شناسهٔ خبر: 74355441 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

به‌مناسبت انتشار ترجمه فارسی رمانی از الیزابت استراوت؛

الیزابت استراوت و جهان داستانی او، با نگاهی به رمان «وای ویلیام!»

الیزابت استراوت، نویسنده برجسته آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر، با نثر مینیمال و صمیمی خود به قلب روابط انسانی نفوذ می‌کند. رمان «وای ویلیام!»، اثری از مجموعه‌ موسوم به «لوسی بارتون»، نمونه‌ای درخشان از توانایی او در به تصویر کشیدن عشق، تنهایی و گذشته است.

صاحب‌خبر -

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – مرضیه نگهبان مروی: الیزابت استراوت، زاده ۶ ژانویه ۱۹۵۶ در پورتلند، ایالت مین، یکی از برجسته‌ترین نویسندگان معاصر آمریکا است. او در خانواده‌ای تحصیل‌کرده رشد کرد؛ پدرش استاد دانشگاه و مادرش معلم بود. استراوت پس از تحصیل در کالج بیتس، یک سال را در آکسفورد گذراند و در سال ۱۹۸۲ از دانشگاه حقوق سیراکوس فارغ‌التحصیل شد. در همان سال، اولین داستان کوتاه او در مجله «نیولتر» منتشر شد که نقطه آغاز مسیر حرفه‌ای‌اش در نویسندگی بود. استراوت با نثر مینیمال و در عین حال عمیق خود، به‌ویژه در به تصویر کشیدن زندگی روزمره و احساسات پیچیده انسانی، شهرت دارد. او استاد دانشگاه و نویسنده رمان و داستان کوتاه است و آثارش به دلیل شخصیت‌پردازی قوی و روایت‌های روان‌شناختی مورد تحسین قرار گرفته‌اند.

استراوت در سال ۲۰۰۹ برای رمان «آلیو کیتریج» برنده جایزه پولیتزر شد و با آثاری چون «وای ویلیام!» که در سال ۲۰۲۲ به فهرست نهایی جایزه بوکر راه یافت، جایگاه خود را در ادبیات جهانی تثبیت کرد. او اغلب داستان‌هایش را در شهرهای کوچک ایالت مین قرار می‌دهد؛ جایی که روابط خانوادگی و اجتماعی در مرکز توجه هستند. نثر ساده اما پراحساس او، همراه با توانایی در به تصویر کشیدن تنهایی، عشق و تأثیرات گذشته، او را به یکی از نویسندگان برجسته ادبیات روان‌شناختی تبدیل کرده است. او با مجموعه‌ای از رمان‌ها و داستان‌های کوتاه، جهانی داستانی‌ای خلق کرده که در آن روابط انسانی و چالش‌های زندگی روزمره در مرکز توجه قرار دارند. آثار استراوت به چندین زبان ترجمه شده‌اند و در ایران نیز چند اثرش به فارسی ترجمه شده که رمان «وای ویلیام!» از آن جمله است. این رمان با ترجمه پژند سلیمانی در انتشارات ققنوس منتشر شده است.

مروری بر رمان «وای ویلیام!»

رمان «وای ویلیام!»، اثری از مجموعه موسوم به لوسی بارتون، داستان لوسی و ویلیام، همسر سابق لوسی، را روایت می‌کند. لوسی، نویسنده‌ای که پس از مرگ همسر دومش درگیر تأملات عمیق است، همراه ویلیام، دانشمندی درون‌گرا با بحران‌های شخصی و خانوادگی، به سفری برای کشف گذشته او می‌رود. این سفر نه‌تنها زوایای پنهان زندگی ویلیام، بلکه لایه‌های پیچیده رابطه این دو را آشکار می‌کند.

نثر «وای ویلیام!» به زبانی ساده و صمیمی، خواننده را با ریزه‌کاری‌های روان‌شناختی شخصیت‌های داستان مواجه می‌کند. استراوت با سبک خاطره‌نویسی داستانی، خواننده را به ذهن لوسی می‌برد؛ جایی که او با صداقت از احساسات متناقضش درباره ویلیام، زندگی مشترکشان و گذشته‌ای که هر دو را شکل داده سخن می‌گوید. برای مثال، لوسی رابطه خود و ویلیام را به هانسل و گرتل در جنگل تشبیه می‌کند؛ دو کودک گمشده که به دنبال خرده‌نان‌هایی برای یافتن مسیر خانه‌اند. این تصویر شکنندگی و پیچیدگی رابطه آنها را به‌زیبایی نشان می‌دهد. رمان به موضوعاتی چون عشق، تنهایی، وفاداری و معنای زندگی در کهنسالی می‌پردازد و با نگاهی ظریف به تأثیر زخم‌های کودکی بر بزرگسالی، خواننده را به تأمل وا می‌دارد.

