از قرنها پیش تا امروز، شعر آیینی در دل مناسک و آیینهای مذهبی ریشه دوانده و همواره حضوری پررنگ در زندگی فرهنگی ایرانیان داشته است؛ از نوحهسرایی و مرثیهخوانی گرفته تا منقبت و مدیحهسرایی برای اهل بیت(ع).
اما در کنار گستردگی بیبدیل اینگونه ادبی، پرسشهایی نیز وجود دارد که نمیتوان از آنها چشم پوشید؛ شعر آیینی امروز چه مسیری را طی میکند؟ آیا همچنان با جان و دل مردم همراه است یا درگیر تکرار و کلیشه شده؟ آیا نیاز به پالایش و اصلاح دارد یا زمان آن رسیده که بیشتر به ظرفیتهای زیباییشناختی و هنریاش پرداخته شود؟
برای پاسخ به این پرسشها سراغ دو چهره شناختهشده در این عرصه رفتهایم؛ شاعرانی که سالها در این حوزه قلم زدهاند، اما از دو زاویه متفاوت به ماجرا نگاه میکنند. رضا اسماعیلی، شاعر، منتقد و پژوهشگری است که با نگاهی آسیبشناسانه به شعر آیینی، از ضرورت پالایش و حفظ سلامت این جریان سخن میگوید و هشدار میدهد که بدون مراقبت، ممکن است این میراث ارزشمند دینی به انحراف کشیده شود. از سوی دیگر، محمود حبیبیکسبی، شاعر و پژوهشگر ادبیات آیینی، با تأکید بر فراگیری و موفقیتهای اینگونه ادبی، معتقد است شعر آیینی بیش از آنکه به نقد و آسیبشناسی نیاز داشته باشد، به دیده شدن، تحلیل زیباییشناسانه و فهم عوامل موفقیتش نیاز دارد.
ضرورت آسیبشناسی «شعر آیینی»
رضا اسماعیلی صحبتش را با بیان آسیبشناسی در شعر آیینی شروع کرد و گفت: شعر آیینی مثل هر موجود زنده دیگری دچار تهدید و آسیب میشود، از همین رو برای بالیدن و قد کشیدن نیاز به مراقبت و پرستاری دارد. این موجود زنده نیز هرازگاهی به بیماری مبتلا میشود و برای بازگشت به سلامت به مداوا و درمان نیاز دارد. لازمه درمان هم تشخیص درست بیماری است. اینکه به درستی بدانیم چه میکروب یا ویروسی وارد بدن او شده و به چه درمانی نیاز دارد. شما وقتی ببینید کسی مریض شده، آیا بیتفاوت و آرام مینشینید و میگویید خودش خوب میشود، یا به دنبال تشخیص بیماری و راه درمان بر میآیید؟ در مورد موجود زندهای به نام شعر آیینی هم همین حکم صادق است. یعنی وقتی میبینیم انواع و اقسام میکروبها و ویروسها وارد پیکره شعر آیینی شدهاند و موجودیت و هستی او را تهدید میکنند، نمیشود دست روی دست بگذاریم و بگوییم خودش خوب میشود. اینجا دقیقاً جایی است که برای تشخیص بیماری و تجویز دارو، نیاز به «آسیبشناسی» داریم که «علم تشخیصِ درست بیماری» و اقدامی حیاتی در راستای مراقبت از سلامت جامعه دینی و شعر آیینی است.
وی ادامه داد: برای مثال وقتی میبینیم میکروب «غالیگری» مثل خوره به جان شعر آیینی روزگار ما افتاده و موجودیت، اعتبار و حیثیت آن را تهدید میکند، آیا میتوانیم ساکت بنشینیم و چیزی نگوییم؟ تکلیف ما را اینجا امام حسین(ع) تعیین کرده است و ما نمیتوانیم از انجام این تکلیف طفره برویم و شانه خالی کنیم. وی همچنین ضمن ارائه تحلیلی از خطراتی که شعر آیینی را تهدید میکند، افزود: تحریف، جهل، خرافه، غالیگری، ظلم، بیعدالتی، قدرتطلبی، شهوتپرستی و... پیشخوان بیماریهای خطرناک دینی و اجتماعی هستند. گاهی این بیماریها - مثل غدههای بدخیم سرطانی - در جسم و جان جامعه آنقدر ریشه میدوانند که برای ریشهکنی آنها هیچ راهی جز جراحی و شیمیدرمانی وجود ندارد .
