انتقال مفاهیم دینی به کودکان از حساسترین بخشهای تربیت به شمار میرود و نیازمند درک عمیق از روحیات و شیوه فهم آنان است. هماهنگی آموزش با زبان و ذهن کودک، میتواند علاقه به دین را در وجود او پرورش دهد و آن را به رفتاری پایدار در زندگیاش تبدیل کند.
آموزش دین به زبان کودکانه؛ پلی میان دل و ایمان
آموزش مفاهیم دینی به کودکان کاری حساس و مهم است که باید با توجه به شرایط و نیازهای آنها انجام شود.
* کودکان دنیا را متفاوت از ما بزرگترها میبینند و مفاهیم دینی را هم بر اساس فهم و احساس خودشان درک میکنند. به همین دلیل، اگر بخواهیم دین را به آنها یاد بدهیم، باید ساده، آرام و بدون فشار و به زبان خودشان باشد.در روایتی معروف رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله میفرمایند: «ما پیامبران موظفیم با هرکس مطابق درک و فهم او صحبت کنیم»،بنابراین اگر آموزش مفاهیم دینی برای دانش آموزان دوره ابتدایی به گونه ای حساب شده صورت نگیرد، نه تنها از تأثیرات سازنده ای برخوردار نمی گردد، بلکه می تواند پیامدهای زیانباری به دنبال داشته باشد. مثلاً فرض کنید میخواهید به کودکتان مفهوم «مهربانی خدا» را بفهمانید؛ اگر با زبانی سخت و خشک حرف بزنید، شاید او حوصلهاش سر برود یا حتی از دین دلزده شود. ولی اگر با قصهای شیرین درباره کمک خدا به آدمها یا یادآوری نعمتهای اطرافش مثل خورشید و باران بگویید، خیلی راحتتر دلش را جذب میکند.
* یکی از نکات مهم این است که آموزش دین باید به مرور و مرحله به مرحله باشد، همانطور که قرآن به تدریج نازل شد تا پیامها بهتر جا بیفتد. پس عجله نکنید که همه چیز را یکباره یاد بدهید. به رشد فکری و روحی فرزندتان نگاه کنید و بر اساس آن، آموزهها را ارائه دهید.
* همچنین هر کودک ویژگیهای خاص خودش را دارد؛ بعضیها با داستان یاد میگیرند، بعضیها با شعر و برخی با پرسیدن سوال و جواب. شما به عنوان والدین، بهترین فرد هستید که این تفاوتها را بفهمید و روش مناسب را پیدا کنید.روشهای ساده و جذابی هم وجود دارد؛ مثلاً میتوانید با نمایش نقش بازی کنید، یا قصههایی تعریف کنید که بچهها به آنها علاقهمندند. این روشها کمک میکند کودکان بهتر بفهمند و یادشان بماند.
* مهمترین نکتهای که باید بدانیم این است که فرزندمان باید اثر یادگیری مطالب دینی را در زندگی واقعی احساس کند و بفهمد که یک فرد دیندار چقدر مهربانتر، قویتر و مثبتتر است. والدین باید دقت کنند که هر چه آموزشهای دینی که به فرزندان میدهند، با رفتار و منش خودشان در خانه هماهنگتر باشد، تاثیر آن آموزشها بسیار بیشتر خواهد بود به زبان ساده هر چقدر حرفهای دینی که به بچهها میزنیم با رفتار خودمان در خانه جور دربیاید، تاثیرش چند برابر میشود.
وقتی کودک میبیند والدینش با عمل به آموزههای دینی در نگاه دیگران شخصیتی محترم و محبوب دارند، این رفتار برای او الگو میشود و علاقهاش به یادگیری قرآن و زندگی کردن براساس آن، بهطور چشمگیری افزایش مییابد.یا وقتی درباره کرم و مهربانی امام حسن (ع) صحبت میکنیم، باید طوری عمل کنیم که کودک در زندگی روزمره محبت، بخشش و گذشت را لمس کند؛ مثلاً ببینید که ما چطور به دیگران کمک میکنیم، دل کسی را شاد میکنیم و از داشتههای خودمان میگذریم. وقتی کودک این مهربانیها را با چشم خود میبیند و احساس میکند که محبت کردن چقدر شیرین و لذتبخش است، ناخودآگاه دلش میخواهد مثل امام حسن (ع) بخشنده و مهربان باشد و برای رضایت خدا از خود گذشت نشان دهد.