عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران گفت: در شرایط فعلی، توسعه روابط ایران با سوریه، ترکیه و عربستان که همگی در لبنان نفوذ و تأثیر دارند، میتواند در مدیریت فضای فعلی و حفظ حزبالله تاثیر داشته باشد.
هادی برهانی در گفتوگو با خبرنگار جماران، با اشاره به موافقت دولت لبنان با پیشنهاد آمریکا مبنی بر خلع سلاح حزبالله، اظهار کرد: در گذشته نیز چندین بار حزبالله تحت فشار قرار گرفته بود و همواره برخی قدرتهای منطقهای و جهانی مخصوصا آمریکا و اسرائیل، نسبت به خلع سلاح این گروه تمایل داشتهاند، اما به علت محبوبیت بالای حزبالله در جامعه لبنان و به خصوص شیعیان، هیچ کدام از این فشارها به نتیجه نرسید. اما اکنون شرایط متفاوت شده و هم فشارها برای خلع سلاح حزبالله و هم وضعیت سخت این گروه، به نقطهای بیسابقه رسیده و با هیچ کدام از ادوار گذشته قابل مقایسه نیست.
وی با بیان اینکه اکنون موجودیت و بقای حزبالله به شدت در خطر افتاده است، عنوان کرد: این خطر بسیار جدی است و من شخصا چندان امید ندارم که حزبالله از این مهلکه جان سالم به در ببرد. این گروه هم به لحاظ داخلی شکست سختی را متحمل شده است و هم به لحاظ خارجی. از میان تمام درگیریهایی که اسرائیل با محور مقاومت اعم از ایران، سوریه، یمن و لبنان داشته، حزبالله سختترین شکست را خورده است. این وضعیت باعث افزایش مخالفتهای داخلی خصوصا از سمت طوایف غیرشیعه نسبت به حزبالله نیز شده است.
عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران اضافه کرد: به علاوه، سوریه که محل تنفس حزبالله بود نیز از دست رفت. ایران هم که خودش در وضعیت سختی قرار گرفته و نه به دلیل سقوط حکومت اسد امکان دسترسی به لبنان را دارد و نه اصلا به لحاظ اقتصادی میتواند به حزبالله کمک کند و مخالفتهای دولت لبنان باعث شده ایران حتی پرواز به این کشور نداشته باشد. خود حزبالله نیز اصلا در حدی به منابع و امکانات دسترسی ندارد که بتواند خود را بازسازی کند. زمانی حزبالله گل سرسبد محور مقاومت بود، اما در حوادث اخیر، میزان زیادی از این قدرت خود را از دست داده است.
برهانی با بیان اینکه روابط تیره تهران و دمشق در دوران پس از اسد، وضعیت را برای حزبالله بسیار سختتر کرده است، گفت: اگر روابط تهران و دمشق مثبت باشد، امکان دسترسی به حزبالله و کمک به آن وجود خواهد داشت. موضع منفی تهران در برابر حکومت جدید سوریه به این گزینه لطمه زده است. این حکومت در ابتدای تسلط بر دمشق، موضع مثبتی نسبت به تهران اتخاذ کرد، اما مورد استقبال ایران قرار نگرفت و جمهوری اسلامی راهی جز تعامل را انتخاب کرد؛ شاید ایران احتمال نمیداد بتواند از روابط با حکومت جدید دمشق برای کمک به حزبالله استفاده کند.
وی ادامه داد: اگرچه حزبالله در دفاع از حکومت اسد، با سازمانهای مسلح مخالف این حکومت جنگید و این سابقهای تیره در روابط این دو مجموعه است، اما حمایت همهجانبه حزبالله از حماس در جریان عملیات طوفانالاقصی و دادن شهدای بسیار در این راه از جمله شهادت سیدحسن نصرالله و رهبران و فرماندهان نظامی، نوعی سمپاتی نسبت به حزبالله در سازمانهای اسلامگرای سوریه که به اخوانالمسلمین و حماس نزدیک هستند، به وجود آورده بود که میتوانست مورد استفاده قرار گیرد.
عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران تاکید کرد: بنابراین در شرایط فعلی، توسعه روابط ایران با سوریه، ترکیه و عربستان که همگی در لبنان نفوذ و تأثیر دارند، میتواند در مدیریت فضای فعلی و حفظ حزبالله تأثیر داشته باشد. این امر شاید بیش از هر عامل دیگری بتواند راه را برای حمایت از حزبالله در شرایط فعلی فراهم کند. البته این امر در گرو تصمیمات سیاسی شجاعانه و زمانشناسانه برای معامله و توافق با کشورهای یادشده در مورد ترتیبات آتی لبنان و منطقه است.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه افزود: علیرغم تمامی این شرایط سخت برای حزبالله، این گروه همچنان در بدنه مردمی لبنان و خصوصا در بین شیعیان که بزرگترین جمعیت این کشور را تشکیل میدهند، طرفدار دارد و مهمترین نقطه قوت حزبالله، همین پایگاه مردمی آن است و با تکیه بر آن، میتواند تا حدّی در برابر خلع سلاح ایستادگی کند، اما اگر کار به شورش بکشد و طرفداران مردمی حزبالله بخواهند برای حمایت از آن وارد حرکت مسلحانه شوند، کل لبنان به خطر میافتد.