جهاد و قیام امام حسین(ع) در برابر حکومت یزید که مثل یک غده بدخیم سرطانی داشت میراث پیامبر(ص) و جامعه اسلامی را به اضمحلال و مرگ تهدید میکرد، در آن روز و روزگار حکم جراحی و شیمیدرمانی را داشت. امروز اما تکلیف ما چیز دیگری است. امروز میکروبها و آفتهایی که سلامت شعر آیینی را تهدید میکنند با نسخه امر به معروف و نهی از منکر (آسیبشناسی) قابل درمان است. ولی اگر خدای نکرده در برابر تشخیص بیماری و درمان سریع آن تعلل و کوتاهی کنیم، هیچ بعید نیست که فردا درمان آن به عمل جراحی و شیمیدرمانی نیاز داشته باشد.
تابو نقدناپذیری «شعر آیینی»
اسماعیلی اظهار کرد: اما مشکل اصلی در اینجاست که متأسفانه بسیاری با تقدس بخشیدن به شعر آیینی، ورود به عرصه نقد و آسیبشناسی این گونه ادبی را «گناه کبیره» میشمارند و میگویند خداوند خودش حافظ دین و آیینش هست و نیازی به دلسوزی امثال من و شما ندارد، «بگذارید خدا کار خودش را بکند!» اصلاح دین به من و شما چه ربطی دارد؟ با چنین منطقی، دیگر نیازی به آمدن ۱۲۴ هزار پیامبر برای هدایت انسان نبود. اگر چنین حرفی درست باشد، باید از این به بعد کرکره «امر به معروف و نهی از منکر» را نیز پایین بکشیم و فارغ از درد دین، سرگرم کار و زندگی خودمان باشیم! ولی اینچنین نیست و اسلام مسلمان مسئول میخواهد و مسئولیتپذیری جزء ذات دینداری و مسلمانی است.
این منتقد تأکید کرد: متأسفانه در حوزه نقد و آسیبشناسی شعر آیینی و هیئت، جامعه ادبی ما موضعی کاملاً انفعالی و بیتفاوت به خود گرفته است. علت آن نیز مشخص است. یعنی به محض ورود به حوزه پر خوف و خطر آسیبشناسی شعر آیینی، گوینده، مظلومانه از سوی کسانی که خود را مسلمانتر از رهبر معظم انقلاب، عالمان دینی و پیشکسوتان شعر آیینی میدانند مورد تکفیر قرار میگیرد و سنگباران هجمهها و تهمتهای سنگین و گوناگون میشود؛ تهمتهایی از قبیل وهابی، بیسواد، دشمن دین، مخالف عزای حسینی، مخالف گریه بر مصیبت کربلا و...! با این هجمه و هزینه سنگین جای تعجب نیست که این عرصه از حضور دلسوزان و دغدغهمندان خالی است و همه منتظرند تا «دستی از غیب برون آید و کاری بکند!».
رهبر معظم انقلاب، طلایهدار آسیبشناسی شعر آیینی
مؤسس جایزه ادبی «طاهره صفارزاده» با اشاره به حمایتهای رهبر معظم انقلاب از شعر آیینی بیان کرد: امروز آسیبشناسی شعر و ادبیات آیینی، حکم امر به معروف و نهی از منکر را دارد و مخالفت با آن، مخالفت با بجا آوردن یک واجب الهی و تکلیف دینی است. در حال حاضر نیز موجب افتخار جامعه ادبی ماست که رهبر معظم انقلاب در کسوت عالمی روشناندیش و ادیبی فرهیخته؛ یکی از بزرگترین طلایهداران «آسیبشناسی شعر دینی و آیینی» روزگار ما هستند. دیدارهای سالانه شاعران با رهبری معظم کارکردهای فراوانی دارد که یکی از مهمترین آنها «نقد و آسیبشناسی» است. ایشان طرح مسائل غیرمستند، غلط و خلاف آموزههای دینی و قرآنی را در شعر آیینی جایز نمیدانند و بر این عقیده پای میفشارند که شعر اصیل دینی باید «متکی و مستند به معارف حقه الهی» باشد.
