس نظرسنجی بیش از ۲۲ هزار نفر در ۳۰ کشور و توسط گزارش مشترک رزونانس (Resonance) و ایپسوس ( Ipsos ) انجام شده است. سه معیار اصلی سنجش شامل توانمندی اقتصادی (فعالیت اقتصادی، فرصتهای شغلی)، زیستپذیری (کیفیت زندگی، ایمنی، بهداشت و محیط زیست) و دوستداشتنی بودن (فرهنگ، مهماننوازی، جاذبهها و جذابیتهای بصری) بودهاند. این رویکرد، ترکیبی از معیارهای عینی و ذهنی است که موجب شناختی دقیقتر و همهجانبهتر از شهرها میشود. لندن، انگلستان لندن بهعنوان مرکز فرهنگی، تاریخی و اقتصادی جهان، همچنان در صدر رتبهبندی قرار دارد و سال به سال جذابیتش را حفظ میکند. از گالری کوچک کیفین ویلیامز تا باغ آرام کیوتو در هالند پارک و مناطق مخفی کوچههای قدیمی شرق شهر، لندن پر از گنجینههای پنهان است. بهترین زمان بازدید از این شهر اواخر بهار تا اوایل پاییز است که جمعیت گردشگران در آن کاهش دارند. با تنوع غذایی گسترده، شبهای جاز سوهو و بازارهای هنری کمیدن یا پورتوبلو، لندن تجربهای فرهنگی و خوشمزه را به بازدیدکنندگان خود هدیه میدهد. نیویورک، آمریکا شهر همیشه بیدار نیویورک با انرژی بیپایان، تنوع فرهنگی و فرصتهای تفریحی فراوان همچنان چشمها را خیره میکند. از قایقسواری رایگان در رودخانه شرق گرفته تا باغهای پشتبام در بروکلین، این شهر پر از ماجراست. بهار و اوایل پاییز بهترین زمان سفر به نیویورک محسوب میشود که پارک مرکزی نیویورک رنگین و هوا مطلوب است. پیتزای اصیل، فلافل خیابانی، نمایشهای برادوی و هنرهای نوآورانه در چلسی، از جذابیتهای این شهر هستند. پاریس، فرانسه پاریس همواره شهر رمانتیکها، هنرمندان و عاشقان بوده است. بازدیدکنندگان با عبور از گذرگاههای سرپوشیدهای همچون گالری ورو-دادات، بازدید از بازارهای آرام زیر پلهای راهآهن و تاکستانهای مخفی مونمارتر، پاریسی متفاوت خواهند دید. بهار و پاییز، فصلهایی مناسب برای دیدار از این شهر با هوایی جادویی و کافههای دلنشین هستند. از کروسانهای تازه و بسترهای غذاخوری در لاتین کوآرتر تا موزههای بزرگ لوور و اورسی، هر ذائقهای در پاریس راضی خواهد شد. توکیو، ژاپن توکیو با ترکیب سنت کهن و تکنولوژی مدرن، آرامش و هیجان را همزمان در خود دارد. کوچههای آرام کاگورازاکا، بارهای کوچک جاز در گلدن گای و مراسم چای سنتی در یاناکا از جلوههای مخفی این شهرند. فصلهای شکوفه گیلاس و پاییز بهترین زمان بازدید از این شهرند. تجربه غذاهایی از سوشی تازه بازارها تا رامِن خیابانی و غذاهای سنتی کایسکی، همراه با فستیوالهای فرهنگی و مانگا، توکیو را به شهری فراموشنشدنی تبدیل کرده است. سنگاپور این شهر-دولت هوشمندانه با تمرکز بر نوآوری و پایداری، راحتی فرهنگی و زیبایی طبیعی را در کنار هم دارد. تماشای محلههای شاپهاوس (نوعی ساختمان تجاری مسکونی در بافتهای شهری قدیمی یا سنتی)، پیادهروی در مسیرهای سبز مانگرو و شرکت در کافههای مخفی از نقاط جالب سنگاپور هستند. بهترین زمان بازدید از این شهر فوریه تا آوریل است تا بازدیدکنندگان از بارانهای موسمی دور بمانند. خوردن غذاهای محلی همچون خرچنگ چیلی و مرغ برنجی هاینان در کنار گشتوگذار در محلههای چینی، هندی