لعیا محبوبی، پژوهشگر ارتباطات و مدیر گروه ارتباطات بینالملل انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در نشست همبستگی اجتماعی و دفاع ملی به پوشش خبری ایران در جنگ ۱۲ روزه اشاره کرد و اظهار داشت: رسانههای داخلی توانستند مقاومت و قدرت دفاعی کشور را برجسته کنند و در فضای بینالمللی، تصویری از حقانیت جمهوری اسلامی ارائه دهند.
وی رویکرد رسانهای ایران را مبتنی بر مقاومت، پیروزی، شورآفرینی، وحدت ملی و بهرهگیری از تصاویر احساسی دانست و افزود: این راهبرد، توانسته همدلی گستردهای ایجاد کند، اما عدم توجه به فرآیندها و تمرکز صرف بر صحنههای هیجانی، خطر افتادن در دام پروپاگاندا را دارد.
محبوبی «هاسبارا» را ساز و کاری پیچیده و منسجم در تبلیغات اسرائیل توصیف کرد و گفت: این شبکه با استفاده از رسانههای بینالمللی و فضای مجازی، همدلی افکار عمومی را جلب میکند. او همچنین عملکرد رسانههای فارسیزبان مخالف را همراستا با شبکههایی چون العربیه و الحدث دانست که حملات اسرائیل را بهطور ضمنی توجیه کردند.
وی درباره طیف رسانههای منطقهای و غربی توضیح داد: رسانههای عربی حوزه خلیج فارس رویکردهای متفاوتی داشتند؛ اروپاییها بیشتر به ابعاد دیپلماتیک و سیاسی جنگ پرداختند و تلفات انسانی ایران را کمتر دیدند؛ رسانههای اسرائیلی نیز از بزرگنمایی دستاوردهای نظامی تا نقد سیاست داخلی طیف متنوعی را پوشش دادند.
محبوبی با اشاره به رسانههای آمریکایی گفت: محافظهکاران مانند فاکسنیوز، ترامپ را قهرمان معرفی کردند و ایرانهراسی را گستراندند، در حالی که جریانهای لیبرال و میانه مانند سیانان و نیویورک تایمز، اقدام نظامی را عجولانه، غیرقانونی و با انگیزههای سیاسی دانستند. به گفته او، فضای مجازی با هشتگسازی و تولید محتوای آگاهانه، تقویتکننده روایتهای اصلی بود.
این پژوهشگر گفت: ما در سیستم روایتی خود بیشتر به سمت شورآفرینی ها حرکت میکنیم و این یک نقطه ضعف است و نه برای موقعیت ۱۲ روز جنگ بلکه برای کل مجموعه سالهایی که داشتیم و در پیش داریم و باید به آن توجه شود، با توجه به اینکه رسانههای عربی حاشیه خلیج فارس که همسایگی با آنها داریم، به عنوان مثال المنار، المیادین و شبکههای عراقی، الجزیره ، الحدث پوشش های خبری که داشتند و رسانههایی که در واقع با ما عناد دارند یک حمایت آشکاری از حمله اسرائیل به ایران را داشتند.
محبوبی تصریح کرد: با توجه به اینکه بخش زیادی از قربانیان این جنگ غیر نظامیان بودند، پخش تصاویر این افراد و صحبتهای خانوادههای آنها چه نظامیان و غیرنظامیان به ایجاد وحدت ملی کمک کرد و چارچوب بندی حوادث اغلب در قالب پیروزی شکل گرفت، روایتی که پیروزی حق بر باطل است در این چارچوب قرار گرفت و در واقع تصویرسازی های احساسی غالب بود، در اینجا بحث پروپاگاندا و تبلیغات سیاسی نکتهای است که شاید کمتر روی فرآیندها تاکید میکنیم و بیشتر بر روی رویدادها تمرکز داریم.
وی ادامه داد: رژیم صهیونیستی یک نظام تبلیغاتی سیاسی به نام هاسبارا دارد، در واقع حتی به معنی پروپاگاندا نیست و به نوعی همدلی افراد را برای خود خریداری کرده و این کار تداوم دارد و در فعالیت رسانههای مختلف سخنگو و افراد واحدی برای او کار میکنند، یک شبکه بسیار پیچیده است که در فضای مجازی و رسانههای مختلف روزنامهها جریان سازی و در یک طیف گسترده کار میکند.
نصیری: جنگ ۱۲ روزه، مردمیترین روزهای رسانه ملی را رقم زد
ایوب نصیری، سرپرست خبرگزاری صداوسیما با توصیف جنگ ۱۲ روزه بهعنوان دورهای بیسابقه در کار رسانهای گفت؛ پخش زنده پاسخهای موشکی ایران و استمرار آنتن حتی در اوج بحران، بخشی از «پیروزی ملی» بود که به همبستگی مردم و ارتقای بازدارندگی کمک کرد.
نصیری با اشاره به مأموریت رسانه ملی در این جنگ اظهار کرد: در این روزها تلاش کردیم تصویری از پیروزی و ایستادگی بسازیم و همزمان در کنار مردم بمانیم. احساس میکنم این، مردمیترین روزهای رسانه ملی بود.
وی پوشش زنده پاسخهای موشکی، از جمله اصابت به تلآویو را که خبرگزاریهایی مانند رویترز آن را مخابره کردند، نمونهای از حضور مؤثر رسانه در میدان بحران دانست و افزود: در لحظاتی که ساختمانها آسیب دیده بود و ارتباط کارکنان با خانوادهها قطع شده بود، آنتن همچنان زنده ماند.
نصیری از ایجاد یک «سازمان دوم عملیاتی» در دل بحران خبر داد که تواناییهای جدیدی را در تیمها فعال کرد. وی تغییر نگاه نسل جدید به جمهوری اسلامی و احساس افتخار به توان موشکی را از دیگر نتایج این تجربه عنوان کرد.
مدیر خبرگزاری صداوسیما در ادامه با اشاره به اهمیت منابع قدرت نرم ایران شامل خانواده، نظام آموزش و پرورش و سرمایه معنوی مردم گفت: برخلاف فوتبال که فیفا قوانین را تعیین میکند، در جنگ هیچ نهادی برای کنترل قواعد وجود ندارد.
وی، با اشاره به سران طرف مقابل افزود: نتانیاهو و ترامپ در آزمون شاخصهای تمدن غربی مردودند و این خود گویای ضعف روایت و سیاست آنهاست.