به گزارش خبرنگار اقتصادی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ پس از شش سال منزویت مالی و برچسب "کشور پرخطر"، ایران قدمی تاریخی برداشته است: تصویب کنوانسیون پالرمو در مجمع تشخیص مصلحت نظام و ابلاغ آن به مجلس. این حرکت، نخستین سنکره از راه طولانی خروج از لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی (FATF) است. اما آیا این تنها یک روال حقوقی است؟ گروه اقتصادی راه دانا در گزارشی تحلیلی، توضیح می دهد: خروج از لیست سیاه، معنایش این است که ایران دوباره میتواند در سیستم مالی جهانی نفس بکشد.
امروز، وقتی یک ایرانی به هر کجای دنیا سفر میکند، تنها به خاطر ملیتاش تحت نظارت شدید قرار میگیرد. بانکها، صرافیها و نهادهای مالی خارجی به محض دیدن پاسپورت ایرانی، زنگ خطر میزنند. دلیل؟ قرار داشتن ایران در لیست سیاه FATF.
این برچسب، تنها به یک کشور نمیچسبد؛ به همه اتباعش. «ایرانیها پرخطر هستند» این جمله، نه یک واقعیت، بلکه یک برداشت اشتباه نهادهای بینالمللی است که از سال ۱۳۹۸ به ایرانیان تحمیل شده است.
اما با تصویب کنوانسیون پالرمو و حرکت به سمت خروج از لیست سیاه، این توهم میشکند. «ما دیگر نمیخواهیم که هر ایرانی در بانک خارجی حساب باز کند و با سؤالات بیپایان روبرو شود.»
در ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، با عنایت مقام معظم رهبری و پس از سالها بحث و تردید، کنوانسیون پالرمو در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسید. این قانون روز ۳۱ اردیبهشت به دولت ابلاغ شد و امروز، FATF از رئیس مرکز اطلاعات مالی ایران دعوت رسمی برای مذاکره حضوری کرده است.
اما یک نکته مهم:«تنها تصویب پالرمو کافی نیست.»
FATF به دو کنوانسیون تأکید دارد:
در حالی که پالرمو تصویب شده، CFT هنوز در مجمع در حال بررسی است. تا زمانی که هر دو به تصویب برسند، ایران نمیتواند به طور کامل از لیست سیاه خارج شود.
اما این حرکت، پالس مثبتی به جهانیان داده است:«ایران میخواهد قوانین بینالمللی را بپذیرد.»
FATF دیگر یک گروه فنی نیست. این نهاد، با شبکهسازی گسترده، نفوذ خود را در سازمان ملل، بانکهای جهانی و سیستمهای مالی کشورها تثبیت کرده است. امروزه، رتبهبندی اعتباری کشورها توسط نهادهای بینالمللی، به گزارشهای FATF وابسته است.
کشورهایی که میخواهند رتبه اعتباری خود را بهبود بخشند، گزارشهایی ضد ایران به FATF ارائه میدهند:«ما چقدر ایرانیها را کنترل کردیم، چقدر حسابهایشان را مسدود کردیم.»
ایران، بدون آنکه بخواهد، تبدیل به "مایه اعتبار" دیگران شده است.
شاید بگویید: «ما با بریکس و شانگهای رابطه داریم، پس چه نگرانی؟»
اما واقعیت این است: حتی کشورهای عضو بریکس، به دلیل عضویت در گروههای منطقهای FATF، ملزم به اجرای توصیه ۱۹ این نهاد هستند.
توصیه ۱۹ چیست؟«اعمال اقدامات تقابلی علیه کشورهای پرخطر مثل ایران.»
این یعنی:
حتی اگر فردا تمام تحریمهای آمریکا لغو شود، FATF همچنان یک دیوار مالی در برابر ایران خواهد بود.
نگاه FATF به ایران، کاملاً متفاوت از نگاه به کره شمالی است.
کره شمالی:
اما ایران:
این تفاوت، نشانهای از انعطافپذیری FATF نسبت به ایران است.
همچنین، کمک فنی منطقهای به ایران برای رفع اشکالات قانونی، نشان میدهد که این نهاد مقایسه نمیخواهد، بلکه تعامل.