و اسلامی تجربه بازدید از این شهر را کامل میکند. رم، ایتالیا رم با تاریخ کهن و فضای زندهاش، در گوشهگوشه خود انبوهی از جاذبهها را دارد. از طلوع روی تپه کاپیتولین تا بازار غذا در تستاچیو و منظرههای مخفی از سوراخهای کلید در میدانها، همه چیز در رم بوی تاریخ میدهد. بهترین زمان بازدید از این شهر بهار و پاییز است. کافههای اسپرسو، پاستاهای کلاسیک و ژلاتوهای دلپذیر همراه با پیادهروی شبانه سنتی فرهنگ بومی رم را شکل میدهند. بارسلونا، اسپانیا شهر آفتابگیر بارسلونا با معماری ویژه، سواحل زیبا و روح کاتالان، جایگاه ویژهای در قلب بازدیدکنندگان دارد. باغهای آرام لوئیس کمپانیس، گالریهای هنری بازآفرینیشده در کارخانههای پوبلنُو و قایقسواری در خلیجهای مخفی از جاذبههای کمتر شناختهشده این شهرند. هر محله دارای میدان بازی پتانک و سارداناست. بهترین زمان سفر به این شهر اواخر بهار یا اوایل پاییز است. لذت خوردن تاپاس و پائلا در ساحل و گوش کردن موسیقی خیابانی ترکیبی از فرهنگ و لذت را به گردشگران بارسلونا هدیه میکند. مادرید، اسپانیا مادرید با بلوارهای وسیع، فرهنگ تاپاس و انرژی زندهاش، شهری است که قلبها را مجذوب خود میکند. کافههای ادبی، جشنوارههای محلی در میادین، بازارچههای مخفی و مهمانیهای خیابانی نقاط جذاب این شهر هستند. زمان مناسب برای بازدید از مادرید بهار و اوایل پاییز است. خوردن چوروس با شکلات و تماشای نمایشهای شبانه ترکیبی چشمنواز از لذتهای اسپانیایی محسوب میشود. برلین، آلمان برلین امروزه به مرکزی فرهنگی و خلاق تبدیل شده است. از تیوفسلبرگ که بازمانده جنگ سرد با دیوارنگارههای گرافیتی گرفته تا کافهباغ شهری پرینسزین گارتن و استخر شنا روی رودخانه اسپری، این شهر پر از تجربههای تازه است. بهار تا پاییز بهترین زمان بازدید از آن محسوب میشود. کنسرتهای رایگان، تاریخ جنگ سرد و فرهنگ موسیقی و هنرهای تجسمی، برلین را به شهری محبوب در جهان تبدیل کرده است. سیدنی، استرالیا سیدنی با زیباییهای بندر، آبوهوای مطبوع و سبک زندگی متعادل در فهرست بهترینها قرار گرفته است. جزیره گوت مخفی، قایقسواری زیر پل هاربر در سپیدهدم و تئاترهای تجربی در کوچههای پاتس پوینت از جاذبههای کمتر شناخته شده این شهرند. بهترین زمان بازدید از سیدنی سپتامبر تا نوامبر و مارس تا آوریل است. غذاهای دریایی در باندی، فرهنگ متنوع در اسپایس الی و جشنوارههای هنری در خانه اپرا، تجربهای به یادماندنی فراهم میکند. بزرگترین ساختمان جهان در قلب صحرای عربستان عربستان سعودی قصد دارد بزرگترین ساختمان جهان را با نام «مکعب (The Mukaab)» در پایتخت خود، ریاض، بسازد. این سازه عظیم به شکل یک مکعب بزرگ طراحی شده که هر ضلع آن حدود تقریبی ۴۰۰ متر خواهد بود، به این ترتیب حجم آن معادل ۲۰ برج امپایراستیت نیویورک است. نمای خارجی این ساختمان با الگوهای مثلثی الهامگرفته از معماری نجدی تزئین میشود و به میراث فرهنگی و تاریخی منطقه ادای احترام میکند. «مکعب» فراتر از یک ساختمان ساده است و نمادی از سبک جدید زندگی در آینده بهشمار میرود. تاکنون بیش از ۱۳ میلیون یارد مکعب خاکبرداری برای آمادگی محل