رهبر معظم انقلاب تأکید دارند در برابر بیان مطالب انحرافی و خرافی که موجب مخدوش شدن چهره اسلام و وهن خاندان رسالت میشود، نباید ساکت، بیتفاوت و منفعل بود و با مؤاخذه و تذکر به شاعر و مداح باید از تکرار چنین مسائلی پیشگیری کرد.
وی افزود: تا آنجا که به یاد دارم، امین شعر انقلاب در تمام دیدارهایی که با شاعران و ذاکران اهل بیت(ع) در طول سالیان پس از انقلاب داشتهاند، هرگاه در حضور ایشان شعر یا مرثیهای خوانده شده که با روح دین و آیین در تقابل بوده، بدون هیچ ملاحظهای به شاعر و مداح آن تذکر داده و خواستار اصلاح شعر یا مرثیه شدهاند. ما نیز باید از رهبر فرزانه انقلاب این درس را بیاموزیم و به دنبال پالایش و پیرایش شعر آیینی از انحرافات و ناخالصیها باشیم تا این میراث ارجمند از گزند آفات و آسیبها در امان بماند.
شعر آیینی، پُرمخاطبترین گونه ادبی روزگار ماست
محمود حبیبیکسبی، شاعر و پژوهشگر ادبیات آیینی، با تأکید بر جایگاه بیبدیل شعر آیینی در ادبیات معاصر گفت: مشکلی که ما در این سالها بهوفور با آن مواجه بودهایم، این است که بسیاری از کارشناسان، شاعران و ادیبان، بیشتر بر آسیبشناسی شعر ولایی و آیینی تمرکز داشتهاند، در حالی که این گونه ادبی در روزگار ما آنقدر بالنده و پیشرو بوده است که بهجای آسیبشناسی، به زیباییشناسی نیاز دارد.
وی افزود: طبیعی است وقتی یک عرصه هنری، فراگیر میشود و حرکت پیشرو دارد، با کجیها و اشکالاتی هم مواجه شود، اما در دو یا سه دهه اخیر، بیش از حد لازم به آسیبشناسی پرداخته شده و کمتر به این موضوع اندیشیدهایم که زیباییشناسی این عرصه چگونه باید بررسی شود. در حالی که ما نیاز داریم ابتدا دلایل موفقیت و مقبولیت شعر آیینی را نزد مردم واکاوی کنیم، سپس به ایرادهای احتمالی آن بپردازیم.
مخاطب عام از شعر فاصله گرفته است
حبیبیکسبی ادامه داد: ما در زمانی زندگی میکنیم که تیراژ کتابهای شعر، که پیش از این تا ۲۰ یا ۳۰ هزار نسخه هم میرسید، امروز درنهایت به ۲۰۰ تا ۵۰۰ نسخه رسیده است. در چنین شرایطی که مخاطبان عام از شعر فاصله گرفتهاند، تنها گونهای از شعر که هنوز میتواند هزاران و حتی صدها هزار مخاطب داشته باشد، شعر آیینی است. این استقبال گسترده نشان میدهد شعر اهل بیت(ع)، برخلاف دیگر گونهها، همچنان با مردم در ارتباط است.
این پژوهشگر ادبی با طرح این پرسش که در روزگار ما کدامیک از گونههای شعری مانند شعر عاشقانه، اجتماعی یا انتقادی توانستهاند اینچنین مخاطب جذب کنند، اظهار کرد: وقتی یک شعر عاشقانه درنهایت چند صد مخاطب پیدا میکند، اما یک شعر آیینی بهسرعت چند صدهزار نفر را با خود همراه میکند، باید به ریشه موفقیتهای آن بپردازیم.