برهانی ادامه داد: در چنین شرایطی، بیشترین آسیب را خود حزبالله و شیعیان لبنان خواهند دید، زیرا این کشوری کوچک و در محاصره دیگر کشورهاست و در بین اسرائیل، سوریه، مصر و ترکیه در انزوا قرار گرفته و حتی ایران نیز نمیتواند به آن کمک کند. لذا بهتر است از شورش داخلی پرهیز و تلاش شود دو طرف در قالب حکومت لبنان، به چارچوب مشترکی برسند که منافع حزبالله نیز رعایت گردد، زیرا در غیر این صورت، همه در لبنان بازنده خواهند بود و بعید میدانم حزبالله و شیعیان نیز پیروز شورشهای داخلی شوند.
وی با بیان اینکه بنابراین احتمال اجرای خلع سلاح حزبالله بالاست، عنوان کرد: تنها شانسی که من برای حزبالله میبینم، این است که خلع سلاح خود را مشروط به خروج اسرائیل از ۵ نقطه اشغالی جنوب لبنان کند. این شرطی منطقی است، زیرا حزبالله یک گروه مقاومت در برابر اشغال است و اکنون با طرح این شرط، ضمن پذیرش خلع سلاح، رسالت خود را نیز به جا آورده است. در این صورت، احتمالا اسرائیل نیز مجددا به جنوب لبنان حمله نکند، زیرا دیگر بهانهای برای حمله وجود ندارد و اگر هم دوباره رژیم صهیونیستی به لبنان حمله و منطقهای را اشغال کند، زمینه و توجیه برای فعالیت مسلحانه مجدد مقاومت در جنوب لبنان فراهم میشود و بعید میدانم اسرائیل این را بخواهد.
عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران با اشاره به وعده آمریکا مبنی بر خروج اسرائیل از جنوب لبنان در صورت اجرای خلع سلاح حزبالله، گفت: رژیم صهیونیستی اصلا قابل اعتماد نیست و رکورددار عهدشکنی محسوب میشود، اما مسأله در مورد آمریکا تا حدی متفاوت است و اگر کشورهای منطقه با آمریکا برای اجرای این تعهدات همراهی کنند، ممکن است بخشی از آنها اجرا شود. البته سیاست خاورمیانهای آمریکا به شدت تحت تأثیر لابی صهیونیستی است و اگر بخواهد به وعدههای خود در قبال دولت لبنان عمل کند، تحت فشار صهیونیستها قرار میگیرد و لذا وعدههای آمریکا در خصوص خاورمیانه نیز چندان متقن نیست.
برهانی ادامه داد: شاید یک راهحل برای این مشکل، قراردادن سلاحهای حزبالله در حالت فریز باشد، به شکلی که بر اساس یک تصمیم سیاسی، این گروه عملا دسترسی خود به سلاح را قطع کند و سپس در صورت تداوم صلح در جنوب لبنان و عدم تجاوز اسرائیل، این تصمیم به قوت خود باقی بماند، اما در صورت تجاوز مجدد، حزبالله بتواند با تصمیم سیاسی دیگری، مجددا به سلاحهای خود دسترسی یابد و از آنها برای مقاومت در برابر تجاوز و اشغال اسرائیل استفاده کند. در هر صورت حتی چنانچه خلع سلاح محقق شود هم حزبالله همچنان به عنوان یک حزب سیاسی قدرتمند، در لبنان به فعالیت خود ادامه خواهد داد.
وی با اشاره به زمانبندی آمریکا برای اجرای خلع سلاح حزبالله تا پایان سال جاری، اظهار کرد: این زمانبندی برای ایجاد فشار بر دولت لبنان است، وگرنه تحقق این امر در چنین مدت کوتاهی ممکن نیست. عنصر زمان مسأله مهمی است. آمریکا با تعیین این ضربالاجل و زمانبندی، میخواهد به لبنان فشار آورد، اما با توجه به پیچیدگیهای موضوع در لبنان مانند تداوم اشغالگری اسرائیل و همچنین دسترسی سایر گروههای لبنانی به سلاح، حزبالله میتواند طوری بازیگری کند که اجرای خلع سلاح به زمان دیگری موکول شود.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه با بیان اینکه نباید تقاضاها برای خلع سلاح حزبالله و انحصار سلاح در دست دولت را تنها به اسرائیل و آمریکا نسبت داد، گفت: مانند هر کشور دیگری، در لبنان نیز بسیاری مایل اند یک دولت مرکزی قوی با تسلط کامل بر کل کشور وجود داشته باشد. به هر حال حزبالله یک نیروی مسلح خارج از اداره دولت است که بر اساس حمایت یک کشور خارجی، یعنی ایران به وجود آمده است. تنها اشغالگری اسرائیل و ضعف دولت مرکزی لبنان در حمایت از این کشور میتواند حضور مسلحانه حزبالله را توجیه کند، وگرنه این شرایط برای هیچ کشوری مطلوب نیست و نشاندهنده ثبات و امنیت به شمار نمیآید. علاوه بر این، لبنان با شرایط اقتصادی بسیار سختی دست و پنجه نرم میکند که با اوضاع داخلی آن مرتبط است. بسیاری در لبنان مایل اند که این شرایط سخت که بخش زیادی از آن محصول انزوای لبنان در منطقه و جهان است، پایان یابد.