در سالهای اخیر، مرکز اطلاعات مالی ایران با وجود تحریمها، تلاش کرده ارتباط فنی با FATF را حفظ کند:
این تعاملات، نشان میدهد که ایران در حوزه مبارزه با پولشویی، قوانین را اجرا میکند و فقط به دلیل عدم عضویت رسمی، در لیست سیاه است.
علی شریعتی، عضو اتاق بازرگانی ایران، در این خصوص هشدار میدهد: «اگر ایران نتواند با زبان مذاکره وارد صحنه بینالمللی شود، نقشش را به دیگران واگذار خواهد کرد.» او تأکید میکند: «امروز دیپلماسی، اقتصاد و بقا با هم گره خوردهاند.»
شریعتی با اشاره به تحولات اخیر در منطقه، میگوید:«وقایع اخیر، از جمله توافق آذربایجان و ارمنستان، نشان میدهد که جهان در حال حرکت است. ایران در گذشته فرصتهایی برای میانجیگری داشت، اما به دلیل عواملی از جمله سهلانگاری و حوادث غمانگیزی مانند سقوط هلیکوپتر رهبران نظام، این نقش را از دست داد.»
او افزود:«حالا، ترامپ از آن سوی اقیانوس آتلانتیک با ادعای دریافت جایزه نوبل، وارد صحنه شده و نقشی ایفا میکند که میتوانست متعلق به ایران باشد. این فقط یک پیروزی دیپلماتیک نیست؛ نمادی از فرصتهای از دست رفته است.»
شریعتی تأکید میکند:«چه بخواهیم و چه نخواهیم، زبان دنیا امروز، زبان مذاکره، قوانین بینالمللی و همکاری است. اگر ما از این زبان استفاده نکنیم، نه تنها در دیپلماسی عقب میمانیم، بلکه در اقتصاد هم تبعاتش را میبینیم.»
او با اشاره به نامگذاری خیابان در تهران که سالها روابط ایران با مصر را تحت تأثیر قرار داد، میگوید:«حتی یک اقدام نمادین، اگر با ادبیات دیپلماتیک همراه نباشد، میتواند روابط استراتژیک با کشوری مثل مصر — که در جهان عرب جایگاه رهبری دارد — را به شدت تضعیف کند. خوشبختانه آن نام عوض شد، اما درسش ماندگار است.»
در پاسخ به این پرسش که آیا مذاکره با دنیا در شرایط تحریم و فشارهای خارجی مفهومی دارد، شریعتی میگوید:«برخی معتقدند که تحریمها و FATF تأثیری ندارند، اما واقعیت این است که بانکها، شرکتهای بینالمللی و شریکان تجاری ما، بر اساس این چارچوبها تصمیم میگیرند.»
او توضیح میدهد:«قوانینی مثل کنوانسیون پالرمو و عضویت در FATF، فقط یک مجوز حقوقی نیستند؛ بلکه زیرساختهای اعتماد در سیستم مالی جهانی هستند. بدون آنها، هر تراکنش ما با مشکل، هزینه و تأخیر مواجه میشود.»
شریعتی هشدار میدهد:«کاسبان تحریم و برخی افراد ناآگاه، در فضای عمومی موجی علیه مذاکره ایجاد میکنند. اما این موج، به نفع کشور نیست. مذاکره یعنی تنشزدایی، نه تسلیم.
شریعتی تأکید میکند:«مذاکره نباید به معنای تسلیم یا کوتاه آمدن باشد. مذاکره باید بر اساس اصل برد-برد باشد. اما اگر ما قوانین بازی را نپذیریم، هرگز نمیتوانیم شریک بازی باشیم.
او میگوید:«حتی اگر فردا تمام تحریمها لغو شود، دو سال زمان میبرد تا بانکهای خارجی ایران را به عنوان شریک مطمئن بپذیرند. بنابراین، اقداماتی مثل پیوستن به FATF و اصلاح قوانین داخلی باید هماکنون انجام شود، نه فردا.»
شریعتی با اشاره به تحولات اخیر، میگوید:«اولویتهای منطقهای تغییر کرده است. امروز بسیاری از کشورها بیشتر به مسائل داخلی خود توجه دارند. این فرصتی برای ایران است تا با تمرکز بر اقتصاد داخلی و ایجاد زیرساختهای لازم، جایگاه خود را تثبیت کند.