این پروژه انجام شده است. این سازه نهتنها یک شاهکار معماری خواهد بود، بلکه مرکزی ترکیبی از امکانات تجاری، فرهنگی و تفریحی بهشمار میرود و داخل آن فضاهایی برای سکونت، هتلها، فروشگاهها و امکانات سرگرمی پیشبینی شده است. یکی از ویژگیهای برجسته پروژه، ارائه تجربه هولوگرافیک و واقعیت مجازی است که تصاویر طبیعی، آیندهنگرانه یا حتی محیطهای زیرآبی را بهصورت شگفتانگیزی نمایش میدهد و مهمانان هتل را به دنیایی فراتر از تصور فرو میبرد. مکعب در منطقهای به نام «نیومربعا (New Murabba)» یا مربع جدید ساخته میشود که بهعنوان مرکز شهری جدید ریاض در نظر گرفته شده و تنها چند دقیقه با فرودگاه فاصله دارد. دولت عربستان قراردادهای چند میلیارد دلاری برای تجهیز این ساختمان و محیط اطراف آن منعقد خواهد کرد. این منطقه شامل اماکن تفریحی، مراکز فرهنگی و آموزشی، امکانات درمانی و یک ورزشگاه بزرگ با ظرفیت ۴۵ هزار نفر خواهد بود. هدف از این پروژه، ایجاد یک شهر پویا و متصل است که زندگی شهری را در جنبههای گوناگون بههم پیوند دهد. با این حال مقیاس عظیم پروژه نگرانیهایی در خصوص پایداری محیط زیستی و توانایی مدیریت جمعیت زیاد در شرایط خشک بیابانی ایجاد کرده است. تحول شهری عربستان با پروژه نیومربعا نیومربعا قرار است پس از تکمیل میزبان بیش از ۴۰۰ هزار نفر باشد و در فاز نخست تا سال ۲۰۳۰ حدود ۸ هزار واحد مسکونی برای ۳۵ هزار نفر آماده کند. این زمانبندی با برگزاری نمایشگاه جهانی ۲۰۳۰ در ریاض همزمان است؛ رویدادی که با حضور بیش از ۱۹۰ کشور فرصتی طلایی برای عربستان سعودی محسوب میشود تا دستاوردهای مدرن خود را به جهان معرفی کند. آمادهسازی مرکز شهری جدید برای این رویداد حیاتی است. بنابراین طی هشت سال گذشته، قراردادهایی به ارزش ۱۶۴ میلیارد دلار در بخش املاک و مستغلات به عربستان اعطا شده که بخش بزرگی از آن مربوط به ریاض است. این پروژه بخشی از برنامه گسترده دولت عربستان برای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و تمرکز بر فرهنگ، گردشگری و نوآوری است. ریاض در دهه آینده، میزبان ۲۹ هزار اتاق هتل جدید، ۴۹ میلیون فوت مربع فضای اداری و ۳۴۰ هزار واحد مسکونی خواهد بود که همه اینها بخشی از تلاش برای مدرنیزه کردن زیرساختها و جذب سرمایههای بینالمللی است. پیچیدگیهای زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی از جمله مسائل مهمی هستند که موفقیت یا شکست این پروژهها را تعیین خواهند کرد. سرنوشت این پروژهها مسیر آینده عربستان و جایگاه آن در منطقه و جهان را رقم خواهد زد. عربستان سعودی با پروژه «مکعب» و «نیومربعا» چشماندازی بلندپروازانه برای تبدیل ریاض به شهری مدرن و جهانی ترسیم کرده است. این تلاشها توجه جهانیان را به خود جلب کرده و همزمان نگرانیهایی درباره پیامدهای زیستمحیطی و اقتصادی آنها وجود دارد. نمایشگاه جهانی ۲۰۳۰ فرصت منحصربهفردی برای عربستان خواهد بود تا مشخص کند آیا این رویاهای بزرگ قابلیت متجلی شدن در واقعیت را دارند یا نه. آینده این کشور و جایگاه آن در معادلات جهانی بستگی زیادی به کیفیت مدیریت و اجرای این پروژهها خواهد داشت.∎