کریدور «زنگزور» که با نام جعلی «مسیر ترامپ» نیز معروف شده، نه یک گذرگاه ترانزیتی ساده، بلکه اهرمی برای بازنویسی نقشه قدرت در قفقاز جنوبی است.
این کریدور، با طولی حدود ۴۳ کیلومتری در استان سیونیک ارمنستان، قرار است جمهوری آذربایجان را به نخجوان متصل کند و بخشی از «کریدور میانی» باشد که از آسیای مرکزی تا اروپا امتداد مییابد. اما بر اساس اخبار، واگذاری کنترل ۹۹ ساله این مسیر به کنسرسیومی آمریکایی- ارمنی، زنگ خطری برای منطقه است.
این پروژه، فراتر از حملونقل، بخشی از راهبرد ناتو و رژیم صهیونیستی برای محاصره تهران، تضعیف مسکو و مهار پکن است.
از قرهباغ تا زنگزور: ریشههای یک بحران
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۱۹۹۰، مناقشه قرهباغ را شعلهور کرد. ارمنستان کنترل این منطقه را به دست گرفت و ایران، روسیه و گروه مینسک برای میانجیگری تلاش کردند، اما بیثمر بود و سالها بنبست دیپلماتیک بر قفقاز سایه افکند.
جنگ ۲۰۲۰، با حمایت تسلیحاتی آشکار ترکیه، قرهباغ را به آذربایجان بازگرداند. توافق آتشبس نوامبر همان سال، با اشاره به «رفع انسداد راههای دسترسی»، بهانهای شد برای طرح کریدور زنگزور. با اینکه ایران، با گشادهدستی، گذر ارس را برای دسترسی آذربایجان به نخجوان فراهم کرده بود، اما فشارهای غرب، این کریدور را به ابزاری برای حذف نفوذ ایران و روسیه بدل کرد.
مهار اوراسیا: مهار سهگانه ایران، روسیه و چین
مسیر ترامپ در صورت کمرنگ شدن حاکمیت ارمنستان بر این کریدور، دروازهای برای نفوذ آمریکا به دریای خزر و منابع انرژی آسیای مرکزی میگشاید. این پروژه، محور مهار سهگانه ایران، روسیه و چین است.
در بحبوحه جنگ اوکراین، اخراج نیروهای روس از قفقاز و گمانهزنیها درباره عضویت ارمنستان و آذربایجان در ناتو، نفوذ مسکو را به حاشیه میراند.
چین نیز با محدودیت دسترسی به انرژی و معادن آسیای مرکزی روبهرو است و پروژه کمربند و جادهاش در معرض خطر قرار گرفته. برای ایران، این کریدور به معنای قطع ارتباط زمینی با ارمنستان و محدود شدن مسیرهای ترانزیتی شمالغرب به ترکیه است.
پازل محاصره: شبکه کریدورهای ضدایرانی
زنگزور تنها نیست؛ بخشی از شبکهای است که ایران را در تنگنا قرار میدهد. کریدور لاجورد از شرق ایران، افغانستان و پاکستان را به باکو متصل میکند. کریدور آیمک، در جنوب، هند را به اروپا رسانده و اهمیت خلیج فارس را کاهش میدهد و جاده توسعه در غرب، خلیج فارس را به ترکیه پیوند میزند.
کریدور داوود، از جولان اشغالی تا کردستان عراق، از طریق ترکیه به زنگزور میرسد و محور نفوذ رژیم صهیونیستی را از مدیترانه تا کاسپین کامل میکند. این شبکه، بخشی از راهبرد «محاصره ایران» است.
تهدیدات امنیتی: از تجزیهطلبی تا سایه ناتو
این کریدور، تهدیدی وجودی برای امنیت ملی ایران است. حضور ناتو، رژیم صهیونیستی و گروههای تکفیری در مرزهای شمالی، خطر را دوچندان میکند.
ادعاهای ارضی آذربایجان -که سیونیک را «آذربایجان غربی» و مناطق شمالی ایران را «آذربایجان جنوبی» مینامد- تجزیهطلبی را تقویت کرده و میتواند بستری برای عملیات نظامی علیه ایران فراهم آورد.
تجربه دفاع مقدس ۱۲ روزه، با حملات هوایی رژیم صهیونیستی از مسیرهای مشابه، نشان داد که این کریدور میتواند بستری برای تهدیدات نظامی باشد.
هزینههای اقتصادی: حاشیهنشینی ایران در تجارت جهانی
از منظر اقتصادی، این کریدور تجارت را از مسیر ایران به کریدور میانی منحرف میکند و درآمدهای ترانزیتی کشور را کاهش میدهد و همچنین حضور فزاینده آذربایجان در صادرات انرژی به اروپا، جایگاه ایران را تضعیف خواهد کرد.
ایران در برابر تهدید: راهکارهایی برای بازگرداندن توازن
ایران نمیتواند در برابر این پروژه سکوت کند. تقویت پلتفرم ۳+۳ حتی با وجود بدعهدی ترکیه، ضروری است.
تسریع در تکمیل کریدور ارس، میانجیگری برای صلح پایدار با همکاری روسیه و چین و تقویت نظارت امنیتی در مرزهای شمالغرب، گامهای فوری هستند.
دیپلماسی رسانهای برای افشای خطرات حضور بیگانگان در منطقه، تشکیل پیمان دفاعی کشورهای اسلامی، سرمایهگذاری مشترک در زیرساختهای جنوب ارمنستان (مانند معادن و انرژی سبز) و ائتلاف انرژی با چین و روسیه، میتواند معادلات را به نفع ایران تغییر دهد. قفقاز، بخشی از هویت فرهنگی- تاریخی ایران است و نباید به حیاط خلوت غرب بدل شود.
* کارشناس امور اقتصادی و اجتماعی