به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «پرچم در اهتزاز» مجموعهای از ۱۱ روایت پیوسته ادبی است که سمیه جمالی، به عنوان شاهد عینی، شبهای اول تا یازدهم محرم ۱۳۹۹ (اولین محرم در دوران همهگیری کرونا) در مسجد ارک تهران ثبت کرده است. دغدغه نویسنده، ثبت تجربهای متفاوت بود؛ تجربهای که محدودیتهای بهداشتی کرونا و نگرانی از ابتلای عزیزان، بر فضای سنتی هیئت حسینی سایه افکنده بود.
کتاب دارای یازده فصل است که هر فصل به یکی از شبهای دهه اول محرم اختصاص دارد. جمالی درباره زاویه نگاهش میگوید: «مهمترین ویژگی کتاب، روایت زنانه و برخورداری از نگاه زنانه است. روایتی از زبان یک زن در هیئت عزاداری… کاملاً مستند است.»
این نگاه ویژه باعث شده تا روایتهای جامع، نگرش زنان حاضر در هیئت را به کلمات بکشاند؛ رمزگذاری واژهها و احساسات مادرانه، نگرانی برای سلامتی فرزندان و ثبت همدلی در شرایط دشوار.
نویسنده از فضای هیئت و تعامل میان حاضران مینویسد، بدون اغراق یا پرهیز از واقعیت و تلاش میکند دیدهها و شنیدهها را بهویژه تأثیر کرونا واقعگرایانه ثبت کند. محرم ۹۹ با پروتکلهای بهداشتی بیسابقه برگزار شد و شامل رعایت فاصلهگذاری، استفاده اجباری از ماسک و محلولهای ضدعفونی بود.
کتاب بر تناقض شکنندگی و شور ایمان تأکید دارد: «نسل ما تازه با مفهوم همهگیری از نزدیک مواجه شد… اولین دغدغه بچه هیئتیها شد، محرم.» این حال و هوا، همراه با نگرانی برای گنجاندن نگاه اجتماعی-تاریخی در روایت محرم در دل بحران، تأثیر کرونا بر آیینها و خلاقیتهای مذهبی را روشن میسازد.
«پرچم در اهتزاز» نمادی از ثبت رخداد مذهبی در شرایط غیرعادی است؛ تجربهای که تنها محدود به کرونا نیست، بلکه نشانگر ظرفیتهای تغییر آیینها در مواجهه با بحران است. این کتاب تجربهای تاریخی را به روایت میکشد؛ تجربهای منحصربهفرد. روایتهایی که سالها بعد سندی بر عبور مذهبیان از بحران کرونا خواهند بود. این اثر بهواسطه نگاه زنانهاش جایگاه ویژهای در ادبیات هیئتی یافته و خلأ ثبت روایت زنان در هیئتها را پر میکند. حضور در جمع زنانه و ثبت واقعیات شخصی و جمعی باعث شده روایت اصیل و بکری شکل بگیرد. جزئیات رفتارها، صدای شعرها و اضطرابهای مادرانه به زبان ادبی و انسانی بازتاب یافتهاند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «روزی که کووید ۱۹ جهان را فراگرفت و نسل ما تازه با مفهوم همهگیری از نزدیک و خارج از کتابهای تاریخ مواجه شد، اولین دغدغه بچه هیئتیها شد محرم. در صفحات مجازی خودشان نوشتند، در هیئتهای شخصیشان ناله و شکوه کردند، شعر گفتند و متوسل شدند. ته حرفهایشان این بود که فرض ماه رمضان و شبهای قدر را پای تلویزیون گذراندیم، با محرم چه کنیم؟ من خیال جمع میگفتم: بابا اینها چقدر بدبینند. تا محرم هوا گرم میشود. دکترها قول دادهاند در گرمای تابستان ویروس کرونا از بین برود و هیچ نگران محرم بدون ارک نبودم. اصلاً ماه محرم بدون پسوند ارک برای من چیزی خارج از فرم طبیعی است؛ مثلاً فرض کنید انسان کبد نداشته باشد یا ریه. ارک برای خانواده من یک فرهنگ است؛ بخشی از جریان و سبک زندگی.»
«پرچم در اهتزاز» تجربهای ثبت شده است. روایت ساده، مستند و زنانه از ده شب عزای محرم در مسجد ارک در شرایط کرونا. کتاب با نثر صادقانه و دلنشین، شرایط و احساساتی را ثبت کرده که ممکن است دیر یا زود فراموش شوند. اگرچه جای تحلیل تاریخی یا بحثهای سیاسی خالی است، اما همین تأکید بر فضای جمعی زنان و ثبت حضور در شرایط سخت، آن را به اثری ماندگار بدل میکند.
∎