نمیگویم در این عرصه ایراد وجود ندارد، اما زمانیکه شعر آیینی توانسته در روزگار ما موفق عمل کند، ابتدا باید زیباییشناسی این موفقیت مورد بررسی قرار گیرد. وقتی بفهمیم چه چیزهایی موجب شده این شعر به دل بنشیند، آنگاه میتوانیم از کاستیها هم سخن بگوییم. متأسفانه گاهی نگاه آسیبمحور موجب شده حسنها نادیده گرفته و فقط ضعفها برجسته شود. بنده بارها در گفتوگوها و مقالات مختلف، درباره لغزشهای شعر آیینی صحبت کردهام و معتقدم تنها با گفتن ضعفها، چیزی حل نمیشود. اما اگر به جای تمرکز صرف بر اشکالات، نور بیندازیم بر زیباییها و آثار موفق، آن دسته از آثاری که ضعیفاند خودبهخود به حاشیه خواهند رفت.
شعر آیینی مخاطب خاص ندارد!
حبیبیکسبی با اشاره به مخاطبمحور بودن شعر آیینی گفت: شعر آیینی مخاطب خاص ندارد؛ چون وقتی شعری چند دههزار یا حتی چند صدهزار مخاطب دارد، نمیتوان آن را مخاطب خاص نامید. برعکس، شعر آیینی توانسته در مناسبتهای مذهبی مانند ایام غدیر یا محرم، بیشترین ارتباط را با مردم برقرار کند و همین ویژگی موجب تمایز آن از دیگر گونههای شعری شده است.
کارشناس زبان و ادبیات فارسی افزود: یکی از معدود موضوعات شعری که هنوز با مخاطب عام ارتباط دارد و به هنر مردمی تبدیل شده، شعر آیینی است. باید بررسی شود که چرا شعر عاشقانه یا اجتماعی نتوانسته در این روزگار به دل مردم بنشیند، اما شعر آیینی توانسته. شعر آیینی در روزگار ما، علاوه بر فراگیری، با تحولات ساختاری نیز مواجه بوده است. در گذشته مدایح اهل بیت(ع) بیشتر در قالبهایی چون قصیده و ترجیعبند سروده میشد، اما امروز بیشتر آنها در قالب غزل بیان میشود؛ قالبی که پیشتر بهعنوان قالب مدح و مرثیه پذیرفته نشده بود، اما امروز با موفقیتهای چشمگیری همراه است. قالبهای دیگری مانند رباعی و دوبیتی نیز بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
تغییر و تحولات محتوایی و ساختاری
نویسنده کتاب «ضاحیه مقدسه» درباره تحول در زبان شعر آیینی نیز اظهار کرد: زبان شعر اهل بیت(ع) در گذشته محدود به دایره واژگان خاص و لحنهای خاصی بود، اما امروز این دایره گسترش یافته و شاهد تنوع بیشتری در لحن و واژگان هستیم. از همه مهمتر، تحولات محتوایی است. شعر آیینی دیگر فقط به توصیف فضایل نمیپردازد؛ بلکه با مسائل انسانی و جهان معاصر پیوند خورده است.
حبیبیکسبی ادامه داد: پس از دوران دفاع مقدس، با پیوند خوردن شعر عاشورایی و شعر جبهه، گونهای تلفیقی بهوجود آمد که همچنان ادامه دارد. مثلاً در جنگهای اخیر، از جمله جنگ ۱۲ روزه و مسائل مرتبط با جبهه مقاومت، بسیاری از شاعران آیینی با الهام از فرهنگ عاشورا به موضوعات روز پرداختند. این نشان میدهد شعر آیینی امروز، فقط شعری درباره گذشته نیست؛ بلکه به انسان معاصر و دغدغههای او نیز میپردازد.
وی با تأکید بر نقش اجتماعی شعر آیینی گفت: در ایران، شاعران همواره زبان گویای مردم بودهاند و در بزنگاههای تاریخی و اجتماعی، با شعر خودشان واکنش نشان دادهاند. این نقش، امروز نیز ادامه دارد. وقتی سوگ یا شادی ملی در جامعه شکل میگیرد، شاعران آیینی بهسرعت وارد میدان میشوند و با سرودن شعر، احساسات مردم را بیان میکنند.
این شاعر آیینی در پایان صبحتهایش افزود: شاعران، ویترین ادبیات معاصرند و شعر آنها، شعار انسان ایرانی در جهان است. بر همین اساس، شعر آیینی را باید مهمترین، تأثیرگذارترین و پُرمخاطبترین گونه ادبی روزگارمان دانست.