او افزود:«خوشبختانه وزیر اقتصاد بر ایجاد این زیرساختها تأکید دارد. همچنین، انتصاب آقای لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی میتواند به تغییر دکترین کشور به سمت تنشزدایی، مشارکت و رفاه مردم کمک کند.»
در بخشی دیگر، شریعتی به نقش کمرنگ ایران در توافق اخیر آذربایجان و ارمنستان اشاره میکند و میگوید:«ایران میتوانست در این فرآیند نقش محوری داشته باشد، اما حالا آن نقش را از دست داده است. از طرفی، پیامهای غیررسمی برخی افراد خارج از وزارت خارجه، باعث ایجاد تنش در منطقه شده است.
او پیشنهاد میدهد:«در این شرایط، بهتر است به عنوان برنامه جایگزین، از توافقنامههای بریکس و شانگهای بهره بگیریم و در چارچوب این سازمانها به دنبال سرمایهگذاری و همکاری باشیم.
همچنین، شریعتی تأکید میکند:«تمرکز ما باید روی کریدور شمال-جنوب باشد. اجرای کریدور زنگزور ممکن است دو سال طول بکشد، اما کریدور شمال-جنوب با همکاری روسیه و کشورهای همسایه، قابلیت اجرا فوریتری دارد. این مسیر، پلی برای دسترسی به بازارهای اروپا و آسیا است.
اما شریعتی هشدار میدهد:«حتی در این مسیر، خطر وجود دارد. صادرات ایران به اروپا ممکن است تحت تأثیر سلیقه کشورهایی مثل ارمنستان، ترکیه و دیگر بازیگران منطقه قرار گیرد. بنابراین، تنوع بخشی به مسیرهای تجاری و تقویت همکاری با شرکای استراتژیک، ضروری است.
بهنام ملکی، اقتصاددان، در گفتوگویی در این خصوص تأکید میکند:«بسیاری از صرافیهای ترکیه و دوبی از وضعیت ایران سوءاستفاده میکنند. بازرگانان ما را نقرهداغ میکنند، چون سیستم مالی ما رسمی نیست.»
او میگوید:«وقتی ایران در FATF باشد، میتوانیم السی (LC) باز کنیم، حسابهای بانکی رسمی داشته باشیم، و بانکهای طرف مقابل موظف باشند رسید رسمی برای هر تراکنش ارائه دهند. این یعنی کاهش هزینه، افزایش سرعت و افزایش امنیت معاملات.»
ملکی هشدار میدهد:«عدم پذیرش FATF نوعی خودتحریمی است. اقتصاد ما که همین حالا درگیر ساختارهای اختاپوسی است، با این تصمیم، خودش را بیشتر محدود میکند.»
برخی میگویند:«آمریکا و اسرائیل در FATF نفوذ دارند، پس ورود ما به این نهاد، خطرناک است.»
اما ملکی پاسخ میدهد:«بله، ممکن است سایه سیاست بر نهادهای بینالمللی باشد، اما FATF یک ساختار دموکراتیک دارد. تصمیمات آن به صورت گروهی گرفته میشود. نمیتوان یک کشور را فقط به خاطر نفوذ یک قدرت، تحت فشار قرار داد.»
او تأکید میکند:«نباید به خاطر یک سری ملاحظات کوچک، از منافع بزرگ ملی چشمپوشی کنیم. خروج از لیست سیاه، یعنی بازگشت به دنیا.»
به گزارش راه دانا؛ خروج از لیست سیاه FATF، تنها یک موضوع حقوقی نیست؛ یک مأموریت ملی است. این حرکت، نه به معنای تسلیم، بلکه به معنای هوشیاری اقتصادی است. ایران نمیخواهد وابسته باشد، میخواهد شریک باشد.
وقتی یک بازرگان ایرانی بتواند بدون ترس از مسدود شدن حساب، السی باز کند، وقتی یک دانشجو بتواند بدون برچسب "پرخطر"، حساب بانکی باز کند، وقتی یک بانک مرکزی بتواند بدون میانجی، با دیگر بانکها ارتباط داشته باشد آنگاه است که میتوان گفت: ایران دوباره در دنیا حضور دارد.
∎