منتقدان «وای ویلیام!» را به دلیل شخصیت‌پردازی عمیق و توانایی استراوت در بازتاب جهان درونی انسان‌ها تحسین کرده‌اند. این رمان در سال ۲۰۲۲ به فهرست نهایی جایزه بوکر راه یافت، که نشان‌دهنده استقبال گسترده از آن در سطح جهانی است. استراوت در این اثر نشان می‌دهد که چگونه روابط انسانی، حتی پس از جدایی، می‌توانند عمیق و تأثیرگذار باقی بمانند. «وای ویلیام!» نه‌تنها داستانی درباره لوسی و ویلیام است، بلکه کاوشی است در معنای ارتباط انسانی و تلاش برای درک یکدیگر در جهانی پر از سوءتفاهم.

آثار ترجمه‌شده الیزابت استراوت به فارسی

در ایران، برخی از آثار الیزابت استراوت توسط مترجمان مختلف به فارسی ترجمه شده‌اند. یکی از برجسته‌ترین این آثار، «آلیو کیتریج» است که با ترجمه احسان شفیعی زرگر و سما قرایی منتشر شده. این رمان، مجموعه‌ای از داستان‌های به‌هم‌پیوسته درباره آلیو کیتریج، معلمی بازنشسته در شهر خیالی کرازبی در ایالت مین، زندگی روزمره و احساسات انسانی را با عمق و ظرافت به تصویر می‌کشد. این اثر که برنده جایزه پولیتزر ۲۰۰۹ شد، از زوایای مختلف به زندگی آلیو و افراد اطرافش می‌پردازد و موضوعاتی چون عشق، ازدست‌دادن و پیری را کاوش می‌کند.

رمان «اسم من لوسی بارتون است»، از مجموعه لوسی بارتون، از دیگر آثار ترجمه‌شده از استراوت به فارسی است. این رمان، که ترجمه‌های فارسی مختلفی از آن منتشر شده، داستان لوسی را روایت می‌کند که در بیمارستان بستری شده و با مادرش، پس از سال‌ها دوری، گفت‌وگو می‌کند. این اثر به بررسی روابط مادر و دختری، فقر و تأثیر گذشته بر هویت فردی می‌پردازد و با نثر صمیمی و تأثیرگذار خود، خوانندگان را مجذوب می‌کند. اثر دیگر استراوت که به فارسی ترجمه شده، کتابی‌ست با عنوان «هر چیزی ممکن است» که دو ترجمه فارسی از آن موجود است. این کتاب مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است که زندگی افراد عادی در شهرهای کوچک را با نگاهی عمیق به احساسات و روابط انسانی به تصویر می‌کشد.

الیزابت استراوت و جهان داستانی او، با نگاهی به رمان «وای ویلیام!»

سبک و ویژگی‌های نویسندگی استراوت
نثر استراوت مینیمال و صمیمی است و توانایی او در به تصویر کشیدن زندگی‌های به‌ظاهر معمولی با عمقی غیرمعمول، او را از دیگر نویسندگان متمایز کرده است. شخصیت‌های آثار او اغلب افرادی هستند که با تنهایی، روابط پیچیده و تأثیرات گذشته دست‌وپنجه نرم می‌کنند. او با تمرکز بر شهرهای کوچک ایالت مین، روابط اجتماعی و خانوادگی را در مرکز داستان‌هایش قرار می‌دهد. استفاده از فرم داستان‌های به‌هم‌پیوسته در آثاری مانند «آلیو کیتریج» به استراوت امکان داده تا زندگی شخصیت‌ها را از زوایای مختلف کاوش کند و تصویری چندوجهی ارائه دهد.

استراوت استاد خلق لحظات کوچک اما معنادار است. او با استفاده از جزئیات روزمره، مانند یک گفت‌وگوی ساده یا یک خاطره گذرا، عمق احساسات شخصیت‌هایش را نشان می‌دهد. نثر او به خواننده اجازه می‌دهد تا با شخصیت‌ها همذات‌پنداری کند و در عین حال به تأمل در زندگی خود بپردازد. این ویژگی، همراه با توانایی او در به تصویر کشیدن تناقضات انسانی، استراوت را به یکی از نویسندگان برجسته ادبیات روان‌شناختی تبدیل کرده است. او در آثارش به خوانندگان نشان می‌دهد که چگونه لحظات به‌ظاهر پیش‌پاافتاده می‌توانند بار احساسی عمیقی داشته باشند و چگونه گذشته، حتی در کوچک‌ترین جزئیات، بر زندگی کنونی تأثیر می‌گذارد.

جایگاه استراوت در ادبیات معاصر جهان

الیزابت استراوت با جوایزی چون پولیتزر ۲۰۰۹ برای «آلیو کیتریج» و حضور در فهرست نهایی بوکر ۲۰۲۲ برای «وای ویلیام!»، جایگاه ویژه‌ای در ادبیات معاصر به دست آورده است. آثار او که به زبان‌های مختلف ترجمه شده‌اند، به دلیل توانایی در بازتاب احساسات پیچیده و روابط انسانی، با آثار نویسندگانی چون آن تایلر و جان آپدایک مقایسه می‌شوند.